
چند روز پیش که تاکسی نشته بودم ، برای اولین بار بود که دیدم راننده تاکسی که مرد جوانی هم بود ،در جواب خانمی که پول خرد برای کرایه نداشت ، گفت : مسئله ای نیست .بمونه دفعه بعد باهام حساب می کنید .دختر جوان گفت : آخه اینجوری که نمیشه .من دیگه چطور ممکنه شما رو ببینم ؟
راننده : عیبی نداره ، من این کرایه رو بخشیدم .
خلاصه از دختره اصرار و از راننده انکار .همش هم میگفت : من حلال کردم .
تو دلم گفتم آفرین ، خدا پدرت رو بیامرزه .معمولاً راننده تاکسی ها که همیشه می گن : اگه قرار باشه به هرکس اینجوری ببخشم ،چیزی برام باقی نمی مونه.
خانمه ، پیاده شد و بلافاصله به جاش یه آقای دیگه سوار شد .اسکناسی به راننده تاکسی داد و گفت مسیرش تا کجاست .راننده تاکسی بقیه مبلغ رو خواست به مسافر جدید برگردونه که آقاهه گفت :بمونه .قابل شما رو نداره .
راننده تشکر کرد .و همین طور که داشت پول رو بر می گردوند ، دیدم دقیقاً همون مبلغی بود که از اون خانم نگرفته بود و چندین بار ازته دلش گفت من حلال کردم.
یه چند لحظه فکرم درگیرش شد .شاید که نه مطمئناً تمام زندگی ما هم همینطوره . مثل ضرب المثل قدیمی ِ (از یه دست بدی از یه دست دیگه میگیری ). فقط دیر و زود داره .اگه صبرمون زیاد باشه و به تمام زندگیمون اینجوری فکر کنیم ، دنیای اطرافمون خیلی قشنگ تر میشه .
به خودم کلی نهیب زدم .کاش بفهمم ، کاش یادم نره ، کاش خوب باشم .کاش دستم برسه و اونهایی رو که می دونم دستشون تنگه تنها نذارم .کاش غرورم زیاد نشه .
بچه ها نزدیک عید ِ .اطراف همه ما یه عده ای هستند که به کمک ما نیاز دارن.بگذاریم تو این اوضاع سخت ، شادی برای همه ما باشه .یه نگاه به اطرافتون بندازین . مطمئن باشین یه قدم برای کمک به نیازمندی بردارین ، حتماً نتیجه اش رو تو زندگیتون میبینین .
راههای کمک زیاده .هرکدومتون راه جدید و خبی برای کمک سرغ دارین بگین تا بقیه هم ازون راهکار شما استفاده کنن
چـی را با چـی بـخوریـم ؟!
براساس طب نبوی قبل وبعدهرچیزی باید نمک بچشیم!!اگرسردی میخوریم مثلا هندوانه یا خیارکنارش خرما بخوریم اگربرنج یا سردی دیگری میخوریم بعنوان غذا قبلش سیاه دانه قورت دهیم واگرسردی مان شده گرمی بخوریم اگرگرمی امان شده سردی بخوریم اگرتب داریم چیزهای گرم وخشک بخوریم مثل سیب درختی یاسیاه دانه باعسل یاپیاز یا ...واینک دانشمندان دنیا بمرور پی به ترکیب خوراکی می برند
=============================
فرمول 1000 ساله ژاپنیها برای زندگی سالم تر
برخی ترکیبات غذایی هستند که اثرات مفید یکدیگر را تکمیل میکنند و به بمبهای درمانی بدل میشوند، این ترکیبات را بخوانید و از آنها با هم استفاده کنید.
یک ضربالمثل هندی میگوید: "هر چیزی کاملش بهتر است" اما به نظر میرسد شاید بهتر باشد این ضربالمثل را اینگونه تغییر دهیم "خیلی چیزها با چیزهای دیگر کامل میشوند" این مسئله به خصوص در مورد خوراکیها صادق است. از قدیم بسیاری از اقوام جهان برخی خوراکیها را با برخی دیگر میخوردهاند و این ترکیبها را جادویی ارزیابی میکردند. حالا علم نشان میدهد که بسیاری از این ترکیبها واقعا جادویی هستند.
دکتر الین مگی، پروفسور تغذیه، مدیر گروه تغذیه دانشگاه نبراسکا و نویسنده کتاب "ترکیبهای غذایی" میگوید: "مطالعات بسیاری ثابت کرده که ترکیبهای غذایی میتوانند اثرات معجزهآسایی داشته باشند. نکته جالب هم این است که این ترکیبها گاه چند برابر وقتی که هر کدام از این مواد غذایی را به تنهایی بخورید موثر هستند. در واقع توصیه من این است که این مواد غذایی را همیشه با هم بخورید نه به تنهایی." آنچه در این مطلب آمده برخی از این زوجهای جادویی هستند.
====================
سیب را پوست نکنید
ترکیب: جوی دوسر + سیب
نتیجه: داشتن قلب سالمتر
جوی 2 سر ترکیبهای فوقالعاده در خودش دارد که میتواند به بدن شما کمک کند. اولین آنها بتاگلوکان است که فیبری است که میزان کلسترول خون را کاهش میدهد و دومی هم آونترامید است که ترکیبی است از تبدیل LDL (یا چربی بد خون) به رادیکالهای آزاد که در بدن آسیبرسان هستند، جلوگیری میکند. اما اگر میخواهید قلبتان را با غذای مفیدتر بیمه کنید، سیب را هم به سفرهتان اضافه کنید اما یادتان باشد مواد مفید برای قلب در پوست سیب است پس پوست سیب را نکنید. سیب منبع غنی فلانوئیدها است که یک آنتیاکسیدان بسیار قوی است که مانع از شکلگیری رادیکالهای آزاد در بدن میشود و میزان التهاب در بدن را هم کاهش میدهد.یک پیشنهاد ما درست کردن ماست سیب است، یعنی میتوانید قطعات سیب را به همراه جو، سیر و کشمش به ماست خودتان اضافه کرده و آن را به همراه غذایتان نوشجان کنید.
ترکیب: ماست + فلاکسید
نتیجه: هضم بهتر غذاها
معده انسان خانه بیش از 400 نوع باکتری است که اکثر آنها برای بدن انسان مفید هستند اما برخی از آنها هم خیلی مفید نیستند. زمانی که میکروبهای مضر بیشتر از مفید میشوند در کار دستگاه گوارش شما اختلال پیش میآید و معده انسان دچار درد و نبود راحتی میشود. ماستها به خصوص ماستهای پروپیوتیک میتوانند بر میزان باکتریهای مفید معده اضافه کنند اما خب اینکه چند قاشق ماست پروبیوتیک نوشجان کنید کافی نیست، برای باکتریهای موجود در این ماستها هم باید خوراکی جور کنید، بهترین غذا برای آنها فیبرهای موجود در فلاکسید است. پس خیلی راحت به کاسه ماست پروبیوتیک خود یک قاشق فلاکسید اضافه کنید.
زوج انرژیزا
ترکیب: نخود + فلفل قرمز
نتیجه: انرژی بیشتر
در کشورهای غربی حداقل یک نفر از هر 5 نفر زن دچار کمبود آهن است و طبیعی است که دچار کمبود انرژی هم باشد اما مسئله مهم این است که بسیاری از زنان نمیدانند خوردن غذاهای غنی از آهن به تنهایی نمیتواند این مشکل را حل کند. دکتر هیتر مانیهری، متخصص تغذیه در دانشگاه پیتسبورگ در این مورد میگوید: "نوعی از آهن که در مواد غذایی گیاهی وجود دارد به گونهای است که جذب آن برای بدن سخت است و در واقع بدن نمیتواند به خوبی از آنها استفاده کند." پس اگر اینطور باشد همه آهن موجود در نخود در بدن ما هدر میرود؟ نه، البته به شرطی که همراه آن فلفل قرمز مصرف کنید. دکتر مانیهری ادامه میدهد: "ویتامین C موجود در فلفل قرمز مثل یک کلید عمل میکند و آهن موجود در نخود را به شکلی در میآورد که قابل جذب از طریق بدن باشد."
ما یک پیشنهاد هم برای شما داریم، در خانهتان هوموس بپزید، آن هم با فلفل قرمز تازه زیاد، البته اگر هوموس دوست ندارید میتوانید سالاد نخودفرنگی به همراه فلفل قرمز درست و نوشجان کنید و از خوردن یک زوج انرژیزا لذت ببرید.
برای آنکه مثل عقاب ببینید
ترکیب: اسفناج + آووکادو
نتیجه: دید بهتر
اسفناج سرشار از لوتئین و ویتامین A است که هر دوی اینها کاملا برای دید مناسب لازم هستند آووکادو هم منبع غنی از لوتئین و ویتامین A است اما مهمتر اینکه آووکادو سرشار از چربیهای سالمی است که بدن برای جذب لوتئین و ویتامین A و استفاده از آنها به این ویتامینها نیاز دارد. دکتر هوپ بارکوکاس، پروفسور تغذیه در مرکز تحقیقاتی کیس وسترن دانشگاه کلیولند در این مورد میگوید: "اگر اسفناج را خالی بخورید اکثر مواد غذایی مفید چشمی آن بدون جذب شدن از بدنتان دفع میشود." اگر پیشنهاد غذا میخواهید سالاد اسفناج و آووکادو را به شما توصیه میکنیم که با روغن زیتون، فلفل، نمک و پودر سیر هم بسیار خوشمزه میشود و هم بسیار مقوی است، در صورتی که دوست داشته باشید میتوانید کاهو، خیار، گوجهفرنگی و آبلیمو را هم به این سالاد اضافه کنید.برای آنکه درد دوران ماهانه نکشید
ترکیب: کلم بروکلی+ تخممرغ
نتیجه: دردهای کمتر قبل از دوره ماهانه
بسیاری از زنان و دختران جوان هر ماه چند روز را درگیر دردهای شدید دورههای ماهانه خود هستند اما برای خیلی از آنها یک بشقاب ساده میتواند تسکین و آرامش را به همراه بیاورد. در مطالعهای که توسط انجمن طب زنان انگلستان و دانشگاه یورک انجام گرفت مشخص شد زنانی که میزان زیادی کلسیم و ویتامین D را در رژیم غذایی خود دارند 30 تا 40درصد درد کمتری در این دوران تجربه میکنند. برای آنکه به این نتیجه مطلوب برسید، خیلی راحت میتوانید کلم بروکلی را با تخممرغ بخورید. کلم بروکلی تقریبا سادهترین نوع کلسیم برای جذب توسط بدن را در خود دارد و تخممرغ هم تقریبا یکی از بهترین منابع ویتامین D در طبیعت است. یک املت با کلم بروکلی یا یک سالاد کلم و تخممرغ میتواند نیاز شما را رفع کند.
