"حالم گرفته! آخه این چه کاری بود کرد، چند وقته میخوام ازش انتقاد کنم، اما چه جوری بهش بگم که وضع از اینکه هست بدتر نشه؟" شاید شما هم تا به حال این جملات را در ذهن خود مرور کرده باشید، نسبت به همسر، دوست، همکار، ...
هر فرد در طول حیات خود ممکن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابیها دارای جنبههای تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد وسیلهای است برای انگیزش، آموختن، توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی، تبادل اطلاعات، تاثیر گذاشتن و برانگیختن. انتقاد از دیگران در صورتی که هوشمندانه انجام شود آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممکن است با واکنشهای منفی مختلف مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن زیانبار خواهد بود.
انتقاد درست آن است که ضمن تأکید بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نیز اشاره کند و با ارایه راهکارهای مناسب برای رفع آن سخن به میان آورد. پذیرش انتقاد از دیگران بین طبقات مختلف متفاوت است. برای مثال در بیشتر مواقع انتقاد از سوی افراد یک خانواده قابلیت پذیرش بیشتری در مقایسه با سایرین دارد. به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بیگانه آسیبپذیری بیشتری داریم.
شاید حرفهای نزده ای داشته باشید که راه بیانش را نمی دانید. پس با ما همراه باشید و چند دقیقه از وقت عزیزتر از گل تان را به ما بدهید:
در اینجا آگاهی از شیوه های انتقاد و ایراد گرفتن ضروری به نظر می آید زیرا در بسیاری از موارد ناآگاهی از این شیوه ها باعث سوئ تفاهم ودر نهایت منجر به بحث وجدل بیهوده، نارضایتی و کینه ونفرت می شود.
برای بهرهمندی از نتایج سحرانگیز «انتقاد»، شیوه عملی آن را در توصیه های زیر فرا بگیرید.
استقبال از انتقاد : کار شما به هر حال انتقاداتی در پی داشته و شما باید با روحیهای مثبت از انتقاد استقبال کرده و از آن در جهت بهبود کار خود استفاده کنید.
در قدم اول برای انتقادپذیری، عبارتی مثبت درباره انتقاد روی کارت بنویسید و آن را در جایی قرار دهید که در دید شما باشد. هر بار که شما و دیگران آن را ببینید موجب میشود دیدگاه مثبت شما درباره انتقاد تقویت شود. جملاتی از قبیل «انتقاد اطلاعاتی است که موجب رشد من میشود » یا « انتقاد مهارتها و دانش مورد نیاز را به من آموزش میدهد.» قدم دوم، کمی مشکل اما بسیار باارزشتر است. شما باید از دیگران بخواهید از شما انتقاد کنند. صادقانه از آنان بپرسید که به نظر آنان شما چگونه میتوانید کارهایتان را بهتر انجام دهید.
به طور استراتژیک انتقاد کنید: پیش از اینکه انتقاد کنید، این سوالات را از خود بپرسید: « بهطور دقیق چه چیز را میخواهم بیان کنم؟ چه چیز را میخواهم تغییر دهم؟ انگیزه ومحرک من برای بیان این انتقاد چیست؟ چه راه حلها و اهداف خاصی را میتوانم ارایه کنم؟ درباره موقعیتهای غیرقابل پیشبینی که نیاز به عکسالعملهای فوری دارد، چه باید کرد؟»
بهبودگرا باشید: دو روش برای انتقاد بهبودگرا : اول، شما نوک پیکان انتقاد را متوجه آینده کنید. به جای اینکه به کارآموز خود بگویید: « در ارایه دادهها عملکرد ضعیفی داشتی »، بگویید: « دفعه بعد برای نمایش اطلاعات از اورهد استفاده کن ». روش دوم: پیامی دهید که موجب تقویت اعتماد به نفس او شود، « اطمینان دارم که موفق میشوی ». با این ذهنیت، کارآموز به جای اینکه از عملکرد گذشته خود دفاع کند، با تمام انرژی برای بهبود عملکرد آتی خویش تلاش میکند و ماهیت انتقاد به جای سرکوبگرا، بهبودگرا میشود.
