اموزش اصولی طب از مبتدی تا پیشرفته
" />
لطفا برای اطلاعات بیشتر ب ادرس پیچ اینستا مراجعه نمایید .
ferial365@
فروش تعدادی حلقه های اموزشی نایاب .
مجموعه ای نفیس شامل جزوات آموزشی در موضوعات علوم غریبه و طب از صفر تا صد کاملا خود اموز برای مبتدی تا اساتید
آموزش جفر
آموزش رمل
آموزش نجوم احکامی
آموزش نجوم رصدی مبتدی
آموزش مزاج شناسی
اموزش درمان گری طب سنتی
یک مجموعه از نسخه وعلاجهای روحانی کاملا تجربه شد ه بعنوان هدیه
ببش از پانصد جلد کتاب خطی نفیس و بسیار نایاب در موضوعات یاد شده
صد ها مورد آموزش در علوم روحانی از جمله هیپنوتیزم و برون فکنی پاکسازی چاکراها
فرصتی بی نظیر و غیر قابل تکرار
لازم به ذکر است این مجموعه طی یک فلش دیسک ۳۶ گیگ ارسال می گردد.هزینه ارسال رایگان
در صورت تمایل ب خرید در بخش نظرات پیام بگذارید .
طرح «بازنشانی بزرگ»
طرح جهانی ”باز نشانی بزرگ”
برای کنترل مردم
منبع: گلوبال ریسرچ
ترجمه - بامداد شرقی
نویسنده: “ویلیام انگدال” William Engdahl مشاور و مدرس "زیان و ضرر استراتژیک" است، وی دارای مدرک علوم سیاسی از دانشگاه پرینستون، نویسنده ای پر فروش در زمینه نفت و ژئوپلیتیک است و منحصرا برای مجله آنلاین "New Eastern Outlook" که این مقاله در ابتدا در آنجا چاپ شده است، مینویسد.
با آغاز ریاست جمهوری “بایدن”، ایالات متحده دوباره به توافق نامه پاریس (کاهش روند گرمایش زمین) بازگشت. همانگونه که جمهوری خلق چین خواستار رعایت سختگیرانه تعهدات در باره کاهش انتشار دی اکسید کربن تا سال ۲۰۶۰ میلادی شده است، مجمع جهانی اقتصاد با ریاست “کلاوس شواب” Klaus Schwab مسیر گذاری را، که ما باید به آن تن در دهیم تا به “تحول بزرگ” نامیده شده توسط او برسیم، برای ما آشکار میکند.
آنچه که در دستور کار مجمع جهانی اقتصاد بازتاب یافته، چیزی نیست به جز خواسته ها یا “تز های” دیرین ابر ثروتمندانی مانند “راکفلر”ها Rockefeller و “روتشیلد”ها Rothschild.
“برزینسکی” (زاده ۱۹۲۸/۰۳/۲۸، مرگ ۲۰۱۷/۰۵/۲۶، سیاست مدار لهستانی-آمریکایی و از مشاورین ارشد سیاسی دوره های مختلف ریاست جمهوری ایالات متحده؛ م.) بر پایه این تز از جهانی نام برد که در آن، استقلال دولت ملی دیگر وجود نخواهد داشت، “دیوید راکفلر” David Rockefeller از آن با «حکومت مرکزی جهانی» نام برد و جورج بوش پدر در سال ۱۹۹۰ از آن با عنوان نظم نو جهانی یاد کرد. اکنون میتوان به مفهوم این تز دست یافت و به این نتیجه رسید که ما به چگونه جهانی خواهیم رسید، اگر اجازه دهیم که این دستور کار مجمع جهانی اقتصاد به عمل گذاشته شود.
“باز نشانی بزرگ” Great Reset قابل تصور مجمع جهانی اقتصاد، آغاز نوع جدیدی از نظارت کامل بر تک تک مردم جهان را ترسيم میکند. “شواب” بنيان گذار مجمع جهانی اقتصاد در باره این دستور كار اینگونه توضيح داده است: «كره زمين تنها جایی است که ما میتوانیم در آن زندگی کنیم و آگاهیم که تأثيرات متعاقب تغییرات آب و هوایی میتواند به بحران فاجعه بار بعدى بشریت ختم شود. ما باید اقتصاد خود را در زمان کمی که برای ما باقی مانده به گونهای متحول کنیم که در آن کربن زدایی در رتبه اول قرار گیرد و افكار و رفتار خود را به گونهای تغییر دهيم که هماهنگی با طبيعت انگیزه اصلی آن باشد.»
آخرين باری که این چنین “زعمای قوم”، در واقع پیشگامان دیروزی آنها، اینگونه در باره جهان تصميم گرفتند در سال ۱۹۳۹، زمان کوتاهی پیش از جنگ دوم جهانی بود. در آن زمان یک گروه با استراتژی فوق العاده محرمانه توسط بنیاد راکفلر تأمين مالی میشد که همکاری بسیار نزدیکی با “شورای روابط خارجی نیویورک” CFR داشت. این مؤسسه مطالعاتی را بررسی میکرد که به عنوان مطالعات جنگ و صلح، به سرپرستی جغرافی دان “ایزایا بومن” Isaiah Bowman از دانشگاه "جان هاپکینز" انجام میشد. قبل از زمانی که تانکهای آلمانی به سوی لهستان یورش ببرند، آنها مشغول برنامه ریزی برای دوران پس از جنگ بودند، که در آن ایالات متحده به عنوان تنها پیروز ظهور کند و جایگزین انگلیس به عنوان قدرت هژمونیک جهانی شود.
تدوين سلطه آمریکا بر سازمان ملل و دستور پولی “برتون وودْز” که در آن دلار آمریکا باید به محور ارزی جهان تبديل میشد، بخشی از پروژه آنها بود. در سال 1941 با ورود رسمى آمریکا به جنگ، گروه “شورای روابط خارجى” یادداشتی را به وزارت امور خارجه ایالات متحده ارسال كرد، که در آن اینگونه توضيح داده شده بود:
"اگر تدوين اهداف جنگی، صرفاً در حمایت از امپریالیسم انگلیس و آمريكا بيان شود، كمترین هواداری را میتوان از مردم ساير نقاط جهان انتظار داشت. آنگونه که حدس زده میشود، منافع مردم باید مورد تأکید قرار گیرد، که تأثير تبلیغاتی بهتری خواهد داشت."
این چارچوب پروژه موفقی بود که تا همين اواخر نیز ادامه داشت، و “هنری لوس” Henry Luce (یکی از تأثير گذار ترین روزنامه نویسان آمریکا، زاده ۱۸۹۸ آوریل ۳، مرگ ۱۹۶۸ سپتامبر ۲۸؛ م.) آنرا در سال ۱۹۴۱ میلادی «قرن آمریکایی» نامید.
اکنون نیز همان نیروها و مؤسسات که در بالا نیز به آنها اشاره شد، مانند “لین روتشیلدز” Lynn de Rothschild و بنیاد راکفلر و امثالهم، ولی با بنيه مالی بسيار نیرومندتر، در هم آهنگی با "شورای سرمايه دارى فراگیر با واتیکان" در حال ایجاد نسلى جديد از سلطه جهانی هستند، که رنگ و لعاب آنرا با “باز نشانی بزرگ” در بوق تبليغات میدمند. برای دست یابی به چنین هژمونی، بانگ آنها در باره نياز به حکومت متمركز جهانی ، با پشتیبانی پاپ “فرانسیس” بلندتر شده است. مرد روابط عمومى این هجوم برای حکومت اقتصاد سرمايه دارى در جهان، “كلاوس شواب”، خود یکی از هواداران نظريه های “راکفلر” و “هنری کیسینجر” است، که از دوره های دانشجویی در “هاروارد” با خود یدک میکشد.
«از نو بسازیم ولی بهتر از گذشته»
۲۰۲۰، سالی که کرونا باعث انسداد و وحشت جهانی در وسعتی بسیار فراتر از ووهان شد، “چارلز“ ولیعهد انگلیس به همراه “شواب” در ماه مه همان سال، از آنچه با خوشحالی نام گذاری کرده بودند، رو نمایی کردند. رهبران سیاسی و تجاری جهان به طور فزایندهای از عباراتی مانند "باز نشانی بزرگ" یا "انقلاب صنعتی چهارم" و یا فراخوان "بهتر ساختن دوباره“ (آخرین گذاره به ترجیح دولت بایدن است)، استفاده میکنند. همه آنها در حال چنگ اندازی به گوشهای برای ترویج و به عمل نشاندن این تغییرات هستند.
مهمترین مقوله در باره دستور كار “بازنشانی بزرگ” این است، که مبتكران آن همان ابرثروتمندان پر نفوذی هستند، که اقتصاد ویرانگر امروز و دیروز جهانی را رهبری کرده و به ثمر نشاندهاند. همين اقتصاد دیکته شده توسط آنها برای استفاده از سموم دفع آفات باعث ویرانی مزارع آلی و طبيعت را به دنبال داشته است. آن مدل اقتصادى، که “جهانی سازی” یا گلوبالیزاسیون را به جوامع تحميل کرده است، باعث نابودی روزافزون توليد ملی جوامع اروپایی و پسرفت صنعت ایالات متحده شده است، و اکنون در تمامی جهان تولیدات انبوه بیش از نياز جوامع و پرورش این جوامع برای مصرف به صرف خواستن و نه به صرف نياز، باعث ازدياد بی رویه و خارج از کنترل انتشار دیاکسیدکربن شده است. در این ميان آنان تلوحیاٌ مردم جامعه جهانی را گناهکار بحران زيست محیطی امروز، با استفاده از گذاره “نجات نسل آینده مردم” معرفی میکنند.
«چهارمین انقلاب صنعتی»
در وراى دستور العمل بسيار جذاب «جهانی با انرژی، توليد و مصرف پایدار»، حقیقتی پنهان است، که در آن از نوعی کاهش جمعیت جهانی نژادپرستانه گواهی میدهد، که نمونه آن تا امروز دیده نشده است. در واقع این دستور العمل از «فرا انسان» نام میبرد.
“شواب” بنيان گذار و رئيس “مجمع جهانی اقتصاد” کتابی با عنوان «نمایش انقلاب چهارم صنعتی» در سال ۲۰۱۶ نوشت، که در آن تغییرات فناوری از پس انقلاب چهارم صنعتی را با ابزاری مانند تلفنهای هوشمند 5G، اینترنت پیشرفته و هوش مصنوعی به تصوير کشید. او در این تصوير عنوان میکند، که در آینده همه چیز با یکدیگر مرتبط میشود، که در آن پیش پا افتاده ترین تصميمات مانند خرید شير بيشتر و یا خاموش کردن اجاق گاز، توسط این فناوری، برای ما اتخاذ میشود. همزمان با آن، همگی این داده ها در سازمانهای خصوصى مانند Google یا Facebook متمركز میشوند، تا حتی هر دم و بازدم ما را تحت نظارت داشته باشند.
شواب شرح میدهد، که چگونه فناوری های نسل جديد، که قبلاً توسط گوگل، هواوی، فیس بوک و تعداد بیشماری از دیگران گسترش یافته اند، به حکومت ها این امكان را میدهد تا "به فضای خصوصى ذهن ما نفوذ کنند، افكار ما را بخوانند و بر رفتار ما تأثير بگذارند … فن آوری های انقلاب چهارم صنعتی نه تنها بخشی از جهان فیزیکی اطراف ما را در بر خواهند گرفت بلکه آنها بخشی از ما خواهند شد." و اضافه میکند، دستگاه های امروزی- از رایانه های پوشیدنی گرفته تا دستگاههای واقعيت مجازى - تقریباً به طور قطع در بدن و مغز ما قابل كاشت خواهند بود."
"آنچه که چهارمین انقلاب صنعتی به دنبال خواهد داشت تلفیقی از هويت فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیکی ما است." شواب توضيح میدهد که از جمله این فن آوری های همجوشی، "میکرو چیپ های قابل كاشت فعال که سد پوستی بدن ما را میشکنند." است.
این "دستگاه های قابل كاشت" به احتمال زياد به برقراری ارتباط افكار بيان شده به صورت کلامی، از طریق تلفن هوشمند ”داخلی“ کمک خواهند کرد، و یا به صورت "بالقوه" افكار یا حالات بيان نشده را با خواندن امواج مغزى و ساير علائم به كار خواهند گرفت. من در مورد دیگران نمیدانم اما مشتاق نیستم که دولت یا گوگل امواج مغزى من را تجزیه و تحليل كند.
تحميل رژیم غذایی به مردم جهان
جنبه نگران کننده ای که در ميان سطور برنامه برآمده از دستور عمل ۲۰۳۰ مجمع جهانی اقتصاد در دیکته به سازمان ملل متحد میتوان خواند، کنترل شديد سازمانهای غير دولتى، مانند NGO ها و هر عضوى از جامعه است، که با عنوان “جامعه پایدار” به تبليغ و ترويج گذاشته میشود. شومترین بخش این برنامه برای آینده، رژیم خوراکی ما است.
طرحی که در دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط بنیاد راکفلر آغاز شد و موجب ایجاد سيستم کشاورزی صنعتی جهانی و اقتصاد تجاری کشاورزی امروز شد، که عواقب فاجعه بار آن در جهان امروز به روشنایی آفتاب آشکار است، اکنون توسط همان محافل در تحول برگرفته از “دستور كار ۲۰۳۰ “، از کشاورزی «همزیست با محيط زيست» ياد میشود، که معنایی جز توليد خوراک ویرایش شده ژنتیکی، گوشت های مصنوعی آزمایشگاهی و مواد مشابه دیگر ندارد. این موارد حتی شامل كرم ها و علف های هرز به عنوان منابع خوراکی جديد نیز هستند.
مجمع جهانی اقتصاد با مجمعی دیگر، که خود را “مجمع تغذيه” EAT مینامد و در نشستی که در “داووس” سوئیس به نام «”داووس” برای تغذیه» برگزار شد، قصد دارد “دستور کار سیاسی” جدیدی برای تغذيه در پیروی و هماهنگی با مجمع جهانی اقتصاد تنظيم کند. “مجمع تغذيه” در سال ۲۰۱۶ میلادی با حمایت Wellcome Trust (و بودجه GlaxoSmithKline) و با همکاری انستیتوی تحقيقات تأثير آب و هوا در “پوتسدام” آلمان در کشور سوئد تأسيس شد.
تولید گوشتهای مصنوعی با ژن ویرایش شده در آزمایشگاه، بهره گرفته از همان صنعت است، که شرکت “مدرنا” Moderna برای توليد “واکسن” کرونا استفاده میکند و با پشتیبانی مالی مؤسسات تابع “بیل گیتس” توليد میشوند. “مجمع تغذيه” در کنار و با شرکت “خوراک های غير ممکن” Impossible Foods و ساير شرکت های بیوتکنولوژی كار میکند. شرکت “خوراک های غير ممکن” در ابتدا توسط سرمايه شرکت “گوگل”، “جف بزوس” Jeff Bezos و بیل گیتس راه اندازی شد. نتايج آزمایشگاهی اخير نشان داده است که گوشت مصنوعی تولیدی این شرکت 11 برابر بيشتر از نزدیک ترین رقيب خود (برای اطلاعات بیشتر میتوان به این پیچ مجازی رجوع کرد: https://childrenshealthdefense.org/.../world-economic.../ م.) دارای سطح گلیفوزات سمى است.
دستور کار برنامه ریزی شده “بازنشانی بزرگ” خواستار جایگزینی کشاورزی سنتی در تمامی جهان است.
شواب در كتاب 2020 خود در مورد “تنظيم مجدد بزرگ”، استدلال میکند که بیوتکنولوژی و مواد غذایی اصلاح شده ژنتیکی باید به یک ستون اصلی برای حل مشکلات جهانی كمبود غذا، موضوعاتى که کووید ۱۹ آنها را تشديد کرده است، تبديل شوند. او استفاده از فنون برای اصلاح ژنتیکی ارگانیسم و به ویژه ویرایش ژن “بحث برانگیز” (که گذشته از بحث های اخلاقى بحث های فنى زیادی را نیز به همراه دارد.) را مورد ترويج شديد قرار میدهد. وی مینویسد: "امنيت غذایی جهانی تنها در صورتى حاصل خواهد شد که مقررات مربوط به غذاهای اصلاح شده ژنتیکی متناسب با واقعيت تنظيم شده توسط ویرایش ژن باشد که روش دقيق، کارآمد و ایمنی را برای بهبود محصولات ارائه میدهد." بیل گیتس، یکی از شرکای پروژه با شواب از سالها قبل، همين موضع را دنبال کرده است.
مؤسسه “ایت” EAT با پشتیبانی مالی شرکت غول آسای “بایر” پروژه “رژیم غذایی سالم جهان” را راه انداخت و مجمع جهانی اقتصاد با افتخار از آن با عنوان «راه حل پایدار رژیم غذایی در آینده» یاد میکند.
شرکت “بایر” بزرگترین تولید کننده مواد آفت زدایی سمی در جهان و یکی از تولید کنندگان مطرح جهانی در زمینه ارگانیسم های اصلاح ژنتیکی شده است که با بسیاری از شرکتهای دیگر جهان در این زمینه همکاری دارد و به تازگی شرکت “مونساتو” چینی (یکی از شرکتهای بزرگ چین با محور تحقيق و تولید ارگانیسم های اصلاح ژنتیکی شده) را نیز صاحب شده است.
«اصلاح ژنتیکی جانداران: هنوز این روش به صورت انبوه در مورد جانداران غیر بشر اعمال میشود، ولی آیا دانشمندان و مروجين این روش در این مرز باقی خواهند ماند؟ یا اینکه، دانشمندان و مروجين اصلاح ژنتیکی در پی زمینه تولید “فرا انسان” که در بالا به آن اشاره شده، هستند؟ کدامین محدودیت و مرز این واقعیت وجودی را لجام خواهد بست؟ م.»
