زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

ناشنوایان شمع ساز

قصه ساکنان این خانه، ماجرای سردی زبان است و گرمی شعله هایی که از زبان خالقانشان سخن می گویند. اینجا شرکت شمع سازی افروز فلاورجان است. جایی که ناشنوا بودن شرط استخدام کارمندانش بوده است!

مینا، دختر ۲۵ ساله فلاورجانی، مدتی است که در شرکت شمع سازی افروز مشغول به کار شده. دارد شمع ها را تزئین می کند و سراتاپایش غرق در اکلیل شده است. با زبان ایما و اشاره می گوید: شمع در ادبیات، نمادی از بیان و زبان آوری است به همین منظور از ساخت و تزیین آنها بسیار لذت می برم.

او که با غروری وصف ناشدنی به شمع گل مانندی که با دستان ظریف خود ساخته است، می نگرد، ادامه می دهد: از طریق اداره بهزیستی شهرستان فلاورجان با این شرکت آشنا شدم و خوشحالم از بابت اینکه با این شرایط جسمی، می توانم به مردم کشورم خدمتی کرده و برای جامعه مفید باشم.

سپیده ۲۲ ساله، چندماهی است که در شرکت شمع سازی افروز استخدام شده است، او در حالی که سعی می کند اشکالی را بر روی شمعی ظریف، ایجاد کند، به سختی کلمات مورد نظر خود را ادا می کند و می گوید: مدیر این شرکت، به خوبی درکمان می کند.

وی که به سختی می تواند جمله ای را ساخته و به طور نامفهومی بیان کند، ادامه می دهد: تمامی این شمع ها برایم مانند خواهری غمخوار هستند، آنها نیز در نهایت زبان آوری، سکوت می کنند، می سوزند و آب می شوند.

سپیده با اعتقاد و ایمان راسخ به کلامی که قصد بیان آن را دارد، می افزاید: من و شمع، زندگی را بهتر از سایرین می فهمیم، گاهی شمع ها، درکشان از بعضی از انسان ها بالاتر است، آنها طرز برخورد با کسانی که قدرت تکلم ندارند را خوب می فهمند. آنها می توانند درد و دل های ما را بشنوند.

اتفاقی که همه چیز را عوض کرد
مدیر شرکت شمع سازی افروز با اشاره به اینکه نزدیک به ۸۰درصد کارگرانش ناشنوا هستند، به خبرگزاری مهر می گوید: تنها یک تحریک عاطفی، مرا به استخدام این افراد مشتاق کرد. روزی فردی از اداره بهزیستی فلاورجان به این شرکت آمد و مرا با خانواده افراد ناتوان جسمی و حرکتی آشنا کرد. تماشای وضعیت زندگی افراد کر و گنگ، برایم بسیار درآور بود، احساس کردم که آنها واقعا در جامعه تنها هستند و به کمک نیاز دارند، به این ترتیب تعدادی از آنها را برای همکاری به این شرکت دعوت کردم.

محمدرضا سیدین می گوید: در ابتدای کار، تلاش کردم تا جای ممکن، زوج های جوان درکنار یکدیگر کار کنند و ارتباط صمیمی و نزدیک خود را در محیط کار حفظ کنند. با ورود ناشنوایان به این شرکت، امید زندگی را در آنها تقویت کرده و حس غرور و پیروزی را در ذهن و جانشان نهادینه کردم، به آنها یاد دادم تا هیچ زمانی در زندگی از ناتوانی جسمی خود احساس ضعف نکرده و همیشه سربلند زندگی کنند.

مدیر شرکت شمع سازی افروز با بیان اینکه شرایط ازدواج و تشکیل خانواده را نیز در این شرکت ایجاد کرده ایم، می افزاید: تلاش کردیم تا با خانواده این افراد ارتباط برقرار کرده و مشکلات جدی زندگیشان را به خوبی برطرف کنیم.

اینجا سکوت در شعله تعبیر می شود و کلام در زبانه آن، اینجا بی زبانی در زبان آوری شیئی بی جان منعکس می شود، اهالی این آشیانه از سکوت در شمع می دمند تا او را سخنوری بیاموزند، اینجا امید از دل شمع می جوشد

نظرات 3 + ارسال نظر
ساراازکرمانشاه پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:38 ب.ظ http://www.dokhtarechagh.mihanblog.com

salam azizam -دوست داشتن خوبان همیشه گفتنی نیست
گاه سکوت
گاه نگاه
گاه دعاست
همیشه عزیز هستید

خاطره پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:48 ب.ظ http://moojdary.blogfa.com

سلام . از این ایده بسیارخوشحال شدم.آفرین بر چنین روسای کارخانه ای که با این اقدام قشنگشون به یک عده که بخاطر یک نقص خدادادی شاید به نظر متفاوت برسن توجه کرده ودل اونا رو شاد کرده . به امید مومقیت وسلامتی همه تلاشگران دلسوز. راستی با یک داستان آپم سری بزنید

نیلوفر دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:54 ب.ظ http://niloofar-zendegi.blogfa.com/

این روزها وبا هم باز شایع شده...یه مطلبی هم درباره ی وبا و راه های پیشگیری اون بذارین...ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد