نوشته شده توسط جمشید خدادادی
غذاهای مفید برای کبد عبارتند از:
انواع میوه جات، سبزیجات، بخصوص کاهو (شب درشربت غلیظ عسل بزنیم بخوریم)و هویج و خیارفقط بهاروتابستان با 3عدد خرما ، روغن زیتون بکر(بودار)، انار و شاتوت که اثر معجزه آسایی روی کبد دارند. در حقیقت شاتوت ضد هپاتیت است. انواع بذرهای ملین از قبیل خاکشیر(شربت عسل باخاکشیرولیموترش تازه)، اسفرزه، بارهنگ، تخم ریحان و تخم شربتی، بالنگو، شیرخشت، ترنجبین، فلوس به مقدار کم، سوپ جو، آش جو(سردوتر که باید درآن مویز یا زنجبیل ریخت)، نان جو، بخصوص نان جوی دوسر و نوشیدن روزانه حداقل شش لیوان آب خنک نیم ساعت قبل و دو ساعت و نیم بعد از غذا، سالاد فصل همراه با لیموترش تازه و روغن زیتون قبل از غذا، زرشک و آب زرشک، عسل، کشمش، توت و انجیر، برگه هلو و برگه زردآلو، کدو خورشتی( با گردو)، کدو حلوایی، کنجد، اسطوخودوس، بادرنجبویه، کاسنی، آب مرکبات، مغز بادام خام.
با تغذیه صحیح و مناسب می توان کبد را سالم نگه داشت. در واقع سالم بودن کبد مساوی است با سلامت جسم و روح. یکی از شگفتی های کبدترشح ماده ضد ویروسی است به نام اینترفرون. این ماده زمانی تولید می شود که کبد در نهایت سلامت باشد. پس باید از این اندام شگفت نهایت مراقبت انجام شود.
آیا نمی توان عظمت خدا را در کبد دید؟
به نقل از کتاب 15 روز تا سلامتی، تالیف استاد جمشید خدادادی، صفحه 77
سابقه موضوع ؛ دشمنان کبد :
http://zatun.blogsky.com/1393/01/08/post-964/
یکی از مهمترین انواع سکوت سالکانه، سکوت اخلاقی است.
سکوت اخلاقی داروی آفات زبان بهشمار میآید .
عارفان نیک میدانند که به کارگیری نادرست زبان میتواند
هم به زیان دیگران بینجامد
و هم سلامت و زلالی روح سالک را بیالاید .
ای زبان تو بس زیانی مر مرا
چون تویی گویا چه گویم من تو را؟
ای زبان هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش درین خرمن زنی
ای زبان هم گنج بیپایان تویی
ای زبان هم رنج بیدرمان تویی
هم صفیر و خدعه مرغان تویی
هم انیس وحشت هجران تویی...
(مثنوی، ۱/۱۷۳ ~)
درواقع مهمترین آفات زبان بیشتر از جنس ناراستیهای اخلاقی
مانند دروغ گفتن، بدگویی کردن، سخن ناسزا به دیگری گفتن،
زبان به یاوه گشودن، سخنچینی کردن، و امثال آن است .
کسانی که امیر زبان نیستند سکوت پیشه کنند مبادا اسیر زبان شوند :
من پشیمان گشتم این گفتن چه بود؟
لیک چون گفتم پشیمانی چه سود؟
نکتهای کآن جست ناگه از زبان
همچو تیری دان که آن جست از کمان
وانگردد از ره آن تیر ای پسر
بند باید کرد سیلی را ز سر
چون گذشت از سر جهانی را گرفت
گر جهان ویران کند نبود شگفت
(مثنوی، ۱/۱۶۶۰~)
سکوت در مقام تعلیمپذیری هم از مراتب سکوت سالکانه است.
سالک طریق باید بداند که اوّل شرط تعلیمپذیری در عالم معنا
آموختن ادب سکوت است.