استاد علوم غذایی و بیوتکنولوژی دانشگاه بروکسل “فدریک لروی” Federic Leroy یادآور میشود که «این رژیم غذایی خواستار جایگزینی گوشت و لبنيات با خوراک های ساخته شده در آزمایشگاهها است که در بعضی موارد تا “نود” درصد از جمعیت جهانی را تحت الشعاع قرار خواهد داد.»
مانند همه موارد دیگر با اعمال “بازنشانی بزرگ”، به ما حق انتخاب واقعى برای خوراک داده نمیشود و “ایت” خاطر نشان میکند که "اقدامات سیاسی سخت شامل قوانین، اقدامات مالی، یارانه ها و مجازات ها، پیکربندی مجدد تجارت و ساير اقدامات اقتصادى و ساختاری باید از نو تنظيم شوند."، یعنی باید به ما تحميل شوند. همه ما مجبور خواهیم شد از یک رژیم غذایی مصنوعی یکسان استفاده کنیم یا گرسنه بمانیم.
این فقط اشاره ای است به آنچه در پوشش انسدادهای ناشى از کووید- ۱۹ و فروپاشی اقتصادى آماده میشود. سال 2021 سال تعیین کنندهای برای این برنامه ضد بشر و طبیعت خواهد بود. معرفی هوش مصنوعی، ربات ها و ساير فن آوری های دیجیتالی این قدرت را به وجود میآورد تا صدها میلیون بیکار شوند. برخلاف تبليغات آنها، مشاغل جدید کافی نخواهند بود. ما یعنی بخش بزرگی از جمعیت جهانی، در نتيجه اجرای این دستور كار به طور فزاینده ای "زائد" خواهیم شد.
شايد به نظر خواننده همه اینها در مقایسه با گذاره های ابریشمین آنها بسيار سورئالیستی نمایان شود. ولی این واقعيت که مديران شرکت های غول آسا و میلیاردرهای پر نفوذ جهان در هيئت مديره مجمع جهانی اقتصاد جمع شدهاند، و همين که کسانی مانند شواب از دانش آموختگان هنری کیسینجر، رئيس سازمان ملل، رئيس صندوق بین المللی پول با مديران عامل بزرگترین غول های مالی جهان از جمله Blackrock، کریستین لاگارد Christine Lagarde از بانک مرکزی اروپا، ”دیود روبنشتاین“ David Rubenstein از گروه کارلایل Carlyle و “جک ماء” Jack Ma، ثروتمندترین میلیاردر چین دور هم نشسته اند، ثابت میکند که این تنظيم بزرگ با وجود كلمات ابریشمی آنها، هیچ توجهی به منافع واقعى ما مردم جهان نداشته است. این دستور العمل کابوسی است که انسدادها، رکودهای جهانی اقتصاد و بیکاریهای میلیونی ناشی از کووید ۱۹، تنها مقدمهای از آن را به نمایش گذاشت.
نشریه سوئیسی آنلایین ”اینفوسپربر” ( که به گفته هئیت دبیره این نشریه کوشش در بازتاب دیدگاه های مختلف دارد. م.) مقاله ای را از “اورس پ. گاشه” Urs P. Gasche (روزنامه نگار سوئیسی زاده اول ماه مارچ ۱۹۴۱ در “باسل” م.) منتشر کرده است. او در نقدی که بر موضع گیری گلوبال ریسرچ در باره کتاب شواب اتخاذ کرده، معتقد است، که شواب در کتاب خود از تعادل گم شده سعادت که کاپیتالیسم مسئول مستقیم آن است سخن رانده و خواستار آغازی جدید در روابط و ضوابط اقتصادی موجود شده است. نویسنده مقاله مورد بحث در اینفوسپربر، این تفسیر را در باره کتاب شواب ارائه میدهد:
«به گفته شواب ، یک شروع تازه پس از بحران کرونا به این مهم دست مییابد، که اقتصاد تا حدی از جهانی شدن خواهد کاست ، ایالات متحده و چین به طور فزاینده ای از هم جدا میشوند ، خودکار سازی تسریع می شود و نگرانی در مورد نظارت خصوصی و عمومی افزایش می یابد. ملی گرایی و ترس از مهاجرت نیز افزایش می یابد.»
او در ادامه، گفته های مجمع جهانی اقتصاد را اینگونه تفسیر میکند:
برای سالها ، بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد از رهبران تجارت جهانی درخواست کرده است که سرمایه داری را پایدار کنند. شواب در کتاب خود به این رهبران هشدار میدهد: «اگر ما نتوانیم شکایات عميق ریشه دار در جوامع و کاستیهای سيستم های اقتصادی را رفع کنیم ، خطر جوامع را تهدید خواهد کرد. همانگونه که تاریخ در اغلب موارد نشان داده است، افزایش این خطر ، در نتیجه آشفتگی ناشی از اعتراضات شدید، میتواند به انفجار برسد ، که سرانجامی جز جنگ و یا حتی انقلابها نخواهد داشت.»
شواب شرکتهای جهانی را ترغيب میکند، که برای نجات سرمایه داری نیاز روزافزون نسبت به "بازنشانی بزرگ" برای ایجاد "سرمایه داری پایدار" نمایان میشود، و در این زمینه او یگانه کسی نیست که دنباله رو این نگاه است.
https://www.infosperber.ch/.../weltwirtschaft-es-braucht.../
منبع مقاله گلوبال ریسرچ:
https://www.globalresearch.ca/after-covid-davos.../5735441
استاد موسوی
استاد سید محمد موسوی بنیانگذار موسسه پیک شفا,محقق و از پیشگامان احیای حفظ صحت بر مبنای روشهای طبیعی دار فانی را وداع گفتند.ایشان سالها با تحقیقات , و تالیف کتب و زحمات بسیار سعی در احیا و بهبودی سبک زندگی و صحت ایرانیان بر مبنای متد های سهل آسان و ارگانیک داشتند و حسن شهرت وی نشان از تحقق ایده های وی در میان مردم فهیم ایران بود.فقدان یکباره ایشان برایمان بهت آور بود.این ضایعه را خدمت عموم هموطنان از هر طیف تسلیت عرض مینمائیم.روحشان شاد
ذرت های آلوده
واردات ذرت های آلوده دامی یکی از راههای آلودگی گوشت و شیر دام های صنعتی و باالطبع اوج یافتن سونامی سرطان در ایران است.هدیه ای دیگر از اقتصاد لیبرالیستی و بخش خصوصی
در روز های گذشته اخباری از امیر خجسته، رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مبنی بر واردات ۵۰۰ هزار تن ذرت به کشور در رسانه ها منتشر شد و بعد از اظهارات خجسته، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور در پایان سی و هشتمین جلسه ستاد اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی کشور در جمع خبرنگاران اظهار کرد: در روزهای اخیر اخباری به خصوص در مورد ذرت های آلوده منتشر شد که واقعاً خلاف و به نوعی کذب بود.
وی افزود: از سال ۹۲ تا ۹۵ حدود ۳۰ میلیون تن ذرت وارد کشور شده است که در این میان یک محموله قریب به صد و پنجاه هزار تنی از طریق دریا قصد ورود به کشور داشت. دستگاه های مربوط و وزارت کشور این موضوع را به دقت رصد کردند و با همکاری دستگاههای متولی تخصصی نگذاشتند این کالا وارد کشور شود.
وزیر کشور ادامه داد: در این راستا سه فقره نامه به دولت ارسال شد و رئیس جمهور محترم دستورات محکمی در خصوص عدم ورود این کالا به کشور صادر کردند و اکنون نیز تمهیداتی اندیشیده می شود که به نوعی این ذرت ها مرجوع یا امحا شود.
رحمانی فضلی با یادآوری اینکه ذرتهای آلوده، ذرت علوفه ای و دامی هستند، تصریح کرد: در برخی رسانهها این موضوع به نوعی مطرح شد که این ذرت ها خوراک انسان است اما اصلاً اینطور نیست. این محموله، ذرت علوفه ای و دائمی بوده و به هیچ وجه وارد کشور نشده است.
در همین خصوص سازمان ملی استاندارد ایران اعلام کرد که تمام محموله ذرت ۳۵۰ هزار تنی وارد شده به کشور، از نظر کیفی مشکلی نداشته و حائز استانداردهای لازم بوده است.پیش از این، در دوازدهم مردادماه امسال نیز، نیره پیروزبخت، رئیس سازمان ملی استاندارد ایران اعلام کرد که رئیسجمهوری دستور توقف واردات ذرتهای آلوده به کشور و برخورد قضایی با متخلفان را صادر کرده و تکلیف کرده است وهمچنین گفته بود که اگر این محموله مرجوع نشود، باید امحا شود.
به همین دلیل و برای بررسی ماجرای ذرت های آلوده گفتگویی با رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس شورای اسلامی داشتیم تا ابعاد این قضیه روش تر شود.
امیر خجسته در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی عصر همدان با اشاره به ماجرای واردات ۵۰۰ هزار تن ذرت اظهار داشت: صحبت های وزیر کشور و رئیس سازمان استاندارد در خصوص ذرت های آلوده که در رسانه ها منتشر شد در واقع حرف های ما را تایید کردند و برخی رسانه ها نوشتند که تکذیب واردات ذرت های آلوده که باید پرسید چه چیزی تکذیب شد!؟
وی افزود:آنچه مهم است این است که ۵۰۰ هزار تن ذرت در سال ۹۵ واردات داشتند و ۳۵۰ هزار تن آن را اداره استاندارد، بهداشت و امور پزشکی تایید کردند و وارد کشور شد اما ۱۴۰ هزار تن آن مبتلا به سم قارچی بسیار خطرناکی است.
رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه چرا این ۱۴۰ هزار تن باید در انبار باقی مانده باشد عنوان کرد: میزان استاندارد این سم در ایران پنج پی پی است اما الان این سم ۲۰ پی پی است و کاملا مضر و خطرناک بسیاری دارد.
خجسته با اشاره به اینکه اگر این ذرت ها را دام هم استفاده کند هم گوشت و هم شیر آن سرطان زا است اظهار داشت: وقتی به ما گزارش رسید که ذرت های آلوده به کشور وراد شده و در انبار مانده بلافاصله با تیم کمیسیون اصل ۹۰ و فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی به سوله ها رفتیم و بازدید کردیم.
وی ادامه داد: بعد از بازدید ما رئیس جمهور دستور امحا دادند و چندین جلسه با وزیر صمت، اقتصاد، کشاورزی و برخی از معاونین سازمان استاندارد داشتیم و همان جا اثبات کردیم که ذرت ها آلوده هستند.
نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ما در جلسه مذکور گفتیم این ذرت های آلوده را تعیین تکلیف بکنید تصریح کرد: حرف ما این است که چرا تعیین تکلیف نمی کنید؟ چه کسی پشت این قضیه است؟ چرا در انبار نگه داشتید و چه کسی باید جوابگو باشد؟
خجسته با بیان اینکه سازمان استاندارد و وزیر کشور بعد از صحبتهای ما این حرف ها را گفتند خاطر نشان کرد: ما با آن ۳۵۰ هزار تن که توسط مراجع ذی صلاح تایید شده حرفی نداریم مهم ۱۴۰ تن ذرتی است که در بندر امام داخل سوله ها مانده است.
وی تاکید کرد: بحث ما وجود ذرت های آلوده در انبار در بندر امام است که برای کشور مشکل ساز است. چرا ذرت آلوده در بندر بدون تعیین تکلیف مانده در حالیکه باید از ابتدا تعیین تکلیف می کردند. چه کسی باید پاسخگوی واردات ذرت آلوده باشد
ذرتهای آلوده از کدام کشور وارد ایران شد؟
به گزارش خبرنگار مهر، در سال ۱۳۹۵ میزان ۱۲۵ هزار تن ذرت از کشور برزیل در بندر امام خمینی (ره) پهلوگیری و تخلیه شدند و به انبارهای ذخیره کالاهای اساسی انتقال یافتند.
اداره استاندارد خوزستان آزمایشات لازم از جمله آزمون آفلاتوکسین را بر روی این محموله انجام داد و آلوده بودن این کالا به آفلاتوکسین (ماده ای سرطانزا) را تایید کرد که در همین راستا نیز از وارد شدن آن به چرخه تولید جلوگیری به عمل آمد چراکه مطابق با اعلام سازمان ملی استاندارد ایران در صورتی که این ذرتها توسط دام استفاده شود اثرات سمی آنها در گوشت و شیر دامها وجود خواهد داشت و برای سلامتی انسان بسیار مضر است
ایمپلنت های تقلبی
پزشکان غیر متعهد چه بلایی سر مردم می آورند؟
دکتر قاچاقچی پروتزهای تقلبی جانبازی بود که همه مراحل پزشکی را با سهمیه رد کرد. کاسه زیر نیم کاسه استعفای وزیر بهداشت این بود.
جانقربان یک تراشکار در اصفهان بود وی با شروع جنگ به جبهه میرود و بعد با سهمیه رزمندگان و درصد جانبازی وارد دانشگاه میشود و پزشکی عمومی میخواند و سپس با همان سهمیه تخصص جراحی مغز و اعصاب میگیرد.
با یک دانشجوی پزشکی که او هم تخصص پوست میخوانده آشنا شده و ازدواج میکنند.
بعد از پایان تحصیلات با همان سهمیه استخدام هیات علمی دانشگاه اصفهان و رییس بیمارستان امین میشود.
یک شرکت به اسم اریا گستر تاسیس میکند که نمایندگی شرکت زیمر سویس که سازنده اصلی پروتزهای ستون فقرات است را برمیدارد.
با استفاده از دانش ترشکاری که از قبل داشته بعد به ذهنش میزنه با استفاده از دانش قبلی پروتزها را در کارگاه خودش کپی برداری کنه و با برند سویسی پروتزهای تقلبی به بازار عرضه میکند. سپس سطح تولید را به قدر افزایش میدهد که تمام ایران را پوشش میداده است.
برای فروش هم به تمام دانشگاههای دولتی و مسیولین وزارتخانه ای رشوه میداده تا فقط و فقط از شرکت اون خریداری کنند.
بتدریج پروتزها مشکل دار میشوند بیماران با برگه گارانتی از شرکت سویسی شکایت میکنند. شرکت طی بررسی اعلام میکند شماره سریالها تقلبی است و ساخت آنها نیست.
پرونده ۷ سال قبل لو میرود اما چون مسولین رده بالای وزارتخانه و استانها درگیر بودند مسکوت میماند تا اینکه هفته قبل حکم اعدام دکتر جانقربان قاچاقچی صادر میشود.
در دیوانعالی کشور با توجه به اینکه دکتر قاچاقچی پروتزهای تقلبی رزمنده و جانباز بودند تبدیل به بیست سال حبس میشود.
متهم ردیف اول این پرونده، حمیدرضا جان قربان معرفی شده که به اتهام «اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق قاچاق تجهیزات پزشکی، ایمپلنتهای اسکلتی و پروتز به ٢٠ سال حبس قطعی و پرداخت یکهزار و ٢٠٠ میلیارد ریال جزای نقدی» محکوم شد.
آزاده سجادیه، همسر وی که پزشک متخصص پوست و مو معرفی شده نیز به عنوان متهم ردیف دوم با همین اتهام به ١٠ سال حبس قطعی محکوم شد.
جزئیات اتهامات علیه این دو نفر عبارتند از «قاچاق قطعات بیکیفیت و تقلبی پزشکی و واردات غیرقانونی از چین، چاپ برچسب ساخت کشورهای اروپایی و نصب بر روی قطعات تقلبی و پرداخت پورسانت به پزشکان برای نصب این قطعات در گردن و ستون فقرات بیماران».
این دو پزشک همچنین متهم به «فروش بیش از ۶۰۷ هزار و ۵۰۰ قطعه ایمپلنت و پروتز تقلبی و کشف ۶۰ هزار قطعه از این قطعات، تشکیل شرکتهای جعلی متعدد برای واردات و فروش قطعات، گرانفروشی اجناس نامرغوب به بیماران از سه تا ۹ برابر قیمت و اخلال در نظام اقتصادی با تشکیل باندهای قاچاق حرفهای سازمانیافته» هستند.
اگر کسی را میشناسید که به تازگی عمل جراحی داشته است واحتمال کاربرد ایمپلنت در او زیاد بوده است اورا آگاه سازید.
از بین بردن آرسینیک احتمالی در برنج
با این روش پخت، سَم برنج را از بین ببرید.
آزمایشها نشان میدهد که روشهای متداول برای پخت و پز برنج طیف وسیعی از مصرفکنندگان را با مشکلات بهداشتی از جمله بیماریهای قلبی، دیابت Diabetes وسرطان مواجه میکند.
به گفته دانشمندان، سالانه میلیونها نفر جان خود را بهواسطه پختن برنج به روشهای معمول در معرض خطر قرار میدهند.
دانشمندان هشدار میدهند که آزمایشهای اخیر آنها نشان میدهد در یک روش معمول پخت و پز برنج -که برنج را در یک ظرف با آب بجوشانیم تا بخارپز شود- در تمام کسانی که برنج را به این روش مصرف کردهاند آثار وجود سم «آرسنیک» دیده شده است.
وجود «آرسنیک» نتیجه استفاده از سموم صنعتی و آفتکشهایی است که استفاده از آنها در سالهای اخیر رو به افزایش نیز گذاشته است.