برای جوانی شما
ترکیب: گوجهفرنگی + روغن زیتون
نتیجه: پوست صاف و لطیف
لیکولین، آنتیاکسیدان قوی است که در گوجهفرنگی وجود دارد و جلوی عوارض مضر آفتاب روی پوست را میگیرد، اما برای آنکه پوستی لطیفتر داشته باشید گوجهفرنگی را به تنهایی نخورید بلکه روغن زیتون حسابی روی آن بریزید و بعد نوشجان کنید. دکتر مگی میگوید: "چربیهای مفید موجود در روغن زیتون باعث جذب بیشتر لیکولین توسط بدن میشود. مطالعهای که توسط انجمن ملی تغذیه کانادا صورت گرفته نشان داده زنانی که روغن زیتون در رژیم غذایی آنها جای ثابتی دارد کمتر دچار چینوچروک میشوند و سن ظهور چینوچروک در صورت آنها بالاتر است. غذاهای ایتالیایی بسیاری هستند که گوجهفرنگی و روغن زیتون در آن جای دارند اما ما سالاد کاپاراسه را به شما پیشنهاد میکنیم که در آن گوجهفرنگی و فلفل به صورت بسیار آهسته در روغن زیتون پخته میشوند و سپس به آن تخممرغ به آن اضافه میشود.
عادت مفید ما ایرانیها
ترکیب: چای سبز + لیمو ترش
نتیجه: ضدسرطان
چای سبز منبع فوقالعادهای از کاته چینهاست که ترکیبات قوی ضدسرطان هستند. این ترکیبات فوقالعاده که سلولهای سرطانی را نابود میکنند یک نقطه ضعف دارند و آن هم این است که نمیتوانند از سد معده عبور کنند. در واقع فقط 20درصد از کاتهچینهای چای سبز از معده عبور میکند و جذب بدن میشود اما تحقیقات دانشمندان دانشگاه یوتا نشان داده است با اضافه کردن آب یک لیموترش تازه یا یک قاشق چایخوری آبلیمو به یک لیوان چای سبز میتوانید میزان بیشتری از کاتهچینها را جذب کنید، اما یک نکته جالب هم اینکه اگر اندکی شکر به چای سبز اضافه کنید میزان کاتهچین که جذب میکنید 3برابر میشود.
کمی تغییر در خوراکی محبوب
ترکیب: مرغ + سیبزمینی (شیرین)
نتیجه: داشتن سیستم ایمنی قویتر
از قدیم، بسیاری از مردم عادت داشتند مرغ سرخکرده یا آبپز را با سیبزمینی سرخ کرده نوشجان کنند اما ما یک پیشنهاد بهتر داریم؛ خوراک مرغ آبپز با سیبزمینی آبپز شیرین. سیبزمینیهای شیرین بهترین منبع طبیعی ویتامین A است که به بدن در مبارزه با عفونتها کمک میکند اما خب؛ خوردن ویتامین A بدون داشتن مقدار کافی روی در بدن یعنی یک اشتباه. دکتر بارکوکاس در این زمینه میگوید: "روی به مقدار زیاد در گوشت مرغ و تا حدودی در گوشت گاو و بوقلمون وجود دارد، روی برای متابولیسم و حمل ویتامین A در بدن لازم است. اگر فقط سیبزمینی شیرین بخورید مقداری ویتامین A وارد بدن میکنید که بدن نمیتواند از آن استفاده کند و در نتیجه این مقدار ویتامین A هدر میرود، برای همین هر وقت خواستید خوراک مرغ بخورید سیبزمینی شیرین را هم همراه آن مصرف کنید"، البته میتوانید سوپ سیبزمینی هم با گوشت سینه مرغ و سیبزمینی شیرین و سبزی تهیه کنید.
جملاتـی آمـوزنده از دکتـر ویـن دایـر
( تقدیم به همه آنهایی که دوستشان داریم )
دنیا مانند پژواک اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان بگویی: "سهم منو بده..." دنیا مانند پژواکی که از کوه برمی گردد، به تو خواهد گفت: "سهم منو بده..." و تو در کشمکش با دنیا
دچار جنگ اعصاب می شوی. اما اگر به دنیا بگویی: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."
دنیا هم بتو خواهد گفت: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."
هر کس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به کسی بزند، بیشترین زیان را خود از آن خود
خواهد دید، چرا که هرکس در دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسؤول است.
به هر کاری که دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید،
زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است.
درستکارترین مردم جهان، بیشترین احترام را بسوی خود جلب شده می بینند،
حتی اگر آماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها قرار گیرند.
تنها راه تغییر عادتها، تکرار رفتارهای تازه است.
اگر شخصیت خود را با فعالیتهای شغلی خویش میسنجید،
پس غیرواقعی نیست اگر بگویید وقتی کار نمیکنید فاقد شخصیت هستید.
برای آغاز هر تحول در خود، ابتدا منبع تولید ترس و نفرت را
در وجود خود شناسایی و ریشه کن کنید.