کلمات صحیح انتخاب کنید : در درجه اول اطمینان حاصل کنید آنچه را میگویید، همان چیزی است که در ذهن دارید. در بسیاری از مواقع، تغییر جزیی کلمات، موجب تفاوتهای بزرگی میشود. اگر هنگام انتقاد بگویید: « کار شما زیر استانداردهای ماست »، بهطور قطع موجب بیدار شدن حس دفاعی او میشود. در حالی که اگر بگویید: «کار شما فقط کمی با استانداردهای ما تفاوت دارد » این حالت را به وجود نمیآورد. به جای « هرگز یا همیشه»، پیشنهاد میشود « گاهی اوقات » استفاده شود. کلمه دیگری که نتایج مخرب در پی دارد، عبارت « باید » است. کلمه « میتوانی » را آزمایش کنید.
انتقادات خود را نقد کنید : فقط به دلیل اینکه انتقاد، اطلاعات با ارزش را در اختیار شمار قرار میدهد و با استفاده از آنها میتوانید خود و کار خویش را بهبود بخشید، نمیتوانید هر انتقادی را که به شما وارد میشود به کار ببندید. از سوی دیگر، فقط چون یک انتقاد خاص، احساسات شما را خدشهدار ساخته است، دلیل نمیشود که شما به سرعت هر انتقادی را نادیده بگیرید. به هر حال اگر درباره انتقاد درست فکر کنید، انتقاد میتواند برای شمار بسیار مفید واقع شود. بنابراین برای دستیابی به نقدی سازنده درباره انتقاد، شایسته است.
مخاطب خود را در فرآیند انتقاد شرکت دهید : شرکت دادن مخاطب در فرآیند انتقاد با ارتباط متقابل و با روشی مثبت، یک همافزایی به دنبال دارد. برای مثال، ممکن است شما به جای صدور دستوراتی مبنی بر انجام دادن یا ندادن کار، با دستیار خود در حل موقعیت مورد انتقاد، همکاری کنید. با استفاده از تکنیک پیشبینی و بهکار بردن جملاتی مانند «این نظر من است. البته میدانم که ممکن است نظر شما متفاوت باشد، خوب مسالهای نیست و شاید هم موافق باشید»، او را در انجام تغییرات کمک کنید.
به آنها بگویید که چه چیز میخواهید: با ارایه انتقادی روشن، میتوانید مخاطب خود را در اصلاح رفتار و شیوه عملکرد کمک کنید. این توصیه میتواند برای مخاطب، پیام مشخص و روشنی داشته باشد: «اگر لغو جلساتت را به دقایقی قبل از شروع جلسه موکول نکنی و سهم خود را در کار به موقع انجام دهی و درباره تلاش دیگران مثبتتر قضاوت کنی، میتوانی روابط خود را با همکارانت بهبود بخشی».
وقتشناس باشید : چه زمانی برای انتقاد مناسبتر است؟ آیا بهتر است در خلوت انتقاد کنیم یا در جمع؟ چهقدر باید منتظر بمانید تا زمان انتقاد فرا رسد؟ هیچگاه با عصبانیت از کسی انتقاد نکنید زیرا ممکن است انتقاد شما تحتتاثیر احساساتتان قرار گیرد. وقتی احساس شود پشت انتقاد مطرح شده محرکهای احساسی و عصبانیت شدید وجود دارد، از درجه اعتبار ساقط شده و تاثیر خود را از دست میدهد. هیچگاه افرادی را که عصبانی هستند مورد انتقاد قرار ندهید. عصبانیت سبب تغییرات فیزیولوژیکی در مغز شده و در نتیجه از عقیده خود سرسختانه دفاع میکند.