وجود این ماده شیمیایی در برنج مصرفی خانوادهها با طیف وسیعی از مشکلات بهداشتی از جمله بیماری قلبی مرتبط است؛ دیابت و سرطان نیز از جمله بیماریهایی هستند که بهواسطه استفاده نادرست از اینگونه محصولات گریبانگیر افراد میشوند.
به گفته «اندی مهارگ»(Andy Meharg)، در حالی که به طور کلی اعتقاد عمومی بر این است که آرسنیک با آب پز کردن برنج از بین میرود اما باید بگوییم که این سم فقط زمانی از بین میرود که برنج را به مدت یک شب خیسانده شود.
«مهراگ»(Meharg) که استاد علوم زیستی در دانشگاه «کوئینز»(Queen's University) در «بلفاست»(Belfast) است میگوید:«ما برای سنجش میزان آرسنیک در برنج، برای پختن برنج از ۳ روش استفاده کردیم؛ در روش اول، نسبت دو بخش آب به یک بخش برنج را به کار بردیم که همان روش معمول پختن برنج توسط عموم است، سپس از نسبت ۵ قسمت آب و یک قسمت برنج استفاده کردیم و در نهایت برنج را یک شب خیساندیم».
به گفته وی:«میزان آرسنیک باقیمانده در روش اول ۸۰ درصد و در روش دوم نصف و در روش آخر تقریبا به صفر رسیده بود»
در واقع امن ترین روش پختن برنج آن است که برنج را قبل از پختن از شب قبل بخیسانید.
لازم به ذکر است حدود ۵۸ درصد از محصولات مبتنی بر برنج در کشور انگلیس حاوی سطوح بالایی از «آرسنیک» هستند.
عصاره های ضد ایدز
- جمعه / ۲۱ تیر ۱۳۹۸ / ۱۳:۴۶
در قالب یک پایان نامه بررسی شد
خاصیت ضد HIV عصاره برگ "وشا" و ریشه "کندل کوهی"
نتایج یک پژوهش نشان میدهد که عصارههای برگ "وشا" و ریشه "کندل کوهی" خاصیت ضد HIV بالایی داشته و تمام عصارهها در غلظت بالا توانایی تحریک رشد و تکثیر لنفوسیت را دارند.
به گزارش ایسنا، سید مهرداد حسینی سبزواری، دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده علوم و فناوریهای نوین، گروه زیست فناوری دانشگاه اصفهان در پایان نامه خود به "بررسی اثر گیاهان وشا و کندل کوهی بر روی ویروس HIVV، سلولهای لنفوسیت، باکتریهای پاتوژن و سالمونلا تیفیموریوم TA988" پرداخت.
گیاهان دارویی یکی از منابع ارزان و در دسترس ترکیبات زیستی هستند. برای یافتن و بهره برداری از این ترکیبات و همچنین اطمینان از امنیت مصرف آن توسط انسان، باید این ترکیبات زیستی از گیاه استخراج شده و مورد آزمایش قرار بگیرند.
گیاه وشا با نام علمی Dorema ammoniacum و گیاهکندل کوهی با نام علمی Dorema aucherii دو گیاه بومی ایران بوده که مصارف گسترده دارویی و خوراکی دارند.
این پژوهش با هدف بررسی اثر عصاره متانولی ریشه، برگ و بذر دو گیاه وشا جمع آوری شده از اصفهان و کرمان و گیاهکندل کوهی جمع آوری شده از کرمان بر روی همانند سازی ویروس HIVV، باکتریهای بیماریزا و لنفوسیتهای انسانی و همچنین بررسی خاصیت جهش زایی این عصارهها انجام گرفت.
برای انجام این تحقیق، اثر ضد HIV این عصارهها در سه غلظت ۱، ۱۰ و ۱۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر به روش آزمون کیت الایزای p244، اثر عصارهها بر باکتریهای بیماریزا و سلولهای لنفوسیت انسانی نیز در ۶ غلظت ۱۰، ۱۰۰، ۵۰۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر به ترتیب با استفاده از آزمونهای انتشار دیسک و MTT و اثر جهشزایی عصارهها نیز در ۴ غلظت ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر به روش آزمون ایمز انجام شد.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عصارههای برگوشا و ریشه کندل کوهی خاصیت ضد HIVV بالایی داشته و تمام عصارهها در غلظت بالا توانایی تحریک رشد و تکثیر لنفوسیت را دارند. مقدار EC50 فعالیت ضد HIV عصارههای برگ وشا کمی بیش از ۱۰۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر تخمین زده شد. همچنین نتایج نشان داد که عصارههای ریشه و بذروشا و تمام عصارههای کندل کوهی دارای خاصیت ضد باکتریایی بر ضد استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس واسترپتوکوکوس پایوژنز هستند. خاصیت ضد باکتریایی گیاهکندل کوهی نیز ضعیفتر از گیاه وشا است. همچنین نتایج آزمون ایمز نشان داد که تنها عصاره ریشه کندل کوهی جهش زا بوده و عصاره ریشه وشا مشکوک به جهش زایی است.
به گزارش ایسنا، این پایان نامه به راهنمایی دکتر ماندانا بهبهانی در دانشگاه اصفهان دفاع شد
سعال
لازمه درمان صحیح بیماریهای مزمن ابتدائا تشخیص و تبیین صحیح عارضه تحمیل شده بر طبیعت متعادل بدن است.در روشهای درمانی مبتنی بر اصول و جهان بینی جدید که درمان را بیشتر بر محو نمودن علائم ثانویه در طی یک بازه زمانی کوتاه و فوری دارد معمولا در تفاوت بین عارضه های بیماری نیز گاها دچار خلط مبحث میشوند یا اینکه در افتراق و تمایز و تشریح و دسته بندی بیماری به حد افراط دچار شده و مثلا تخصص های گوناگون را در یک رشته باعث میشوند.البته این مساله نافی دستاوردهای علم فیزیولوژی نیست بلکه مساله اصلاح دیدگاه جهان بینی حاکم فعلی در محافل پزشکی و در مبحث درمان را دارد.درمان باید مبتنی بر روال و جریان طبیعی تکامل جهان و ارواح حاکمه بر سیستم کلی بدن انسان باشد.انسان بنا بر فرموده احادیث شیعه چندین روح داردکه طبق تبیین استاد مرتضی رضوی از علمای بزرگ شیعه ارواح شامل روح سلولی,روح گیاهی یا نباتی, روح حیوانی یا غریزه که در قرآن اماره و در نهایت روح انسانی یا همان فطرت است که در قرآن لوامه نامیده شده است میباشد.با این حساب درمان در انسان توجه به فعل و انفعالات شیمیایی و سلولی فیزیولوژی نیست پس کار پزشک فقط اصلاح سلول ها نیست و دارای بعد روانی روحی نیز هست.و با توجه به حدیث امام صادق که میفرمایند هر چیزی را نفسی است استفاده از هر ماده ای دارای بعد روحی و مادی خواهد بود که بر روح انسانی نیز اثر خواهد کرد.به طورمثال رژیم غذایی دارای ماده سودازای گوشت گاو و یا محصولات فست فودی چون سوسیس کالباس باعث طغیان روح حیوانی و افزایش تمایلات حرام میشود.
در کل غرض از طرح مطلب یادآوری بخش کوچکی از مشکل حاکم بر توسعه علوم و تاثیر آن در زندگی بشر است که خلا جهان بینی صحیح مینامم.یکی از آنها تشخیص و تمایز بین چند عارضه زکام,نزله,سعال است که طبیبان امروزی که البته بعضی حکیم و بعضی صرفا طبیب اند تمایزی برای آنها قائل نیستند.روشهای جدید در پیشگیری از عفونت (البته فعلا و در کوتاه مدت) در درمان زکام که به نام سرماخوردگی نیز معروف است اکثرا موفق هستند اما باید دقت داشت که زکام در صورت قوام به نزله تبدیل شده و سعال نیز ماسوای زکام است.در تبیین و تشخیص گاها که سرفه ها و سینوس های ایراد دار عارض میشود طبیبان عزیز تشخیص غلط و در درمان نیز عاجزند.نمونه آن مراجعه بیماران نزله ای و سینوزیت که با تجویز انتی بیوتیک گاها حتی بویایی خود را نیز از دست میدهند.در خود زکام نیز با عطف این نکته که آنتی بیوتیک خیلی زود منجر به بهبودی و قطع علائم میشود اما در دراز مدت قوه مدبره طبیعت بدن را ضعیف و درمان را ناقص و بیماری را در بدن خشک میکند.یعنی قطع شاخه ها و باقی ماندن ریشه ها.تجربه نشان داده بعد از قوام یافتن زکام و تبدیل آن به نزله روشهای درمانی مبتنی بر شیمی دارو از درمان عاجزند.لیکن با همه اینها سعال نیز مشکلی ماسوای برونشیت یا نزله و زکام است و سرفه هایی که در دیدگاه حکمی سعال نامیده میشود در طب جدید درمان ندارد.متاسفانه همین مشکل در تشخیص و افتراق بین آسم,حساسیت,تنگی نفس,ربو و...نیز وجود دارد.به طوری که برای ربو به جز فصد رگ دست موسوم رگ ربو راه درمان دیگری در طب وجود ندارد.
مطلب زیر برای بسیاری از کسانی که دچار سعال که عارضه ای مربوط به خون است قابل توجه است.هر چند اشاره ای جزئی است و نیاز به تشریح و تبیین خیلی بیشتری علی الخصوص در ایجاد سعال معدی در اثر تضعیف سر و سینوس ها بعد از نزله میباشد:
_________________________________
درمان سعال با گیاهان دارویی
سرفه یا سعال را در طب سنتی به یک سری عواملی که در ناحیه سر ایجاد میشود نسبت میدهند؛ درواقع ترشحاتی که از ناحیه سر وارد گلو شده و منجر به سرفههایی خشک میشود.
سرفههایی به دلیل ترشحاتی که از سر وارد حلق میشوند به وجود میآیند. سرفه یا سعال را در طب سنتی به یک سری عواملی که در ناحیه سر ایجاد میشود نسبت میدهند؛ درواقع ترشحاتی که از ناحیه سر وارد گلو شده و منجر به سرفههایی خشک میشود.
یک دسته از سرفهها منشا ریوی و دسته دیگر منشا معده دارند. اگر شما هم سرفههای خشک میکنید و سرفه امانتان را بریده، دکتر علیرضا عباسیان توصیههای جالبی برای شما دارد
. او میگوید در طب سنتی این اعتقاد وجود دارد که برخی غذاها موجب تقویت ناحیه سر و سینوسها میشوند؛ در مقابل غذاهای دیگری هم هستند که موجب تضعیف ناحیه سر و سینوس میشوند مثل خربزه، سیر، پیاز، ترب، تربچه و توتفرنگی که در عرف به آلرژیزا بودن معروف هستند اما در طب سنتی جزء ترکیباتی به حساب میآیند که منجر به تضعیف ناحیه سر میشوند.
سیاهدانه تا قبل از شروع سرفه
سیاهدانه بهتر است قبل از شیوع سرفه مصرف شود؛ مثلا فردی که میداند سابقه سرفههای خشک در زمستان را دارد، باید قبل از شروع سرفه مصرف سیاهدانه را شروع کند؛ بنابراین در شرایط حاد که بیماری شروع شده مصرف آن توصیه نمیشود. دمکرده بادرنجبویه هم مناسب است. برای خوردن سیاهدانه، آب جوش به آن اضافه کنید تا لعاب دهد.
بخار گشنیر استنشاق کنید
یکی از بهترین درمانها مصرف تخم گشنیز است. به این شکل که یک تا دو قاشق تخم گشنیز را بکوبید و در آبی که در حال جوشیدن است بریزید سپس بخار آن را استنشاق کنید. تخم گشنیز علاوهبر اینکه خوراکی است و در انواع ترشیها از آن استفاده میکنند، ترکیبی بسیار قوی دارد و بهراحتی فشار خون را پایین میآورد؛ بهخصوص در خانمهای باردار نباید از نصف قاشق مرباخوری و درنهایت یک قاشق در روز بیشتر مصرف شود.
تفاوت سرفه خشک و تر
در سرفه خشک فرد معمولا خلط ندارد و اگر هم داشته باشد میزان آن بسیار کم است. خلط در سرفه خشک رقیق، شفاف و بیرنگ است اما رنگ خلط سرفه تر تقریبا زرد است و گاهی رگههایی به رنگ خون دارد. در مقابل سرفههای مرطوب در بچههای کمسنوسال شایعتر است. بذاق دهان در این نوع سرفه بسیار غلیظ و چسبناک بوده و به رنگ سفید یا سبز است. آب بینی در سرفه خشک آبی رقیق است و بینی فرد در این دوران قرمز و پوستهپوسته میشود. در رابطه با سرفه تر هم آبریزش بینی چسبناک است که به رنگ سفید یا سبز است و اطراف بینی را نمیسوزاند. سرفههای خشک حادتر است و یک دفعه میزان آن شدید میشود و بعد از چند روز تکسرفههای آن باقی میماند.
چهار تخم از بهترین ترکیبات لعابدار
اگر سرفه خیلی خشک باشد، برای رفع آن مصرف ترکیبات لعابدار تسکیندهنده است. بهعنوان مثال صمغ عربی، بهدانه، تخم مرو یا گل ختمی بهخصوص از نوع سفید آن برای رفع سرفه بسیار مناسب است. تمام این موارد لعاب بسیار خوبی دارند و گلو را نرم میکنند. افرادی که در فصل زمستان سرفه خشک میکنند باید این چهار تخم را در آب جوش بریزند و روی شعله کم یا سماور بگذارند تا لعاب بیندازد.
درواقع چهار تخم معروف در میان مردم ترکیبی از همین موارد است. مخلوط این ترکیبات لعابدار را به راحتی میتوانید در عطاریها پیدا کنید. این را هم بدانید که استفاده از ترکیبات لعابدار یک درمان موقت است؛ یعنی ممکن است خشکی گلو برطرف شود اما عامل سرفه را درمان نمیکند. بهطور مثال اگر فردی مشکلات ریه یا معده داشته باشد، باید برای درمان اصلی این مشکلات اقدامات لازم را به عمل بیاورد.
آویشن بهشرط غلظت
آویشن اگر به تنهایی خورده شود برای سرفههای خلطدار یا تر مناسب است اما در رابطه با سرفههای خشک میتواند خشکی ناحیه گلو را بیشتر کند. دو نکته در رابطه با مصرف آویشن برای درمان سرفه وجود دارد؛ یکی اینکه آویشن به دلیل طعم و اسانسی که دارد ضدویروس است و از این جهت مناسب بوده و مورد بعد اینکه آویشن زمانی که در یک محلول غلیظ (با ترکیب شکر) مخلوط شده باشد مانند شربتهای آویشن موجود در بازار، تاثیر خشککنندگیاش کمتر میشود. درواقع برای درمان سرفه میتوان از آویشن به صورت شربت استفاده کرد. اما این نکته را در نظر داشته باشید که مصرف بالای آن هم توصیه نمیشود.
دارچین و افزایش خشکی گلو
دارچین و زنجبیل ازجمله ترکیباتی هستند که بهتر است مردم از اوایل زمستان در داخل چای بریزند چون باعث میشود سیستم ایمنی بدن تقویت شود و به دلیل اسانسهایی که دارند ویروسها را از بین میبرند. منتها از زمانی که سرفههای خشک شروع میشود دیگر نباید دارچین مصرف شود چراکه با مصرف دارچین در این زمان گلو بیشتر خشک میشود و فرد را اذیت میکند.
میوه شیرین بخورید
سیبهای زردی که شیرینتر است برای سرفه بسیار مناسب است. مصرف میوههای دیگری مثل به و گلابی هم منجر به التیام سرفه میشود؛ البته باز هم تاثیر خوردن سیب شیرین یا یک لیوان آب سیب بسیار بیشتر است.
داروی فشار خون یا حامل سرطان؟
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۰
ادعای روزنامه شرق در باره یک داروی سرطانزا که در دسترس مردم قرار دارد
شرق نوشت: «لوزارتان» نام یک داروی درمان فشار خون است؛ بیماریای که مدتی است وزارت بهداشت کمپین بزرگی را برای آگاهیرسانی درباره آن آغاز کرده است.
ماده مؤثر این دارو که یک شرکت خاص هندی تولید میکند، از شش ماه پیش سرطانزا تشخیص داده شد و در بیشتر کشورهای دنیا جمعآوری شد. اما همین ماده مؤثر دارو با مجوز رسمی سازمان غذا و دارو و وزارت بهداشت تا روز 11 تیر ماه 98 سهشنبه (دو روز قبل) وارد ایران شد.
روز دوشنبه همین هفته از سرپرست اداره کل امور دارو و مواد سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت سؤالاتی دراینباره پرسیدیم. اما فقط یک روز پس از پیگیری «شرق»، این سازمان در خبری ریکالشدن (جمعآوری) لوزارتان را اعلام کرد. البته شواهد حکایت از آن دارد که دستکم تا ظهر روز چهارشنبه 13 تیر ماه همچنان نامه جمعآوری این دارو به دست شرکتهای پخش دارو نرسیده است و سازمان غذا و دارو فقط اقدام به انتشار خبر آن کرده است.
در حالی سازمان غذا و دارو دستور جمعآوری این دارو را پس از شش ماه صادر کرد که تحقیقات «شرق» نشان میدهد سال گذشته 800 کیلوگرم از این ماده مؤثر ازسوی یکی از شرکتهای دارویی وارد ایران شد و به گفته داروسازان با این میزان میتوان حدود 16 میلیون عدد قرص 50 میلیگرم و یا 32 میلیون قرص 25 میلیگرم لوزارتان ساخت و مشخص نیست از 15 میلیون بیماری که در کشور به فشار خون مبتلا هستند، چه تعداد از داروی ساخت این شرکت مصرف کردهاند. بیمارانی که احتمال دارد در خطر ابتلا به سرطان قرار گرفته باشند. براساس تحقیقات «شرق» ردپای یک مسئول کنونی در وزارت بهداشت نیز در شرکت واردکننده این دارو دیده میشود.
