بابونه :
دکتر" کتی کمپر" نویسنده کتاب جامع اطفال می گوید : بابونه باعث آرام شدن اسپاسم های ( دردهای ) گوارشی می شود و حالت آرامش ایجاد می کند . در حقیقت برخی از تحقیقات نشان می دهد ماده شیمیایی در بابونه وجود دارد که به صورت یک مسکن ملایم روی مغز اثر می کند . اما بدون اثرات جانبی است و خطری برای کودک ندارد . بابونه را به صورت چای برای پنج دقیقه دم کنید و بعد در دمای اتاق سرد کنید و سپس حدود 30 سی سی آنرا در شیشه شیر بچه بریزید .
http://healthybaby.mihanblog.com/post/48
مطلب مرتبط:
![]() | ![]() |
![]() |
تا چند سال پیش در بین مدیران دولتی دامپزشکی رقابت شدیدی برای اعزام بهعنوان ناظر واردات گوشت به خارج وجود داشت. آنها سالها در نوبت انتظار میماندند تا بلکه بخت یاریشان کند و ماموریت خارج از کشور را در کارنامه کاری خود ثبت کنند. اما حالا به لطف واردات لجامگسیخته حتی کارشناسان شهرهای دورافتاده هم هریک چندین بار به کشورهای مختلف سفر کردهاند تا ناظر سلامت محمولههای گوشت وارداتی باشند.
به نوشته شرق، واردات گوشت قرمز این روزها به رکورد روزانه ۳۰۰هزاردلار رسیده است. به عبارت سادهتر هر روز یکمیلیاردتومان سرمایه کشور به جای آنکه در زیرساختهای دامپروری هزینه شود به جیب دلالان خارجی واریز میشود. میزان واردات گوشت در سالهای اخیر روند افزایشی شدیدی داشته و طی هشتسال ۲۰برابر شده است.
در سال ۸۴ تنها چهارمیلیوندلار گوشت به کشور وارد شد. در حالیکه این میزان واردات در سال ۹۱ به عدد قابل توجه ۸۵میلیوندلار رسیده است. این حجم واردات تنها مربوط به لاشههای یخزده است و باید به آن واردات دام زنده را هم اضافه کرد. هرچند در سال ۸۴ دام زندهای به کشور وارد نشده بود اما در سالهای پس از آن، این روش هم به راهکارهای تنظیم بازار اضافه شد.
گاوهای پیرو مریض هندی و پاکستانی نهتنها بهطور مستقیم ارز کشور را بلعیدند، بلکه سوغاتیهای مرگباری همچون سویه جدید تب برفکی را هم با خود به ارمغان آوردند.
همان مثال معروف یک تیر و دو نشان در اینجا بهکار واردکنندگان دام زنده آمد. هم لاشه ارزان هندی به بازار فرستادند تا در میدان رقابت، کمر دامدار ایرانی شکسته شود و هم بیماریای به جان دامها انداختند که دیگر رمقی برای بلندشدن نداشته باشند.
هرچند دولت دهم و زیرمجموعهاش در حوزه دامپروری از ارایه هرنوع اطلاعاتی خودداری میکنند، اما آمارهای غیررسمی حکایت از تعطیلی نزدیک به نیمی از دامداریهای صنعتی کشور دارد. نکته قابل توجه اما آن است که در سالهای دولت احمدینژاد مسوولان این حوزه بر نزدیکبودن کشور به خودکفایی در تولید گوشت تاکید کرده و در یکسال گذشته خبرهای عجیبی از بینیازشدن به واردات گوشت را اعلام میکردند. با وجود تمام ادعاهای مسوولان دولت نهم و دهم اما بررسی وضعیت بخش دامپروری کشور از واقعیت دیگری حکایت دارد.
آمارهای تولید در دولت وارونه شد
مهران برادراننصیری، کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس که تحقیقات گستردهای در بخش دامپروری داشته است، تاکید میکند: مطالعات نشان میدهد برخی آمارهای تولید اعلامی وزارت جهادکشاورزی از اشکالات اساسی برخوردار است. سیاستهای تنظیم بازار مواد پروتئینی نشان میدهد بازار متکی به واردات بوده و ورود محصولات دامی خارجی نوسانات شدید تولید و قیمت خوراک دام و فرآوردههای دامی را بههمراه آورده است.
در جداول ارایهشده از سوی دستگاههای متولی، آمارهای تولید بیتوجه به شرایط محیطی اعم از شرایط اقلیمی و بازار، روند افزایشی داشته است. آثار زیانبار خشکسالی سال ۱۳۸۷ بر اقتصاد ملی اگرچه از طریق هزینهکردن دلارهای نفتی و واردات محصولات کشاورزی و تنظیم بازار در مرحله فراموشی است اما تبعات آن بر دوش بخش عظیمی از تولیدکنندگان کشاورزی بهخصوص دامداران کشور هنوز سنگینی کرده و اقتصادمان هنوز از تکانههای ناشی از این بحران در رنج است.
محسن صمدی دیگر کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس نیز میگوید: خشکسالی بارز سال ۱۳۸۷ و عدم سیاستگذاری مناسب برای تامین علوفه و نداشتن توجیه اقتصادی فعالیتهای دامداری منجر به عرضه بخش وسیعی از دامهای مولد به کشتارگاه و در نتیجه کاهش تولید در سالهای بعد شد. این درحالی است که دستگاه متولی با چشمپوشی از این واقعیت در آمارهای خود، شرایط مطلوبی از تولید محصولات دامی را بهتصویر کشید. تضاد گزارشهای ارایهشده مسوولان با واقعیت زمانی روشنتر میشود که به روند روبهرشد قیمت پروتئین دامی و رشد شتابان واردات گوشت نگاهی بیندازیم. از سوی دیگر آمارهای منتشره از سوی مجامع رسمی کشور، تردیدهای جدی در صحت آمارهای تولیدی ایجاد میکند.
