یحیی تابش*
ریشههای تاریخی آموزشعالی در ایران به دوران باستان بازمیگردد. دانشگاه جندی شاپور در دوره ساسانیان یک کانون علمی فعال برای جذب دانشمندان و نخبگان محسوب میشد. در دوران طلایی تمدن اسلامی نیز سرزمین ایران گاهواره علم و دانش شناخته میشد ولی پس از حمله مغول و با درهمشکسته شدن مبانی تمدن و ساختار اجتماعی، نهادهای علمی و آموزشی نیز فرو پاشید.
در عصر جدید، نیازهای جامعه مدرن توجه به توسعه آموزش عالی و توسعه علم و فناوری را ضروری ساخت و موجب شد در سده اخیر اهتمام ویژه به آن مبذول گردد و در این راستا آموزشعالی برای توسعه کشور دستاوردهای ویژهای داشته؛ هرچند که با کاستیهایی نیز همراه بوده است. شکست ایران در جنگهای ایران و روس و عقد قرارداد ترکمانچای در سال ۱۲۰۶ ه.ش، دولتمردان و بهویژه عباسمیرزا را با این حقیقت مواجه ساخت که عامل عمده این شکست ضعف نیروی انسانی و عدم دسترسی به علم و فناوری بوده است. از اینرو نسبت به اعزام دانشجو به اروپا برای کسب معلومات و دانش نوین اقدام شد؛ این اولین گام در توسعه علم و فناوری، با اقدام امیرکبیر در تاسیس دارالفنون در سال ۱۲۳۱ ادامه پیدا کرد.
دارالفنون بهعنوان اولین موسسه آموزشعالی در عصر جدید به تربیت نیروی انسانی در رشتههای پزشکی، مهندسی، معدن و علوم نظامی میپرداخت. ولی هنوز آموزشهای پایه و عمومی در ساختارهای سنتی بهصورت مکتبخانه ارائه میشد.
اولین دبستان با همت میرزا حسن رشدیه در سال ۱۲۶۶ در تبریز تاسیس شد و ده سال بعد رشدیه توانست اولین دبستان را در تهران راهاندازی کند. با وقوع انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ و کشف نفت در ایران در سال ۱۲۸۷ دوره جدیدی از توسعه در کشور آغاز شد. پس از فراز و نشیبها در دومین دوره مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۸ قانون ایجاد وزارت معارف به تصویب رسید و نظام آموزشی به سه دوره ابتدایی و راهنمایی و متوسطه تقسیم شد.
پس از کودتای ۱۲۹۹ و تلاش برای توسعه زیرساختهای اقتصادی و صنعتی در سال ۱۳۰۶ قانون اعزام دانشجو به اروپا به تصویب رسید تا سالانه بهمدت پنج سال و هر سال صد دانشجو برای تحصیل در دورههای عالی درشتههای مختلف علوم، مهندسی و پزشکی به اروپا اعزام شوند. توسعه راهآهن در سالهای ۱۳۱۰ عامل محرکه توسعه اقتصادی محسوب شد و توجه به توسعه اقتصادی، سازماندهی نوین آموزشعالی را ضروری ساخت و پیرو آن، در سال ۱۳۱۳ دانشگاه تهران تاسیس گردید. و در سال ۱۳۱۹ دانشکده نفت آبادان به منظور تربیت نیروی متخصص مورد نیاز صنعت نفت راهاندازی شد. پس از اشغال ایران توسط نیروهای متفقین همزمان با جنگ جهانی دوم در شهریور ۱۳۲۰، دوره جدید دیگری از فراز و نشیبها آغاز گردید که پس از پایان جنگ، برنامهریزی برای توسعه کشور به تاسیس دانشگاههای شیراز، اصفهان، تبریز و مشهد در سالهای ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ انجامید.
در دهه چهل شمسی پس از تلاطمهای سیاسی ملی شدن نفت در ایران، برنامهریزی برای توسعه صنعتی با ایجاد کارخانه ذوبآهن در اصفهان در سال ۱۳۴۴ وارد مرحله جدیدی شد. نظام آموزشعالی نیز با استقبال از تحولات صنعتی دستخوش نوسازی گردید. تاسیس دانشگاه در شیراز و صنعتی (شریف فعلی) فضای دانشگاهی را متحول ساخت که به تاسیس وزارت علوم و آموزش عالی و اداره دانشگاهها زیر نظر هیات امنا منجر شد و توسعه دانشگاهها از نظر کمی و کیفی مورد توجه قرار گرفت.