شرط فراگیری از محضر کاملان آموختن هنر شنیدن است
سکوت رازدارانه هم از مراتب سکوت سالکانه است.
سالک طریق وقتی در خور تعلیمپذیری میشود که ادب رازداری را بیاموزد،
یعنی سرّی را که میآموزد با نامحرمان در میان ننهد .
این رازداری البته گاه از آنرو بود که مبادا معارف انفسی
از حدّ فهم نامحرمان ناآشنا فراتر رود
و به گمراهی ایشان بینجامد،
یا نااهلان، آن معارف را دامی برای فریب خلایق سازند .
گاهی هم این رازدانی بنا به ملاحظاتی سیاسی یا اجتماعی بود:
چه بسا افشای معارف انفسی
خصوصاً در جامعه شریعتمدار عوام آشوبی کند
و سر سرداران سرّدان را بر سر دار کند .
گاهی هم سکوت ناشی از بیرغبتی روحی سالک
به همسخنی و همنشینی با کسانی است که درد او را ندارند
و دل در گرو محبوبهایی جز محبوب او سپردهاند .
مشغولیتهای آن نامحرمان در چشم او چندان بیجلوه است
که او رغبتی به سخن گفتن درباره آن محبوبها در خود نمییابد .
سکوت پیشگی واکنش طبیعی روح او نسبت به حضور بیگانه ناهمدل است.
باری، بر فهرست سکوتهای سالکانه میتوان بیش از اینها افزود.
اما در نهایت غایت اصلی سکوت سالکانه یا سکوت طریقتی آن است
که سکوت زبانی به سکون روانی بینجامد،
یعنی تلاطمها و آشوبهای روحی سالک آرام پذیرد،
و سالک در آرامش و طمانینهای که بر رواناش حاکم میشود
نغمههای چنگ الهی را به گوش جان بشنود
سکوت سالکانه، شگردی در شکار حقیقت انفسی است.
تمثیل شکار به ما میآموزد که کشف حقیقت انفسی نوعی کنش است.
اما تصوّر غالب بر این بوده است که در صحنه این شکار،
سالک طریق شکارچی است و حقیقت شکاری که باید به دام افتد .
سالکی که از مرتبه سکوت سالکانه درمیگذرد به مقام سکوت عارفانه برمیآید.
سکوت سالکانه مرکبی است که سالک بر آن مینشیند
تا به مقصدی برسد،
سکوت عارفانه اما حال آن سوار است وقتی که به مقصد میرسد .
سکوت عارفانه نیز مراتبی دارد :
1) نخستین مرتبه سکوت عارفانه را باید سکوت معرفتآمیز دانست.
این سکوت ناشی از معرفت بیواسطهای است که عارف از جان جهان مییابد
عارف در تجربه دیدار خداوند و شناخت ناشی از آن دیدار زبان درمیبازد.
این عبارت پیامبر بزرگوار اسلام که «من عرف الله کلّ لسانه»
ناظر به همین مقام است .
اما چرا معرفت به خداوند زبان را میدوزد، و عارف را به خاموشی وامیدارد؟
عامل نخست، شهود جلال و عظمت امر مقدس است.
تجربه امر مقدس، هیبتافکن و خشیتآور است.
امر عظیم از حدود فاهمه عارف درمیگذرد و از تور زبان بشری که برای شکار
پدیدههای متناهی تنیده شده است، میگریزد
این سکوت را که واکنش روح عارف در برابر عظمت امر مقدس است،
میتوان «سکوت جلالی» نامید .
اما مطابق تلقی عارفان، امر مقدّس نه فقط جلیل و دلشکن
که جمیل و دلربا نیز هست.
عارف در کنار جلال باری جمال او را نیز شهود میکند
و در این دیدار چنان دل از کف میدهد که از سر حیرانی
همچون زنان مصری در دیدار یوسف دست میخلد و زبان درمیبازد
این سکوت را که ناشی از حیرانی روح عارف
در برابر زیبایی امر مقدس است، میتوان «سکوت جمالی» نامید .