از انتقادهای خود بهره ببرید: از انتقادات شتابزده دوری کنید. از تجربیات گذشته به عنوان پایه و معیار استفاده کنید. اگر توقع دارید که فروشندگان شما میزان فروش را در سال آینده 30 درصد افزایش دهند، ولی تجربیات گذشته نشان میدهد که بهترین میزان افزایش فروش 20 درصد بوده است بنابراین شما انتقاد خود را بر اساس یک توقع غیر معقول بنا کردهاید.
به خودتان گوش دهید: در مورد آنچه به خود میگویید، نظارت کرده و ببیند آیا کمککننده هستند یا آسیب زننده. هر روز به مدت پنج دقیقه با آرامش نشسته و به گفتگوی درونی که در آن لحظه در ذهن شما جاری است، گوش فرا دهید. این تمرین را به مدت یک هفته ادامه دهید. در موقعیتهای بسیاری، هنگام ورزش و جلسات اداری، روی افکار درونی و شنیدن گفتگوی درونی خود تمرکز کنید. اگر شنیدید که به خود میگویید: «او میخواهد مرا سرزنش کند»، اثر آن را با این جمله، خنثی کنید: «واقعا از کجا میدانم؟ شاید او فقط میخواهد به من بگوید چگونه کارم را بهتر انجام دهم». یک روش خوب برای تمرین: مسایل را برای خودت تشریح کن، به آنچه میگوید گوش کن، میتوانم از این وضعیت چیزهایی یاد بگیریم، یک نفس عمیق بکش و به عقب تکیه بزن.
شهیددکترعلی شریعتی : فقر کتاب های به فروش نرفته یک کتابفروشی است "
به مناسبت روز کتاب و کتاب خوانی :
بخش اول : کتابدار عاشق ؛ به نقل از مریم گریوانی
اگر روزی، خبرنگاری این سوال کلیشه ای را ازمن بپرسد که اگر دوباره به بیست و دو سالگی برگردم آیا باز هم شغل کتابداری را انتخاب می کنم .با افتخار جواب می دهم:"بله حتما ". اینکه می گویم خبرنگاری این سوال را می پرسد، جزو تخیلاتم است، چرا که هیچ خبرنگاری هرگز به ذهن اش خطور نمی کند که از یک کتابدار این سوال را بپرسد، فرض محال عرض کردم.
شغل من مثل بقیه شغل های اداری نیست که اول کارمند ساده باشی وبعد کارشناس و رئیس بخش، معاون و در نهایت مدیر کل یا نماینده مجلس شوی. خیلی متفاوت است، توی این شغل همیشه کتابدار می مانی با همان حقوق و مزایای کارمند ساده،نه در جلسات تصمیم گیری دعوتت می کنند و نه نظراتت برایشان مهم است، مدیرانت بیشتر وقتها غیر مرتبط اند و توقع کارهای عجیب و غریب و بی ربط دارند، جرات داری فقط یک کتاب بخر تا توبیخ ات کنند و کارت هدیه روز زن را به ات ندهند، اگر خواستی اینکاره شوی باید خیلی انعطاف پذیر باشی، چون که احتمال دارد که در یک روز چندین شغل را تجربه کنی، اول صبح که می روی سرکار مثل یک مدیرکل هستی که برنامه هایت راچک می کنی وآیین نامه های مختلف مثلا رف خوانی، امانت، عضویت، خیرین کتابخانه ساز و...