سابقه ماجرا
کاووس باسمنجی، تحلیلگر سیاستگذاری دارویی که اولینبار در فضای مجازی این موضوع را مطرح کرد، دراینباره به «شرق» میگوید: «والزارتان و دیگر زارتانها، مانند لوزارتان و ایربزارتان، عضو گروههای دارویی بسیار پرفروش هستند که برای درمان پرفشاری خون مصرف میشوند. وقتی بررسیهای دقیقتر روشن کرد که علت پیدایش ناخالصی سرطانزا، بهدلیل تغییر روش تولید والزارتان در سال 2012 بود، شرکت هندی HETERO هم در مرداد ماه پارسال اعلام کرد که برای تولید والزارتان از همان روش استفاده کرده است و آن را داوطلبانه ریکال کرد، اما این تنها داروی این شرکت نبود که ریکال شد. شهریورماه، نهاد ناظر بر دارو در کشور آلمان در «لوزارتان» که ماده مؤثرش ساخت این شرکت بود همان ماده سرطانزا را تشخیص دادند. درپی همین خبر آزمایشگاهها فعالیتشان را تشدید کردند و یک ناخالصی غیرمجاز بالقوه سرطانزای دیگر در فراوردههای حاوی لوزارتان ساخت این شرکت کشف کردند و اتحادیه اروپا از روز یازدهم بهمن ماه سال گذشته، پروانه ثبت لوزارتان و والزارتان این شرکت را تا آیندهای نامعلوم به حالت تعلیق درآورد و واردات آن را به خاک اروپا ممنوع کرد، ایالات متحده هم این گروه داروها را از بازار جمعآوری کرد. همچنین پس از آن خود شرکت در تمام دنیا داوطلبانه پیگیر جمعآوری لوزارتان ساخت خودش شد؛ در ایران، اما هم سازمان غذا و دارو و هم شرکت ایرانی که لوزارتان این شرکت را خریداری کرده بود، ساکت ماندند».
بر اساس توضیحات کاووس باسمنجی، میتوان اینگونه گفت که با وجود آنکه موضوع سرطانزابودن «لوزارتان» این شرکت هندی را به صورت رسمی EMA (آژانس دارویی اروپا) و FDA (اداره مواد غذایی و دارویی ایالات متحده آمریکا) از زمستان سال گذشته تأیید کرده و نسبت به مصرف آن هشدار دادند، اما با وجود گذشت شش ماه از ماجرا، سازمان غذا و دارو ایران دراینباره سکوت کرد تا بیماران ایرانی همچنان مصرفکننده این داروی سرطانزا باشند.
«شرق» یک روز پیش از انتشار خبر دستور جمعآوری این دارو برای پیگیری بیشتر موضوع با غلامحسین مهرعلیان، سرپرست اداره کل دارو و مواد سازمان غذا و دارو تماس گرفت. او روز دوشنبه به سؤالات «شرق» مبنیبر اینکه چرا سازمان غذا و دارو نسبت به جمعآوری داروها دوگانه رفتار میکند، پاسخ نداد و گفت «در نامهای کتبی به سازمان غذا و دارو سؤال خود را مطرح کنید و با روابط عمومی سازمان تماس بگیرید». با این حال، او روز سهشنبه از جمعآوری بینالمللی داروی لوزارتان خبر داد و گفت: «پیرو دریافت گزارش مراکز بینالمللی مبنیبر وجود ناخالصی سرطانزا در ماده مؤثر لوزارتان تولیدی شرکت HETERO کشور هند قرص لوزارتان یک شرکت تولیدکننده داخل جمعآوری میشود».
کدام شرکت لوزارتان را وارد ایران کرد؟
باسمنجی در ادامه درباره شرکت واردکننده این دارو به «شرق» اینطور گفت: «در دی ماه سال گذشته، فردی به یکی از ادارههای گمرک جمهوری اسلامی ایران سر زد و با مجوزی صادرشده در سازمان غذا و دارو، محموله لوزارتان ساخت این شرکت را به شماره قبض انبار ... ترخیص کرده است این در حالی است که از میانه بهمن به بعد، هفتهای نبود که چند خبر ریکال لوزارتان و والزارتان ساخت این شرکت در دنیا منتشر نشود و تا پایان ماه مارس، هر چه لوزارتان و والزارتان ساخت این شرکت از سال 2012 میلادی به بعد بود، از همه بازارهای جهان خارج شد؛ به غیر از ایران. وزارت بهداشت در آن زمان درست برعکس عملکردش در ماجرای والزارتان و شرکت چینی عمل کرد، با گذشت نزدیک به شش ماه تازه خبر ریکال آن منتشر شده است».
سؤال اینجاست که چه شرکتی و با مسئولیت چه کسانی در واردکردن این دارو به ایران و توزیع آن میان بیماران ایرانی نقش داشتهاند؟ و چرا سازمان غذا و دارو در این زمینه وظیفه قانونی خود را انجام نداد؟
باسمنجی دراینباره به «شرق» میگوید: «پاسخ این پرسش شاید، در نشانی و کدپستی شرکت واردکننده لوزارتان به ایران نهفته باشد. یک کدپستی که با بررسی آن متوجه میشویم که برای شرکتی هندی، شرکتی سوئیسی و چند شرکت دیگر ایرانی به صورت مشترک استفاده شده است.
هر کسی با 10 دقیقه سرککشیدن در وبسایت روزنامه رسمی خواهد دید که خانمی به اسم ن.ن و آقای ع.ن، با تابعیت و شماره ملی ایرانی، نایبرئیس و رئیس هیئتمدیره یک شرکت واردکننده لوازم آرایشی و بهداشتی به نام (ت) و نیز مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره یکی از بزرگترین شرکتهای دارویی ایران به نام (الف) هستند. نشانی هر دوی این شرکتها همان کدپستی واقع در شهر تهران است. شرکتهای (ت) و (پ) اوایل دهه 1380 تأسیس شدند و یک مسئول کنونی در وزارت بهداشت نیز مؤسس و سهامدار این دو شرکت بوده است؛ شرکتهایی که هرگز در روزنامه رسمی اعلام نشد که این مسئول سهام خود را در آنها واگذار کرده باشد اما آنچه در دو شرکت تغییر کرده، نشانی آنها است. این دو شرکت هر کجا که بودند امروز مقرشان در همان کدپستی است و آدرسی دارند مشترک با شرکت (الف.خ) و خانمی به نام ن.ج و نماینده بیواسطه واردات داروی ساختهشده از شرکت HETERO یعنی شرکت (الف). همچنین خانمی دیگر به نام ش.گ، فرزند ن.ن با تابعیت ایرانی، مدیرعامل شرکتی است به اسم (الف.خ) که خانم ن.ن، رئیس هیئتمدیرهاش است با همان کدپستی مشترک. دو عضو دیگر هیئتمدیره (الف.خ) نیز، آقای راویندرانات ردی، رئیس واحد مهندسی شرکت HETERO و خانم ن.ن به نمایندگی از شرکت سوئیسی Novaxa هستند. تاریخ تولد این شرکت سوئیسی و شریک ایرانیاش، (الف.خ) هم، تصادفا، سال 1395 است. خانم ن.ن نیز، همزمان با این نمایندگی، رئیس هیئتمدیره شرکت (پ) هم هستند که نشانیاش، با آدرس شرکت (الف.خ) یکی است».
حلقه همکاری شرکت هندی و ایرانی
تحقیقات «شرق» در این زمینه نشان میدهد «وامسی کریشنا باندی»، مدیرعامل همان شرکت هندی HETERO، عضو هیئتمدیره شرکتی سوئیسی و تازهتأسیس به نام
Novaxa Pharmaceuticals AG است. اسناد ثبت این شرکت در سوئیس نشان میدهد شرکای او خانم ن.ن، آقای ع.ن و خانم ش.گ، تبعه کشور اسپانیا و به ترتیب، ساکن شهرهای سن مارکوس و ماربلا و مادرید هستند. گویا این شرکت سوئیسی قرار است در تولید داروهای ضدسرطان با شرکت (الف.خ) مشارکت کنند.
به گفته باسمنجی اداره غذا و داروی ایالات متحده دو بار، در سالهای 2016 و 2017، این شرکت هندی را برای بررسی تبعیتاش از مبانی استاندارد ساخت داروها (GMP) بازدید کرد و هر بار گزارشهایی که از این بازدیدها منتشر شد شرمآور بود. این شرکت تقریبا هر کاری را که یک شرکت داروسازی نباید بکند، کرده بود؛ از اختفا و امحای مدارک گرفته تا استریلنکردن ابزارها و تجهیزاتی که باید استاندارد باشند.