مرتبه دیگر سکوت عارفانه را میتوان سکوت عشقآمیزدانست
وقتی که عارف به مقام معرفت میرسد کم نمانده که به وادی عشق گام نهد.
زیبایی معشوق سرچشمه عشق عاشق است.
حیرانی در برابر حسن محبوب شیفتگی و شیدایی را در روح عاشق برمیانگیزد و این
عشق یا انجذاب، زمینهساز نزدیکی و محرمیت میان عاشق و معشوق میشود .
مقام عاشقی مقام محرمی است،
و در روابط محرمیتآمیز هزار و یک راه جز زبان برای مفاهمه گشوده میشود،
و بلکه عمیقترین و لطیفترین معانی ماورای زبان و «از ره پنهان» مبادله میگردد .
مقام عشق یا محرمیت مقام همدلی است
آن کس که از خود خالی میشود و به مقام خاموشی میرسد
خالی نمیماند، از خداوند پر میشود.
برای عارف، مرگ سرآغاز استحالهای وجودی در صمیم هستی اوست
و پیوندی عمیق با وصال محبوب دارد.
و همین است که این تجربه را برای او بسی شوقانگیز و خواستنی میکند :
چون جان تو میستانی چون شکرست مردن
با تو زجان شیرین شیرینترست مردن
بگذار جسم و جان شو، رقصان بدان جهان شو
مگریز اگرچه حالی شور و شرست مردن
از جان چرا گریزم، جانست جان سپردن
وزکان چرا گریزم کان زرست مردن
چون زین قفص برستی در گلشن است مسکن
چون این صدف شکستی چون گوهرست مردن
چون حق تو را بخواند، سوی خودش کشاند
چون جنّت است رفتن، چون کوثر است مردن.
سکوت فناآمیز، حال عارف است وقتی که از هر حالی میرهد،
منطق گفت و گو با معشوق است
وقتی که دوگانگیها از میانه برمیخیزد
و آنچه میماند جز نفس حضور نیست .
دانشجوی ایرانی دکتری دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر موسسه فناوری جورجیا( GorgiaTech) با برتری در مسابقات اختراعات کنفرانس تحقیق و نوآوری دانشگاه موفق به دریافت جایزه ۱۵ هزار دلاری ادیسون شد.
به گزارش ایسنا، الناز بابان صادقیان، نخستین دانشجوی دختری است که موفق به دریافت جایزه اول این رقابت نوآوری فناوری میشود.
طرح صادقیان که به کسب جایزه اول این مسابقات منجر شده، ابداع آشکارسازی کارامد برای سیستمهای ضبط مغناطیسی دوبعدی و ارائه فناوری ای جدید برای ذخیره حجم عظیمی از اطلاعات است. سیستم ضبط مغناطیسی دوبعدی حجم ذخیره اطلاعات را در دیسکهای سخت به شدت افزایش داده ولی همین حجم بالای داده ها خوانش اطلاعات دیسکهای سخت را دشوار کرده که طرح های ابداعی بابان صادقیان میتواند این چالش کلیدی را برطرف کند.