۸۰۰درصد افزایش هزینههای تولید پس از هدفمندی
جدای از مقوله واردات که تاثیرات مخربی بر تولید داشته است، سیاستهای اقتصادی دولت در قالب قانون هدفمندی یارانهها هم توانست ضربات سنگینی بر پیکره بخش وارد کند. اجرای این قانون در دو سال گذشته سبب شد هزینههای بخش دامپروری تا ۹ برابر افزایش یابد.
حدود ۷۰درصد هزینه گاوداریهای شیری را خوراک دام تشکیل میدهد که از این مقدار نیز حدود ۶۲درصد، کنسانتره (از قبیل جو، سویا و…) است که بخش قابلتوجه و تاثیرگذاری از آن، از محل واردات تامین میشود. پس از اجرای قانون هدفمندی، در این بخش هزینهها ۶۵درصد رشد داشته است. همچنین حدود ۱۰درصد از هزینههای گاوداری به دارو، واکسن و تلقیح مصنوعی اختصاص دارد که در این مدت بیش از دوبرابر شده و ۲۰درصد هزینهها شامل دستمزد، حاملهای انرژی و… است که اینها نیز از ۲۰درصد تا ۹ برابر شده است. برآوردها نشان میدهد در مجموع هزینههای تولید شیر بیش از ۶۰درصد افزایش داشته است. در این شرایط فشار برای کنترل قیمت شیر تولیدی بر مشکلات تولیدکنندگان افزوده است.
در شرایطی که هزینهها بر گرده تولیدکنندگان فشار وارد میآورد، قیمت نهایی فروش تحت کنترل دولت و بر اساس قدرت خرید مصرفکننده تعیین میشد. این همه حاصلی نداشت جز جیرهبندیشدن خوراک دام و کشتار زودهنگام گاوهای لاغرشده.
اما با این همه مسوولان وزارت جهادکشاورزی در عملکردی که در روزهای خداحافظی خود به دولت جدید ارایه میدهند؛ آماری در جداول ذکر کردهاند که اختلاف فاحشی با آمار منتشرشده مرکز آمار دارد. برای درک بهتر مساله حتما به جداول نگاهی بیندازید.
نمک چشیدن قبل وبعد غذا مانع گلو درد است تجربه کنیم
رییس اداره غدد متابولیک وزارت بهداشت نسبت به کاهش سن ابتلا به دیابت به دلیل سبک زندگی ناسالم هشدار داد.
دکتر محمد علوینیا در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به راهاندازی و فعالیت واحد دیابت در ۲۲ دانشگاه علوم پزشکی کشور، گفت: برنامههای گستردهای برای آموزش آنلاین پزشکان در رابطه با بیماری دیابت در نظر گرفته شده است. آموزش آنلاین پزشکان از ابتدای سال ۹۱ آغاز شد و به صورت مولتیمدیا، فیلم و نهایتا نیز گرفتن آزمون انجام میشود. یک سری از آموزشها نیز به صورت پرسش و پاسخ از راه دور توسط متخصصان مربوطه انجام میشود.
آموزش اجباری دیابت برای پزشکان خانواده
وی همچنین مشکلات اعتباری برای آموزش پزشکان در رابطه با دیابت را مورد اشاره قرار داد و افزود: آموزش درباره دیابت برای تمام پزشکان خانواده اجباری است. به این ترتیب تمام دانشگاههایی که برنامه پزشک خانواده را در مناطق تحت پوشش خود اجرا خواهند کرد باید نسبت به آموزش پزشکان عمومی حاضر در این برنامه اقدام کنند.
سن شروع دیابت از ۳۰ سالگی است
علوینیا با اشاره به برنامه غربالگری دیابت گفت: از آنجا که سن شروع دیابت نوع ۲ تقریبا از ۳۰ سالگی است، غربالگری این بیماری نیز برای سنین ۳۰ سال به بالا انجام میشود. البته شیوع اصلی این نوع از دیابت از ۴۵ سالگی به بالاست.
وی از الگوی تغذیهای نامناسب، فعالیت فیزیکی ناکافی، چاقی و استعمال دخانیات به عنوان شایعترین ریسک فاکتورهای ابتلا به دیابت یاد کرد و افزود: به دلیل کم تحرکی، چاقی و تغذیه نامناسب سن ابتلا به دیابت در حال کاهش است.
علوینیا در مقایسه بروز دیابت در روستاییان با ساکنین شهرها گفت: میزان بروز این بیماری در جمعیت بالای ۳۰ سال کلانشهرها حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد است؛ البته میزان ابتلا به این بیماری در روستاها کمتر از شهرها و بر اساس مطالعات اولیه، حدود ۸ درصد است. هرچند امروزه مقداری تعادل شهر و روستا برهم خورده است اما در مجموع در روستاها هنوز سبک زندگی روستایی حاکم است.
وی با بیان این که میزان بروز دیابت در زنان مقداری بیشتر از مردان است، درباره میزان بروز این بیماری در پایتخت نیز گفت: میزان بروز دیابت در تهران نیز مانند دیگر کلانشهرهاست
پس از آنکه از سیدمحمد خاتمی برای حضور در مراسم تنفیذ و تحلیف دعوت نشد، همسر سیدحسن خمینی در دلنوشته ای خطاب به وی اظهار کرده است: «آقای خاتمی! شما شأنتان را از حضور در هیچ مجلسی کسب نکردهاید، بلکه این مجالس هستند که شأنشان را از حضور امثال شما کسب میکنند.
ملت بزرگ، فهیم و شریف ایران و نیز رئیسجمهور عزیز که منتخب این ملت میباشند میدانند که این ریاست جمهوری و این پیروزی شیرین مدیون شما میباشد. صاحب این روز شمایید. این روز را بیش از همه باید به شما تبریک گفت. اگر جای خالی شما را این روزها در سیما میبینیم چه باک؟ صندلی جلوس شما نه در کرسیهای چوبی مجلس که در قلبهای پرعشق ایرانیان میباشد. پاینده باشید.
اگر خدا خواسته شما عزیز باشید، هر چه بر خلاف آن انجام دهند، باز عزیزتر میشوید. عزتتان در پناه الطاف الهی مستدام باد.»
همسر سیدحسن خمینی دختر آیت الله بجنوردی است. سیداحمد خمینی فرزند سیدحسن که در فضای مجازی فعال است این دلنوشته را به نقل از مادرش منتشر کرده است
کارشناسان ارشد و باسابقه صنعت نفت در جنوب که در گذشته از مخالفان بیژن زنگنه در دوران صدارتش بر وزارت نفت بودند، اظهارات جالبی کردهاند.
روز نامه جمهوری اسلامی امروز نوشته است: این کارشناسان و مدیران که دوران دولت احمدی نژاد را تجربه کردهاند از پیشنهاد زنگنه به عنوان وزیر نفت توسط دکتر روحانی به مجلس شورای اسلامی حمایت کردند.
حیدر بهمنی مدیر عامل شرکت ملی حفاری و مناطق نفت خیز جنوب در دوران احمدی نژاد میگوید: “در زمان مدیریت وزارت بیژن زنگنه اینجانب را از کار برکنار کردند، اما معتقدم هم اکنون تنها مدیری که میتواند مشکلات ریز و درشت صنعت نفت را حل و فصل کند، زنگنه است. من قصد بازگشت به صنعت نفت را ندارم اما شخصاً معتقدم دوران طلایی صنعت نفت در دوران زنگنه رقم خورده است.”
سیفالله جشن ساز مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران در دوران احمدی نژاد نیز که در گذشته از منتقدان زنگنه و آقای ترکان بود میگوید: “به جرأت میتوانم بگویم در مورد توسعه و تولید نفت و گاز در هیچ دورهای به اندازه دوره آقای زنگنه کار نشد.”
نورالدین موسی از اصلیترین کارشناسان باسابقه مناطق نفت خیز جنوب به شمار میرود، که در گذشته از مخالفان سرسخت زنگنه به شمار میرفت، میگوید: “بدون شک رسیدن تولید گاز ما به کشور قطر در میدان مشترک پارس جنوبی در زمان ایشان یک افتخار ملی بوده است که جای قدردانی دارد و دو برابر شدن تولید کنونی قطر از میدان مذکور، به نظر بنده گناهی نابخشودنی است که در مقابل خدای بزرگ و آیندگان نمیتوانیم جوابگو باشیم و یقیناً هر کس به فراخور مسئولیتی که داشته میبایست جوابگو باشند
۲۴استان درخطرهوای آلوده
لیوترش تصفیه کننده خون است بخصوص اگرمسیرطولانی پیاده روی می کنیم یعنی بیش ازیک کیلومترهم قبل ازپیاده روی یک قاشق عسل شربت کنیم بنوشیم یا بخوریم هم یک لیموترش را درآن بریزیم یا لیموترش را سوراخ کرده بمکیم یا بعداز پیاده روی برش داده بخوریم
در هوای گرم تابستان استانهای جنوبی ناگهان آسمان منطقه پر میشود از غبار، ساکنان به خانهها پناه میبرند، پنجرههای چندجداره محل کار را میبندند، پردهها را میکشند اما اکسیژن نیاز است؛ باید نفس کشید! آنها هنگام دم و بازدم آمار دقیقی از مرگ سالانه ۸۰ هزار نفر براثر آلودگیهای محیط زیستی و خسارت ۸ میلیارد دلاری همین پدیده به ایران ندارند نفس که میکشند.
به نوشته عصر ایران، سجاد نصیری ساکن آبادان است. میگوید ۶ سال است ساکنان این منطقه هم مانند آنانی که در لرستان، ایلام، بوشهر، کردستان، کرمانشاه، همدان، چهارمحال و بختیاری و تمام ۲۴ استان دیگری که گاهی با پدیده گرد و غبار مواجه و دید افقی شان کور میشود نمیتوانند با هیچ دستمالی گرد و غبار را از روز و شبهای زندگی شان پاک کنند. نصیری می گوید حالا کمی امیدوارند؛ چون تبعات این گرد و غبار به تهران هم رسیده و این شاید مقامات را به فکر راه حل سریع و صحیح بیاندازد!
به استناد آمارهای هواشناسی و انتقادات مطرح شده نمایندگان مجلس و اعتراضات ساکنان ۲۵ استان، میلیونها ایرانی در بعضی از ایام سالهای گذشته در کنار قوت غالبشان گرد و غبار هم بلعیدهاند! گرد و غباری کهگاه طعم کالاهای وارداتی خارج از کشور را دارد و از عراق و عربستان و اردن وارد مرزهای کشور میشود وگاه از همین تالابها و رودخانههای بیآب شده داخل راهی آسمان میشود و بر زندگی مردم منطقه و طبیعتش میبارد.
مثلاً ۲۰ درصد از جنگلهای لرستان براثر ریزگردها خشک شده و ۴۰ هزار هکتار از این جنگلها هم در حالت بحرانی قرار دارد. کشاورزی و صنعت زنبورداری این استان هم با خطر جدی مواجه شده است.
همین موضوع برای کردستان، همدان و شهرهای مرزی مانند اسلام آباد هم صادق است. تا وقتی امکان استفاده از ابتداییترین حق زندگی یعنی نفس کشیدن به راحتی ممکن نباشد شهروندان زیادی به اولین گزینه یعنی مهاجرت فکر کنند.
عراق متهم است اما تالابهای داخلی چرا خشک شد؟
متهم اصلی گردو غبارهای پراکنده شده در ایران عراق است و بعد از آن ترکیه قرار دارد و پس از این دو کشور هم سهمی در غبارآلود کردن فضای منطقه به اردن و سوریه داده میشود.
محمد درویش فعال محیط زیست در گفتوگو با عصر ایران درباره درگیر شدن مردم ۲۵ استان ایران با ریزگردها توضیح میدهد که منشا بسیاری از این ریزگردها خشک شدن چندین تالاب از عراق، عربستان، سوریه تا جنوب ایران تالابهای هویزه و حور بستان و در راس آنها تالاب مرزی حورالعظیم در غرب استان خوزستان است. تالاب حورالعظیم در انتهای رود کرخه در منطقه مرزی دشت آزادگان بین دو کشور ایران و عراق واقع شده است.
به گفته درویش این تالاب هم مانند دیگر تالابها در نقش چشمهگیر گرد و خاک عمل میکرد که بعد از خشک شدن چشمهگیرهای اصلی گرد و خاک از بین رفت تا هر خاکی که از طبیعت بلند میشود برای زندگی مردم و طبیعت منطقه ایجاد دردسر کند.
این فعال محیط زیست با انتقاد از برنامههای غیر واقع نگرانه در زمان حکومت صدام حسین در عراق و دولت ترکیه برای سد سازیهای بدون پشتوانه محیط زیستی گفت: در حال حاضر وضعیت به سمتی پیش رفته که بدون همکاری بین المللی امکان حل این مشکل بزرگ که منشأ تالابی دارد و نه بیابانی، ممکن نیست.
او از نمایندگان مجلس درخواست کرد در طرح مقابله با آلودگی هوا و ریزگردها مجلس، دولت را ملزم کنند که از حضور کشورهای عضو کنوانسیونهای محیط زیستی برای حل این مشکل بزرگ استفاده کند.
محمد درویش فشارهای دیپلماتیک و کمک گرفتن از سازمان ملل را برای مجاب کردن تامین حق آبه میان رودان لازم دانست و گفت اگر به این موارد در طرح مقابله با آلودگی هوا پرداخته شده باید زودتر تصویب و برای ابلاغ به دولت آماده شود چون راهکار این معضل برخلاف معضلات دیگر به تعامل میان کشوری و فرامنطقهای نیاز دارد.
خاکهایی که بر سر مردم جنوب ریخته میشود!
فعالان محیط زیست و شماری از نمایندگان معتقدند که طول ۸ سالی که دولت محمود احمدینژاد در ایران مستقر بود آسیبهای جبران ناپذیری بر محیط زیست ایران وارد شد. از جمله موارد آن تسریع در روند خشک شدن ۲۰۰ هکتار از منبع ۲ میلیون هکتار آبی ایران است. خشکیهایی که فقط موجب مرگ آبزیان و نازیبا شدن منطقه نمی شود بلکه با کمترین بادی غبارهای موجود در اطراف تالاب و کیلومترها دور و نزدیک آن به چشم مردم منطقه میریزد.
حل مشکل ریزگردها در ۲۴ استان ایران شاید تا نیم قرن بعد!
شریف حسینی یکی از نمایندگان اهواز در مجلس با انتقاد از بیتوجهی دولت به این مشکل با لحن طنز میگوید: البته دولت احمدی نژاد به مناطقی که با این مشکل مواجه هستند بیتوجه نبوده چون همت به خرج داده و نام «گرد و غبار» را به «ریزگرد» تغییر داده و این اقدام بعد از ۶ سال کمک بزرگی برای مردم منطقه است! به گفته او اگر با سرعت لاکپشتیای که این دولت از سال ۸۷ برای حل معضل گرد و غبار داشته حرکت کنیم، تا نیم قرن آینده مشکل گرد و غبار مناطق مختلف ایران حل میشود!
قرار بود از سال ۸۷ دولت محمود احمدینژاد نسبت به مالچ پاشی ۲۰۰ هزار هکتار از زمینهای بیابان شده خوزستان اقدام کند که با گذشت حدود ۶ سال از این جریان تنها نسبت به مالچپاشی ۵۰ هزار هکتار اقدام شده است.
در این مدت ریزگردها محل بحث و اظهار نظرات مختلفی بوده است. ابتدا این پدیده نادیده گرفته شد و پس از آن دهها کمیته و ستاد برای حل قریب الوقوع این مشکل تشکیل شده است. تعدادی راهکار را در مالچپاشی میدانند و برخی کارشناسان استفاده از ابرهای بارانزا و پاشیدن ریگ را از جمله راههای مناسب ارزیابی میکنند. اما شماری از ساکنان این مناطق میگویند صرف بررسی این موارد طی سالهای گذشته، تاثیری در زندگی روزمره و کاهش مشکلاتشان نداشته است.