را می خوانی و یک برنامه استراتژیک برای افزایش اعضا و کتاب و مراجعان اجرا می کنی ، مثلا درهر ماه تعداد اعضای کتابخانه ات نباید کمتر از صدو پنجاه نفر باشد و برای رسیدن به این هدف، ازروشهای مختلف از قبیل عضویت مراجعان داخل سالن ،عضویت کودکان، تشویق مراجعان و خویشاوندان به عضویت در کتابخانه و بازدید مدارس و... استفاده می کنی. بعد، مثل یک مدیر روابط عمومی خبرهای کتابخانه ات را توی ذهنت مرور می کنی آنچه را که ارزش خبری دارد، انتخاب و برای سایت استان می فرستی، نیم ساعت بعد، مثل یک کارمند نامه های اتوماسیون اداری را جواب می دهی و غر می زنی که خسته شدی از دست این نامه ها ی اداری، هنوز یک ساعت از غرزدنت نگذشته که مثل یک تکنسیین ماهر می نشینی پشت سیستم و کتاب ثبت می کنی و با مهارت کامل لیبل و بارکدها را با فاصله سه و نیم سانتی متر نه بیشتر و نه کمتر می چسبانی .ساعت ده،کار فنی را تمام می کنی و مثل یک فروشنده ماهر پشت سیستم می نشینی وبه مراجعان خدمات ارائه می دهی. اگر کسی سوالی درباره کتاب و مطالعه داشته باشد مثل یک مشاور، مراجعان را در انتخاب کتاب راهنمایی می کنی که بهترین ها را انتخاب کنند،کتابهایی راکه خودت خواندی ولذت بردی معرفی می کنی و به گفته رانگاناتان کتابدارکارش این است به مراجعه کننده بگویدکه من قبلا این راه پیموده ام، دستت را به من بده تا تورا نیز راهنمایی کنم. مشاور امین بودن کتابدار هم از همین بخش کارکتابخانه گرفته شده است.
سرت که خلوت می شود، می روی سراغ قفسه کودکان، نگران می شوی که با هفته ای یکبار نظافت مبادا به خاطرگرد و خاک قفسه ها، کودکان مریض شوند،خودت با یک عدد دستکش یکبار مصرف می افتی به جان قفسه های کودکان ، بعدش تعمیرات، خرید لوازم مصرفی ، آب دادن به گلها ، تزئین بخش کودکان ،آموزش کاردستی و ... این کارها تا بازنشستگی ات ادامه دارد فقط بستگی به خودت دارد که کدام بخش را فعال تری کنی : مدیریت ، نامه های اداری ، روابط عمومی ،خدمات فنی ، خدمات عمومی و مرجع ،مشاوره، قصه گویی برای کودکان و... به خاطر همین انعطاف پذیری اش است که دوست اش دارم و عاشقش ام .
بخش دوم : موش کتابخانه ها ؛ بخشی از کتاب یک عاشقانه ی آرام ؛ نادر ابراهیمی
بسته های کتابهایم از راه می رسند – از انبار پیرمرد ، و کاه دانیِ پدرم .
بسته های خاک آلود را یک به یک باز می کنیم .
عسل ، مدتها ، مبهوت ، نگاه می کند ، و عاقبت می گوید : خدای من ! خدای من ! چقدر کتاب ! چقدر کتاب ! تو واقعا ، همه ی اینها را خوانده ای؟
+ بیشترشان را .
+ پس تو ... تو از پشت یک دیوار بلند کاغذی و مقوّایی به زندگی نگاه کرده ای گیله مرد ! از پشت یک دیوار تنومند . تو هیچ چیز را به همان شکلی که هست ندیده ای . خدای من ! چه عمری را تلف کرده ای ! چه عمری را باطل کرده ای ...
گیله مردِ آرام ، ناگهان فرو می مانَد . یک دم گمان می برد که زن شوخ طبعی می کند ؛ اما در چشمان سخت و سیاه آذری تو چیزی می بینم که به درماندگی ام می کشد . من خود را برای مقابله با چنین احساسی آماده نکرده ام ، و هرگز به چنین برداشتی از مفهوم کتاب ، نیندیشیده ام : دیواری بین انسان و واقعیت ...
+ اینها پنجره است عسل ، دیوار نیست : عصاره ی واقعیت است نه کاغذ و مقوا ...
