زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

روان شناسی فقیر و بی کس ! نوشته دکتر غلامعلی رجائی

روان شناسی فقیر و بی کس !  

نوشته دکتر غلامعلی رجائی

سالها پس از جنگ بدر زنی بنام ساره که درمکه آواز می خواند از مکه به مدینه نزد پیامبر آمد

پیامبر به او فرمود: آیا مسلمان شده ای؟

گفت:نه.

پیامبرپرسید: بعنوان مهاجر وبرای قبول دین اسلام به مدینه آمده ای؟

گفت :نه.

رسول خدا پرسید: پس برای چه آمده ای؟

گفت: شما برای ما پشت و پناه بودید

اکنون من پشتیبانی ندارم وبه سختی نیازمند شده ام.

آمده ام تا به من کمک بکنید وبه من جامه ومرکب بدهید!

پیامبرکه او را می شناخت به اوفرمود:تو که آوازخوان مجالس جوانان مکه بودی چطور محتاج شده ای؟

گفت:پس از جنگ بدر دیگرکسی مرا برای آواز خوانی نمی برد .

رسول خدا به خاندان خود دستور دادند به آن زن کمک کنند.آنان کمک کردند وبه او جامه ومرکب و پول دادند.

دراین زمان رسول خدا عازم فتح مکه بودند وسپاهی گرد می آوردند.حاطب ابن ابی بلتعه- از مهاجران مسلمان شده مکه - نزد این زن آمد و نامه ای به او داد که به مشرکان مکه برساند و پولی و جامه ای نیز بعنوان پاداش به او داد.

او درنامه نوشته بود:ای اهل مکه رسول خدا عازم حمله به مکه است برای جنگ خود را آماده کنید.

وقتی ساره از مدینه خارج شده و به سوی مکه روانه گشت فرشته وحی آمد وپیامبر را از جریان نامه مطلع نمود.

رسول خدا علی ، عمار ، زبیر ،طلحه ،مقداد و ابامرثد را فرستادند و فرمودند : بروید تا به ساره برسید و نامه ای را که حاطب برای مشرکین مکه نوشته است از اوبگیرید.

فرستادگان رفتند و ساره را یافتند ونامه را گرفتند.

پیامبر حاطب راخواستند وبه او گفتند: تو این نامه را نوشتی؟

گفت: بله .

فرمودند: چرا چنین کاری کردی؟

گفت: ای رسول خدا من ازوقتی مسلمان شدم از دین برنگشتم و هیچگاه به شما خیانت نکردم وازآن هنگام که ازمکه درآمدم هرگز مشرکان را دوست نداشته ام ولی همه مهاجرینی که به مدینه آمده اند در مکه کسی دارند که از خانواده و نزدیکانشان دفاع کند مگرمن که غریب بودم وخانواده من در دسترس آزار مشرکان بود.خواستم خدمتی به مشرکان کرده باشم تا درعوض به خانواده من آسیبی نرسانند ومن می دانم که خداوند ایشان را فروخواهد کوفت ونامه من کمترین نفعی برای آنان نخواهدداشت.

پیامبرسخنش راقبول کردند وعذرش را پذیرفتند .

عمربن خطاب بلند شد وگفت: یارسول الله اجازه بدهید گردن این منافق را بزنم .

پیامبر فرمودند :خدا مجاهدان جنگ بدر را آمرزیده است!

دراین روایت مهم تاریخی چند نکته وجود دارد :

۱- رسول خدا آن زن مشرک را با توجه به تنگدستی که پیدا کرده است به گرمی پذیرفت و دعوت به اسلام نکرد و او در شرک خود باقی می ماند!

۲- عقیده وی برمذهب شرک وشغل وسابقه ناپسند وی باعث نشد رسول خدا به او کمک نکند.

۳- پس از برملاشدن خیانت ، رسول خدا کمترین بازخواستی از آن ننمود وکمترین کنایه ای به او نزد که مثلا ما از اموال مسلمین بتو که مشرک بودی کمک کردیم ولی تو ! بلکه وی را به حال خویش رها نمود.

۴- رسول خدا نه تنها اقرار به خیانت یکی از مجاهدان مهاجر را دستمایه عقوبت وی قرار نداد بلکه به دلیل سابقه حضور وی درجنگ بدرعذر او را هم پذیرفت.

۵- رسول خدا کمترین طعنه وکنایتی به وی نزدند که مثلا می دانی اگر نامه ات به اهل مکه می رسید ممکن بود چقدر ازجان های مسلمین را بخطربیندازد و…

این روایت تاریخی را که درج ۹ ص ۲۳۲ کتاب شریف الحیاه (به نقل ازتفسیرشریف مجمع البیان /ج ۹ ص ۲۷۰) خواندم [درتعقیبات نمازهای ماه رمضان چندبار دعا به فقراء وبرای رفع فقر شده است ، اللهم اغن کل فقیر !(خدایا غنی کن هرچه فقیر روی زمین است ، ...، اللهم سد فقرنا بغناک ...اللهم اغض عن الدین واغننا من الفقر )

با خود گفتم اگر آن زن و این مرد اکنون بودند بعضی حضرات! برای آنان چه احکام سنگینی بعنوان خیانت و فتنه و.. صادرمی کردند و دراین و آن مناسبت چقدر درتریبونهای عمومی از زشتی عملشان نام می بردند و..اما برعکس رسول خدا که الگوی مسلمانها درحکومتداری است ازهر دوی این خطاکاران درگذشت وکمترین مجازاتی را هم برای آنان درنظرنگرفت.

رسول خدا اگربه خوشنامی درتاریخ ماند که دراروپا سیل گروندگان به آیین او روز به روز درتزاید است بخاطراین تسامح ها وگذشت ها بود و حرمت نهادن به سابقه و پیشینه افراد .

این توجه رسول خدا به سابقه افراد واین هم رفتار ما با پیشکسوتان ومجاهدان انقلاب.

سالهاست زندان رفته های زمان رژیم شاه واز جمله فاتحان لانه جاسوسی امریکا درزندان هستند وکمترین تسامحی نسبت به آنها روا داشته نمی شود.شگفت اینکه همسرتاجزاده اخیرا اعلام کرد دختر تاجزاده پس ازچند ماه توانسته است با پدرزندانی اش دیدارکند!

امسال درشیرازهم عده ای که انسان نمی داند برآنها چه نامی را بنهد ودنائت را به اوج رساندند تصویرجناب مهندس موسوی وکروبی عزیزوخاتمی دوست داشتنی را برپرده ای کشیدند تا بعضی که نادان ترازآنان بودند با تفنگ بادی به سوی این پرده شلیک کنند وصدعجب که تاکنون هیچ اقدام حقوقی وقانونی ازسوی مدعیان عدالت درباره مرتکبان این عمل زشت تراز زشت با تخریب شخصیت چهره های محبوب مردم که درگذشته ای نه چندان دورمهمترین مناصب نظام را دراختیارداشتند بعمل نیامده است ونخواهدآمد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد