جبهه بندی زوجین علیه هم ازخصوصیات جامعه درحال گذار است که برایر خوراکی های هورمون دار وفست فود جنون آنی رخ میدهد
------------------------
اولین حکم قصاص چشم در
ایران صبح دیروز در زندان رجاییشهر اجرا شد. فرد محکوم با پاشیدن اسید به
صورت مردی دیگر، او را نابینا کرده بود. صبح دیروز دو اسیدپاش به اتاق
اجرای حکم زندان رجاییشهر منتقل شدند، یکی از آنها فردی بود که به صورت
جوانی به نام داوود روشنایی اسید پاشیده و قرار بود چشم راستش نابینا شود
اما این حکم به تعویق افتاد. نفر دوم که از قم به کرج منتقل شده بود سرنوشت
متفاوت داشت.
متهم اول ١٠سال قبل داوود را در پارکی در مجیدیه تهران هدف اسیدپاشی قرار
داد و باعث نابینایی چشم راست و آسیب شدید به صورت او شد. مرد اسیدپاش هرگز
انگیزهاش از این کار را توضیح نداد و در مراحل مختلف تحقیقات ادعاهای
گوناگونی را مطرح کرد و حتی مدعی شد قربانی را با فردی دیگر اشتباه گرفته
است. متهم بعد از کشوقوسهای فراوان به قصاص چشم و لاله گوش محکوم و دیروز
برای اجرای حکم آماده شد. داوود در این باره به خبرنگار ما گفت: «صبح
دیروز برای اجرای حکم به زندان رجاییشهر رفتم ابتدا فقط خودم را به داخل
زندان راه دادند اما چون جو سنگین بود خواهش کردم اجازه بدهند پدرم هم
کنارم باشد که موافقت کردند.
بعد از آن تمام مراحل اجرای حکم انجام شد. محکوم، روی تخت دراز کشید و به
او داروی بیهوشی تزریق کردند و از من پرسیدند که خودت حکم را اجرا میکنی
یا ما انجام بدهیم که گفتم شخصا حکم را اجرای کنم در این لحظه پدر و برادر
محکوم که در آنجا حضور داشتند، شروع به گریه کردند و از من میخواستند از
تصمیم خود منصرف شوم. روحانی مستقر در زندان هم از من خواست با توجه به
فرارسیدن ایام فاطمیه، حداقل تا پایان این ایام از اجرای حکم خودداری کنم
که من هم به احترام این ایام با درخواست ایشان موافقت کردم. روشنایی گفت:
باتوجه به اتفاقات دیروز، اجرای حکم قصاص، به بعد از پایان ایام فاطمیه در
فروردین سال آینده موکول شد.
تسنیم گزارش داد پس از آنکه داوود به متهم مهلتی دوباره داد اجرای حکم
قصاص دیگری که آن هم مربوط به اسیدپاشی بود در دستور کار قرار گرفت و
برخلاف پرونده قبلی، در این پرونده، عامل اسیدپاشی قصاص شد. این اسیدپاشی
١٢مرداد٨٨ در قم بهوقوع پیوست و دوموتوسوار روی یکراننده تاکسی اسید
پاشیدند و باعث نابینایی هر دوچشم او شدند. مرد مصدوم در جریان تحقیقات
گفت: «سهسال پیش ازدواج کردم، اما با همسرم اختلاف داشتم و احتمال میدهم
نقشه اسیدپاشی توسط خانواده همسرم اجرا شده باشد.» کارآگاهان در ادامه
تحقیقات به رابطه دوخواهر با دومرد جوان پی بردند. پس از بازداشت
چهارمتهم، بالاخره یکی از خواهران اعتراف کرد: «من و خواهر کوچکترم با
شوهرانمان اختلاف داشتیم، به همین دلیل تصمیم گرفتیم آنها را از سر راه
برداریم. دو مرد جوان را اجیر کردم تا شوهرم و همسر خواهرم را بکشند. طبق
نقشه قرار بود اول روی شوهرخواهرم اسید بپاشند و سپس شوهرم به قتل برسد.»
دومرد اجیرشده این ادعا را تایید کردند و متهم اصلی به قصاص عضو -
نابینایی کامل هر دو چشم - پرداخت دیه و ١٠سال زندان محکوم شد و این حکم به
تایید رسید. برخی اخبار حاکی از آن است که صبح دیروز فقط حکم قصاص یکی از
چشمان متهم اجرا شد.
محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی در گفتوگو با خبرنگار خبر اجرای حکم
قصاص چشم چپ متهم پرونده اسیدپاشی در قم را تایید کرد و گفت: برای اجرای
حکم تمام امکانات پزشکی و درمانی وجود داشت و قصاص چشم راست این متهم به
درخواست شاکی به تعویق افتاد.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست از اختصاص اعتبار ویژه دولت برای احیای تالاب های هورالعظیم و پریشان برای مقابله با ریزگردها خبر داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست؛ معصومه ابتکار در چهارمین نشست برد مدیریتی مرکز منطقه ای کنوانسیون رامسر و افتتاح ساختمان مرکز منطقه ای غرب و مرکز آسیای کنوانسیون رامسر در شهر رامسر گفت: پیام نشست امروز پیام منطقه ای و جهانی برای حفاظت از تالاب ها و اهمیت اقتصادی و اجتماعی آنها برای صلح است.
او گفت: محیط زیست منطقه ما به دلیل جنگ های متعدد تخریب شده و هر روز با مشکلات جدیدی مواجه می شود که در این راستا همکاری بین المللی کشورها برای احیا و حفاظت از محیط زیست منطقه ضروری است.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست به کنوانسیون رامسر اشاره کرد و گفت: این کنوانسیون جزو اولین کنوانسیون های جهانی برای حفاظت از محیط زیست محسوب می شود و نشان دهنده پیشگام بودن ایران در مباحث زیست محیطی است.
او با اشاره به راه اندازی مرکز منطقه ای کنوانسیون رامسر گفت: همکاری های علمی، استفاده از تجارب کشورها و فناوری های جدید برای حفاظت از تالاب ها و استفاده از مشارکت جوامع محلی برای حفاظت از محیط زیست از جمله وظایف اصلی این مرکز خواهد بود.
ابتکار از آمادگی ایران برای انتقال تجربیات موفق ایران در راستای حفاظت از تالاب ها به سایر کشورها خبر داد و گفت: در عین حال مرکز منطقه ای کنوانسیون رامسر جز با حمایت سازمان های بین المللی، همکاری های منطقه ای و حمایت ایران موفق نخواهد بود.