+ بشنو گیله مرد ! بشنو و یادت باشد که من ، موش های کتابخانه ها را اصلا دوست نمی دارم . تو هرگز به من نگفتی که زیر کوهی از کتاب دست و پا می زنی ؛ و الاّ برای زندگی با تو ، شرط ترک اعتیاد می گذاشتم . تو زندگی را خوانده ای ، لمس نکرده ای . فقط زندگی را ورق زده ای و بر زندگی ، حاشیه نوشته ای . جنگل تو کاغذ است ، تفنگ تو کاغذ ، اعتقاد تو به مردم ؛ اعتقادی کاغذی و پارگی پذیر . تو ، عطرها را خوانده ای ، دشتها را خوانده ای ، نگاه ملتمس بچه ها را خوانده ای...
کتاب عاشق نمی شود ، آواز نمی خواند ، پای نمی کوبد ، به دریا نمی زند ، درد مردم را حس نمی کند...
+ آرام ... آرام عسل ! فقط مقدار فاصله ، حد ارتفاع صدا را مشخص می کند . من و تو ، رو به روی همیم – بی فاصله .
+«آرام ، آرام » باشد ... حرفت را چون درست است قبول می کنم . سرت را قدری بیاور جلو تا باز هم آهسته تر بگویم : بهترین دوست انسان ، انسان است نه کتاب . کتابها ، تا آن حد که رسم دوستی و انسانیت را بیاموزند ، معتبرند ، نه تا آن حد که مثل دریایی مرده از کلمات مرده ، تو را در خود غرق کنند و فرو ببرند
تو در کوچه ها انسان خواهی شد نه در لابه لای کتابها . تو در کوهها ، در جاده ها ، و در کنار ستمدیدگان واقعی رسم زندگی را یاد خواهی گرفت نه با غوطه خوردن در آثاری که در اتاق های در بسته نوشته شده و نویسندگانش هرگز نسیم را ندانسته اند و قایقی در تَنِ طوفان را ... از همه ی اینها گذشته ، من عشق کتابی را هم دوست ندارم و تسلط کتاب ها بر خانه را هم . من دوست ندارم که وقتی برای کاری صدایت می کنم ، جواب بدهی : «همین صفحه را که تمام کنم ، می آیم » . من از این جواب بیزارم و از آن کتاب که مثل صخره ای میان دو عاشق قرار می گیرد .می فهمی ؟
+ ببینم عسل ! تو ... تو برای مبارزه با کتاب خوانی ، دوره دیده ای ؟
+ بله ... بله من دبیری داشتم که مجموعه ای از شریف ترین دلائل را برای کم خوانی در اختیار داشت . او می گفت : « صد کتاب ، برای یک عمر بلند کافیست » و آن صد کتاب را هم فهرست کرده بود و آن فهرست را همه ساله تکثیر می کرد و به یک یک شاگردان تازه اش می داد ...
بخش سوم : دلدادگی های کتابی!!
دوستت دارم ای یار مهربان ... ای کتاب !!
و برای تو ، چه دل ها که بسته ام و چه دل ها که گشوده ام !
اما آخر نفهمیدم عاشق کتابم یا کتابدار عاشق یا کتابخوان فارغ : موش کتابخانه ها !
خدایا عشق هایمان را کتابی نکن بل عاشقانه های صادق مان را کتاب کن . آمین
مرغ ترش یه غذای شمالیه دوستانی که شمالی هستند این غذا (خورشت) رو به نحو احسنت طبخ میکنند
مواد لازم:
سپس سبزی ترش را که قبلا تفت داده ایم به موادمون اضافه میکنیم دو لیوان اب جوش و گردوی آسیاب شده را به آن اضافه میکنیم و روی حرارت ملایم قرا میدیم تا گوشت مرغ کمی بپزد سپس رب انار را اضافه میکنیم و هم میزنیم صبر کنید تا خورشت حسابی جا بیافته وقتی خورشتمون اماده شد یک عدد آب لیموی تازه به ان اضافه کنید اگر نبود یک قاشق سرخالی آب لیمو بریزید و سپس از روی حرارت بردارید
اکنون خورشت ما آماه هست تا با برنج سرو بشه نوش جان
بعدازهرنماز آیت الکرسی ، آیه 255سوره بقره را بخوانیم
خدا مهربان تراز فرشته ها است
آیت الکرسی وسوره قل هوالله شناسنامه خدا هستند
وقتی امام خمینی به نخودکی می گوید علم کیمیا یادم بده ! نخودکی می گوید بهتراز علم کیمیا یادت میدهم !!