مسابقه جایزه ادیسون هر ساله در حاشیه کنفرانس تحقیق و نوآوری موسسه فناوری جورجیا آمریکا (GTRIC) برگزار میشود و برنده آن از بین دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد دانشگاه که خلاقانهترین طرح فناورانه را ارائه کنند، انتخاب میشود
با توجه یه اینکه پزشکان حاذق میگویند خروپف درمان داروئی ندارد می توان نتیجه گرفت یک اختلال روان – تنی است
که بدلیل گرفتگی مجرای تنفسی می باشد برخی وقتی به پشت میخوابند خروپف میکنند باید به پهلو بطوریکه صورت روبه قبله باشد بخوابند
خوردن فلفل دلمه کنارغذا سبب بازشدن راه هوائی میگردد وخروپف را شایدبهبود
بخشد که متاسفانه امروزه کناربرنج به جای فلفل دلمه ،ماست وترشی سرکه
میخورند یا سالاد که سرداست
سازگارباطبع غذا خوردن موثراست مثلا کسی که طبعش سردوتر است گرم وخشک مثل عسل بنوشد که گرم وخشک است یا سردی زیاد نخورد
خوراکی استرس زا نخوردن مهم است چون ممکن است خروپف یک اختلال روان - تنی
باشد یعنی خوراکی های کاهنده استرس وتقویت کننده اعصاب بخوریم
خوراکی الکل زا نباید خورد مثل اش رشته وماکارونی وشیرینی قنادی وشکر وقند ووو
شام را سه ساعت قبل خوابیدن باید خورد که هضم شود اگر 23میخوابیم تا 20شام
خورده باشیم وشام هم کلسیم دار سازگارباطبع باشد مثلا اگرکشک میخوریم با
بادمجان باشد پنیر باگردوباشد یا باسبزی وزیتون وامثالهم
http://www.andisheqom.com/Files/moshavere.php?idVeiw=31578&level=4&subid=31578
واکسن آلرژی وحساسیت:
طبع من سردوتر یا ...است یعنی کبد من خوراکی های سرد وتر را جذب نمی کند پس میزند تبدیل به هیستامین (آلرژی وحساسیت)می نماید وقتی خوراکی مخالفش را بخوریم یعنی گرم وخشک واکسن آلرژی وحساسیت محسوب میگردد مثلا عسل گرم وخشک است داروی طبعم محسوب میگردد اگرهرروز نخورم بیمارم یا برنج سرد و تر است اگر با خورشت لوبیا سبزبا بامیه که سردوتراست بخورم صورتم پرازجوش می شود وکسل وبیحال میگردم ودر بلندمدت دچار میگرن ، آرتروز ،کمردرد ، ناراحتی های قلبی – عروقی میگردم ولی اگر خورشت کرفس که گرم وخشک است با ان بخورم معتدل میگردد سرحال هستم
الا یا ایها الپوست خرابان بخصوص آنها که پوستمان لک دارد با دشمنان کبد بجنگیم و خود را امربه
معروف کنیم
دشمنان کبد:
1- کم تحرک بودن بخصوص کم تحرکی طبع سردوتر(بلغمی)ها
2- ناسازگار با طبع غذا خوردن بطوریکه ادرار مثل اب بی رنگ شود درحالیکه باید طلائی باشد
3- پرخوری (هله هوله خوری - زیادخوری - اب ومایعاتی مثل نوشابه ودوغ و....بین غذا خوردن - بد خوری (مثلا 2باریک غذا را درروز خوردن یا با برنج ماست خوردن یا ترشی سرکه ولیته خوردن ...)
4- دارو مسکن واعصاب وکلسیم ومکمل ویتامین ووووخوردن
5- کره بسته بندی وروغن هیدروژنه خوردن
6- بستنی صنعتی وغیرسنتی وکیم خوردن
7- اب یخ خوردن
8- دوتا سردی کنارهم یا پشت سرهم صبح وظهر یا ظهر وشب خوردن مثلا ظهربرنج خوردن وشب کله جوش خوردن ...