او با اشاره به توجه ویژه دولت و شخص رییس جمهوری برای حفاظت از محیط زیست گفت: علاوه بر دستور رییس جمهوری برای احیای پارک ملی دریاچه ارومیه که جزو اولین برنامه های دولت بود اخیرا دولت برای احیای تالاب های هورالعظیم و شادگان و مقابله با ریزگردهای آنها اعتبار ویژه ای اختصاص داده است.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست به احیای تالاب هامون اشاره کرد و گفت: طی چند روز گذشته آب وارد تالاب هامون شده و امروز نیز مطلع شدیم که ورود آب از هیرمند به هامون آغاز شده است.
احمد علی کیخا، معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست نیز در این مراسم گفت: رامسر از ٢ ویژگی مهم برخوردار است از جمله پیمان صلح جنگ جهانی دوم و کنوانسیون رامسر در خصوص تالاب ها که در این شهر امضا شد.
او ادامه داد: بسیاری از تالاب های کشور بین کشورهای حاشیه مشترک است که می تواند به عنوان پارک های ملی صلح و دوستی بین کشورها تحت حفاظت قرار گیرد.
معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه دولت نگاه جدی در خصوص حفاظت از محیط زیست دارد گفت: در این راستا احیای تالاب های کشور از سال گذشته به طور جدی مد نظر قرار گرفته است و اعتبارات لازم برای آنها در نظر گرفته شده است.
او با اشاره به راه اندازی ساختمان مرکز منطقه ای رامسر در غرب و مرکز آسیا در شهر رامسر گفت: شهر رامسر باید یک شهر بین المللی در خصوص تالاب ها در جهان محسوب شود. از سوی دیگر بسیاری از برنامه های شهر رامسر باید تحت برنامه های مدیریت تالاب ها شکل گیرد.
ناصر مهردادی – مدیرکل محیط زیست مازندران نیز در این مراسم با اشاره به اینکه ٢٢ درصد از اراضی استان مازندران جزو مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست است، گفت: استان مازندران دارای ٢ تالاب ثبت شده در کنوانسیون رامسر است.
او از میانکاله و فریدون کنار به عنوان ٢ رامسر سایت تالابی استان مازندران نام برد و گفت: الندان، شورمست و ولشت جزو تالاب های کوهستانی استان مازندران است.
مدیرکل محیط زیست مازندران به مرکز منطقه ای کنوانسیون رامسر اشاره کرد و گفت: این مرکز در زمینی به وسعت ٢۶٠٠ مترمربع احداث شده و دارای بخشهای مختلفی از جمله کارگاه آموزشی، بخش تشکل های غیردولتی و بخش آموزش کودکان است.
لو یانگ – مدیر آسیا اقیانوسیه دبیرخانه کنوانسیون رامسر نیز با اشاره به شکل گیری کنوانسیون رامسر در ۴۴ سال قبل در شهر رامسر با حضور ١٨ کشور جهان گفت: بهره مندی خردمندانه از تالاب ها و استفاده پایدار برای معیشت پایدار از تالاب ها از جمله موارد ضروری مورد تاکید در کنوانسیون رامسر است.
او بر همکاری بین بخشی و بین کشوری برای حفاظت از تالاب ها تاکید کرد و گفت: کنوانسیون رامسر ساختاری را با عنوان ابتکارات منطقه ای برای به اشتراک گذاری اقدامات کشورها برای حفاظت از تالاب ها ایجاد کرده است.
مدیر آسیا اقیانوسیه دبیرخانه کنوانسیون رامسر گفت: در حال حاضر بیش از ٢١٠٠ تالاب در جهان در کنوانسیون رامسر ثبت شده و نام یکی از مهمترین شهرهای ایران را یدک می کشند.
او گفت: اگر تالاب ها را درست مدیریت نکنیم تاثیرات آن به خودمان باز می گردد و گرد و غباری که گریبانگیر منطقه خاورمیانه شده نتیجه عدم مدیریت صحیح تالاب های این منطقه توسط کشوهای آن است که امیدواریم با راه اندازی مرکز منطقه ای کنوانسیون رامسر در شهر رامسر بتوانیم مدیریت یکپارچه ای بر تالاب های منطقه اعمال کنیم.
ربیع فلاح، استاندار مازندران نیز در این مراسم گفت: کنوانسیون رامسر از اهمیت جهانی برخوردار است. امروز اهمیت تالاب ها به حدی بالا رفته است که رییس جمهوری به عنوان یکی از مهمترین شعارهای انتخاباتی خود حفاظت از محیط زیست را مطرح کردند.
او ادامه داد: دولت های عضو کنوانسیون رامسر باید نقش سازنده ای در خصوص سایر کشورها در تبادل تجربیات ایفا کنند.
استاندار مازندران به پدیده ریزگردها اشاره کرد و گفت: باید علت پیدایش ریزگردها که پدیده ای خانمان سوز برای مردم منطقه و کشورهای غرب آسیا شده مشخص و در دستور کار کنوانسیون رامسر قرار گیرد.
او بیان کرد: همه پروژه هایی که در استان مازندران اجرا می شود باید حتما پیوست زیست محیطی داشته باشند.
مورالی، معاون برنامه عمران ملل متحد در ایران نیز در این مراسم گفت: افتتاح مرکز منطقه ای کنوانسیون رامسر در ایران می تواند نقش تعیین کننده ای به حفاظت از تالاب ها در ایران و سایر کشورهای منطقه ایفا کند.
او ادامه داد: دولت ایران توان مدیریت در حفاظت از محیط زیست را به خوبی دارد و می تواند در انتقال تجارب و استفاده از تجارب جهانی به خوبی بهره برد که در این خصوص می توان به مشارکت ایران و ژاپن در احیای دریاچه ارومیه اشاره کرد.
عبدالرضا رحمانی فضلی دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر با بیان اینکه قاچاقچیان از افراد شرور محسوب میشوند و با تروریستها ارتباط دارند، گفت: ورود پولهای ناشی از قاچاق و ارز و مواد مخدر به اقتصاد سبب میشود دیگر اقتصاد پاک و سالم نباشد.
وزیر کشور امروز در مراسم تجلیل از آثار برگزیده در حوزه مواد مخدر صحبتهایی در مورد ابعاد مواد مخدر و تاثیرات آن در حوزه اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ داشت.
وی با بیان اینکه یکی از معضلات ما در خصوص اعتیاد این است که نه عموم جامعه از عوارض سوء مصرف آگاه هستند و نه مسئولان ما، گفت: این موضوع به این معنی نیست که آنها در مورد مواد مخدر نمیدانند بلکه به این معنی است ابعاد فاجعه بار موضوع را نمیشناسند.