بعد تسیبحات حضرت زهرا سلام الله علیها ، آیت 255بقره را بخوان
بعدازآن سه مرتبه قل هوالله را
بعد ازآن سه صلوات
بعداز صلوات آیه 2و3 سوره طلاق را بخوان : ...، ومن یتّق الله یجعل له مخرجا 2و یرزقه من حیثُ لایحتسب ومن یتوکل علی الله فهو حسبه ، اِنّ الله بالغ امره ، قد جعل الله لکل شیء قدرا 3
عاشورا یعنی بخیل نباشیم به دنیا نچسبیم بلکه امربه معروف کنیم
درعاشورا همه ازهرچه داشتند دل کندند وگذشتند
قرآن :انما اموالکم واولادکم فتنه ! اموال و فرزندان جهت آزمایش شما است "
کنده شدن ازمال و اولاد و نچسبیدن و دل نبستن به آنها سبب رستگاری است ، پیغمبر بنا بر وصیت مردی انبار خرمای او را خیر می کرد درانتها یک خرما مانده بود فرمود : " اگر خودش این یک خرما را خیر میکرد بهترازانبارخرمائی بود که من ِ پیغمبر برایش خیرکردم !"
چون خودش نیست که دل بکند ازآن وروحش پاک وتزکیه گردد
امیرالمومنین می فرماید دنیا یعنی همه چیز را برای خودخواستن نه دیگران.../مضمون گفتار
دیگران قلک هستند هرچه بدهی بخورند درآن دنیا پس میگیری
صدقه
خیریه
فطریه
انفاق
خمس
زکات
مالیات
عدالت
گدائی زشت است درویشی پلشت است قدیم نمی گذاشتند مدح ائمه بشود عده ای شاعر و دانشمند بودند تحت پوشش کشکول بدستی مدح ائمه را می خواندند اشعار فاخرمی خواندند این بعدها به غلط برای برخی گدائی جا افتاد حتی مسافر در ضیوف و مسافرخانه و کاروانسرا سه ماه می ماند کسی از او هزینه نمی گرفت آن سنت را که خوب بود استعمارگران حذف کردند گدائی که بد بود را باقی گذاشتند
توسط ائمه ، بهترین انسان نافع ترین انسان برای دیگران بیان شده است
خشکه مقدس ها خیلی به عیسی مسیح ظلم کردند امام علی وامام حسن وامام حسین را شهیدکردند گذشت نداشتند بخاطر چندهزارتومان جایزه اسب نعل کردند بر پیکر امام حسین وشهدا تاختند گوشواره ازگوش فرزند خردسال کشیدند وبه گوشش اسیب رساندند انگشت امام حسین را بریدند
بخیل بودن نکبت ترین پدیده است بخیل ها فدک را از فاطمه و جان را ازحسین گرفتند .