بعضی از آمار و ارقام وضعیت آموزشعالی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی قابل توجهاند. تا قبل از شهریور ۱۳۲۰ در دانشگاه تهران بهعنوان تنها موسسه عمده آموزشعالی ۱۰۰۰ دانشجو به تحصیل مشغول بودند که نسبت به جمعیت آن زمان به ۱۳ دانشجو به ازای هر صدهزار نفر جمعیت میرسید، در دهه چهل شمسی تعداد دانشگاهها و موسسات آموزشعالی بالغ بر۵۰ دانشگاه و موسسه شد که حدود بیست و دوهزار دانشجو را در خود جای داده بود. قبل از پیروزی انقلاب تعداد دانشگاهها و موسسات آموزشعالی به ۱۰۰ دانشگاه و موسسه با جمعیت دانشجویی حدود ۱۵۰ هزار نفر رسید که به ازای هر صدهزار نفر جمعیت، حدود ۴۰۰دانشجو در آموزشعالی به تحصیل اشتغال داشتند. از بدو تاسیس دانشگاه تهران فعالیتهای فرهنگی و ترویجی اعم از تالیف کتاب و یا فعالیتهای پژوهشی تا حدودی مورد توجه بود ولی از دهه چهل به بعد مورد توجه بیشتری قرار گرفت بهطوری که آمار مقالات پژوهشی منتشر شده توسط اعضای هیات علمی در سال ۱۳۵۶ حدود ۷۰۰ مقاله ذکر شده است. پس ار انقلاب اسلامی ساختار آموزشعالی دستخوش تحولات جدیدی شد که با یکسانسازی دانشگاهها از لحاظ ساختار و برنامههای آموزشی شروع گردید و در دوره انقلاب فرهنگی در اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت این تمرکزگرایی نهادینه شد.
با افزایش جمعیت، توسعه دانشگاهها و موسسات آموزشعالی اعم از دولتی و خصوصی مورد توجه قرار گرفت و پس از آن در راستای توسعه کیفی آموزشعالی راهاندازی دوره دکتری در اکثر رشتههای علوم و مهندسی و علوم انسانی در نیمه دهه شصت قابل ذکر است که این امر به نهادینه شدن پژوهش و نوآوری در آموزشعالی انجامیده است هرچند اشکالاتی بر آن مترتب است که به آن خواهیم پرداخت. در این دوره دانشگاهها و موسسات آموزشعالی علاوه بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی به فعالیتهایی در زمینه ترویج علم و کارآفرینی و ارتباط با صنعت نیز روی آوردهاند که این امر نیز با برخی نارساییها روبهرو بوده است.
نگاهی به آمار و آرقام آموزشعالی در آستانه سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ نیز خالی از لطف نیست، یکصد دانشگاه و موسسه آموزشی و پژوهشی دولتی در کشور مشغول به فعالیت هستند، دانشگاه آزاد اسلامی در اکثر شهرها گسترده شده است و بزرگترین نهاد آموزشی غیردولتی محسوب میشود. حدود ۳۰۰ موسسه آموزشعالی خصوصی نیز تاسیس شدهاست و دانشگاه علمی-کاربردی در جوار بخشهای صنعتی و خدماتی به تربیت نیروهای حرفهای مشغول است. بیش از ۴میلیون دانشجو در مقاطع مختلف کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری مشغول تحصیلاند که بیش از نیمی از آنها را دختران تشکیل میدهند.
با توسعه دوره دکتری و نهادینه شدن پژوهش، انتشار مقالات علمی مورد توجه قرار گرفته است. آمار مقالات علمی منتشر شده توسط اعضای هیات علمی دانشگاهها و موسسات آموزشعالی، در سال ۱۳۸۴ حدود ۵ هزار مقاله ذکر شده است که این آمار در سال ۱۳۹۱ با جهش زیادی بالغ به ۲۵ هزار مقاله رسیده است ولی در باب کیفیت این مقالات توجه ویژهای ضروری است. توسعه کمی آموزشعالی در سالهای اخیر به جایگاه قابل توجهی رسیده است ولی آیا از لحاظ کیفی نیز به مقام درخوری دست یافتهایم؟
برنامهریزی متمرکز در آموزش عالی از یک طرف نوآوری و خلاقیت در دانشگاههایی که ظرفیت فعالیت فراسوی برنامههای رسمی دارند را با دشواری مواجه میسازد و از سوی دیگر در بعضی موسسات با امکانات محدودتر میتوان تاکید بیشتری بر بعضی برنامههای کاربردی و تکنیکی مطرح کرد تا فارغالتحصیلان دانشگاهی آمادگی بیشتری برای حضور در بازار کار داشته باشند، حال آنکه با تاکید بر اجرای برنامههای متمرکز عمدتا با فارغالتحصیلانی مواجه هستیم که از یادگیری خلاقانه محروم بودهاند و فقط آشناییای با برخی مفاهیم کسب کردهاند و از عمق علمی یا توانایی تکنیکی برخوردار نیستند. از اینرو ضروری است برنامههای آموزشی از تنوع و انعطافپذیری، البته در قالب برنامههای کلان و تحت نظارت کافی برخوردار شوند تا نسبت به توانمندسازی خیل عظیم دانشجویان با توجه به متنوع بودن استعدادها و علایق آنان هرچه بهتر اقدام گردد.