رحمانی فضلی ادامه داد: در بعد اجتماعی ما معتاد را در خیابان و منازل میبینیم و مشکلاتی که در پی آن است را درک میکنیم به همین دلیل ابعاد اجتماعی موضوع بیشتر مورد توجه است.
وی با بیان اینکه یک میلیون و ۳۰۰ هزار معتاد در کشور وجود دارد، گفت: با احتساب خانوادههای آنها میتوان گفت ۵ تا ۶ میلیون نفر در ایران درگیر موضوع اعتیاد هستند.
دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بعد بعدی تاثیرات مواد مخدر در ایران را حوزه اقتصاد دانست و گفت: به این حوزه کمتر توجه میشود.
وی با بیان اینکه اقتصاد سالم اقتصادی است که تمام جریاناتش مانند ورودی، خروجی، هزینهها و درآمدهایش مشخص باشد، گفت: در این حال است که برای سرمایه گذار اطمینان و امنیت به وجود میآید تا سرمایه گذاری انجام دهد اما اگر اقتصاد ما شفاف نباشد حسابرسی درست انجام نشود و منابع مالی آن نامشخص باشد آن وقت دچار فاجعه میشویم.
وزیر کشور با تأکید بر این نکته که وقتی زیرمیزی، رانت، قاچاق کالا، نابرابری ها وجود داشته باشد این موضوع به منابع مالی غیر رسمی یا همان پولهای کثیف مرتبط میشود، گفت: قاچاق کالا و ارز حداقل ۱۰ هزار میلیارد تومان و مواد مخدر نیز همین مقدار پول کثیف وارد اقتصاد میکند.
وی تاکید کرد: اگر ۲۰ هزار میلیارد تومان وارد اقتصاد شود نمیتوان گفت که اقتصاد پاک و قانونی و منطقی است.
دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر ادامه داد: کسی که این پولها را دارد آدم میخرد، حق حساب میدهد و رشوه پرداخت میکند پس به عقیده من ما از بعد اقتصادی مواد مخدر غفلت کردهایم.
وی تاکید کرد: این غفلت به این معنی نیست که این موضوع تا به حال مطرح نشده باشد بلکه برای مقابله با آن به صورت علمی و اصولی وارد نشدهایم.
رحمانی فضلی خاطرنشان کرد: ما وقتی کسی که میخواهد پاک کار کند را به میدان رقابت با کسانی که دارای پولهای کثیف هستند میفرستیم مشخص است که توان رقابت نخواهد داشت.
وی با اشاره به دستگیری قاچاقچی بزرگ منطقه خلیج فارس، گفت: این فرد ۳۵ ساله با ۵ کلاس سواد طی تنها چند سال گردش مالی حسابش از دو هزار میلیارد تومان فراتر رفت و توانست ۴۰۰ تن مواد مخدر را جابجا کند و بفروشد، ما اگر میخواهیم به اقتصاد سالم کمک کنیم باید دریچه پولهای کثیف به کشور را ببندیم.
رحمانی فضلی یادآور شد: این فرد به نام مردگان حساب بانکی باز کرده که بانک باید در این مورد پاسخ دهد که چرا قانون پولشویی را اجرا نکرده و چرا گزارش نداده که حساب بانکی مردگان این گردش مالی عظیم را دارد.
به گفته رحمانی فضلی، مقام معظم رهبری بارها و بارها در مورد فساد مالی و اقتصادی صحبت کرده و تأکید کردند که مبارزه باید کمک به اقتصاد پاک باشد.
.
جمعیت روستاها به سرعت تحلیل میرود و زمینهای کشاورزی تغییر کاربری میدهند؛ حالا در همین وضع خشکسالی هم گریبان کشور و کشت و کار را گرفته است. همین عوامل نتایجی هم در پی داشته و باعث شده تا در یکی، دوسال اخیر، بیش از ۶۰درصد کالاهای اساسی (در سبد غذایی ایرانیها) ازخارج کشور وارد شود. همین نکته هم معنی مشخصی دارد که از آن میتوان بهعنوان زنگ خطر امنیت غذایی در ایران یاد کرد. حال در نظر داشته باشید که قیمت غذا در ایران چند برابر بازار جهانی است و همین موضوع مانع از دسترسی کافی نیمی از ایرانیها به غذای موردنیازشان شده است. این نکاتی است که وزیر کشاورزی دولتهای پنجم و ششم به آنها تأکید دارد و از ناامنی غذایی در ایران یاد میکند. «عیسی کلانتری» کارشناسی است که هماکنون مدیرکل خانه کشاورز است و برای گفتههایش به آمارهای بانک مرکزی استناد میکند. او معتقد است که ۵دهک یا نیمی از مردم کشور دچار سوءتغذیه ناشی از کمخوری هستند و ۵۰۰ دلال قدرتمند و ریشهدار، بازار ایران را به یکی از گرانترین بازارها در حوزه غذا تبدیل کردهاند. با توجه به اهمیت بحث امنیت غذایی در ایران و مشکلات بخش کشاورزی، صبح یک روز زمستانی میهمان دفتر کار او میشویم تا این نکات را با دقت بیشتری از او پیگیر شویم. او که بسیار منظم و خوش قول است، اهل سانسور و تعارف هم نیست تا دغدغههایش را راحت به زبان آورد. کلانتری دانشآموخته دانشگاه نبراسکا و آیوا آمریکاست؛ تا سال ۱۳۷۵ ریاست شورای جهانی غذا را برعهده داشته (با انتخاب وزرای کشاورزی جهان) و هماکنون مدیرکل خانه کشاورز است. در ادامه مشروح گفتوگوی «شهروند» با او را میخوانید.
یکی از سوژههای داغ امسال، بحث خشکسالی است که این مسأله در کنار کاهش جمعیت روستایی و تغییر کاربری قابل توجه اراضی کشاورزی میتواند به معنی کاهش تولید غذا در ایران باشد. این مسائل تا چه اندازه میتواند امنیت غذایی ما را به چالش بکشد؟
بحث امنیت غذایی تنها به تولید داخلی محدود نمیشود؛ بخشی از این نیاز باید از طریق تولید داخلی و بخشی از واردات تأمین شود. پتانسیل تولید داخلی یک سقف معین دارد، نمیشود به بهانه امنیت غذایی از این پتانسیل بیشتر از سقفش بهرهبرداری کنیم. این کار باعث میشود زیرساختها و بنیانهای تولید از هم پاشیده شود و منابع تجدیدپذیر از بین برود. نمونه آن همین بحث مورد اشاره شما یعنی خشکسالی است.