از مهم ترین کارهایی که به عنوان یک آدم بزرگ می توانید انجام دهید
اینست که گهگاه به شادمانی دوران کودکی برگردید.
اگر مختارید که بین حق به جانب بودن و مهربانی یکی را انتخاب کنید، مهربانی را انتخاب کنید.
دروغ انفجاریست در اعتماد به نفس تو.
انتخاب با توست، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان
یا بگوئی : خدا به خیر کنه، صبح شده ...
به دل خود مراجعه کنید و نسبت به تمام کسانی که در گذشته از دست آنها ناراحت شده اید
احساس محبت نمایید. هر جا ناراحت شدید اقدام به بخشش و عفو نمایید.
عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است.
عشقم نثار کسیست که با دستپاچگی در جادهها از من سبقت میگیرد. به کسی که در گوشهٔ خیابان به حالت احتیاج افتاده است، کمی پول بیشتری میدهم. بین جر و بحثهای مردم در یک سوپر مارکت میروم و سعی میکنم به آن محیط عشق ببرم. در غالب هزاران راه، هر روز، عبادت معنویم بخشیدن عشق است و نه اینکه یک مسیحی، کلیمی، بودایی یا مسلمان باشم بلکه سعی میکنم شبیه به مسیح، شبیه به بودا، شبیه به موسی، و یا شبیه به محمد باشم.
آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند، از این حقیقت غافلند که با
صرف نیروی خود در این زمینه، خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می کنند.
الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم
بیش از آنکه مرا بفهمند، دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که
بخشیده می شویم و در مردن است که حیات ابدی می یابیم.
وین والتر دایر (Wayne Walter Dyer) در ۱۰ مه، ۱۹۴۰ در شهر دیترویت از توابع ایالت میشیگان، ایالات متحده به دنیا آمد. او یک عارف، روانکاو، نویسنده و سخنران است. کتاب قلمرو اشتباهات شما در سال ۱۹۷۶ در حدود ۳۰ میلیون نسخه فروخت و جزء یکی از بالاترین فروش کتابها در تاریخ شد. وین دایر در سال ۱۹۸۷ به عنوان بهترین سخنران ایالات متحده شناخته شد. |
این روزها خیلی زود رنج شدم. شاید بخاطر فشار کاری است شاید بخاطر دلتنگی است. نمی دونم اما تا یکی میگه اشد مشد دلم می گیره. باید بیشتر روی خودم کار کنم. باید سعی کنم انتقاد پذیری بیشتری داشته باشم. با اینکه تا همین الان هم اینطور بوده ام. اما گاهی کم می یارم. روانشناسان میگن کمبود منیزیم در بدن باعث زود رنجی در زنان میشود. شاید منم منیزیم خونم پایین افتاده باید برم از یک ابزار فروشی مقداری منیزیم بخرم و بخورم [لبخند] گاهی هم خستگی مفرط باعثش میشه و من فکر میکنم این دومی بیشتر تاثیر داشته باشه. شبها کم میخوابم و روزها هم اصلن اهل خواب نیستم. در کل 24 ساعت شبانه روز بیشتر از 3-4 ساعت نمیخوابم.
======================
کمبودمنیزیم سبب سرطان میشه درمناطقی که خرما می رویدابتلابه سرطان کمتراست هرروز سه عددخرما بخوریم
بارعایت ده نکته زیریک انسان خوش صحبت شویم
http://zendegiirani.persianblog.ir/post/2933/
در گفت و گو به عنوان شنونده باید بتوانیم این احساس را به طرف مقابل بدهیم که به او اعتماد داریم تا بتواند ذهن باز داشته باشد! اینطوری به واسطه اعتمادی که به او می کنیم، ذهن خودمان هم برای دریافت حرف هایش باز می شود.
شاید شما هم با دیدن عنوان این مطلب بگویید یک حرف زدن ساده که دیگر این حرف ها را ندارد اما اگر بدانید که در خیلی از کشورها برای آموختن همین ۱۰ اصل گفت و گو انجمن دارند و کارگاه می گذارند و آن را با فرمت های مختلف، به کوچک و بزرگ یاد می دهند چه؟
اگر بدانید پشت این مهارت ها، ایده های بزرگ فلسفی است که می شود با آن ساعت ها پز روشنفکری داد چه؟ اگر بدانید خیلی از موفقیت های ریز و درشت تحصیلی و کاری و خانوادگی تان به همین مهارت داشتن در گفت و گو بستگی دارد چه؟ اگر پشت بسیاری از دلخوری هایتان از دیگران رعایت نکردن یک یا چند تا از این ۱۰ مهارت باشد چه؟
۱ – جانبداری
طرف نظر خودتو را بگیر!
شاید با دیدن مهارت های دیگر این سوء تفاهم پیش بیاید که گفت و گو یعنی اینکه انسان خود را با آنچه دیگری می گوید، وفق دهد و از نظرات خود صرف نظر کند اما تسلیم و دنباله روی با روح گفت و گو منافات دارد.
برای همین اینکه بتوانیم از نظر خودمان دفاع کنیم، خودش یک بخش از گفت و گوست. اگر ما ریشه های حرفی که می زنیم را بشناسیم، راحت می توانیم از حرف خودمان دفاع کنیم. یادتان باشد صداقت اینجا هم شرط است. اینکه ما بگوییم چه تردیدهایی داریم و اینکه از دیگران برای تکمیل نظرمان کمک بگیریم هم بخشی از جانبداری ما از نظر خودمان است.