در زمینه تولید علم و فناوری ِاعمال سیاستهای خاص به انتشار مقالات زیادی در نشریات علمی منجر شده است و صرفا با استناد به تعداد مقالات منتشر شده توسط اعضای هیات علمی که در سایتهای بینالمللی نمایهسازی شدهاند شاخصی برای تعیین جایگاه کشور از لحاظ علمی در مقایسه با سایر کشورها در نظر گرفتهایم ولی تعداد کمی مقالات به هیچوجه شاخص مناسبی در این رابطه نیست زیرا باید ارزش کیفی چنین مقالاتی را نیز درنظر گرفت.
ارزش کیفی از یکسو با ارجاع به مقالات و از سوی دیگر با فاکتور تاثیرگذاری نشریات مشخص میشود که با درنظر گرفتن این شاخصها جایگاه قابل انتظاری نخواهیم داشت، علاوه بر این، شاخصهای دیگری مانند تعداد اختراعات و نوآوریها، تبدیل دستاوردهای علمی و اختراعات به فناوری و تجاریسازی آنان، بودجههای پژوهشی، جوایز علمی معتبر بینالمللی و دهها فاکتور از این دست در این امر باید در نظر گرفته شوند. باید درنظر داشت که صرفا با سیاستهای صحیح میتوان فارغ از ارائه آمار به پیشرفتهای علمی دست پیدا کرد.
امروزه رقابت در دانشگاهها علاوه بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی به تولید فناوری و کارآفرینی نیز باز میگردد؛ ولی نکته مهم این است که محور اصلی و عامل محرکه برای توسعه فناوری در کشورمان چه زمینهای است؟ پس از جنگ جهانی اول، توسعه راهآهن عامل محرکه توسعه صنعتی گردید و در دهه چهل نیز ذوبآهن و صنایع فولاد این نقش را ایفا کردند، در آستانه هزاره سوم میلادی به نظر میرسد محور اصلی و عامل محرکه برای توسعه را باید فناوریهای پیشرفته(های ِتک) اعم از فناوری اطلاعات، فناوریهای زیستی و فناوریهای نانو پنداشت. هرچند در این زمینهها موفقیتهای پراکندهای حاصل شده است ولی هنوز نمیتوان از آنها بهعنوان عامل محرکه توسعه همهجانبه و تاثیرگذار یاد کرد. در دانشگاهها واحدهای رشد به منظور ایجاد امکانات برای فعالیتهای خلاقانه دانشجویان راهاندازی و پارکهای علم و فناوری نیز در نقاط مختلف کشور بهمنظور تجاریسازی دستاوردهای فناورانه ایجاد شده است؛ ولی این نهادها نیز درگیر بوروکراسی شده و از گامهای اولیه در راه توسعه فناوری فراتر نرفتهاند.
چه عواملی را میتوان بهعنوان عامل بازدارنده ذکر کرد؟ بدون تردید برای موفقیت یک ایده نوآورانه از پژوهش و نوآوری تا تبدیل آن به یک محصول و تجاریسازی آن یک اکوسیستم ویژه مورد نیاز است که در توسعه چنین اکوسیستمی چندان توفیق نداشتهایم. مهمترین عامل این عدم موفقیت از یکسو ضعف بخش خصوصی و تسلط بخشهای دولتی و شبهدولتی بر اقتصاد است. از سوی دیگر امروزه علم و فناوری و اقتصاد در یک چرخه جهانی معنا پیدا میکند و نمیتوان با حجم بازار کوچک و با درونزایی انتظار تحولی بزرگ داشت. عوامل امیدوارکننده نیز البته زیاد است. مهمتر از همه وجود جمعیت جوان و خواهان پیشرفت و ترقی و استقبال آنان از فناوریهای روزآمد ارتباطی و اطلاعاتی قابل ذکر است.