در آرزوی هوای پاک
ماهرخ صحتیان یکی از ساکنان اهواز میگوید در چند سال گذشته ریزگردها به بخشی از زندگی و دردسرهای مردم این منطقه تبدیل شدهاند. به گفته او پیش از این مردم با مشکلات مختلف بعد از جنگ مواجه بودند و بعد از آن هم آلودگی هوا به دلیل وجود نفت و گاز منطقه و آلودگی ماشین آلات گریبانشان را گرفت. به گفته این شهروند در ۶-۵ سال گذشته در بعضی از روزها عملا نفس کشیدن برای مردم دشوار شده است.
او از اختلال در رفت و آمد، ایجاد بینظمی در برنامههای کاری روزمره، شیوع انواع آلرژی، افزایش مشکلات بیماران قلبی و ریوی، عدم امکان پاکیزه نگه داشتن محیط کار و زندگی به عنوان تاثیرات مخرب ریزگردها نام میبرد و معتقد است هر چند دولت میگوید تلاشهایی را برای حل این مشکل انجام داده اما دولتمردان عراق با ایران همکاری نمیکنند.
خانم صحتیان روزهایی را به یاد میآورد که ناگهان و در کسری از ساعت غباری عظیم سراسر شهر و استان را فرا گرفته حتا بستن درها و پنجرهها و بستن دریچههای کولر هم مشکلی را از ساکنان حل نمیکند و کمتر نقطهای از خانه و محل کار بدون خاکهای آلوده یافت میشود.
به گفته این شهروند اهوازی در این مواقع از دست ماسکهای چندلایه بویژه در شهرهای خرمشهر، آبادان و دشت آزادگان کاری ساخته نیست چون ریزگردها از کمترین منافذ وارد دهان و بینی میشوند.
خانم صحتیان میگوید که در حال حاضر مردم جنوب که تجربه زندگی در گرمای بیش از ۵۰ درجه را دارند آرزوی تنفس در هوای بدون گرد و غبار حتا با دمای بیش از ۵۰ درجه را دارند.
۸۰ هزار قربانی و ۸ میلیارد دلار خسارت
تابستان است. اصلا عجیب نیست که گرم باشد آن هم در بعضی از شهرهای جنوبی ایران که میگویند روزهای بسیاری از میانههای تیر تا اواسط مرداد ماه دمای هوا بالای ۵۰ درجه است اما برای آنکه دولت مجبور به اعلام تعطیل عمومی نشود دمای هوا را چند درجه خنکتر اعلام میکند!
در همین هوای گرم ناگهان آسمان منطقه پر میشود از غبار، ساکنان به خانهها پناه میبرند، پنجرههای چندجداره محل کار را میبندند، پردهها را میکشند اما اکسیژن نیاز است؛ باید نفس کشید! آنها هنگام دم و بازدم آمار دقیقی از مرگ سالانه ۸۰ هزار نفر براثر آلودگیهای محیط زیستی و خسارت ۸ میلیارد دلاری همین پدیده به ایران ندارند نفس که میکشند از آبادان تا خرمشهر و لرستان و اخیرا تهران احساس میکنند که انواع ویروس و بیماریهای قلبی، ریوی و سرطان را فرو میبرند.
بویژه آنکه سال پیش در چنین روزهایی عیسی دارایی، نماینده اندیمشک و شکرخدا موسوی، نماینده اهواز با اعتراض به سازمان محیط زیست گفتند نگرانند در ریزگردهایی که از عراق وارد ایران میشود اورانیوم ضعیف شده وجود داشته باشد.
طبق اظهارات شکرخدا موسوی، نماینده اهواز چند کودک دارای معلولیت در مناطق مختلف خوزستان متولد شدهاند که دلیل آن وجود آلودگیهای ریزگردها اعلام شده است.
ماجرا وقتی حایز توجه بیشتری میشود که به یاد بیاوریم سال گذشته اهواز به عنوان آلودهترین شهر دنیا معرفی شد که مانند دیگر موضع گیریهای نهادهای بین المللی در ارتباط با ایران این هم رد شد.
حل مشکلات ریزگردها به چه اعتباری نیازمند است؟ در حالی است که محمد جواد محمدیزاده رئیس سازمان محیط زیست میگوید دولت باید چهار هزار و ششصد میلیارد تومان اعتبار برای حل مشکل ریزگردها در نظر بگیرد تا نه در عرض یک سال بلکه در یک دهه این مشکل برطرف شود، بودجه در نظر گرفته شده دولت برای سال ۹۲ تنها ۵۵ میلیارد تومان است. همچنین طرح مقابله با آلودگی هوا و ریزگردها با گذشت یکسال همچنان برای نمایندگان اولویتی برای بررسی ندارد.
طبق توضیحات سازمان محیط زیست طرح مقابله با کاهش آلودگی هوا و مقابله با ریزگردها توسط کارگروهی با حضور کارشناسان سازمان جنگلها، وزارت صنایع، وزارت نفت، وزارت بهداشت، مرکز پژوهشهای مجلس و این سازمان تهیه شده است.
آنها از نمایندگان مجلس درخواست دارند پیش از آنکه بار دیگر جبهه سرد از راه برسد و با شرایط وارونگی هوا و افزایش آلایندهها مواجه شویم، نسبت به کاهش مشکلات این حوزه اقدام کنند.
