http://ayandeh-abi.blogfa.com/post-36.aspx
امروزه، سرطان به عنوان یکی از بیماریهای شایع شناخته میشود. عوامل بسیاری دست به دست هم دادهاند تا در دهه اخیر با روند رو به رشد و سریع سرطان در کشور مواجه باشیم. برخی از گزارشها حاکی از چند برابر شدن تعداد بیماران سرطانی در این دهه است. گفته میشود تعداد کودکان مبتلا به سرطان خون نزدیک به دو برابر شده است و هر روز بر تعداد آنان افزوده میشود. وضعیت رشد سرطان به گونهای است که علیرغم افزایش تختهای بیمارستانی در این سالها، همچنان امکان خدماترسانی به این بیماران با ضعفهای بسیاری مواجه است و برخی از بیماران باید در نوبتهای چند ماهه، تحلیل جسمی و حرکت به سوی مرگ را درخود نظاره کنند تا شاید امکان درمان بیابند. برخی از متخصصان از این وضعیت با عنوان «سونامی سرطان» یاد میکنند؛ یعنی موج بلندی از سرطان که جامعه را درمینوردد، و آسیبهای دیگری بر پیکر جامعه ایجاد خواهد کرد. با وجود چنین وضعیتی، ما همچنان نظارهگریم و کمتر خود را در قبال آن مسئول و پاسخگو میدانیم. این بیمسئولیتی را هم در سطح فردی میتوان مشاهده کرد و هم در سطح نهادی و نیز اجتماعی.
علیرغم این که سرطان به عنوان یک بیماری سخت، صعبالعلاج و پرهزینه، میزانی از ترس و وحشت را با خود به همراه دارد، ولی جامعه در مقابله با آن، چنان که باید حساسیت نشان نداده و مبارزه با آن به خواستی عمومی و اجتماعی تبدیل نشده است. این در صورتی است که این بیماری از وضعیتی فردی و شخصی خارج شده و به مثابه امری اجتماعی خودنمایی میکند؛ به این معنی که به عنوان واقعیتی فراگیر و فراتر از بیماران و با منشأیی عمدتا غیربیولوژیکی و بیشتر اجتماعی در جامعه شیوع پیدا کرده و بخش قابل توجهی از خانوادهها و سرمایههای اجتماعی و اقتصادی جامعه را به خود مشغول داشته است. با این همه، مقابله با این بیماری و بهتر است گفته شود مقابله با عوامل اجتماعی مؤثر بر افزایش آن هنوز به خواستی عمومی تبدیل نشده و همچنان در سطح رسیدگیهای فردی جا مانده است. گویی جامعه در صورت پذیرفتن مسئولیت اجتماعی خود در قبال این بیماری، از تغییر برخی رفتارهای خود ترس دارد و یا این که نمیخواهد منافع کوتاهمدت خود را در مقابل منافع بلندمدتش از دست دهد. نوعی فرصتطلبی، دمغنیمتی، بیخیالی، قدرگرایی و غفلت تعمدی نسبت به آن در سطوح گوناگون جریان و سیلان دارد.
این دمغنیمتی و غفلت تعمدی به این موضوع را میتوان از جمله در رهاشدگی مدیریت زیستمحیطی در دهه گذشته و فزونی آلایندههای محیطی، نبود نظارت کافی بر وضعیت تولید مواد غذایی و کیفیت پایین برخی از خوراکیها، شیوع استفاده از مواد غذایی آلوده و با کیفیت پایین بویژه در شهرها، بیتوجهی به استانداردهای تولید مواد غذایی از مرحله تولید و استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی، استفاده از آبهای سطحی نامطلوب و گندابها در مزارع، تقلب برخی در تولید مواد خوراکی با هدف پیمودن ره صدساله استغنا در یک شب، فقدان مسئولیتپذیری و پاسخگویی برخی سازمانهای مسئول در قبال اثرات نامطلوب و مخرب تولید و توزیع بنزین غیراستاندارد، بیتوجهی عجیب و غریب به عمر مفید خودروها، و نیز ارسال پارازیت بر فضای شهرها بویژه در کلانشهرهایی چون تهران، در کنار سختی زندگی و افزایش بیسابقه فشارهای عصبی و روانی و پایین آمدن آستانههای تحمل فردی و اجتماعی و عدم احساس مسئولیت اجتماعی در آلوده کردن محیط زیست توسط افراد مشاهده کرد. اگر روزگاری نه چندان دور در همین تهران و دیگر شهرهای بزرگ تعداد روزهای ناسالم را با انگشتان دست میشمردیم، اکنون تعداد روزهای دارای هوای سالم و پاک را با انگشتان دست میشمریم. در چنین وضعیتی کک هیچ کداممان هم نمیگزد. تنها و تنها مدارس را تعطیل میکنیم، محدوده طرح زوج و فرد را افزایش میدهیم، به شهروندان بویژه کودکان و سالمندان و بیماران چند توصیه تکراری میکنیم و گاه همه چیز را به تمسخر میگیریم و با هواپیمای سمپاش قطراتی آب بر این دریای بیکران آلودگی میافشانیم و یا چند برابر بودجه افزایش امکانات حمل و نقل عمومی را برای ساخت طبقه دوم اتوبانی هزینه میکنیم تا اتومبیلهای آلودهکننده راحتتر و بیشتر از پیش تردد کنند.