۲ – موضع یادگیرنده
دانش آموز باشید نه استاد!
« نه، صبر کن »، « نه اینجوری نیس، بذار من بگم ». احتمالا شما هم در گفت و گوهایتان از این جمله ها زیاد شنیده اید یا برعکس، زیاد آنها را به کار برده اید. راستش خیلی تقصیری ندارید. ما جوری بار آمده ایم که دلمان می خواهد بیشتر در نقش یک عالم همه چیزدان در گفت و گوها ظاهر شویم تا یک مشتاق به دانستن. فکر می کنیم که ما بهتر بلدیم، بهتر می دانیم و ودر پاسخ به صحبت دیگری اولین حرفی که به نظرمان می رسد، این است که بگوییم «نه» و حرف خودمان را بزنیم.
اما گفت و گو وقتی ثمربخش است و باعث پیشرفت و ثبات ارتباط ما با هم می شود که بپذیریم همه چیز را نمی دانیم. ما باید بپذیریم که ممکن است در مورد موضوعی که ما فکر می کنیم به آن مسلطیم، دیگری حرف تازه ای بزند که برای خود ما هم جالب است. یادتان باشد که برداشت ما فقط بخشی از واقعیت است. اولین مهارت گفت و گو همین است؛ اینکه ما در گفت و گو به جای « استاد سخنران همه چیزدان » خودمان را به جای « دانش آموز مشتاق یادگیری » بگذاریم؛ چیزی که متخصصان گفت و گو به آن می گویند: « موضع یادگیرنده.»
۳ – گشودگی ذهن
مخت را تکان بده
در گفت و گو به عنوان شنونده باید بتوانیم این احساس را به طرف مقابل بدهیم که به او اعتماد داریم تا بتواند ذهن باز داشته باشد! اینطوری به واسطه اعتمادی که به او می کنیم، ذهن خودمان هم برای دریافت حرف هایش باز می شود. به زبان آدمیزاد اینکه حاضر باشید با ایده های تازه آشنا شویدو موقتا از دیدگاه های شخصی خودتان دست بکشید، یعنی اینکه ذهنتان در مقابل دیگران باز است.
گشودگی ذهن چیزی بیش از یک خصوصیت فردی است، نوعی شیوه ارتباطی با دیگران است. اگر در شروع یک رابطه حتی یکی از طرفین بتواند با گشودگی ذهن در مقابل دیگری رفتار کند خوب است ولی در ادامه برای پیشرفت یک رابطه و گفت و گوی موفق باید هر دو طرف برای عمل به چنین رفتاری تلاش کنند.
۴ – به تعلیق درآوردن فرضیات
پیش فرضتو خط بزن!
در زندگی روزمره کمتر متوجه می شویم که عینک خاصی را به چشم زده ایم که ادراک و برداشت های ما را با قاطعیت شکل می دهد و آنها را محدود می کند، زیرا این نوع برداشت در طول زندگی و از دوران کودکی در خون و گوشت ما نفوذ کرده است. ارزیابی های سریع و جهت گیری های فوری در زندگی، احساس امنیت به وجود می آورند. تنها در صورتی که بفهمیم به چه میزانی وابسته به آنها هستیم، قادر خواهیم بود در آنها تجدید نظر کنیم و الگوهای قدیمی و تله های فکری را کنار بگذاریم. ما دائم با محیط در ارتباط هستیم و همیشه در حال ارزش گذاری و قضاوت. مثلا این بهتر است یا آن؟ کدام یک بزرگتر است؟ کدام زیباتر است؟ چه چیز خطرناکتر است؟ چه کسی سریع تر یا کندتر است؟ تاثیر من چگونه است؟ بدین ترتیب با ردیفی از ارزیابی های روزانه به سر می بریم.
آگاهانه یا ناآگاهانه درباره داده های بی شماری تصمیم می گیریم، انتخاب می کنیم. واقعیت را آنطور که مناسب می دانیم، می سازیم و متوجه نمی شویم که اینها ساختارهای خودمان است. تصمیمات و اعمالمان به وسیله ارزیابی ها وتصورهای خاص ما از جهان که روی واقعیات عینی پرده افکنده اند تعیین و اجرا می شوند. به وسیله گفت و گو می توان این عکس العمل های ناخودآگاه، اتوماتیک و زنجیروار را که در اثر الگوهای ذهنی به وجود آمده اند، شکست.
برچسب ها هم قضاوت ذهنی هستند. خیلی وقت ها ما با برچسب زدن به همدیگر پیشداوری می کنیم و از همانزاویه با فرددیگر برخورد می کنیم. در این صورت توانایی ها و خصوصیات دیگر او نادیده گرفته می شود و حتی آن ویژگی ها در فرد تعطیل می شود. در صورتی که هر انسانی بالقوه دارای خصوصیات بی شماری است که در شرایط مناسب می تواند شکوفا شود. پیش فرض های خودتان را بشناسید و آنها را موقع گفت و گو کنار بگذارید.
۵ – از دل سخن گفتن
هر چه می خواهد دل تنگت بگو!