9- ترشی سرکه ولیته خوردن
10- خوراکی های افزودنی دارخوردن مثل چیپس وپفک وغیره
11- سیگاروغلیان وغیره
12- مصرف الکل وغذاهای الکل زا مثل آش رشته وماکارونی وشیرینی قنادی وقند وشکر ونوشابه وساندیس وشربت صنعتی وامثالهم
13- گوشت گاو وگوساله
14- غذا را با روغن غیرکنجدوغیرزیتون بودار سرخ کردن
15- خرما درطول روزنخوردن وبجای ان شکلات و امثالهم خوردن
16- آب ننوشیدن درطول روز (وقتی غذای سازگار با کبد بخوریم تشنه می شویم وبطور خودکار درروز حدود ده لیوان تقریبا آب می نوشیم)
17- مواد غذائی سم دار مثل موز – گیلاس – مرغ هورمونی - ...خوردن
18- نوشیدن چای وقهوه ومواد کافئین دار
19- سردی زیاد خوردن مثل گوشت گاو- شیربدون خرما – برنج بدون خورشت گرم وخشک (باز- پتاسیم)
«واقعیت اینه که گرمی ها و سردی ها جزءِ خواص فیزیکی و شیمیایی همه مواد اطراف ما هستن و
جالب اینه که میزان انرژی که باید سلول هزینه کنه تا از یک غذای با طبع سرد انرژی آزاد کنه خیلی بیشتر از غذای گرمه.
به طور مثال قندها برای سوختن در سلولها بسیار آماده اند
در حالی که پروتئین های پیچیده گوشت گاو یا ماهی که سردوترند برای تبدیل
شدن به انرژی خیلی باید انرژی جذب کنن تا انرژی نهفته خودشو آزاد کنن ...پس
هم سردی وهم گرمی لازم و ملزوم هم هستن وباید در کنار هم مصرف شوند»
--------------------------
دانشمندان نیز درسال گذشته گفتند کسانی که زمستان که طبع هواسرداست وطبع
انها سرداست سردی زیادمیخورند که کم کالری بدنشان عفونی میگردد باید
پرکالری ها را بخورند
==============
خوراکی های گرم وخشک(پرکالری)
عسل ،گوشت شتر ، سیب درختی ، هویج ، نخود ، لپه نخود ، مغز ها( گردو ، فندق
، پسته ) ، سبزی خـــوردن ، موسیر ، کلم ها ، پیاز خام ، مویز ، نعنا ،
پونه ، آویشن ، کرفس ، شوید ، زیره ، توت خشک ، فلفل ها ، بادمجان ، خرما ،
دارچین ، زرچوبه و زعفران ، زنجفیل ، زنیان ، سیاه دانه، هل، گرد کاکائو ،
کندر،گل گاوزبان ورازیانه
===============
سردوتر وکم کالری
برنج ، ماست ، شیر ، کدو خورشتی ، قارچ ، آش ، سوپ ، ماهی ، کله پاچه (عامل
اول سکته طبع سردها ) ، شش ، سیراب ، سوسیس و کالباس ، گوشت گاو، گوساله و
گوسفند ماده ، سس و رب گوجه فرنگی ، قهوه ، تخمه هندوانه و کدو ، کاهو ،
هندوانه ، گرمک ، مرکبات و کیوی ، هلو ، زردآلو ، شلیل ،ذغال اخته ، و چای و
نسکافه ، میوه کال ، ساندویچ ، شرینی جات ، خیارشور ، ترشی و لیته ، کره
گیاهی و خامه ، غذاهای نشاسته ای مانند ماکارونی ، آب یخ ، ساندویچ و پیتزا
غذاهای کارخانه ای و تبلیغی ، سیب زمینی ، خیار ، سوپ جو
طب سنتی یعنی سنت پیغمبر نه خرافاتی بنام داروگیاهی
امام صادق : ما سردی را با گرمی ...درمان می کنیم ...وآنجه را پیغمبر انجام میداد عمل می کنیم /گفتاراول دانش نامه احادیث پزشکی
-------------------------
دکتر حمیدالله افراسیابیان در چهارمین همایش طب اسلامی که در ارومیه برگزار
شد، اظهارکرد: طب اسلامی(سنت نبوی)، طب بسیار عمیق و عظیمی بوده که در آن
شناخت انسانها براساس طبع یا مزاج آنان صورت می پذیرد.استقبال مردم از
این طب نشانه این است که مردم اعتماد خود را نسبت به تئوری های طب جدید از
دست دادهاند.(دکترمنوچهرعبادی داروساز:دارو عوارض جانبی زیادی دارد مردم
استقبال زیادی درآمریکاواروپا ازروش های غیرداروئی دارند/فارماکودینامی
گیاهان داروئی)
افراسیابیان گفت در طب آلوپاتیک(دارودرمانی) بدن انسان از 106 عنصر تشکیل
شده است اما در طب اسلامی بدن انسان و کل کاینات از چهار ماده اصلی آب (سرد
و تر)، باد (گرم و تر)، آتش(گرم و خشک) و خاک (سرد و خشک) تشکیل یافته است
که اگر رابطه و تنظیم این عناصر به هم بخورد، سبب ایجاد بیماریهای مختلف
در افراد خواهد شد.