توسعه صنایع نفت و گاز نیز در کشور فرصت عمدهای در توسعه فناوریهای پیشرفته فراهم میسازد. هرچند صنعت نفت در گذشته صدساله خود کمتر با فرایند توسعه صنعتی و فناورانه کشور درگیر بوده است ولی اکنون تحولات ژئوپلتیک انرژی در خلیجفارس فرصتها و تهدیدهای جدیدی را پیشرو گشوده است. میتوان با توسعه اکوسیستم لازم برای فناوری و امید بر توسعه بخش خصوصی و حضور فعال در چرخه اقتصاد جهانی با اتکا به جوانان فرهیخته و با استعداد نگاهی امیدوارتر به آینده داشت.
* استاد دانشگاه صنعتی شریف
منبع: روزنامه آرمان
معاون مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت گفت: از ابتدای اپیدمی ایدز در کشور تاکنون ۵ هزار و ۳۴۵ نفر به دلیل ابتلا به این بیماری جان خود را از دست داده اند.
به گزارش مهر، محمود نبوی در جلسه ای که با حضور خانم پروفسور اولیلا، مشاور وزرات بهداشت و رفاه کشور فنلاند و مدرس کارگاه بین المللی ارتقای سلامت سازمان بهداشت جهانی برگزار شد، افزود: در حال حاضر تعداد بیماران مبتلا به ایدز طبق آمار رسمی بیش از ۲۱ هزار نفر است ولی برآوردها نشان می دهد نزدیک به ۱۰۰ هزار بیمار مبتلا به HIV در کشور وجود دارد.
وی ادامه داد: برآورد ما این است که طی ۳ سال آینده این تعداد در آمارها به ۱۲۰ هزار نفر برسند.
نبوی افزود: ۵۶ درصد از این افراد در ایران بر اثر تزریق و اعتیاد به ایدز مبتلا شده اند ولی هم اکنون روند شیوع ایدز در کشور از مدل تزریق به مدل مخاطرات روابط جنسی تغییر یافته است به طوری که میزان انتقال ایدز از طریق تزریق از ۹۰ درصد به ۵۶ درصد کاهش یافته است.
معاون مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت تصریح کرد: در حال حاضر کشور ما در برنامه سوم ۵ ساله استراتژیک مقابله مستقیم با ایدز قرار دارد که از سال ۸۹ آغاز شده و تا سال ۹۳ ادامه خواهد یافت.
نبوی ارائه خدمات پیشگیری، مشاوره و آزمایش رایگان را سه رکن اساسی این برنامه اعلام کرد.
اولین مورد ابتلا به ایدز در کشور در سال ۱۳۶۶ گزارش شد. پروفسور اولیلا برای آشنایی با اقدامات بهداشتی، درمانی کشورمان در زمینه ارتقای سلامت و بازدید از چند مرکز بهداشتی و برگزاری چند کارگاه در این زمینه به کشورمان سفر کرده است.
===========================
خوراکی های گرم وخشک
عسل ،گوشت شتر ، سیب درختی ، سرکه ، هویج ، نخود ، لپه نخود ، مغز ها( گردو ، فندق ، پسته ) ، سبزی خـــوردن ، موسیر ، کلم ها ، پیاز خام ، مویز ، نعنا ، پونه ، آویشن ، کرفس ، شوید ، زیره ، توت خشک ، فلفل ها ، بادمجان ، خرما ، دارچین ، زرچوبه و زعفران ، زنجفیل ، زنیان سیاه دانه، هل، گرد کاکائو ، کندر،گل گاوزبان
خوراکی های گرم وخشک فوق داروی افراد طبع سرداست
---------------------
خوراکی های سرد عفونت بدن را بیسترمی کنند
افریقائی ها که خوراکی کم کالری وسرد استفاده می کنند بیشتراز اروپائی ها مبتلا به ایدز هستند
یک روز بعد از آنکه سازمان سلامت جهانی وابسته به سازمان ملل گزارشی درباره ارتباط سرطان و آلودگی هوا منتشر کرد، نشریه انگلیسی تایم به نقل از پایگاه کوارتز اسامی آلودهترین شهرهای جهان را منتشر کرد.