این در صورتی است که متخصصان پزشکی به جد تأکید میکنند که فزونی آلودگیهای زیستمحیطی و تنشهای روانی نقش مؤثر و غیرقابل انکاری در بروز و افزایش سرطان داشتهاند؛ عواملی که هر کدام از ما دیگری را در بروز آن متهم میکنیم. اما حقیقت این است که ما هم در سطح فردی با رفتارهای فرصتطلبانه و ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی و اجتماعی نسبت به این موضوع نقشآفرین و بیتوجه هستیم و هم در سطح میانی و پاسخگو نبودن سازمانهای مسئول در تولید محصولات فاقد استاندارد لازم و با کیفیت پایین (مانند بنزین و خودرو) و ناهماهنگیهای ساختاری و مدیریتی در مواجهه و کنترل آلایندهها و نیز در سطح کلان و ناتوانی نهادهای اجتماعی در تولید شهروند مسئول و مشارکتجو، در شکلگیری این وضعیت و افزایش سرطان تأثیرگذار بودهایم وعلیرغم تأثیرگذاریمان، حساسیت چندانی به شیوع سرطان نشان نمیدهیم و تلاش میکنیم نقش خود را در این زمینه کمرنگ نشان دهیم.
اگر توجه کنیم که سرطان نوعی بیماری نیست که تنها و تنها بیمار و حداکثر خانواده او را با مشکلات درمان و زندگی مواجه میکند، بلکه فزونی آن در فرسایش سرمایههای اقتصادی و اجتماعی مؤثر است، در افزایش اضطراب و نگرانی نقش ایفا میکند، افسردگی را در خانوادهها ریشهدار میکند، خودکشی را افزایش میدهد، از شادمانیهای جمعی میکاهد، امید به زندگی را کاهش میدهد، و ...، آن گاه آن را فراتر از نوعی بیماری میشماریم و شیوع آن را به عنوان عاملی اجتماعی در بروز مسائل و مشکلات اجتماعی مؤثر مییابیم. از این رو، تلاش برای مقابله با عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و گسترش سرطان، به نوعی تلاش برای مبارزه با بخشی از مسائل اجتماعی خواهد بود.
سخن آخر این که در این فضای کاهلی نسبت به مبارزه با عوامل ذکرشده در این یادداشت، در کنار قدردانی از تلاش شبانهروزی بخش درمان سرطان در کشور، وظیفه نهادهای مدنی از جمله مطبوعات در آکاهیبخشی و تبدیل این موضوع به مسألهای در خودآگاه اجتماعیمان بیش از گذشته است.
دقت کردید وقتی بینی گرفته فلفل دلمه کنار غذا میخورید سریع احتقان برطرف میشه وراه هوائی باز میشه !
دقت کردید وقتی فلفل قرمز کنارغذا میخوریم خون رقیق میشه وصدا بم وزیبا میشه !
دقت کردید وقتی مسکن میخورید چون مواد شیمیائی است سلول های مغز آسیب می بیند وبعدازمدتی باید دوزش زیاد شود وهرچه دوزش بیشتر میشه اضطراب ما هم بیشتر میشه وآرامش نابود میشه
بالعکس وقتی روغن زیتون بودار میخوریم چون عوارض مسکن را ندارد آرامش بهتر واضطراب کمتری داریم
دقت کردید وقتی از خیابان میخواهی رد بشی اگر لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم بگی وچند لحظه صبرکنی ماشین ها قطع ومسیرگشوده میشه !
http://boshraa.ir/phocadownload/khanesh/HM/5-naghde-jomlaei.pdf
------------------------------------
http://ghasemfam.blogsky.com/1392/10/14/post-163/%D9%85%D8%BA%D8%A7%D9%84%D8%B7%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C
به گزارش مهر، معصومه ابتکار ظهر پنجشنبه در جلسه شورای اداری مدیران استان گلستان، ابراز داشت: کشور ما در زمینه محیط زیست از شرایط خوبی برخوردار نیست که باید تلاش کرد در این زمینه به یک رویکرد اساسی در همه فعالیت های توسعه ای، صنعتی و دیگر موارد توسعه توجه شود.
وی افزود: ما معتقد نیستیم که فعالیت های اقتصادی باید به هیچ عنوان متوقف شود بلکه رشد اقتصادی باید با روش های سخت گیرانه تر همراه با محیط زیست همراه شود و در کنار مطالعات فنی که برای اجرای طرح ها انجام می شود مطالعات زیست محیطی هم به طور جدی دنبال شود.
سه و شش دهم درصد بیشتر ظرفیت های طبیعی کشور بهره برداری می شود
ابتکار با بیان این مطلب عنوان داشت: در حال حاضر در کشور ما سه و شش دهم درصد بیشتر از ظرفیت های طبیعی استفاده می کنند که اگر با این الگو پیش برویم محیط زیست کشور روز به روز بیشتر نابود می شود.
وی ادامه داد: همچنین هم اکنون مصرف انرژی در کشور پنج برابر کشورهای دیگر است و در زمینه تخریب منابع آبی و رودخانه ها در رده های اول دنیا هستیم.
معاون ریاست جمهور با بیان اینکه توسعه کشور مبتنی بر ظرفیت های طبیعی ایجاد می شود ، خاطر نشان ساخت: در برنامه ریزی هایی که ریاست جمهوری کشور برای توسعه انجام داده اند یکی از این محورها را به مسئله محیط زیست اختصاص داده اند .
وی افزود: ما نباید در طرح های توسعه به صورت بلدوزر وار پیش رویم و در کنار پیشرفت و توسعه باید به مسئله محیط زیست نیز توجه داشته باشیم و کاری کنیم که حداقل آسیب ها به محیط زیست وارد شود، چرا که توجه به این امر توسعه ای همه جانبه را به دنبال دارد.
ابتکار با عنوان اینکه محیط زیست برای تسلط و تخریب نیست، بیان داشت: این مواهب الهی قانون خاص خودش را دارد و باید توجه داشت که در جهان سالهاست این دیدگاه به کنار رفته است و توسعه محیط زیست توسعه ای موازی با دیگر توسعه های به شمار میرود.
وی تصریح کرد: اگر توسعه ای قرار است اتفاق بیفتد باید بتوانیم به درستی آن را مدیریت کنیم و همچنین اگر برنامه ریزی برای کشور انجام می شود بایستی این برنامه ریزی با ظرفیت ها و قوانین محیط زیستی هماهنگ باشد.
احیا شورای عالی محیط زیست بعد از هفت سال تعطیلی
رئیس سازمان محیط زیست کشور با بیان این مطلب که شورای عالی محیط زیست بعد از هفت سال تعطلی امسال توسط ریاست جمهوری احیا شد، یادآور شد: در این شورا باید بررسی کنیم که در کجا قرار داریم و بر همین اساس به جلو برویم.
وی با اشاره به اینکه موضوع مصرف بهینه انژی باید به طور جدی در بین ادارت دولتی کلید بخورد ، ابراز داشت: امیدوارم استان گلستان جزء اولین استان هایی باشد که در این زمینه بتواند الگوی دیگر استان ها قرار بگیرد.
ابتکار اضافه کرد: با تلاش کنیم تا مصرف انرژی را در ادارات و نهادهای دولتی ، در ساختمان ها و خودروها به خوبی اجرایی کنیم و مدیریتی را با نام مدیریت سبز در کشور توسعه دهیم و همچنین در کنار این به مدیریت منابع اب نیز بپردازیم.
ایران بین ۵/۱ تا ۳ درجه گرمتر شده است
وی با بیان اینکه ایران هفتمین تولید کنندگان گازهای گلخانه ای در جهان است، عنوان داشت: این امر باعث شده است تا کشور در طی سالهای اخیر حدود ۵/۱ تا سه در جه گرمتر شود و این امر باعث تبخیر بیشتر و تغییر الگوهای اقلیمی در کشور خواهد شد.