شاید این سازمان در تلاش است تا از ادامه سقوط ایران طبق شاخصهای جهانی محیط زیست که سال گذشته با ۳۶ پله سقوط همراه بوده جلوگیری کند و ایران از رتبه ۱۱۴ در میان ۱۳۲ کشور جهان پایینتر نرود
http://www.tabnak.ir/fa/news/336502/نام-و-سوابق-وزرای-پیشنهادی-رئیسجمهور-برای-دولت-یازدهم
رئیس انجمن تالاسمی ایران گفت: بیمههای تامین اجتماعی وخدمات درمانی بیماران تالاسمی را که در مرحله تزریق خون قرار ندارند به دلیل کم کردن هزینهها از تحت پوشش خود خارج کردهاند.
“مجید آراسته” در گفتوگو با ایلنا در این باره گفت: بیمه خدمات درمانی و تامین اجتماعی ملاک تحت پوشش قرار دادن بیماری تالاسمی را خون گیری آنها قرار داده است از همین رو بیماری را که خون نمیزند بیمار تالاسمی نمیدانند بنابراین آنان را از تحت پوشش خود خارج کردهاند.
وی تصریح کرد: بیمار تالاسمی ممکن است بعد از یک مدت خون گیری دچار مشکلاتی از جمله حساسیتهای خونی شود که اگر مجدد به آنها خون زده شود به جای بالا رفتن خون و افزایش هموگلوبین، افت شدیدی پیدا میکند که حتی میتواند باعث مرگ بیمار شود.
آراسته ادامه داد: از همین رو برای اینکه بیمار دچار مشکلی نشود به جای خون زدن برای او دارو تجویز میشود تا به شکل موقت و مقطعی نیاز به خون را در این بیماران کاهش داده شود تا عوارض آن کم شود و بعد از اتمام دوره بیماری؛ شش ماه تا یک سال و منوط به شدت بیماری مجدد به بیمار خون زده میشود.
وی در ادامه به بیماران تالاسمی بینابینی اشاره کرد و افزود: بیماری آنها در سنین بالاتر تشخیص داده میشود و از آنجایی که خون ریزی آنها کم است ممکن است در سال، دو یا سه بار به خون احتیاج داشته باشد اما عوارض بار آهن در آنها همانند دیگر بیماران تالاسمی است و جذب آهن در آنها بسیار بالا است اما چون این بیماران خون نمیگیرند میگویند که اینها اصلا “دسفرال” نیاز ندارند.
بیمه، دفترچه خاص بیماران تالاسمی را میگیرد
وی با ابراز تاسف از اینکه بیمه خدمات درمانی و تامین اجتماعی دفترچه خاص بیماران تالاسمی را که خون نمیزنند میگیرند، افزود: این در حالی است که آن بیماری که بیمه ادعا میکند بیمار تالاسمی نیست اگر آزمایش ژنتیک بر روی آن انجام شود دقیقا نشان میدهد که ژن او، ژن تالاسمی است.
آراسته با اشاره به اینکه سازمانهای بیمه گر با کمبود منابع روبرو هستند و مشکلات اقتصادی پیدا کردهاند، گفت: آنان هزینه داروخانهها را چند ماه و هزینه پزشکان را یک سال و بیمارستانها را نزدیک به دو سال پرداخت نکردهاند و بدهیهای آنها روی هم انباشت شده است به همین دلیل برای تعدیل هزینههای جاری خود بیماران تالاسمی را که خون نمیزنند از تحت پوشش خارج میکنند تا بتوانند هزینههای داروخانهها را بدهند در صورتی که بااین کار حیات بیماران تالاسمی را به خطر میاندازند.
بیماران تالاسمی از حمایتهای دارویی محروم شدهاند
وی با تاکید براینکه بیمهها به راحتی بیماران تالاسمی را از تحت پوشش خود خارج و آنها را از حمایتهای دارویی و یارانههای دارویی محروم میکنند، افزود: نکته جالب این است که وقتی بیمار تالاسمی برای گرفتن دارو مراجعه میکند به او میگویند چون این دارو یارانهای است شما باید دارو را آزاد تهیه کنید و حتی آن پوشش ۷۰ درصدی را هم در مورد این بیماران رعایت نمیکنند زیرا داروی یارانهای فقط متعلق به بیماران خاص است.
آراسته افزود: از آنجایی که بیماران تالاسمی که خون نمیگیرند بیمار خاص تلقی نمیشوند به آنها یارانه دارو نیز تعلق نمیگیرد.
برای کم کردن هزینهها به جان بیماران خاص افتادهاند
وی این اقدام بیمه تامین اجتماعی و خدمات درمانی را تنها به دلیل کم کردن هزینهها عنوان کرد و افزود: از آنجایی که هزینه سازمانهای بیمه گر بالا رفته است به دنبال کم کردن هزینههای خود هستند از همین رو به جون بیماران خاص ما افتادهاند.
وی با اشاره به اینکه چهارشنبه هفته گذشته تماسهایی از بیماران تالاسمی از شمال، جنوب، غرب و شرق کشور داشتیم که دفترچههای خاص آنها را باطل کردهاند، افزود: دفترچههای خاص این بیماران را گرفتهاند و دیگر به آنها ندادهاند و چون این دسته از بیماران تالاسمی خون نمیزنند آنها را به عنوان یک فرد عادی در نظر گرفتهاند.