به گزارش آرمان مرجع این پایگاه دادههایی بوده است که سازمان سلامت جهانی منتشر کرده و آلایندههای کمتر از ۱۰ میکرون را لحاظ کرده است. گزارشی که در اصل متعلق به بهار سال جاری است. رتبه اول این لیست شهری از ایران است و برخلاف تصور این شهر تهران نیست. تایم آورده است: «آلودهترین شهر؟ اهواز در جنوب غرب ایران. با جمعیتی بیشتر از ۳ میلیون نفر که بیشتر نفت ایران را تولید میکند». پایگاه کوارتز، اهواز را شهری میداند که کمترین امید به زندگی را در میان شهرهای دیگر ایران دارد: «اهواز در جنوبغرب ایران با میانگین ۳۷۲ واحد بر میلیون آلایندههای کوچکتر از ۱۰ میکرومتر بارها آلودهتر از دهلینو و پکن است که به آلودگی مشهور هستند. در قیاس با میانگین جهانی امید به زندگی ۷۱ سال، جمعیت اهواز کمترین امید به زندگی را در ایران دارند».
جنگ، دلیلی است که طبق گزارش، مسئولان ایران برای آلودگی هوای اهواز برمیشمرند اما دلایل دیگری هم وجود دارد: «مسئولان ایران، آمریکا را برای حضورش در جنگ ایران و عراق سرزنش میکنند چراکه آتش آمریکایی کشاورزی این ناحیه را از بین برده و موجب بیابانزایی شده است. اما پژوهشگران صنایع سنگین درون و اطراف شهر، مثل نفت، صنایع فلزی و پردازشهای پتروشیمی را دلیل آلودگی میدانند و خشک شدن باتلاقها و پروژه ملی انتقال آب محلی را که موجب بیابانزایی میشود، سرزنش میکنند».
۴ شهر از ۱۰ شهر آلوده دنیا در ایران است
در میان ۱۰ شهر آلوده دنیا ۴ شهر از ایران حضور دارند. در این ۱۰ شهر هم حتی نام تهران یا اراک دیده نمیشود. برخلاف تصور شهرهایی که طبق گزارش سازمان سلامت جهانی بدترین هواها را دارند نه پایتختهای بزرگ دنیا بلکه شهرهای مرکزی دیگری هستند که صنایع سنگین را درون خود دارند. با این تفاوت که سه شهر دیگر کشور که در میان ۱۰ شهر آلوده دنیا هستند، شهرهای غربی کشور هستند که از حضور ریزگردها در آسمان شهر رنج میبرند و همگی مراکز استانی هستند.
سنندج در رتبه سوم قرار دارد. کرمانشاه ششم است و یاسوج در رتبه نهم قرار دارد. یک شهر از مغولستان، ۲ شهر از هند و ۲ شهر از پاکستان و یک شهر از بوتسوانا در آفریقا لیست این ۱۰ شهر را کامل میکنند. ایران همچنین هشتمین کشور آلوده دنیا از نظر وضعیت هواست. میانگین شاخص آلایندههای زیر ۱۰ میکرومتر اندازهگیری شده در کشور ۱۲۴ است. مغولستان ، بوتسوانا، پاکستان، سنگال، عربستان، مصر و امارات آلودهتر از ایران هستند.
شیراز پاکترین، تهران پانزدهم
در گزارش WHO، ۱۸ شهر ایران از نظر وضعیت هوا بررسی شدهاند. در این گزارش به آمارهایی استناد شده که ایستگاههای فعال درون شهرها اندازهگیری کردهاند. ایستگاههایی که متعلق به شرکتهای کنترل کیفیت آلودگی هوای هر شهر هستند. بعد از ۴ شهری که از آنها نام بردهشد، ارومیه آلودهترین شهر ایران است. این شهر هم در غرب قرار دارد و البته خشک شدن دریاچه ارومیه در آلودگی این شهر بیتاثیر نیست. قم بعد از این شهر قرار دارد و خرمآبام هم جزو شهرهای آلوده است.
همگی این شهرها شاخص بالای ۱۵۰ دارند. در واقع میانگین این شهرها در کل سال در وضعیت ناسالم برای همه افراد قرار دارد. تهران و اراک هر کدام با شاخصهای میانگین ۸۹ و ۱۰۲، در رتبههای پانزدهم و چهاردهم آلودهترین شهرهای ایران هستند. شیراز هم پاکترین شهر ایران در میان شهرهای اندازهگیری شده است و احتمالا اگر سعدی قرار بود در دوران حاضر باز هم به زندگی برگردد بازهم شیراز را انتخاب میکرد. البته باید این را هم درنظر گرفت که تعداد ایستگاههایی که در تهران وضعیت هوا را میسنجند، بیشتر از شهرهای دیگر است. ایستگاههای شهرستانها محدودترند و البته موقعیتهایی که این ایستگاهها در شهرها دارند در به دست آمدن این میانگینها تاثیرگذارند.