معاون ریاست جمهور با بیان اینکه در طی دو ماه گذشته حدود شش پلنگ کشته شده اند، اظهار داشت: نزدیک ۱۰۰۰ قلاده پلنگ در کشور بیشتر نمانده است که باید به این موضوع که این حیوانات جز< میراث طبیعی ما است توجه جدی داشه باشیم.
به گزارش مهر، سیدعلی خمینی با بیان این که بسیاری از مشکلات جامعه از فرهنگ دروغ گویی است، اظهار داشت: اگر همه مردم معتقد به راستگویی باشند حکومت هیچ گاه دچار فساد نمی شود و راستگویی از برترین سنت های الهی است.
وی با اشاره به حدیثی از امام حسن عسکری درخصوص خصوصیات شیعیان گفت: ورع در دین، صدق در سخن، ادای امانت به صاحب امانت و حسن خلق با مردم از خصلت هایی است که امام حسن عسکری (ع) فرموده اند هر کس این چهار خصلت را داشته باشد و به او بگویند شیعه است، من خوشحال می شوم.
سید علی خمینی با بیان اینکه کل اصول مسلمانی و تشیع در این حدیث و این چهار خصلت جمع است، افزود: تقوای در دین با تعقل حاصل می شود و انسانیت انسان به قوه تعقل اوست و اگر کسی حسن عقل داشته باشد مسلمان واقعی است.
وی در ادامه ایمان را نیز لازمه ورع در دین دانست و گفت: ایمان گوهر بسیار ارزشمندی است و کسی که ایمان داشته باشد می تواند درجات رفیع انسان بودن را طی کند.
این یادگار امام راحل در بخشی دیگر از سخنان خود ادای امانت را یکی دیگر از خصوصیات یک مسلمان ذکر کرد و گفت: مثلا رای یک نوع امانت اجتماعی است و اگر کسی مسئولیت می گیرد و مردم به او اعتماد می کنند در قبال تمام مردم مسئول است و نمی تواند که به این مسئولیت ملتزم نباشد.
سیدعلی خمینی تصریح کرد: مسئولیت در نظام اسلامی بسیار دشوار است و امروز در جامعه اسلامی که زندگی می کنیم مردم با مشکلات اقتصادی زیادی رو به رو هستند و دولت باید علاوه بر راهکارهای بلند مدت راهکارهای کوتاه مدت نیز برای رفع این مشکلات بیابد.
تحقیقات علمی جدید در آمریکا نشان میدهد: انجام فعالیتهای ورزشی به طور منظم، باعث پیشگیری از مرگ زودرس زنان در اثر سرطان پستان میشود.
به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه خراسان، اگرچه تحقیقات درگذشته نیز نشان داده بود که فعالیتهای ورزشی خطر ابتلا به سرطان پستان را تا 25 درصد کاهش میدهد اما تحقیقات جدید در کالیفرنیا نیز حاکی از این است که پیادهروی یا دویدن خطر مرگ ناشی از سرطان پستان را تا 40 درصد در زنان کاهش میدهد.
پژوهشگران دانشگاه اورگان نرخ مرگ ومیر در اثر سرطان پستان را بین 80 هزار زن طی 11 سال بررسی کردند. در بین این زنان 33 هزار نفر پیادهروی سریع داشتند و 46 هزار نفر به طور منظم میدویدند.
هیچکدام از شرکت کنندگان در این پژوهش علمی قبل از آغاز تحقیقات به سرطان مبتلا نبودند و به طور منظم فعالیتهای ورزشی و وزن خود را گزارش میکردند.
بر اساس نتایج این تحقیقات، زنانیکه در هفته 2 ساعت و نیم ورزش سبک و یا یک ساعت ورزش سنگین انجام میدادند، 40 درصد کمتر در معرض خطر مرگ در اثر سرطان پستان بودند.
تحقیقات نشان میدهد: مصرف داروهای فشار خون ممکن است باعث افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان شوند.
به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه خراسان، تحقیق جدیدی نشان میدهد احتمال خطر ابتلا به سرطان پستان در زنانی که به مدت یک دهه یا بیشتر از یک نوع رایج داروهای فشار خون استفاده کنند، بیش از دو برابر سایر زنان است.
به گفته محققان، هنوز صحت یافتههای این تحقیق به طور کامل اثبات نشده است و پیش از ایجاد هر نوع تغییر در نحوه تجویز داروها، این تحقیق باید بر روی سایر گروههای زنان نیز انجام شود.