این دیگر خیلی سخت است. اینکه ما حرف واقعی خودمان را بزنیم، بدون آنکه آن را در لفافه طعنه و تظاهر بپیچیم. یک رابطه ساده اما عمیق، دقیقا از همین اصل از دل سخن گفتن سرچشمه می گیرد. «نکند این حرفی که می زنم او را ناراحت کند» مهمترین باوری است که مانع از دل سخن گفتن ما می شود. یک ور پیچیده تر از دل سخن نگفتن، این است که ما فقط برای جلب توجه دیگران حرف بزنیم، نه برای زدن حرف خودمان. اینکه از دلمان حرف بزنیم، به همین خاطر باعث گزیده گویی می شود.
۶ – گوش دادن
شنیدن از سودای جان
« چند بار باید یه حرفی رو به تو بزنم؟ »، « چرا وقتی حرف می زنم حواست به من نیس؟ »، « اون که همیشه فقط منتظره حرف خودش رو بزنه، عجیب نیس حرف تو را نشنیده »، « ببخشید دوباره می گی چی گفتی، اصلا حواسم به تو نبود »، « من که دیگه چیز برای تو تعریف نمی کنم »، « من اصلا نشنیدم تو داشتی حرف می زدی». حتما شما هم در مکالمه هایتان از این قبیل جمله ها درباره کسانی که درست به حرف طرف مقابل گوش نمی دهند استفاده کرده اید. فرق شنیدن با گوش دادن این است که شنیدن فقط یک عمل فیزیولوژیک است اما در گوش دادن، ما حرف طرف مقابل را ادراک می کنیم. بیشتر وقت ها، ما موقع گوش دادن، توجه و حضور ذهن کافی نداریم.
حضورمان بیشتر فیزیکی است. انگار داریم حرف های طرف مقابل را دنبال می کنیم ولی در واقع به چیزهای دیگر فکر می کنیم. نشان دادن اینکه داریم گوش می دهیم (با تکان دادن سر مثلا)، اینکه حرف های دیگران را قطع نکنیم، اینکه ادامه حرف هایش را خودمان نزنیم، اینکه هر جا را نفهمیدیم سوال کنیم. اینکه بین شنیدن و گفتن حرفمان فاصله باشد هم در واقع تکنیک های عملی گوش دادن هستند.
۷ – ناظر خویش بودن
به خودت نگاه کن!
« بر خویشتن خویش ناظر بودن » آخرین مهارتی است که برای ایجاد گفت و گوی بالنده به آن می پردازیم. این مهارت را می توان مجموع همه مهارت های دیگر دانست. برای عملی کردن این مهارت به آگاهی مدام نیاز داریم. آگاه بودن به خودو آنچه که انجام می دهیم، درست همان موقع که در یک گفت و گو شرکت می کنیم و از آرا و نظرات خود حرف می زنیم یا از دیگری در مورد عقایدش سوال می کنیم و حتی وقتی در سکوت به حرف های دیگران گوش می دهیم، باید سعی کنیم که به آنچه انجام می دهیم دقت داشته باشیم.
گویا خود را از خود جدا می کنیم و از بالا به خود نگاه می کنیم. بر خویشتن خویش ناظر بودن مثل این است که در لحظه ای که در یک ارتباط قرار می گیریم، به خاطر داشته باشیم که در مورد هر موضوعی که با دیگران ارتباط برقرار می کنیم، همه چیز را نمی دانیم و موضع یادگیرندگی داریم و اینکه به خود یادآوری می کنیم که به دیگری احترام کامل بگذاریم، زیرا ذات انسانی قابل احترام است و ذهن خود را باز می گذاریم تا نظرات دیگران را بی قضاوت های آنی گوش کنیم و آمادگی دریافت نظرات جدید را داریم.
همچنین به خود یادآوری می کنیم که باید صداقت داشت و از دل سخن گفت و هنگام گوش دادن با تمرکز به آنچه دیگری می گوید گوش فرا دهیم، نیز به خودیادآوری می کنیم که یک گفت و گوی موفق بدون شتاب پیش می رود و همیشه فرضیات قبلی ما تمام و کمال درست نیست و نمی توان براساس داشته های قبلی همه اتفاقات و حرف ها را تفسیر کرد.
وقتی بر خویش ناظریم، به یاد داریم که به شکل سازنده ای از نظرات خود دفاع کنیم و برای روشن بودن حرف هایمان ریشه های فکریمان را درباره آن موضوع بیان کنیم و برای رسیدن به درک متقابل از احوالات و نقطه نظرات دیگران جویا بشویم.
۸ – احترام کامل
این علامت مخصوص گفت و گوست!
دومین مهارت گفت و گو « رعایت احترام کامل » است. احترام به دیگری به معنای آن است که دیگری را آنگونه که هست، به رسمیت بشناسیم و حتی بتوانیم موقتا خود را به جای او فرض کنیم و تصور کنیم که اگر در شرایط مشابه او بودیم، شاید همان خصوصیات را می داشتیم و همانطور فکر و عمل می کردیم. ممکن است آنچه را که سایرین می گویند یا فکر می کنند دوست نداشته باشیم اما نمی توانیم مشروعیت آنها را به عنوان یک انسان انکار کنیم. یک میزگرد نماد مناسبی برای گفت و گوی محترمانه است زیرا گردی میز می گوید کسی در این مجلس بالاتر از کس دیگری نیست اما برای ایجاد برابری مورد نیاز انجام گفت و گو به چیزی بیش از یک ابزار مثل میز گرد نیاز داریم؛ چیزی مثل داشتن نگرش برابر نسبت به انسان ها.
