نتایج یک پژوهش در کشور حاکی از تأثیر استرس بر ابتلای مادران باردار به سندرم خطرناک «پرهاکلامپسی» و نقش مهم و بازدارنده «حمایت اجتماعی» در جلوگیری از ابتلا به این سندرم دارد.
به گزارش خبرنگار پژوهشی ایسنا، طبق چهارچوب مفهومی کمیسیون تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر سلامت سازمان جهانی بهداشت، عوامل کلیدی سلامت عبارتند از عوامل اجتماعی- سیاسی ، ساختاری و اجتماعی واسط. تعیین کننده های اجتماعی واسط، قسمت میانی مدل را تشکیل میدهند که شامل موقعیت زندگی، وضعیت کار، دسترسی به مواد غذایی و خدمات بهداشتی، عوامل روانی اجتماعی مثل استرس های روانی اجتماعی،عوامل رفتاری مثل مصرف دخانیات و الکل، سبک زندگی، حمایت های اجتماعی، عادت های جامعه و موانع انتخاب روش زندگی سالم است. در حقیقت این مدل نشان دهنده این موضوع است که عوامل ساختاری به طور مستقیم بر سلامت فرد تاثیر ندارد بلکه از طریق عوامل واسط یا بینابینی آثار خود را اعمال می کند.
پژوهشی که توسط ماهرخ دولتیان و همکاران وی انجام شده، با این توضیح در زمینه اهمیت حمایت اجتماعی از مادران باردار، استرس را نیز از عوامل بینابینی میداند که با بسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای قلبی - عروقی، اتوایمون و بیماریهای پوستی و ... در ارتباط است.
بر اساس این تحقیق، مجموعه در حال گسترشی از دادهها ، بیانگر تاثیر نامطلوب عوامل روانی اجتماعی از جمله استرس بر پیامدهای بارداری است. افزایش استعداد ابتلا به عفونت، تهوع، افزایش فشار خون، زایمان زودرس و تولد نوزاد کموزن بخشی از این پیامدها را شامل میشود.
این پژوهش، در مقابل استرس، به عامل حمایت اجتماعی اشاره دارد که به مثابه واسطهای میان استرس و جلوههایش عمل میکند و سبب کاهش استرس و افزایش سازگاری در فرد میشود. بنا بر این تحقیق، مطالعات بسیاری درباره اثر حفاظتی حمایت اجتماعی بر ابعاد سلامتی از جمله مرگ و میر، بیماریهای مزمن، معلولیتها، علائم افسردگی، مشکلتا ادراکی و تندرستی انجام شده که همگی حاکی از ارتباط مثبت حمایت اجتماعی با بهبود وضعیت سلامت بوده است.
اعتقاد بر این است که حمایت اجتماعی در برابر استرسورهایی حائل میشود که به افزایش فشار خون منجر میشوند. در نتیجه احتمال دارد استرس دوران بارداری و همچنین حمایت اجتماعی ضعیف باعث افزایش وقوع «پرهاکلامپسی» (سندرمی خظرناک که علت آن هنوز مشخص نشده است) شود. این سندرم به صورت افزایش فشار خون پس از هفته بیستم حاملگی به همراه پروتئینوری تعریف شده که پس از زایمان برطرف میشود. شیوع این سندرم در جوامع مختلف بین 2 تا 10 درصد است و میزان شیوع این بیماری در تهران نیز 6.5 درصد گزارش شده است.
بر اساس آنچه این پژوهش تاکید دارد، پرهاکلامپسی، ممکن است پیشرفت کند و به عوارض جدی مادری و نوزادی و حتی مرگ منجر شود. همچنین زنانی که سابقه ابتلا به آن را دارند، در سراسر زندگی در معرض پرهاکلامپسی راجعه و هیپرتانسیون مزمن و بیماری کرونری قلب خواهند بود.
بنابراین پیشگیری اولیه غیرممکن است اما با وجود این، دستکاری عوامل خطر شناخته شده بیماری ممکن است آن را کاهش دهد که این عوامل عبارتند از عوامل خطر عمومی، ژنتیکی، مامایی و پزشکی.
بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی تعیین ارتباظ استرس و حمایت اجتماعی با بروز «پرهاکلامپسی» پرداخته است اما در ابتدا تعاریفی از حمایت اجتماعی ارائه میدهد: درباره حمایت اجتماعی تعاریف و تقسیمبندیهای متفاوتی وجود دارد. حمایت اجتماعی گاهی به وجود روابط اجتماعی یا کمیت روابط اطلاق شده و گاهی به نوع بخصوصی از روابط اجتماعی.
حمایت اجتماعی غالبا به نوع کارکردی و ساختاری طبقهبندی میشود. مفهوم حمایت اجتماعی ساختاری شامل ادغام اجتماعی و مفهوم حمایت اجتماعی کارکردی شامل تعاملات بین فردی است. حمایت اجتماعی کارکردی نیز به دو جزء درک حمایت توسط فرد در رابطهای خاص و در دسترس بودن و وجود رفتار حمایت و واقعی تفکیک میشود. دریافت حمایت اجتماعی به میزان برخورداری فرد از حمایتهای هیجانی آشکار همچون کمک و مساعدت عینی توسط خانواده و دوستان است.
تحقیق حاضر سپس تاکید میکند که در دوران بارداری حمایت اجتماعی برای سلامتی و رفاه مادر منتظر، ضروری است. فراهم کردن منابع حمایتی عاطفی و اطلاعاتی، سبب تسکین تغییرات جسمی و روانی مرتبط با بارداری و تشویق مادر برای رفتارهای سالم و ایجاد تغییراتی در سبک زندگی میشود.
این پژوهش بر روی 110 زن باردار چندزا صورت گرفته که شامل 55 مبتلا به پرهاکلامپسی و 55 فرد سالم بودند انجام شده است. معیارهای ورود افراد به این تحقیق، ملیت ایرانی، نداشتن سابقه ازدواج مجدد، جنین تکقلو و سالم، سن حاملگی بیش از بیست هفته، نداشتن بیماریهای مزمن از قبیل سندرم آنتیفسفولیپید، بیماری قلبی عروقی، کلیوی، ریوی، خودایمنی و دیابت، نداشتن حاملگی عارضهدار و مولار، نداشتن اعتیاد به مواد مخدر و دخانیات بوده است.
نتایج این پژوهش حاکی از تفاوت معنادار میزان حمایت اجتماعی کل و زیرمقیاس خانواده در دو گروه مادران باردار مبتلا به «پرهاکلامپسی» و غیرمبتلا بوده است. همچنین میزان استرس در دو گروه نیز اختلاف معناداری داشت. بدین صورت که گروه مبتلا ، استرس بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری داشتند.
یافتههای تحقیق نشان داد: هر واحد افزایش استرس در زنان باردار،احتمال ابتلا به سندرم «پرهاکلامپسی» را سه درصد افزایش میدهد. همچنین به ازای هر واحد افزایش حمایت اجتماعی در زنان باردار،احتمال ابتلا به پرهاکلامپسی سه درصد کاهش مییابد.
در این تحقیق پس از بررسی عاملهای مداخلهگر مشخص شده که سابقه پرهاکلامپسی و تعداد مراقبتهای بارداری بر ارتباط میان استرس و حمایت اجتماعی اثر مداخلهگر دارد.
نتایج این پژوهش نشان داده که استرس، شانس ابتلا به پرهاکلامپسی را در زنان باردار یک درصد افزایش میدهد. با وجود این، پس از تعدیل عوامل مداخلهگر،این ارتباط معنیدار نبوده است. همچنین به ازای یک واحد افزایش میزان حمایت اجتماعی،احتمال ابتلا به این سندرم،4 درصد کاهش مییابد که بر خلاف استرس،این ارتباط معنیدار بوده است.
این نتایج درحالی حاصل میشود که بنا بر تاکیدات صورت گرفته در این تحقیق، استرسهای دوران بارداری از پدیدههای مهمی است که متاسفانه در مراقبتهای روتین باردرای سنجیده نمیشود؛ در نتیجه میزان آن در دوران بارداری و تاثیر آن بر سلامت مادر نامشخص مانده است.
انتهای پیام