دکتر کریستوفرلی، محقق ارشد این پژوهش در مرکز تحقیقات سرطان هاچینسون در سیاتل اعلام کرد: انتظار نداریم نتایج این تحقیق تغییر خاصی در روشهای بالینی فعلی ایجاد کند.
وی افزود: مهمترین نکته این است که افراد فشار خون خود را به بهترین شکل ممکن کنترل کنند. اغلب افراد مبتلا به فشار خون ناچار به استفاده از چندین دارو در دوزهای مختلف برای یافتن رژیم درمانی سازگار با بدنشان هستند.
نتایج یک پژوهش در کشور حاکی از تأثیر استرس بر ابتلای مادران باردار به سندرم خطرناک «پرهاکلامپسی» و نقش مهم و بازدارنده «حمایت اجتماعی» در جلوگیری از ابتلا به این سندرم دارد.
به گزارش خبرنگار پژوهشی ایسنا، طبق چهارچوب مفهومی کمیسیون تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر سلامت سازمان جهانی بهداشت، عوامل کلیدی سلامت عبارتند از عوامل اجتماعی- سیاسی ، ساختاری و اجتماعی واسط. تعیین کننده های اجتماعی واسط، قسمت میانی مدل را تشکیل میدهند که شامل موقعیت زندگی، وضعیت کار، دسترسی به مواد غذایی و خدمات بهداشتی، عوامل روانی اجتماعی مثل استرس های روانی اجتماعی،عوامل رفتاری مثل مصرف دخانیات و الکل، سبک زندگی، حمایت های اجتماعی، عادت های جامعه و موانع انتخاب روش زندگی سالم است. در حقیقت این مدل نشان دهنده این موضوع است که عوامل ساختاری به طور مستقیم بر سلامت فرد تاثیر ندارد بلکه از طریق عوامل واسط یا بینابینی آثار خود را اعمال می کند.
پژوهشی که توسط ماهرخ دولتیان و همکاران وی انجام شده، با این توضیح در زمینه اهمیت حمایت اجتماعی از مادران باردار، استرس را نیز از عوامل بینابینی میداند که با بسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای قلبی - عروقی، اتوایمون و بیماریهای پوستی و ... در ارتباط است.
بر اساس این تحقیق، مجموعه در حال گسترشی از دادهها ، بیانگر تاثیر نامطلوب عوامل روانی اجتماعی از جمله استرس بر پیامدهای بارداری است. افزایش استعداد ابتلا به عفونت، تهوع، افزایش فشار خون، زایمان زودرس و تولد نوزاد کموزن بخشی از این پیامدها را شامل میشود.
این پژوهش، در مقابل استرس، به عامل حمایت اجتماعی اشاره دارد که به مثابه واسطهای میان استرس و جلوههایش عمل میکند و سبب کاهش استرس و افزایش سازگاری در فرد میشود. بنا بر این تحقیق، مطالعات بسیاری درباره اثر حفاظتی حمایت اجتماعی بر ابعاد سلامتی از جمله مرگ و میر، بیماریهای مزمن، معلولیتها، علائم افسردگی، مشکلتا ادراکی و تندرستی انجام شده که همگی حاکی از ارتباط مثبت حمایت اجتماعی با بهبود وضعیت سلامت بوده است.
اعتقاد بر این است که حمایت اجتماعی در برابر استرسورهایی حائل میشود که به افزایش فشار خون منجر میشوند. در نتیجه احتمال دارد استرس دوران بارداری و همچنین حمایت اجتماعی ضعیف باعث افزایش وقوع «پرهاکلامپسی» (سندرمی خظرناک که علت آن هنوز مشخص نشده است) شود. این سندرم به صورت افزایش فشار خون پس از هفته بیستم حاملگی به همراه پروتئینوری تعریف شده که پس از زایمان برطرف میشود. شیوع این سندرم در جوامع مختلف بین 2 تا 10 درصد است و میزان شیوع این بیماری در تهران نیز 6.5 درصد گزارش شده است.
بر اساس آنچه این پژوهش تاکید دارد، پرهاکلامپسی، ممکن است پیشرفت کند و به عوارض جدی مادری و نوزادی و حتی مرگ منجر شود. همچنین زنانی که سابقه ابتلا به آن را دارند، در سراسر زندگی در معرض پرهاکلامپسی راجعه و هیپرتانسیون مزمن و بیماری کرونری قلب خواهند بود.