۲۲۳ هزار نفر قربانی آلودگی در سال ۲۰۱۰
۲۲۳ هزار نفر در سال ۲۰۱۰ در سراسر دنیا بر اثر سرطان ریه که رهآورد آلودگی هوا بوده از دنیا رفتهاند. این رقمی است که این هفته سازمان سلامت جهانی اعلام کرده است. آژانس تحقیقات سرطان که زیر نظر سازمان سلامت جهانی کار میکند پیش از انتشار اسامی شهرهای آلوده جهان، گزارشی درباره ارتباط سرطان و آلودگی هوا منتشر کرد. با توجه به این گزارش، آلودگی هوا با چند سرطان بدخیم ازجمله سرطانهای ریه و مثانه و سرطان خون حاد مربوط است.
پیشتر تصور میشد که استعمال سیگار اصلیترین عامل ایجاد سرطان ریه است اما پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که آلودگی هوا عامل موثرتری در ایجاد سرطان است. همچنین آلودگیهایی که سیستمهای حملونقل و صنایع ایجاد میکنند در ایجاد بیماریهای تنفسی و نقصهای قلبی تاثیرگذارند. آمار مرگ و میر در میان جوانان هم در شهرهای آلودهتر بیشتر است. مرگ و میر در شهرهای آلوده به نسبت شهرهای پاکتر ۱۵ تا ۲۰ درصد بیشتر است و امید به زندگی در شهرهای آلوده اروپا ۹ ماه کمتر از شهرهای پاک آن است
نماینده مجلس: کم آبی دریاچه ارومیه با رها سازی آب سدها حل نمی شود
نماینده ماکو، چالدران، شوط و پلدشت در مجلس شورای اسلامی گفت: نیاز آبی دریاچه ارومیه به حدی زیاد است که رهاسازی آب تمام سدهای استان نیز مشکلی را حل نمی کند.
محمد علیپور روز شنبه در گفت وگو با ایرنا افزود: میزان تبخیر آب دریاچه ارومیه به حدی بالاست که کل آب رها شده در چند روز تبخیر و از دست می رود.
وی ادامه داد: انتقال آب از رودخانه ارس به دریاچه ارومیه ، طرح نسبتا خوبی بود که با تعلل مسوولین و نبود اراده قوی پشت این طرح، اجرایی نشد و هر روز که می گذرد وضعیت دریاچه ارومیه بحرانی تر می شود و هر راه حلی بعد از این به مثابه نوشدارو پس از مرگ سهراب خواهد بود.
علیپور یادآور شد: با خشک شدن دریاچه ارومیه، وقوع طوفان های نمکی کاملا محتمل است و این پدیده با توجه به مسیر بادهای غالب، ساکنان شرق دریاچه ارومیه را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد.
وی برهم خوردن تعامل آب های شور و شیرین زیرزمینی در حوضه های آبریز دریاچه ارومیه و شور شدن آب چاه ها را از پیامدهای بسیار جدی و خطرناک خشک شدن دریاچه دانست و اظهارکرد: در این حالت میلیون ها نفر در استان های آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی مجبور به مهاجرت اجباری شده و صدها هزار هکتار زمین کشاورزی ازبین خواهد رفت.
علیپور بر لزوم سرعت بخشی به طرح های نجات دریاچه ارومیه تاکید کرد و گفت: طرح های تامین آب که اکنون در جنوب آذربایجان غربی در جریان است باید هر چه سریعتر به بهره برداری برسد.
وی افزود: با خشکی دریاچه ارومیه ظرفیت گردشگری این پهنه آبی نیز از میان خواهد رفت که این مساله نیز می تواند اقتصاد استان های ساحلی دریاچه ارومیه را تحت تاثیر شدید قرار دهد.
۶۸ درصد مسمومیتها در کشور، دارویی است
رئیس سازمان غذا و دارو از برگزاری هفته پیشگیری از مسمومیتها از اول تا هفتم آبان خبر داد و گفت: شایعترین علت مسمومیت با ۶۸٫۶ درصد، مسمومیت دارویی است.
به گزارش فارس به نقل از وزارت بهداشت رسول دیناروند با اعلام این خبر افزود: در این هفته تمرکز به صورت کشوری، بر آموزش نحوه پیشگیری از مسمومیت در کودکان، مسمومیت ناشی از داروها، سموم دفع آفات، مواد شیمیایی، فلزات سنگین (فلز سرب)، سوء مصرف مواد مخدر، گازها و منوکسید کربن خواهد بود.