با شروع فصل پاییز و سردی هوا، غلبه سودا و بیماری های ناشی از آن شیوع بیشتری پیدا میکند و بدن به مواد غذایی گرم نیاز بیشتری دارد. در ادامه دستور تهیه یک شکلات صبحانه گرم، مقوی و خوشمزه که مناسب فصل پاییز است را ببینید. | |||
مزاج | گرم | تعداد۴ نفر | |
مواد لازم | ارده : شش قاشق غذاخوری عسل : دو و یک دوم قاشق مرباخوری پودر نارگیل : یک قاشق مرباخوری پودر گردو : یک قاشق مرباخوری هل ساییده : یک دوم قاشق چای خوری | ||
روش تهیه | ارده را در یک ظرف چینی ریخته و عسل را به آن اضافه کنید و آن را یکنواخت هم بزنید تا کامل سفت شده و قوام بیاید، سپس پودر نارگیل و هل را که از قبل آماده کرده اید به آن اضافه کرده و آنها را کاملا مخلوط کنید. در انتها، پودر گردو را روی آن بپاشید. این شکلات بسیار مقوی، خوش عطر، خوش طعم، آرامبخش و دارای انرژی فراوانی است. |
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و به نقل ازپایگاه اطلاع رسانی محیط زیست، سید محمد مجابی معاون توسعه مدیریت ، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست با تقدیر از اقدام ارزشمند چوپان لرستانی که با وجود مورد حمله قرار گرفتن گله اش توسط پلنگ حاضر به شلیک به سمت پلنگ نشده، گفت: بلافاصله مراتب از مدیرکل استان لرستان پیگیری شد و ایشان با تایید این گزارش اعلام کرد که نوروز حیدری دامدار لرستانی و از علاقمندان به محیط زیست این اقدام قابل تقدیر را انجام داده است. مجابی گفت : بلافاصله بنده در نامه ای از مدیر کل استان خواستم که سریعاً میزان برآورد خسارات وارده به این دامدار انجام گرفته و پرداخت شود. به گفته معاون سازمان محیط زیست افزون بر پرداخت خسارت گوسفندان، از مدیرکل استان خواسته شد به نحو شایسته ای از این چوپان فهیم قدردانی و تشکر شود تا این اقدام به عنوان یک عمل ارزشی و شایسته در حفاظت محیط زیست مورد توجه تمامی طرفداران و دوستداران محیط زیست قرار گیرد |
نماینده مردم اهواز در مجلس به دلیل شدت گرفتن آلودگی هوا در خوزستان خبر از تشکیل ستاد بحران در این استان داده است اما معاون سازمان محیط زیست اجرای مصوبات کمیته اضطرار آلودگی هوا را برای عبور از بحران در این استان کافی دانست و گفت: سازمان محیط زیست پیگیر اجرای مصوبات این کمیته است.
دکتر سعید متصدی در گفتگو با مهر با بیان این مطلب افزود: شهر اهواز نیز مانند دیگر کلان شهر های کشور که درگیر آلودگی هوا هستند کمیته اجرایی به ریاست استاندارخوزستان و نمایندگانی از سازمان محیط زیست، وزارت بهداشت، ستاد بحران و دیگر دستگاههای مرتبط دارد که در مواقع بحران آلودگی هوا مانند روز های اخیر باید طبق ماده ۷ قانون جلوگیری از آلودگی هوا تشکیل کمیته اضطرار دهد.
به گفته وی، در کمیته اضطرار مواردی همچون تعطیلی موقت کارخانجاتی که آلایندگی بالا دارند، مدیریت تردد خودرو ها مانند زوج و فرد کردن، تعطیلی مدارس و ادارات و استقرار اورژانس های سیار مصوب می شود که تا زمان عادی شدن شرایط ادامه دارد و سازمان محیط زیست بر اجرای فوری تمام این مصوبات نظارت می کند.
متصدی اظهار داشت: با توجه به اینکه اهواز یکی از آلوده ترین شهر های کشور و حتی جهان است لذا پس از گذراندن شرایط بحران سازمان محیط یست با جدیت پیگیر اجرای بند های طرح جامع کاهش الودگی هوا در این کلانشهر خواهد بود.
معاون انسانی سازمان محیط زیست با اشاره بر اثرات آلودگی هوا، ریزگرد ها و به تبع آن باران های اسیدی بر سلامت هموطنان خوزستانی تصریح کرد: روز گذشته در شورای عالی محیط زیست نیز که با ریاست رییس جمهور تشکیل شد مدیریت آلودگی هوا و ریزگرد ها در این استان به طور ویژه مطرح شد.