بنابراین پیشگیری اولیه غیرممکن است اما با وجود این، دستکاری عوامل خطر شناخته شده بیماری ممکن است آن را کاهش دهد که این عوامل عبارتند از عوامل خطر عمومی، ژنتیکی، مامایی و پزشکی.
بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی تعیین ارتباظ استرس و حمایت اجتماعی با بروز «پرهاکلامپسی» پرداخته است اما در ابتدا تعاریفی از حمایت اجتماعی ارائه میدهد: درباره حمایت اجتماعی تعاریف و تقسیمبندیهای متفاوتی وجود دارد. حمایت اجتماعی گاهی به وجود روابط اجتماعی یا کمیت روابط اطلاق شده و گاهی به نوع بخصوصی از روابط اجتماعی.
حمایت اجتماعی غالبا به نوع کارکردی و ساختاری طبقهبندی میشود. مفهوم حمایت اجتماعی ساختاری شامل ادغام اجتماعی و مفهوم حمایت اجتماعی کارکردی شامل تعاملات بین فردی است. حمایت اجتماعی کارکردی نیز به دو جزء درک حمایت توسط فرد در رابطهای خاص و در دسترس بودن و وجود رفتار حمایت و واقعی تفکیک میشود. دریافت حمایت اجتماعی به میزان برخورداری فرد از حمایتهای هیجانی آشکار همچون کمک و مساعدت عینی توسط خانواده و دوستان است.
تحقیق حاضر سپس تاکید میکند که در دوران بارداری حمایت اجتماعی برای سلامتی و رفاه مادر منتظر، ضروری است. فراهم کردن منابع حمایتی عاطفی و اطلاعاتی، سبب تسکین تغییرات جسمی و روانی مرتبط با بارداری و تشویق مادر برای رفتارهای سالم و ایجاد تغییراتی در سبک زندگی میشود.
این پژوهش بر روی 110 زن باردار چندزا صورت گرفته که شامل 55 مبتلا به پرهاکلامپسی و 55 فرد سالم بودند انجام شده است. معیارهای ورود افراد به این تحقیق، ملیت ایرانی، نداشتن سابقه ازدواج مجدد، جنین تکقلو و سالم، سن حاملگی بیش از بیست هفته، نداشتن بیماریهای مزمن از قبیل سندرم آنتیفسفولیپید، بیماری قلبی عروقی، کلیوی، ریوی، خودایمنی و دیابت، نداشتن حاملگی عارضهدار و مولار، نداشتن اعتیاد به مواد مخدر و دخانیات بوده است.
نتایج این پژوهش حاکی از تفاوت معنادار میزان حمایت اجتماعی کل و زیرمقیاس خانواده در دو گروه مادران باردار مبتلا به «پرهاکلامپسی» و غیرمبتلا بوده است. همچنین میزان استرس در دو گروه نیز اختلاف معناداری داشت. بدین صورت که گروه مبتلا ، استرس بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری داشتند.
یافتههای تحقیق نشان داد: هر واحد افزایش استرس در زنان باردار،احتمال ابتلا به سندرم «پرهاکلامپسی» را سه درصد افزایش میدهد. همچنین به ازای هر واحد افزایش حمایت اجتماعی در زنان باردار،احتمال ابتلا به پرهاکلامپسی سه درصد کاهش مییابد.
در این تحقیق پس از بررسی عاملهای مداخلهگر مشخص شده که سابقه پرهاکلامپسی و تعداد مراقبتهای بارداری بر ارتباط میان استرس و حمایت اجتماعی اثر مداخلهگر دارد.
نتایج این پژوهش نشان داده که استرس، شانس ابتلا به پرهاکلامپسی را در زنان باردار یک درصد افزایش میدهد. با وجود این، پس از تعدیل عوامل مداخلهگر،این ارتباط معنیدار نبوده است. همچنین به ازای یک واحد افزایش میزان حمایت اجتماعی،احتمال ابتلا به این سندرم،4 درصد کاهش مییابد که بر خلاف استرس،این ارتباط معنیدار بوده است.
این نتایج درحالی حاصل میشود که بنا بر تاکیدات صورت گرفته در این تحقیق، استرسهای دوران بارداری از پدیدههای مهمی است که متاسفانه در مراقبتهای روتین باردرای سنجیده نمیشود؛ در نتیجه میزان آن در دوران بارداری و تاثیر آن بر سلامت مادر نامشخص مانده است.
انتهای پیام