۹ – جویندگی
سوال کن!
طرح یک سوال ساده و صادقانه موقع گفت و گو، بسیار تاثیر خوبی بر طرف مقابل دارد. پرسیدن سوال هم علاقه ما به طرف مقابل را نشان می دهد و هم کمک می کند خودمان بفهمیم طرف دارد چه می گوید. متخصصان گفت و گو به این مهارت می گویند « جویایی یا جویندگی ».
یادتان باشد جویندگی، اگر دقیق اجرا نشود، ممکن است این تصور را در دیگران ایجاد کند که داریم در کارشان دخالت می کنیم. ضمنا یادتان باشد به بهانه جویندگی به دنبال سردرآوردن از شرایط زندگی و افکار دیگران نباشیم.
۱۰ – عجله نکردن
شتاب سنج داشته باش!
آقایان! خانم ها! و مخصوصا شما آقایان! گاهی طرف مقابل فقط حرف می زند که حرفش را زده باشد. بعضی وقت ها فرصت بدهید که دیگران حرف بزنند و شما فقط گوش دهید، نگاه کنید و بگذارید طرف مقابل بداند که شما فقط می خواهید گوش دهید، بدون هیچ عجله ای برای دیکته کردن راه حل هایی که شتابزده به ذهنتان می رسد. بعضی وقت ها عین کلاس اولی ها می خواهیم جواب هایمان را قبل از اینکه صورت مساله را متوجه شده باشیم، از حفظ و به ترتیب بگوییم. عجله نکنید و به صورت مساله گوش کنید.
دانشمندان موسسه فناوری کالیفرنیا موفق به شناسایی نورونهایی در موشها شدهاند که در واکنش به نوازش و ماساژ فعال میشوند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این نورونها که پژوهش آنها در مجله «نیچر» منتشر شده، ممکن است دلیل اینکه چرا موجودات از موشها گرفته تا انسان از نوازش و ماساژ لذت میبرند را توضیح دهند.
این کشف جدید ممکن است در آینده منجر به ساخت نوعی قرص ماساژ شود که این نورونها را فعال میکنند.
پژوهشهای قبلی توانسته بودند نورونهای مسؤول خارش را شناسایی کنند، اما نورونهای خاص ماساژ تاکنون شناخته نشده بودند.
دانشمندان گروه خاصی از نورونها را مشخص کردهاند که در زیر پوست قرار داشته و به نورونهای اطراف نخاع مرتبط هستند. آنها برای شناسایی کارکرد این نورونها از مهندسی ژنتیکی برای درخشان کردن این نورونها در موشها استفاده کردند.
این محققان دریافتند که این نورونها تنها در زمان مواجهه موشها با نوازش آرام فعال میشوند. آنها سپس شیوهای را برای فعالسازی شیمیایی این سلولها ایجاد کردند. این دانشمندان 18 موش را در جعبهای که از یک اتاق مرکزی با درهایی به اتاقهایی در سمت چپ و راست برخوردار بود، قرار دادند.
هنگامی که موشها در یک سوی جعبه قرار داشتند، محققان بطور شیمیایی نورونهای این حیوانات را فعال کرده و آنها را برای یک ساعت رها میکردند. این فرآیند چندین بار تکرار شد. در مرحله بعدی دانشمندان موشها را آزاد گذاشته و درها را باز کردند. موشهایی که تحت ماساژ شیمیایی قرار گرفته بودند، مدت زمان بیشتری را نسبت به موشهای دیگر در اتاقی گذراندند که نورونهای نوازش آنها در آن فعال شده بود.
به گفته دانشمندان اقامت طولانیتر این موشها در این اتاق نشان میدهد که این منطقه با یک تجربه لذت بخش مرتبط بوده است.
اگرچه هنوز مشخص نیست که آیا انسان نیز از همین سلولهای عصبی برخوردار باشد، اما به گفته دانشمندان، شواهدی از آزمایشگاههای دیگر وجود داشته که نشاندهنده برخورداری انسان از نورونهایی در سطح پوست برای واکنش به نوازش است.
یک دختر سه ساله انگلیسی با هوشبهر بالاتر از استیون هاوکینگ به عضویت انجمن منسا درآمد.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آلیس آموس در آزمون هوش انجمن منسا توانست به نمره 162 دست یابد که با هوش برخی از برجستهترین روشنفکران جهان قابل مقایسه است.
آلیس در انگلستان سکونت داشته و اصالتا روسی است، در حال حاضر به زبانهای روسی و انگلیسی تسلط دارد.
وی در آزمون استنفورد بینه که پنج عامل توانایی شناختی شامل استدلال سیال، دانش، استدلال کمی، پردازش بصری مکانی، و حافظه کاربردی توانست به امتیاز 162 دست یابد.
هوش پیشرفته آلیس به این معنی است که او یکی از بالای یک درصدیها بوده که با هاوکینگ در یک جا قرار میگیرد. هاوکینگ هیچگاه بطور رسمی امتیاز هوشبهر خود را اعلام نکرده اما طبق برآوردها احتمالا بین 160 تا 165 است.