وی در این رابطه به وجود ۳۴ مرکز اطلاع رسانی داروها و سموم در کشور اشاره کرد و مهمترین اقدامات این مراکز را ، آموزش عمومی نحوه پیشگیری از مسمومیتها از جمله ایمن سازی منازل، مدارس و مهدهای کودک و آموزش و نحوه استفاده صحیح از فرآورده های دارویی و شیمیایی، از طریق تبلیغات شهری و رسانه های جمعی و ارسال پیام کوتاه عنوان کرد.
وی همچنین به تقارن برگزاری بسیج جهانی «هفته پیشگیری از مسمومیت با سرب» از تاریخ ۲۸ مهر تا ۴ آبان اشاره کرد و گفت: بنابراین یکی دیگر از اهداف آموزشی ستاد مرکزی اطلاع رسانی داروها و سموم در سال جاری، آشنا سازی جامعه با منابع و نحوه آلودگی با سرب، نحوه بروز و علایم مسمومیت با سرب و نحوه پیشگیری از آن خواهد بود.
عناوین روزهای هفته پیشگری از مسمومیت ها
رئیس سازمان غذا و دارو در ادامه به تشریح عناوین روزهای هفته پیشگری از مسمومیت ها پرداخت و گفت: روز چهارشنبه اول آبان” روز پیشگیری از بروز مسمومیت ناشی داروها ” نامگذاری شده است چراکه شایعترین علت مسمومیت گزارش شده به مراکز DPIC ایران در سال ۱۳۹۰ با ۶۸٫۶ درصد، مسمومیت دارویی است.
دیناروند روز پنجشنبه دوم آبان را روز پیشگیری از مسمومیتها در اطفال (پیشگیری از مسمومیت با سرب) و روز جمعه سوم آبان را روز پیشگیری از مسمومیت ناشی از گازها و منوکسید کربن اعلام کرد و گفت: بر اساس اعلام سازمان پزشکی قانونی کشور، متاسفانه متوفیات ناشی از گازگرفتگی در سال ۱۳۹۰ به میزان ۹۶۵ نفر و سال ۱۳۹۱ به میزان ۶۹۷ مود بوده است.
وی در ادامه روز شنبه چهارم آبان را روز “پیشگیری از مسمومیت با مواد غذایی و گیاهان سمی” روز یکشنبه پنجم آبان، روز “پیشگیری از بروز مسمومیت با سموم دفع آفات، مواد شیمیایی و فلز سرب “، دوشنبه ششم آبان ماه روز “پیشگیری از مسمومیت ناشی از گزیدگیها” و روز سهشنبه هفتم آبان ماه را روز «پیشگیری از مسمومیت ناشی از سوء مصرف مواد» اعلام کرد.
به گفته دیناروند هشتمین دوره هفته پیشگیری از مسمومیت ها، به سرپرستی ستاد مرکزی اطلاع رسانی داروها و سموم و با همکاری دانشگاههای علوم پزشکی، ۳۴ مرکز اطلاع رسانی داروها و سموم(DPIC)، سازمان پزشکی قانونی کشور، سازمان آموزش و پرورش، شهرداری ها و بسیاری دیگر از ادارات و سازمانهای مرتبط با موضوع، در نخستین هفته آبان (اول تا هفتم آبان ماه) با هدف کاهش مرگ و میر ناشی از مسمومیت ها برگزار میشود.
رئیس سازمان محیط زیست راه اندازی جنبش شوراهای طرفدار محیط زیست در سراسر کشور و ارتباط ویژه با شوراهای سراسر کشور جهت توسعه پایدار شهری و روستایی را یکی از مهمترین اولویتهای سازمان محیط زیست عنوان کرد.
به گزارش مهر، معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست روز شنبه در مراسم تودیع و معارفه معاونت آموزش و پژوهشی سازمان محیط زیست با بیان این طلب افزود: شوراها یکی از مهمترین پتانسیل هایی هستند که می توان از آنها برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار روستایی و شهری همچنین کلانشهری استفاده کرد لذا دیدن مسایل محیط زیست در شوراها می تواند کمک بسیار زیادی به سازمان محیط زیست باشد بر همین اساس تصمیم داریم جنبش شوراهای طرفدار محیط زیست را در سراسر کشور راه اندازی کنیم.
وی افزود: از این رو ایجاد کمیسیون ها و کمیته های محیط زیست در شوراهای شهر و روستای سراسر کشور بایستی در برنامه معاونت آموزشی و پژوهشی سازمان قرار گیرد.