شدت یافتن مشکلات بیماران تالاسمی در ۳، ۴ ما اخیر
رئیس انجمن تالاسمی ایران تاکید کرد: در حال حاضر بزرگترین مشکل ما همین موضوع است که در ۳، ۴ ماه اخیر شدت پیدا کرده است.
وی با اشاره به وضعیت خانوادهای در یکی از روستاهای اطراف میناب که دارای سه فرزند تالاسمی است، افزود: از آنجایی که پزشک معالج این بیماران تشخیص داده است به دلیلی مشکلاتی که دارند فعلا خون نزنند دفترچه خاص این بیماران را گرفتهاند.
وی ادامه داد: زمانی که برای تهیه دارو مراجعه کردهاند به آنها گفتهاند که تنها ۳۰ عدد دارو به شما میدهیم که باید بیش از صد هزار تومان بابت این داروها بدهید زیرا دفترچه خاص شما دیگر اعتبار ندارد این در حالی است که قیافه این بیماران کاملا مشخص است که تالاسمی دارند چون تغییر چهره و تغییر گونه داشتهاند.
آراسته این اقدام را زنگ خطری برای بیماران تالاسمی دانست و افزود: حتی اگر وزارت بهداشت مشکل کمبود دارو بیماران تالاسمی را حل کند از آن طرف این مشکل پیش آمده است که این بیماران نمیتوانند دارویشان را بگیرند.
رئیس انجمن تالاسمی ایران تصریح کرد: نامهای به وزارت رفاه در این زمینه نوشتهایم اما تاکنون هیچ جوابی به ما ندادهاند
نماینده مردم پیرانشهر و سردشت در مجلس نهم، با انتقاد از اینکه سازمان انتقال خون به طورکامل و واضح آمار ایدزیها را اعلام نمیکند، تصریح کرد: واقعا باید پرسید که چرا این کار صورت نمیگیرد؟ در حال حاضر ۹۰ درصد ایدز در جهان سوم است؛ اروپاییان توانستند ایدز را تا حدودی مهار کنند چون آمار و ارقامشان درست بود متاسفانه درکشور آمار و ارقامی که از سوی مراکز متولی این کار صادر میشود درست نیست و نمی توان به آن اعتماد کرد.
عضوهیات رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، با انتقاد از اینکه سازمان انتقال خون، فرآوردههای خونی وارد میکند که از کیفیت آنها مطمئن نیست، گفت: متاسفانه در یکی، دو سال اخیر نیز پروندههایی در خصوص آلوده بودن خونها داشتیم ولی چون تعداد آن زیاد نبوده رسانهای نشده است.
رسول خضری در گفت وگو با خانه ملت، درمورد وضعیت فرآورده های خونی در کشور، افزود: فرآوردههای خونی شامل اقلامی مانند خون، پلاکت، سرم یا واکسنهایی است که ساخته میشود؛ امروزه با وجود آنکه انستیتو پاستور قابلیت این را دارد تا از ظرفیت خود برای تولید فرآورده های خونی استفاده کند اما به طور قطع می توان گفت که تنها از ۲۰ درصد ظرفیت آن استفاده میشود و ۸۰ درصد آن بلا استفاده باقی مانده است.
نماینده مردم پیرانشهر و سردشت در مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر اینکه سلامت از شاخصهای مهم اقتصاد است، ادامه داد: اقتصاد بدون سلامت معنا ندارد چراکه از مولفههای اصلی توسعه اقتصادی در جامعه بحث حوزه سلامت است بر این اساس می توان با توجه به نیروی علمی در کشور، بیشترین واکسن را خودمان تولید کرده و به تمام فرآوردههای خونی دسترسی پیدا کنیم.
این نماینده مردم درمجلس نهم، با بیان اینکه انستیتو پاستور و سازمان انتقال خون ظرفیت بالایی برای تولید فرآودههای خونی دارند، تصریح کرد: متاسفانه این دو سازمان از توانایی خود استفاده نمیکنند چراکه اگر ظرفیت خود را به کار میگرفتند میتوانستیم بهترین عملکرد را حتی در بخش صادرات فراودههای خونی داشته باشیم.
وی، یادآور شد: در کشوری مانند سومالی واکسنهای ۹ ظرفیتی یا ۱۲ ظرفیتی ساخته میشود اما کشور ما واکسنهای ۳ ظرفیتی را که منسوخ شده را مورد استفاده قرار میدهد، در حالی که انستیتو پاستور این قابلیت را دارد که واکسنهای ۹ یا ۱۲ ظرفیتی را تولید کند اما از آن استفاده نمیکند.
خضری، با انتقاد از اینکه فرآوردههای خونی در کشور به دلیل وجود دستگاههای قدیمی با مشکل روبرو است، افزود: متاسفانه وابستگیهایمان در بخش سلامت باعث شده در این حوزه نیز ضعیف باشیم در حالی که لازم است با استفاده از دستگاههای به روز، بسیاری از فرآوردههای خونی را جداسازی کرده و از آن به نحو احسن استفاده کنیم.
نماینده مردم پیرانشهر و سردشت در مجلس نهم، ادامه داد: سازمان انتقال خون و انسیتوپاستور به دلیل استفاده نکردن ازظرفیتهای خود، از فرآوردههای خونی بهره نمیگیرند به طوری که بعد از دریافت مقداری خون کامل، بقیه فراودههای خونی را که می توانند از آن به نفع بیماران استفاده کنند را دور می اندازند.