بهرهبرداری بیش از اندازه از آبهای زیرزمینی و استفاده نادرست از منابع آبی باعث شده است که بخش قابل توجهی از سفرههای آب زیرزمینی نابود و خاک حاصلخیز ما به دلیل تبخیر بیش از اندازه شور و غیرقابل کشت شود
. ما پتانسیلهای تولید کشور را از بین بردهایم و راندمان بخش کشاورزی روزبهروز درحال کاهش است. بیتوجهی دولت گذشته به کشاورزی باعث شده است که درحال حاضر از اراضی ما فقط مشتی نمک و شن باقی بماند. ما باید به سیاستهای توسعه پایدار برگردیم نه اینکه اصل را بگذاریم بر مبنای تأمین امنیت غذایی آن هم تنها با اتکا بر تولید داخلی. در واقع برای توسعه پایدار امنیت غذایی، باید مسائل زیربنایی را مورد توجه قرار دهیم. نمیشود به بهانه امنیت غذایی منابع را از بین ببریم و مزیت تولید را از دست بدهیم.
درست است اما میشود گفت ما از پتانسیل تولیدمان حداکثر بهرهبرداری را انجام ندادهایم بلکه بیبرنامه و کارشناسی نشده عمل کردهایم. در واقع میخواهم بپرسم این موضوع چه تأثیری برتر از امنیت غذایی ایران گذاشته است؟
این روند کشور ما را به واردات موادغذایی بیشتر از گذشته وابسته کرده است. در ۸سال گذشته میزان امنیت غذایی ما از محل تولید داخلی حدود ۲۵درصد کاهش داشته است و میزان واردات کالاهای استراتژیک و اساسی به بیشتر از ۶۰درصد رسیده است.
حدود ۱۰۰سال است موسسه رازی و تحقیقات کشاورزی را داریم و ۱۵۰سال است دانش دامپزشکی داریم. همچنین ۵۰سال است کشاورزی دانش بنیان در دشت قزوین کلید خورده … اما هنوز از یک الگوی کشت ساده تبعیت نمیکنیم. وزارت کشاورزی واقعا در تمام این سالها چه کرده است؟
الگوی کشت را نمیشود به صورت دستوری به کشاورزان دیکته کرد. چرا؟ چون این موضوع بار حقوقی دارد. نمیتوانیم به کشاورزان تحمیل کنیم که فلان محصول را بکارند و فلان محصول را نکارند. این موضوع تنها در کشورهای کمونیستی و شبه کمونیستی اجرا میشود و از لحاظ حقوقی نمیتوان کشاورز را مجبور به کشت نوع خاصی از محصولات کرد. کشاورز باید علم و آگاهی داشته باشد که کشت کدام محصول نیاز است و بازده اقتصادی دارد اما متاسفانه چون کشاورز ایرانی این آگاهی را ندارد که باید کدام محصول را بکارد با مشکل مواجه میشویم. این یعنی اینکه در یکسال خاص با تولید بیش از اندازه یک محصول خاص مواجه میشویم و برای تأمین یک محصول دیگر دچار کمبود و افزایش قیمت میشویم.
اما منظورم تحمیل نیست. برنامهریزی کشت یک موضوع کلان است و کشاورز به تنهایی نمیتواند این موضوع را تشخیص بدهد.
درست است. این موضوع بیشتر جنبه آموزشی و ترویجی دارد. بار آموزش و اطلاعرسانی این موضوع برعهده نهادی به نام مرکز ترویج و خدمات کشاورزی دهستانهاست که بنیان این مراکز در دولت احمدینژاد از هم پاشید. این مرکز درواقع رابط بین کشاورز و نهادهای برنامهریزی و سیاستگذاری است که در دولت گذشته با بیتوجهی کامل، هم به لحاظ ارزشگذاری و هم مالی و اعتباری، اثرگذاری خود را از دست داد و درحال حاضر کسی وجود ندارد که به کشاورز اطلاعرسانی کند.
برگردیم به موضوع امنیت غذایی. بخشی از مردم به دلیل گرانی به موادغذایی کافی دسترسی ندارند. این مسأله چقدر توانسته امنیت غذایی ما را تهدید کند؟
به نکته درستی اشاره کردید امنیت غذایی صرفا به معنی تأمین کمی و کافی غذا نیست. قیمت غذا هم بخش مهمی از مبحث امنیت غذایی را در برمی گیرد. درحال حاضر چالشی که ما در کشورمان با آن مواجه هستیم موضوع امنیت از لحاظ تأمین کافی غذا نیست. الان نهتنها از این نظر مشکلی نداریم بلکه با بحث مازاد غذا و واردات بیرویه نیز مواجهیم. مشکل اصلی بحث قیمت غذاست. آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران نشان میدهد که ۵ دهک جامعه ما (از ۱۰ دهک) دچار سوءتغذیه هستند. این در شرایطی است که دهک ۹ و ۱۰ که بخش کوچکی از جامعه را دربرمیگیرد از شدت پرخوری و دسترسی بیش از اندازه به انواع موادغذایی دچار عارضههای مختلف هستند.
نکته همینجاست. چرا ما با وجود پدیده واردات بیرویه موادغذایی یعنی عرضه بیش از تقاضا، همیشه با چالش گرانی مواجه هستیم؟
این موضوع علتهای مختلفی دارد. در بخش تولید داخل به چند دلیل قیمت تمامشده کالای ایرانی، چند برابر نرخهای بازار جهانی است. تولید برخی از محصولات کشاورزی در ایران توجیه اقتصادی ندارد. بهعنوان مثال ما در تولید گوشت صاحب مزیت نیستیم. در کشورهای اروپایی به دلیل فراوانی مراتع و علوفه کافی و رایگان قیمت تمامشده گوشت پایین میآید. اما در ایران به دلیل نبود مرتع کافی ناچاریم خوراک دام وارد کنیم که این موضوع هزینه تمام شده تولید را بهطور قابل توجهی بالا میبرد. الان هزینه واردات خوراک دام برای کشور ما بیشتر از هزینه واردات گوشت است و جالب است که بدانید هزینه واردات خوراک دام ۶۴درصد بیشتر از هزینه واردات گندم است. در تجارت جهانی ما موضوعی با عنوان تجارت علوفه دام نداریم ولی ما برای آنکه گوشت تولید کنیم علوفه وارد میکنیم. در واقع شیر و گوشت تولید شده در کشور ما مونتاژی است. ما تمام مواد اولیه را از خارج وارد میکنیم و در اینجا گوشت و شیر تولید میکنیم. ما باید ببینیم تولید کدام محصولات در کشور، صرفه اقتصادی دارد. این مدل تولید تنها اسمش تولید است اما هزینه ارزی بالایی به کشور تحمیل میکند.