وی با اشاره به اظهارات نماینده مردم اهواز در مجلس مبنی بر تشکیل ستاد حوادث غیر متربه در این استان برای مدیریت آلودگی شدید هوا در روز های اخیر ضمن تشکر از دلسوزی نماینگان مجلس و در خواست برای پیگیری سریع نمایندگان نسبت به اجرای دقیق مصوبات کمیته مواقع اضطرار الودگی هوا گفت: تشکیل چنینی ستادی نتیجه ای جز موازیکاری ندارد و بهتر است در چنین مواقعی سعی کنیم از ساختارهای موجود نهایت استفاده را ببریم و وقت و انرژی خود را به جای افزایش ساختار ها در اجرای راهکار ها صرف کنیم .
به گزارش مهر پیش از این نماینده اهواز در مجلس گفته است: به دلیل شدت گرفتن آلودگیهای هوای خوزستان، قرار است یک ستاد بحران به ریاست استاندار، و با حضور مسئولان محیط زیست، هواشناسی، ستاد حوادث غیر مترقبه و دست اندرکاران حوزه بهداشت و درمان استان تشکیل جلسه داده تا هر چه سریعتر به وضعیت هوای اهواز و دیگر شهرهای استان رسیدگی شود.
ناصر سودانی با بیان اینکه بیش از ۹۰ درصد مراجعه کنندگان به بیمارستانهای استان خوزستان به صورت سرپایی درمان شده اند، افزود: حدود ۱۳۰ نفر از شهروندان اهوازی به دلیل شدید بودن مشکلات تنفسی شان در بیمارستانها بستری شدند اما تا کنون آماری حاکی از فوت بیماری گزارش نشده است.
عضو کمیسیون انرژی مجلس وقوع حوادث ناشی از این آلودگی را پدیده ای نوظهور در هوای اهواز خواند و تصریح کرد: با آغاز بارشهای پاییزه و شدت گرفتن آلودگیهای هوا در شهر اهواز و دیگر شهرهای استان، حدود ۵ هزار شهروند در دو روز گذشته به مشکلات تنفسی مبتلا و راهی بیمارستانها شدند که در نوع خود پدیده نوظهوری است.
وی در توضیح منابع تولید آلودگیهای دو روز گذشته استان خوزستان، گفت: در وهله نخست این احتمال وجود دارد که مشکلات تنفسی شهروندان اهوازی به واسطه تجمع توده هوای آلوده در محدوده ابرهای باران زا و آغاز بارشهای بارانی پاییزی شدت گرفته باشد به طوریکه آلودگی ها با نخستین بارش به محیط زیست اهواز و دیگر شهرها منتقل و سبب بروز مشکلات تنفسی در افراد حساس جامعه شده باشد. احتمال دیگر وجود ریزگردها در دانه های باران است که با فرود آمدن به روی سطح زمین، به پدیده آلودگی دامن زده و بیماری شهروندانی که مبتلا به آلرژیک هستند را شدت داده است.
این نماینده مردم در مجلس نهم فعالیتهای گازی و نفتی منطقه و متصاعد شدن گازهای آلوده از دودکش های کارخانه های خوزستان به ویژه شهر اهواز را از دیگر عوامل بروز پدیده نوظهور آلودگی هوا در دو روز گذشته استان خوزستان خواند و افزود: در سالهای اخیر بارها شاهد نشت این گازها به هوای شهرهای استان خوزستان بوده ایم به طوریکه با انتشار کوچک ترین حجمی از آلاینده های صنعتی، شهروندان زیادی راهی بیمارستان ها می شوند.سوختن پسماندهای نیشکر در سطح استان به ویژه شهر اهواز از دیگر دلایل شدت گرفتن آلودگی هاست.
سودانی با بیان اینکه بارش های چند روز اخیر اهواز به احتمال زیاد اسیدی بوده است، افزود: تحقیق و تفحص در خصوص منشا تولید آلودگی های هوای اهواز همچنان ادامه دارد و باید همه احتمالات در نظر گرفته شود چرا که ممکن است توده های هوای سمی و آلوده با وزش باد از سمت کشورهای همسایه به فراز آسمان خوزستان رسیده و سبب ریزش باران اسیدی شده باشد