این نماینده مردم در مجلس نهم، با یادآوری اینکه از یک واحد خون می توان ده ها و صدها فرآورده خونی به دست آورد، تصریح کرد: با وجود آنکه از یک واحد خون می توان فرآوده های خونی بسیاری به دست آورد اما استفاده از این فرآورده ها در کشور تنها محدود به تولید پلاکت و خون کامل شده و این نشان دهنده آن است که ما هنوز در ۳۰، ۴۰ سال گذشته باقی ماندهایم.
وی، با بیان اینکه میتوان با صادرات فرآوردههای خونی ارز بسیاری را وارد کشور کنیم، افزود: امروزه فرهنگ اهدای خون در کشور بالا است و این ظرفیت بالقوهای است که میتوان به بالفعل تبدیل کرد و در سطح جهانی صادرات فرآوردههای خونی داشت.
خضری، یادآور شد: متاسفانه امروزه به جای استفاده از ظرفیتها و تولید فرآودههای خونی در کشور، شاهد واردات این فرآوردهها به کشور هستیم که همین امر باعث خارج شدن ارز از کشور می شود.
نماینده مردم پیرانشهر وسردشت در مجلس نهم، با تاکید بر اینکه حوزه سلامت در تب بیمدیریتی میسوزد، ادامه داد: انستیتو پاستور و سازمان انتقال خون مدیریت درستی ندارند و باید پیگیری شود که چرا این دو سازمان از ظرفیت های خود جهت تولید فراوده های خونی استفاده نمی کنند؟
این نماینده مردم درمجلس نهم، در مورد اشکالاتی که به عملکرد سازمان انتقال خون وارد است، تصریح کرد: عمدهترین اشکال این سازمان درمورد افراد هموفیلی و تالاسمی بود که هنوز هم پروندههای آنها موجود است که در پی اشتباه این سازمان افراد زیادی مبتلا به ایدز و هپاتیت c شدند.
وی، با تاکید بر اینکه ابتلای برخی افراد به ایدز و هپاتیت ناشی از سهلانگاری و ضعف مدیریت سازمان انتقال خون بود، یادآور شد: این سازمان باید فاصله زمانی “پنجره” را که ویروس خود را در آزمایشها نشان نمیدهد که ما باید این زمان را رعایت کنیم، در مواردی شاهد سهل انگاری در این زمینه هستیم که نشان از وضعیت نابسامان مدیریتی دارد.
خضری، ادامه داد: در چند سال گذشته شاهد بودیم که این فرآوردههای خونی به شدت آلوده بودند و به گونهای که جنجالهای زیادی نیز به پا شد، چرا باید هموفیلیها و تالاسمیها علاوه بر بیماری خود به هپاتیت و ایدز دچارمیشدند؟ این افراد چه گناهی داشتند؟
نماینده مردم پیرانشهر و سردشت در مجلس نهم، افزود: در آن زمان هموفیلیها و تالاسمیها خون را گرفتند اما متاسفانه خون، آلوده بوده و این افراد را به بیماری هپاتیتc و ایدز مبتلا کرد و بعد از بررسی مشخص شد هم خونهای وارداتی و هم داخلی دارای مشکل بود که دامان این بیماران را گرفت.
این نماینده مردم در مجلس نهم، تاکید کرد: متاسفانه در یکی، دو سال اخیر نیز پروندههایی در خصوص آلوده بودن خونها داشتیم ولی چون تعداد آن زیاد نبوده رسانهای نشده است.
وی، با بیان اینکه از سال ۷۸ به بعد مشخص شد که برخی افراد تالاسمی وهموفیلی، مبتلا به بیماری ایدز یا هپاتیت c شدند، افزود: این گونه اقدامات در کشوری که از لحاظ پزشکی در سطح دنیا حرفی برای گفتن دارد تاسف آور است و باعث سرافکندگی کشور می شود.
خضری، در ادامه به آمار و ارقامی که بانک خون ارایه می دهد اشاره کرد و یادآور شد: واقعیت آن است که دوست ندارم بگویم منفیگرا هستم اما آمار و ارقامی که در دولت نهم و دهم دریافت کردیم مغایرت با واقعیت دارد.
این نماینده مردم در مجلس نهم، با بیان اینکه نظارت مجلس باید در بحث آمار و ارقام مبتلایان به بیماری ایدز قوی باشد، ادامه داد: مجلس جدای از قانونگذاری وظیفه نظارت هم دارد به طور حتم کمیسیون بهداشت و درمان با ورود خود به این بحث، باید کارگروهی را متولی کند تا آمار را بیرون آورد.
وی، با تاکید بر اینکه در کیفیت فرآوردههای خونی نیز ابهام وجود دارد، افزود: باید آمارها به طور دقیق نشان دهد که وضعیت فرآوده های خونی چگونه است و آیا میزان مبتلایان به بیماری ایدز یا هپاتیت c بیشتر یا کمتر شده است.
خضری، تاکید کرد: بسیاری از مردم در مناطق کشور تمایل به اهدای خون دارند اما سازمان انتقال خون در خواب به سر میبرد زیرا در شهرهای کمجمعیت هنوز پایگاه نزده است.
عضوهیات رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از اینکه سازمان انتقال خون، با استفاده نکردن از ظرفیتهای خود، ارز زیادی را از کشور خارج کرده و خونهایی وارد میکند که از کیفیت آن نیز مطمئن نیست، گفت: هر ساله میلیاردها تومان برای فعالیت این سازمان پول نیاز است درحالی که اگر سازمان انتقال خون با اتخاذ سیاستهای درست درآمد اقتصادی داشت می توانست میلیاردها تومان پول به حوزه سلامت واریز کند