علت گرانی موادغذایی وارداتی چیست؟
اینکه چرا قیمت محصولات وارداتی بالاست به دلیل پدیده دلالی است که در ایران غیرقابل کنترل شده است. در هیچ جای دنیا دلال و واسطه نمیتواند چند برابر قیمت اولیه، سود به جیب بزند. اینجا دلال جنسی را ۱۰۰ تومان خریده است به راحتی با قیمت ۵۰۰ تومان به مصرفکننده نهایی عرضه میکند و دولت هم هیچ کاری با او ندارد. اگر هم بخواهد نمیتواند این مسأله را کنترل کند و زورش به دلالها نمیرسد.
این دلالها چه کسانی هستند در واقع پدیده دلالی از کجا آب میخورد؟
دلالی در ایران ریشهدار است. همانهایی که تولید داخلی را دلالی میکنند و چند برابر کشاورز سود میبرند همانها هم واردکننده هستند. نمیشود بهطور دقیق گفت آنها از کجا میآیند یا ماهیتشان چیست؟ ۴۰۰- ۵۰۰ نفر هستند که قدرت زیادی دارند، بسیار باهوشند و از رانتهای سرمایهای و اطلاعاتی خود به درستی استفاده میکنند.
راهکار کاهش قیمت غذا در ایران چه میتواند باشد؟
راهکار کاهش قیمت غذا در ایران نه در دست وزارت کشاورزی است نه در دست وزارت صنعت، معدن و تجارت. آنها هر دو متولی تولید هستند و هیچکدامشان سنگ مصرفکننده را به سینه نمیزنند. نظام بازار در ایران هیچ سروسامانی ندارد و هیچ کنترلی به آن اعمال نمیشود. ادغام وزارت بازرگانی در وزارت صنعت، معدن و تجارت از اول اشتباه بود و مصرفکننده متولی خود را از دست داد. درحال حاضر مصرفکننده ایرانی هیچ نهاد مسئول و متولی ندارد و سرش بیکلاه مانده و بازار کشور به حال خود رها شده است. من خوب به یاد میآورم که در گذشته چه بحثهای داغ و دعواهایی بین وزارت بازرگانی و وزارت صنعت شکل میگرفت که مثلا مقدار کمی شکر وارد شود. درواقع وزارت بازرگانی خود را مکلف میدانست که حقوق مصرفکننده را در تصمیمگیریهای تجاری در نظر بگیرد اما حالا مصرفکننده متولی خود را از دست داده است و نهادهای تصمیم گیرنده به منافع مصرفکننده فکر نمیکنند. شورای اقتصاد وزارت امور اقتصادی و دارایی هم که به حالت شبه تعطیل درآمده است.
خشکسالی امسال چقدر وضع تولید موادغذایی کشور را متأثر میکند و بیشترین تأثیر منفی بر کدام بخش از موادغذایی خواهد بود؟
خشکسالی قطعا بر تولیدسال آینده تأثیرگذار خواهد بود. دولت برای توسعه و بهبود زیرساختها و منابع آبی با محدودیت جدی بودجه مواجه است و همین که ۱۰میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی را به بخش آب اختصاص داده کار بسیار بزرگی انجام داده است. علاوه بر محدودیتهای اعتباری معمول، امسال دولت با تنگنای نفت ۴۵ دلاری هم مواجه است و مجموع این مسائل حتما بر تولید امسال در بخش کشاورزی تأثیرگذار خواهد بود که برای رفع این کمبود ناچار به افزایش واردات محصولات کشاورزی هستیم. اما اینکه خشکسالی بیشتر به وضع تولید کدام محصولات اثر میگذارد باید بگویم که بیشتر ما را از نظر تولید کالاهای اساسی سبد غذایی مانند غلات، گندم، ذرت، جو، برنج، شکر و گوشت دچار مضیقه خواهد کرد. در زمینه واردات روغن هم که از گذشته تاکنون بیشتر از ۹۰درصد از نیاز داخلی از طریق واردات تأمین میشده است و این موضوع همچنان درسال آینده نیز ادامه خواهد داشت.
حذف اعتبار اختصاص یافته به حل معضل ریزگردها در کمیسیون تلفیق، واکنش «معصومه ابتکار» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور را به دنبال داشت. اعتراض او به حذف این اعتبار باعث شد تا برخی نمایندگان در مقام پاسخ برآیند و همین مسأله بهانه روزنامه ایران برای گفت و گو با معاون رییس جمهوری شد.
در جدیدترین واکنش به خبر حذف اعتبار ریزگردها در بودجه ۹۴ سید شریف حسینی گفته است که در بودجه ۹۳ مبلغ ۵۵ میلیارد تومان برای مقابله با ریزگردها اختصاص داده شده بود که از این میزان یک ریال هم به خوزستان اختصاص نیافت و از سازمان حفاظت محیط زیست خواسته گزارش هزینه کرد این اعتبار را ارائه کند. نظر شما درباره این ادعا چیست؟
گزارش کامل اعتبارات موجود است. بخشی از این اعتبارات صرف خرید دستگاه های سنجش آلودگی هوا برای ذرات ۲ ونیم میکرونی شده و در ۱۵ شهر خوزستان نصب شده است. بخشی هم از این اعتبارات در استان های دیگر که با معضل ریزگرد درگیر هستند، صرف شده است. اما ۵۵ میلیارد تومان در مقابل اعتباری که برای ساخت سدها داده می شود چیزی نیست. مجلس ۴ هزار میلیارد تومان برای ساخت سد در کشور مصوب می کند اما برای حل ریزگرد که کل ایران را درگیر کرده ۵۵ میلیارد تومان تخصیص می دهد!
همچنین این نماینده گفته است حذف اعتبار ۶۰ میلیارد تومانی از بودجه ۹۴ ارتباطی با موضوع ریزگردها ندارد، این ۶۰ میلیارد تومان برای آموزش و توانمندسازی جوامع محلی و سازمان های مردم نهاد برای مشارکت در محیط زیست بود یعنی همایش و کارهایی از این قبیل. پاسخ شما به این موضوع چیست؟
یک بخش مهمی از این اعتبار برای کنترل، نظارت و ایجاد هماهنگی دستگاه ها برای کنترل منابع است. مگر می شود بدون کمک جوامع محلی ریزگردها را کنترل کرد. حفظ تالاب و فرهنگ سازی درباره اصلاح الگو هایی که تا به امروز باعث خشک شدن و مصرف بی رویه آب شده اند مگر کارکردی جز احیای منابع و مراتع دارد. توانمندی جمعیت بومی در مناطقی که خشکسالی و ریزگردها آنها را تهدید می کند بخشی از برنامه کنترل و نظارت مسأله است. اصلاح شیوه کشاورزی یکی از اقدامات مهم برای جلوگیری ازمنابع آب و خاک و بیابانی شدن بیشتر کشور است!