رئیس سازمان محیط زیست یکی دیگر از اولویت های این معاونت را توجه به اقتصاد سبز عنوان کرد وگفت: بسیاری از پروژه هایی که در این سالها اجرا شد اگر براساس اقتصاد سبز بررسی می شد مسئولان متوجه می شدند که این پروژه ها نه تنها توجیه زیست محیطی ندارند بلکه هیچگونه توجیه اقتصادی نیز نداشتند.
وی با اشاره به پروژه سبز گتوند یادآور شد: به عنوان مثال اگر در پروژه سد گتوند اقتصاد سبز در نظر گرفته می شد مسئولان وزارت نیرو علاوه بر مشکلات زیست محیطی این پروژه قطعاً به این نتیجه می رسیدند که این پروژه هیچگونه توجیه اقتصادی نیز نداشته است.
ابتکار اظهار داشت: یکی دیگر از مواردی که معاونت آموزش و پژوهش سازمان باید به آن توجه کند مشارکت های مردمی است که ممکن است روزی به این نتیجه برسیم که دفتر مشارکت های مردمی سازمان را از معاونت آموزش جدا کرده و آن را مستقیماً زیر نظر حوزه ریاست بیاوریم چرا که تصمیم دارم شخصاً مشارکت های مردمی را پیگیری کنم.
به گفته وی مشارکت های مردمی ظرفیت عظیمی در جامعه ایجاد می کند که چه در قالب تشکل ها و NGO ها و چه در قالب شوراها باشد نقش بسیار عمده ای در حل مشکلات زیست محیطی خواهد داشت.
رئیس سازمان محیط زیست بازسازی روحیه تشکل های غیردولتی و تشویق برای فعالیت مجدد آنها و همچنین حمایت از آنها برای دور ماندن از آسیبها در حالی که به صورت مستقل اداره می شوند را از دیگر اولویت های آموزشی و پژوهشی سازمان محیط زیست عنوان کرد.
وی یادآور شد: در دوره مدیریت پیشین سازمان در بحث آموزش کارهای خوبی صورت گرفته به ویژه ورود مسایل زیست محیطی به کتب درسی از مهمترین این اقدامات است اما آموزش کارکنان سازمان در ابعاد وسیع یکی از مهمترین اولویت هایی است که در این دوره بایستی مد نظر قرار گیرد.
ابتکار با بیان این که سازمان محیط زیست باید علاوه بر اینکه سازمانی آموزش دهنده باشد باید سازمانی آموزش پذیر نیز باشد، یادآور شد: ذهنی که قابلیت به روز کردن اطلاعات و تطبیق دانش خود با دانش روز دنیا را نداشته باشد توان کارشناسی و اجرایی ندارد لذا آموزش کارکان محیط زیست و به ویژه محیط بانان بسیار مهم است.
وی پژوهش های علمی را یکی دیگر از اولویت های مهم معاونت آموزش و پژوهش سازمان عنوان کرد و افزود: البته این پژوهش ها بایستی کاربردی و اجرایی باشند چرا که پژوهشی که تنها جنبه علمی داشته باشد به درد دانشگاه می خورد و در سازمان اجرایی با این مشکلات و معضلات گسترده جایی ندارد.
رئیس سازمان محیط زیست یکی دیگر از چالش های سازمان محیط زیست را در حوزه آموزش و پژوهش را نداشتن آمار و اطلاعات معرفی کرد و اذعان داشت: اگرچه بسیاری از کارشناسان سقوط ۶۰ پله ای ایران در حوزه محیط زیست را تایید می کنند اما برخی از کارشناسان بر آن نقد دارند و معتقدند دلیل آن نداشتن آمار و اطلاعات درست از وضعیت محیط زیست کشور است که البته این خود نقد بسیار بزرگی است.
وی با بیان این که معاونت آموزشی با رویکرد فعلی طرفی نمی بندد یادآور شد: گردش مالی در این معاونت تا کنون بد نبوده اما نتیجه آن پژوهش و آموزش موثری نبوده است.
خوراکی های سرد و تر انسان را تندخو ولی خوراکی های گرم وخشک انسان را خوش خلق می کند
پیغمبر:برشماباد خوردن مویز ...اخلاق را نیکومیکند
کدو غیرخورشتی خوش خلق کننده است
پیغمبر:محبوب ترین شما نزد من خوشروترین شما است
امام مجتبی:ان احسن الحسن خلق الحسن ،قطعا بهترین نیکی خلق نیک است