آلیس زمان آزاد خود را به خواندن افسانههایی از وپ و داستانهای تخیلی دیگر پرداخته و همچنین علاقمند به انجام تفریحاتی مانند خواندن، نقاشی، صنایع دستی و خواندن است.
آلیس پس از ارسال گزارشی توسط والدینش به پروفسور جوآن فریمن، روانشناس انگلیسی توانست وارد انجمن منسا شود.
امتیاز هوشبهر آلیس بالاتر از فهرستی از مشاهیر جهان همچون آبراهام لینکلن و بنجامین فرانکلین است که به ترتیب 128 و 160 بودهاند.
کودکان با سن کمتر از 10 سال و نیم میتوانند با ارسال شواهدی از نمره هوشبهر خود که در دو درصد بالایی قرار داشته، به عضویت منسا دربیایند.
کوچکترین عضو این انجمن الیزه تان رابرتز بود که در سال 2009 با سن دو سال و چهار ماه وارد منسا شد.
دانشمندان دانشگاه براون نشان دادهاند که اسکنهای مغزی میتواند میزان دوام عشق در میان زوجها را تخمین بزنند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، دانشمندان متوجه الگوهایی در فعالیت مغزی داوطلبان شدند که اخیرا عاشق شده و دریافتند که میتوان دوام این عشق را تا سه سال بعد پیشبینی کنند.
این یافتهها نشان داده که حتی زمانی که این داوطلبان ادعای عشق حقیقی داشتند، محققان با بررسی فعالیت نورونهای مغزی آنها میتوانستند قدرت این احساسات و دوام آن را تشخیص دهند.
به این داوطلبان تصاویری از همسر آنها نشان داده شد و از آنها خواسته شد تا خاطرات خود را در زمان اسکن مغزی مرور کنند.
هنگامی مغز داوطلبان از فعالیت بیشتری در منطقه هسته دمی که مسئول واکنش احساسی در برابر زیبایی بصری بوده و فعالیت کمتر در قشر اوربیتوفرونتال میانی که مسئول انتقاد و قضاوت است، برخوردار بود، رابطه زوجها بیشتر دوام پیدا میکرد.
جالب اینجاست که مراکز لذتجویی در مغز زوجهایی که بیشتر با هم میماندند، از فعالیت کمتری برخوردار بودند.
دانشمندان میگویند که کاهش فعالیت در این منطقه که به اعتیاد و پاداش جویی مرتبط بوده، با احساس بینیازی و رضایت ارتباط دارد.
نتایج یک پژوهش دانشگاهی نشان داد که ارائه آموزشهای مرتبط با شاخصهای علمی شادی، تأثیر معنیداری بر کاهش افسردگی داشته است.
به گزارش خبرنگار پژوهشی ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، افسردگی یکی از اختلالات شایع جوامع انسانی است که آسیبهای مختلف فردی و اجتماعی را باعث میشود. لذا پژوهشی به منظور بررسی اثربخشی رویارویی با شاخصههای علمی شادی (بخشش، قدردانی و اعمال مهربانانه غیرمشروط) بر کاهش علایم افسردگی اساسی از جمله احساس غم، احساس بیلذتی، احساس بیارزشی و احساس درماندگی توسط مریم سیوندیپور، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی از دانشگاه علوم پزشکی کرمان و همکارانش انجام شد.
این پژوهش نیمهتجربی بر روی 150 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان، انجام شد. ابتدا پرسشنامه افسردگی Beck به عنوان پیشآزمون اجرا شد و 60 نفر از دانشجویان که نمره بالایی در افسردگی کسب کرده بودند، به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. سپس پرسشنامههای شاخصههای علمی شادی در دو گروه تکمیل شد. طی یک جلسه محرکهای دیداری و شنیداری به صورت ناخودآگاه به گروه آزمایش ارائه، و پسآزمون افسردگی و پرسشنامههای بخشش، قدردانی و مهربانی اجرا شد. در مرحله بعد، گروه آزمایش آموزشهای مربوط به سه شاخصه علمی شادی را دریافت کرد. پس از اتمام جلسات آموزشی، پسآزمون افسردگی و بخشش، قدردانی و مهربانی در هر دو گروه اجرا شد. از آزمون t برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافتهها حاکی از آن است که ارائه آموزشهای مرتبط با شاخصهای علمی شادی، تأثیر معنیداری بر کاهش افسردگی داشته است. همچنین نمرههای آزمودنیها در هر سه شاخصه افزایش را نشان داد. اما ارائه محرکهای دیداری و شنیداری به صورت ناخودآگاه به آزمودنیها در کوتاه مدت تأثیر معنیداری بر کاهش افسردگی نداشت.
نتایج این پژوهش نشان داد: تغییرات ایجاد شده در افسردگی دانشجویان، در اثر رویارویی با شاخصههای علمی شادی بوده است. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت رویارویی با شاخصههای علمی شادی نقش قابلتوجهی در کاهش افسردگی دارد.
شایان ذکر است این پژوهش در مجله علوم پزشکی رفسنجان منتشر شده است.
سوابق موضوع افسردگی دروبلاگ
http://zatun.blogsky.com/1391/11/21/post-446/
برخی ویژگیهای خاص شخصیتی عامل بروز رفتارهای سازگارانه و متعادل در افراد است درادامه