یکی از راهکارهایی که از سوی کارشناسان شنیده می شود باز کردن آب سدها به روی تالاب ها و دشت های خشک شده است. از سوی دیگر برخی اعتقاد دارند با توجه به کمبود آب، ممکن است که دولت به این نتیجه برسد که گزینه گرفتن حقابه از دشت ها و سدها را کنار بگذارد. آیا این تصمیم درحد گمانه زنی رسانه ها یا شبکه های اجتماعی است؟
بله دولت به دنبال این موضوع است. یک تفکر قدیمی در تصمیم گیری های ما وجود دارد که در تقسیم آب ابتدا به آب شرب نگاه می کردیم، بعد حقابه کشاورزی را مشخص می کردیم چون با قوت و رزق و روزی مردم ارتباط مستقیمی داشت و بعد هم سهم صنعت را می دادیم، چون اشتغال ایجاد می کرد. در نهایت اگر چیزی می ماند سهم طبیعت می شود. تجربه نشان داده هیچ وقت هیچ چیزی باقی نمی ماند و هماره حوزه ها با کمبود آب رو به رو بود. در نهایت برداشت بی رویه از سفره های زیرزمینی، حاشیه رودخانه ها و خود رودخانه ها باعث معضلات محیط زیستی بسیاری شد. الان بحث بر سر همین حقابه طبیعت است. دولت در تازه ترین تصمیم گیری خود تأمین آب شرب را در همان اولویت اول قرار داده است چون با زندگی جمعیت انسانی سر و کار دارد. اما اگر آب را در چرخه هیدرولوژی (آب و طبیعت) خودش نگه نداریم و آن را نادیده بگیریم هم بخش کشاورزی متضرر می شود و هم صنعت زیان می بیند. الان در جمع مسئولان و تصمیم گیران این درک مشترک حاصل شده است. برای همین در لایحه تالاب ها که سازمان حفاظت محیط زیست تدوین و دولت هم آن را تصویب کرد بعد از آب شرب، اولویت دوم حقابه طبیعت و سفره های زیرزمینی است. این چرخه هیدرولوژی باید بماند تا آبی برای مصرف داشته باشیم. الان این حقابه به رسمیت شناخته شده و در دستور کار دولت قرار گرفته است. این تغییر نگرش در سیاست ها اتفاق مهمی است. باید اول چرخه حیات را حفاظت و بعد برای بهره برداری از آن برنامه ریزی کنیم!
با توجه به وضعیت اورژانسی خوزستان، آیا حقابه تالاب های هورالعظیم و شادگان در دستور تأمین است؟
مصوبه تأمین حقابه تالاب ها به این موضوع اشاره دارد و وزارت نیرو مکلف است به نحوی حقابه تالاب های هورالعظیم و شادگان را رعایت کنید.
این روزها که ریزگردهای خوزستان دوباره خبرساز شده اند، یکی از راهکارها استفاده ازمالچ پاشی است. این راهکار موافق و مخالف خود را دارد. برخی می گویند که با توجه به تالابی بودن کانون های ریزگرد امکان استفاده از مالچ نیست. یک مسأله دیگری هم وجود دارد که در دولت گذشته محل بحث بین وزارت نیرو و منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست شد و آن قیمت مالچ بود با توجه به ارزش افزوده مالچ استفاده از آن برای تثبیت خاک تپه های شنی چقدر امکانپذیر است؟
در کنترل ریزگردها هم بحث مالچ بیولوژی در میان است هم مالچ نفتی. بدون شک مالچ نفتی در تالاب ها کاربری ندارد مگر اضطرار باشد. اما مالچ پلیمری وجود دارد که نیاز به تأییدیه های لازم دارد. باید مشخص شود که مشکلات دیگری به وجود نمی آورد. اگر تأییدیه بگیرد با یک روش تلفیقی در کنار کاشت گیاهان مقاوم به کار برده می شود. دیشب در هیأت دولت ۳۰ هزار هکتار مالچ پاشی و بوته کاری به تصویب رسید.
مشخص است که مالچ پلیمری چه مزیتی بر مالچ نفتی دارد؟
ما از متخصصین و صاحبنظران برای پاسخگویی به این سؤالات دعوت کرده ایم و منتظر پاسخ آنها هستیم.
چرا زمانی که یک بحران زیست محیطی پیش می آید همه به سمت حفاظت محیط زیست می آیند؟ در حالی که عملکرد سایر دستگاه ها معمولاً به ایجاد یک معضل و مسأله در حوزه محیط زیست منجر می شود.
شاید به این دلیل است که حیطه تقسیم مسئولیت ها را خوب نمی شناسیم. همچنین درباره بسیاری از موضوعات اطلاع رسانی کافی به مردم نمی شود. درست که سازمان حفاظت محیط زیست یک دستگاه نظارتی است اما باید قدرت کافی داشته باشد جلوی آسیب ها و تخریب ها را بگیرد و روند توسعه پایدار را دنبال کند تا توسعه بدون آسیب تحقق یابد.
یعنی ریشه این آسیب ها در دستگاه های دیگر است.
مسائل محیط زیست موضوعاتی فرادستگاهی است. مثل ریزگردها که مسأله ای فراملی و فرا منطقه ای است. امروز فقط غرب آسیا با هجوم ریزگردها رو به رو نیست. آفریقا هم با این معضل دست و پنجه نرم می کند. منشأ این ریزگردها هم علل و عوامل متعددی دارد. برخی از آنها به وضعیت آب و هوا و جو جهانی برمی گردد که ارتباطی با هیچ کسی یا دستگاهی ندارد، مثل گرم شدن زمین. بخشی هم به سیاست ها در سطح کشور در مدیریت منابع آب، سدسازی ها، مدیریت رودخانه ها، مدیریت مراتع و زمین های کشاورزی برمی گردد. سیاست هایی که در این محدوده اجرا می شود تأثیر بسیار زیادی روی تالاب و حفاظت از آنها و رودخانه ها خواهد داشت.
بسیاری پیشنهاد داده اند که دکتر ابتکار برای حل معضل ریزگردها دفتر خود را به خوزستان انتقال دهد، نظر شما درباره این پیشنهاد چیست؟
دفتر من هم در خوزستان است هم در سیستان و هم در سمنان هم در کرمانشاه و هم آذربایجان. چون ما هامون را داریم، ارومیه را داریم، بختگان را داریم. ما همه جا در خدمت محیط زیست هستیم.
معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظت از محیط زیست در مورد کنترل و رفع گرد و خاک در خوزستان و استان های غربی به خبرآنلاین گفت: این موضوع کاری نیست که بشود در یک یا دو سال به سرانجام رساند. یک دوره ای در حال تجربه خشکسالی هستیم، دوران سختی است. استان خوزستان خاکش کاملا رطوبتش را از دست داده و با کوچک ترین بادی خاک بالا می آید. ریزگردها از عربستان و عراق هم اضافه می شود.
او درباره تصمیمات جلسه مدیریت بحران هوای خوزستان هم گفت: ما کلیات برنامه را روز یکشنبه گذشته در دولت قطعی کردیم، برنامه دستگاه های مختلف را گرفته بودیم و روی آنها کار کردیم. شاید یک بسته اجرایی با بودجه را روز یکشنبه آینده در دولت تصویب کنیم. هفته آینده همراه با هیاتی از مدیران ارشد دولت به استان می رویم تا آن را عملیاتی کنیم. البته در گذشته کارهایی شده نه اینکه اصلا در استان کاری نشده باشد، اما حد و اندازه کار خیلی بزرگ است. حداقل حدود ۳۰۰تا ۴۰۰هزار هکتار مدیریت سرزمینی احتیاج دارد.
۵ نقطه استان بی آب است
بخشی از گردو غبار پراکنده در اهواز از تالاب های خشکی می آید که در چند سال اخیر رنگ آب به خود ندیده اند. یکی از آنها هورالعظیم است. ابتکار در این باره می گوید: بخشی از هورالعظیم که در ایران است در زمان دولت هشتم، به دلیل وجود میادین مشترک نفتی، از طرف وزارت نفت تقاضای اکتشاف شده بود. سازمان حفاظت از محیط زیست مشروط به عدم خشک کردن تالاب و با انجام ارزیابی های زیست محیطی و یکسری شرایط اجازه کار به آنها داد. دولت که تغییر کرد اولین کاری که انجام دادند سد روی ورودی آب آن بستند، مانع ورود آب شدند و کلا هورالعظیم را خشک کردند. الان جاهای مختلف هورالعظیم را کنده کاری کردند. |
به گفته رییس سازمان محیط زیست، هورالعظیم از اواسط دولت قبل کاملا خشک شده است: از
ابتدای دولت یازدهم ما شروع به مذاکره با وزارت نفت کردیم تا بالاخره چند ماه پیش موفق شدیم آنها را قانع کنیم که سد مربوط به حوضچه سوم را باز کنند و آب وارد هورالعظیم شود. هنوز قسمتی از آن آب ندارد و تا کل آن پر از آب شود طول می کشد. زیرا مسیری که آب در حرکت است از سد سیمره می آید که سد سیمره خالی است. |
آنطور که ابتکار می گوید، به غیر از هورالعظیم ۴ نقطه دیگر این استان به آب نیاز دارد؛ اطراف جاده ماهشهر اهواز یک منشا شناخته شده است و چند نقطه دیگر که بعضی از اینها اراضی کشت نشده کشاورزی است که شخم زده شده، ولی به دلیل بی آبی، رها شده است. رها کردن آن باعث تولید گرد و غبار می شود.
گرد و غبار از بین می رود؟
ابتکار در مورد راه حل های اندیشیده شده در مورد رفع معضل خشکسالی اطراف خوزستان می گوید: روش های مختلف وجود دارد؛ مثلا مالچ پاشی. اما در روش مالچ پاشی اگر رطوبت کافی نباشد، جواب نمی دهد و باد مالچ ها را در هوا پراکنده می کند که به دلیل شیمیایی بودن، خطرناک تر از گرد و خاک فعلی خواهد بود. بنابر این ما اقدام نسنجیده و تبلیغاتی نمی کنیم. چون فایده ندارد می خواهیم کار کنیم که کار هم خوشبختانه مطالعاتش انجام شده.
او گفت: الان در یک سال کار مطالعاتی شده است، چشمه های تولید ریزگرد شناسایی شده، مباحث هواشناسی، مسایل شناخت خود زمین و مسوولیت ها مشخص است. سازمان جنگل ها و مراتع برای مقابله با بیابان زایی و کاشت گونه های مقاوم مسوولیت قطعی دارد، گونه ها هم شناسایی شده است و آنها در بحث سرزمین مسوولیت اصلی را دارند. هواشناسی مسوولیت خود را دارد. امور آب همینطور. منابع آب راباید در استان طوری مدیریت کند تا تالاب ها خشک نشوند حفاظت از تالاب ها به عهده سازمان محیط زیست است. پایش و هماهنگی میان دستگاه ها نیز به عهده سازمان حفاظت محیط زیست است. در حال انجام هماهنگی راهبری انجام می دهیم هم در ستاد و هم در استان و امیدواریم نتایج خوبی بگیریم.
ابتکار به کم بودن
نزولات آسمانی در استان های غربی هم اشاره می کند: بارندگی در آن منطقه نداشتیم یعنی بارندگی فوق العاده کم بوده است؛ در حوزه زاینده رود، کارون، چهارمحال و بختیاری و کوهرنگ بارندگی ها خیلی کم بوده |
و همین باعث به وجود آمدن گردو غبار می شود. ما در سال های گذشته به شدت در طبیعت دست بردیم. در آن منطقه ده ها مورد سدسازی و کانال انتقال آب داشتیم. خیلی سال های طولانی همه اینها به عنوان اقدامات توسعه ای بوده و نمایندگان عزیز استانی به عنوان بخشی از فعالیت های توسعه ای پیگیر این موضوعات بودند.
۸سال بی توجهی به مسایل محیط زیستی
شاید۸سال بی توجهی به محیط زیست و عدم اولویت آن برای به وقوع پیوستن این کارها دلیل اولیه باشد و اینکه هیچ اقدام موثری جز شعارهای بی سرانجام چنین روزهایی را پیش روی محیط زیست کشور بگذارد امری قابل پیش بینی باشد.
رییس سازمان محیط زیست دراین باره می گوید: مسایل مطرح شده به علاوه کاهش شدید بارندگی، افزایش دما و آثار گرم شدن زمین کلا معادلات اقلیم خوزستان را به هم ریخته است. بی توجهی به این موضوع طی یک دوره ۸سال کم نیست. ارزیابی زیست محیطی خیلی از این سدها مثل گتوند یا انجام نشد یا وقتی انجام شد، به نتایج آن توجه نشد. سازمان حفاظت محیط زیست به شدت با آبگیری سد گتوند مخالفت کرده، ولی انجام شد. یا خیلی جاهای دیگر مانند هورالعظیم که نظر سازمان، خشک کردن آن اصلا محلی از اعراب ندارد.