این دکترای علوم پزشکی، ویژگیهای طبایع چهارگانه بدن را برشمرد و تصریح
کرد: برخی افراد دارای طبع بهاری یا دموی (گرم و تر) بوده و حجم خون در
آنها بالاست، با اشتها غذا میخورند، چاق و درشت اندامند و چهرهای قرمز
رنگ دارند.دمویها به لحاظ شخصیتی بسیار دوست داشتنی، مهربان، اجتماعی و
برون گرا هستند، دارای حرکاتی سریع(شتاب) و بسیار اجتماعیاند
وی به ویژگی افراد صفراوی مزاج یا تابستانی اشاره کرد و گفت: صفراویها
(گرم و خشک) دیر چاق میشوند، معده شان هضم بسیار خوبی دارد هوش بالا و
سرعت عمل زیادی دارند؛ این افراد برون گرا و اجتماعی بوده و علی رغم رشد
سریع موها افراد کم مویی هستند.
کسانی که دارای طبع پاییزی (سرد و خشک) بوده، لاغر اندام و پرمویند و
حرکاتی کند(مس مسو) و بافت عضلانی کمی دارند، زود سیر میشوند. سوداویها
شخصیتی بسیار حساس، دقیق، منظم، قضاوتگر و زود رنج دارند.
وی در ادامه به ویژگی بلغمیها اشاره کرد و اظهار داشت: افراد زمستانی یا
بلغمی به علت سرد و تر بودن طبع دارای چربی زیادی در بدن بوده و اغلب چاق
هستند، آنان دارای پوستی سفید، حرکاتی کند و از لحاظ روحی و روانی تمایل به
تنهایی دارند.بیماریهای شایعی مانند ام اس، افسردگی(حالت بغض وگریه بدون
دلیل) و بی خوابی، ضعف اعصاب، آرتروز، درد معده و غیره، نتیجه غلبه بلغم
بوده است که با استفاده از موادغذایی باطبع گرم ازسردی خارج شده، به تدریج
میتوان بر این بیماریها غلبه کرد.اضطراب و غم و غصه بیماریهای سردی هستند
و اگر به طور مداوم این حالات تکرار شود، نیروی دفاعی بدن تضعیف شده و فرد
ممکن است به بیماری سرطان مبتلا شود.
وی با اشاره به اهمیت تحرک در سلامتی گفت: از نظر طب اسلامی زندگی یعنی
گرما و رطوبت و اگر در طی روز حداقل بیست دقیقه وقت خود را به ورزش(پیاده
روی تند) اختصاص دهیم گرما و نشاط ایجاد میشود ولی اگر اکثر اوقات را پشت
میز بگذرانیم سردی غلبه میکند و کسل و چاق خواهیم شد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه به اهمیت دفع و احتباس را اشاره کرد و گفت: دفع
مواد زائد بدن بسیار مهم بوده و مدت طبیعی آن یک ساعت پس از غذاست و اگر
این مواد به موقع از بدن دفع نشود فرد دچار یبوست شده که مادر تمام
بیماریهاست. منبع : isna.ir