ابتکار گفت: این نحوه که ما توسعه داشته باشیم، اما وقتی هیچ توجهی به مسایل محیط زیستی نشود، نتیجه اش همین می شود.
او درباره ریزگردهایی که از عراق و کشورهای دیگر می آید هم گفت: دولت قبل مذاکرات خوبی را با عراق انجام داد و جلسات زیادی بود ولی به دلیل شرایط و ناامنی هایی که بود، امکان عملیاتی و اجرایی شدنش وجود نداشت. حتی پیمانکار هم برای گردوغبار عراق مشخص شد ولی به دلیل نا امنی ها دولت هم حاضر نشد این کار را تضمین کند.
وعده دروغ به مردم نمی دهیم
اما نکته اینجاست که این بار نمی توان تقصیر را گردن کشورهای خارجی انداخت و مشکل از داخل کشور است.
معاون رییس جمهور دراین باره می گوید: یک نکته را باید توجه کرد؛ کانون های گرد و غبار با شدت و جهت باد تغییر می کند. یک زمانی این منشا از عراق می آی.د یک زمانی از مرز سوریه می آید یک زمانی از عربستان. زمانی هم به دلیل نوع بادها از داخل کشور می آید در هر صورت ما در کل منطقه این پدیده را داریم. |
ابتکار گفت: دولت اهتمام جدی به حل این معضل دارد، ولی نمی تواند وعده ای به مردم بدهد که واقعیت نداشته باشد. واقعیت این است که کار زمانبر است. واقعیت این است که در وهله اول هواشناسی باید پیش بینی های لازم را انجام بده و اطلاع بدهند که زمانی که این پدیده به شکل حاد وقوع پیدا می کند حتی الامکان مردم نباید در فضای آزاد تردد داشته باشند و دستورالعمل ها و تدابیر بهداشتی داده شود. اما برای حل این مساله چه در سطح بین المللی و چه منطقه ای به کار نیاز داریم.
او گفت: تلاشمان این است که یک حرکت اجتماعی هم بعد از اینکه کار عملیاتی شد و قبل از پایان سال راه بیندازیم و مشارکت مردمی داشته باشیم . ما نمی توانیم الگوهای گذشته را دیگر ادامه دهیم این تغییر هم یک تغییر دشوار و هزینه برداری است ولی چاره ای نداریم و دولت هم این مسیر را قبول دارد و دوره انکار گذشته است.»
که ما را بد رقم کردند معتاد!
امان از "واتساپ" و "بی تالک" و "تانگو"
"اینستاگرام" که دیگر کرده بیداد..
چنان درگیر دنیای مجازیم
که دنیای حقیقی رفت از یاد
چه شد آن گوشیای ساده ی قبل؟
"اریکسون" ، "موتورلا" روحتان شاد!
ز "نوکیا" و آن "یازده دو صفرش"
گرفته تا به "شصت و شیش، هشتاد"!
چو آمد "اندرویید" و "سیمبیان" رفت
برفت از دست دیگر، وقته آزاد..
چنان درگیر "استاتوس" و "پستیم"
که در "پیست" و "کپی" گشتیم استاد!
مدیر خانه و شغلم کمم بود!
مدیر این گروهم گشت مازاد!
از آن روزی که گوشی گشت تعویض!
شدم بنده پنیر و همسرم کارد!
اگر چه صد فرند " اد کرده" مارا
"بلاک" زندگی گشتیم: ای داد ..
خودم دانم نصیحت کار من نیست
"که خرما خورده را منع است ایراد"
تلف کردم همه وقتم به این شعر
"گروپی" تازه آن سو گشت ایجاد
هزاران "پی ام" ناخوانده را من
کنون باید بخوانم: اوه.. مای گاد...!
من ظرف یک سال با ورزش ورژیم 24کیلوکاهش وزن داشتم ولی الان با اینکه رژیم دارم ثابت مانده است چکارکنم؟
پخته هائی که بیش از یک ربع حرارت دیده نخوروقاطی هم نخور
یعنی سیب زمینی با گوشت را قاطی نکن بلکه هرکدام را جدا بپز بخور ، سیب زمینی بخارپز یک ربع می پزد که با مصلحش سبزی وگردوبخور وگوشت گوسفندراهم کباب کن کمترازیک ربع پخت می برد با مصلحش سماق وسبزی بخور
بخارپزها وشیروکباب ها معمولا کمتراز یک ربع پخت می برند
وزن را بعلاوه 110منهای قد کن اگرباقیمانده مثبت بود رسوب گرفتگی رگها وسلول ها است سعی کن با پرهیز از قاطی خوری کاهش دهی رسوب زدائی میشه بهترش این است که 40روزاصلا پخته نخوری
رژیم غلط است سبب نرسیدن غذای لازم به بدنت میشه که بعدها دچارمشکل می شوی وانرژی وتحرک لازم را نخواهی داشت ولی زنده خوری سبب میشه ازقوی ترین زنان شوی
اگرایمیل فعال ایجادکنی کتاب پرفسورآوانسیان را برایت میل میکنم که قوت قلبت باشد
« رییس انجمن مغز و اعصاب ایران گفت: سن سکته مغزی بر اساس پژوهش های انجام شده در کشور ۱۰ سال کمتر از استانداردهای جهانی است که علاوه بر عوامل محیطی، عوامل ژنتیکی[پخته خوری مشابه والدین] نیز در آن دخیل هستند.
به گزارش ایرنا از دبیرخانه ‘هفتمین کنگره سراسری سکته مغزی’ دکتر حسین پاکدامن افزود : سالانه ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار نفر در کشور به سکته مغزی دچار می شوند که حدود ۲۰ هزار نفر از این افراد جان خود را از دست می دهند.
وی ادامه داد: هر چند حدود ۱۵ درصد افرادی که دچار سکته می شوند، فوت می کنند و تقریبا ۸۵ درصد بقیه از مرگ نجات می یابند، اما ۷۰ درصد این افراد از کار محروم شده، ۲۰ درصد در فعالیت های اولیه زندگی مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن، استحمام و… دچار مشکل می شوند و ۳۰ درصد هم بدون کمک دیگران قادر به راه رفتن نیستند.
پاکدامن افزود: با توجه به اینکه پس از سکته هر دقیقه تاخیر در رساندن بیمار به مراکز درمانی سبب مرگ بیش از دو میلیون سلول عصبی مغز می شود که دیگر قابل جایگزین شدن نیستند، ضرورت رساندن سریع بیمار به مراکز درمانی و انجام اقدامات درمانی در این زمینه بسیار حایز اهمیت است… . »