ایرادهایی که بازرسان اداره غذا و داروی ایالات متحده آمریکا از این شرکت هندی گرفته بودند آنقدر جدی بود که در سال 2017 اخطارنامهای خطاب به آنها صادر کرد که پس از آن دولت کانادا در شهریور سال گذشته به همه مبادی گمرکی کشور اعلام کرد ورود هر نوع ماده اولیه دارویی یا داروی ساختهشده ازسوی این شرکت تا اطلاع ثانوی ممنوع شده است».
پس از اعلام خبر جمعآوری این دارو در خبرگزاریها با یکی از شرکتهای پخش دارو تماس گرفتیم مسئول فروش در پاسخ به پرسشهای «شرق» گفت: «نامه ریکال داروی لوزارتان را هم ما در کانالهای تلگرامی و خبرگزاریها دیدیم، اما تا حالا به ما نامهای ارسال نشده است و قرار است شماره سریال آن را اعلام کنند. حتی شاید آن شماره سریال را ما فروخته باشیم اما ما فروش را متوقف کردهایم و منتظریم شماره سریالها اعلام شود».
شهرام شعیبی، سخنگوی سازمان غذا و دارو اما با بیان اینکه دنبال بررسی موضوع هستیم، به «شرق» میگوید: «تازه جمعآوری این دارو انجام شده است علت تأخیر هم بررسی مدارک واردات این ماده بوده است؛ پس از اینکه مشخص شود نام کارخانه اعلام میشود جمعآوری بینالمللی این دارو برای شش ماه پیش است، اما ما نمیدانیم شرکت واردکننده ریکال این ماده را رعایت کرده است یا خیر؟ نمیدانیم شرکت ایرانی چه زمانی آن را خریداری کرده است یا اصلا آن را وارد خط تولید کرده است یا خیر؟»
در ادامه تحقیقات «شرق» مشخص شد روز گذشته سازمان غذا و دارو برای مدیرعامل شرکت (الف) نامهای ارسال کرده است.
در این نامه آمده بود: «پیرو دریافت گزارش مراکز بینالمللی بر وجود ناخالصی NMBA در ماده مؤثر لوزارتان تولیدی شرکت HETERO کشور هند مقرر فرمایید نسبت به ریکال قرص لوزارتان 50 میلیگرم و قرص ترکیبی لوزارتان پتاسیم/ هیدروکلرو تیازید ۵۰/۱۲.۵، ۱۰۰/۱۲.۵ میلیگرم، ۱۰۰/۲۵ میلیگرمی و ۱۰۰/۱۲۵ میلیگرم (تمامی سری ساختهای با منبع فوق) اقدام فوری مبذول و نتیجه به این اداره کل ارسال شود».
«شرق» برای پیگیریهای بیشتر چندبار با خانم ن.ن تماس گرفت اما موفق به صحبت با او نشد؛ درنهایت نامهای برای شرکت HETERO و خانم ن.ن ایمیل کردیم تا توضیحات آنها را در این زمینه داشته باشیم اما تا لحظه تنظیم این گزارش هیچ پاسخی از آنها دریافت نکردهایم.
23302
میکروپلاستیک ها خوراک انسان
میکروپلاستیکها بعنوان آلودگی وسایل نقلیه کمتر مورد بحث و تحقیق قرار گرفتهاند. هر رانندهای معمولا لاستیک و چرخ خودروی خود را بازبینی میکند تا در صورت خردگی و سائیدگی تعویض شود؛ اما کمتر کسی از خود پرسیده خردههای لاستیک را کجا ریخته است.
براساس تحقیقی که اخیرا موسسه فراونهوفر در مونیخ انجام داده است، تنها در آلمان حدود ۳۳۰۰ هزار تن در سال "میکروپلاستیک" به طبیعت رها شده است.
میکروپلاستیک به ذرههای پلاستیکی گفته میشوند که قطری برابر ۵ میلیمتر و یا کوچکتر داشته باشند.
این تحقیق بزرگترین عامل ایجاد کننده میکروپلاستیک را لاستیک خودرو عنوان کرده است. براساس این تحقیق کفش هم نقش مهمی در آلودگی ایفا میکند.
میکروپلاستیکها اگرچه از طریق هوا استشمام میشوند اما با شسته شدن از طریق باران به آبها راه یافته و از طریق خوراکهای دریایی میتوانند وارد رژیم غذایی انسان شوند.
تخمین زده میشود که حدود ۲۵۰ میلیون تن پلاستیک تا سال ۲۰۲۵ تولید میشود.
مطابق مطالعه "فراونهوفر"، میکروپلاستیکها بطور عمده از طریق آب باران به محیط زیست منتقل میشوند. بعنوان مثال با آب باران خردههای لاستیک نه تنها به سیستم فاضلاب ریخته میشوند بلکه تقریبا در همه جا جاری میشوند. اگرچه وسایل تصفیه فاضلاب میتوانند تا ۹۵ درصد از میکروپلاستیکها را جذب کنند اما پس از استفاده از لجن فاضلاب در کشاورزی این مواد میتوانند دوباره به محیط زیست بازگردند.
منابع اصلی دیگر عبارتند از دفع زباله، سایش سطحی جادهها و یا موادی که از ساختمان سازی منتشر میشوند. در لوازم آرایشی، محصولات بهداشتی مانند شامپوها و در الیاف مصنوعی پوشاک نیز پلاستیک بکار میرود .
دکتر ساموئل روش، محقق مرکز تحقیقات شیلاتی وزارت کشاورزی آلمان میگوید: "تحقیقات کمی انجام شده که میکروپلاستیکها را در نوشیدنیها و مواد غذائی ردیابی میکنند. این مواد به میزان بسیار کم دیده شدند بنابراین تهدیدی برای سلامت انسان محسوب نمیشوند."
اما رزماری اچ. وارینگ پزوهشگر سمشناسی در دانشگاه بیرمنگام در تحقیق اخیرش نشان داده است که "نانوپلاستیکها" که به مراتب کوچکتر از میکروپلاستیکها هستند، از آنها سمیترند و راحتتر هم جذب شده و ممکن است در مغز، کبد و بقیه بافتهای جانوران آبزی انباشته شوند.
رزماری وارینگ به تغییرات رفتاری ماهیها و میگوها بعنوان سندی بر صحت این فرضیه اشاره میکند. آنها کندتر از معمول غذا میخورند و علاقهای به جستجو در محیط اطراف نشان نمیدهند.
حق نشر عکسGETTY IMAGES
او میگوید: "حتی اگر ورود این مواد به غذای روزانه انسان بعید به نظر برسد، اما تحقیقات تاثیر سمی آنها بر سیستم عصبی مرکزی و سیستم تولید مثل را ثابت کرده است."
رزماری وارینگ توضیح داد: "به تناسب میزان تماس با این مواد، این ذرات میتوانند براحتی وارد بدن ما شوند اما از مانع خون-مغزی رد نشوند."
مانع خون-مغزی تعیین میکند که چه موادی اجازه عبور از خون به مغز را داشته باشند.
وارینگ میگوید: "وقتی این مواد وارد بدن شوند برحسب اندازهشان جذب یا بدون تاثیرجانبی دفع میشوند. فعلا به نظر میرسد که ذرات بزرگتر به عمق اندامها نفوذ نمیکنند و اگر هم چنین شود کمی التهاب موضعی یا خراش بافتی ایجاد کنند."
ماهیچهها از بافتهایی هستند که برای جذب میکروپلاستیک آمادگی دارند چون دقیقا باندازه ملکولهایی سازنده این بافتها هستند.
او میگوید: "نانوپلاستیکها که کوچکتر از یک هزارم میلیمتر هستند به احتمال زیاد میتوانند از غشای سلولی عبور کنند. آنچه ما تاکنون دریافتیم اینست که نانوپلاستیکها میتوانند با پروتئینها، چربیها و کربوهیدراتها در بدن تعامل پیدا کنند."
موسسه فراونهوفر سایش کفش را در جایگاه هفتم قرار داده است.
در آلمان هر نفر در سال حدود صد گرم میکروپلاستیک از کفش خود منتشر میکند. برای تخمین این میزان اطلاعات کمی در اندازهگیریها وجود دارد. بنابراین محققان تعداد کل کفشهای فروخته شده در آلمان را مورد بررسی قرار دادند. میانگین اندازه کفش، منطقه فروش آن و پنج جفت کفش برای هر نفر در سال در محاسبات در نظر گرفته شد.
اما ساموئل روش پژوهشگر وزارت کشاورزی آلمان میگوید: "آنچه مردم از آن غافل هستند مقدار تماس روزانهشان با پلاستیکها و میکروپلاستیکهاست. آنچه محققان را نگران کرده است پیاوپی یا افزودنیهای خطرناکی است که در پلاستیکها وجود دارند."
افزودنیهای پلاستیکها که از آنها به پیاوپی یا آلایندههای پایدار آلی نام برده میشود، ترکیباتی ارگانیک هستند که طی هیچ پروسه شیمیایی، زیستی و یا نوری تجزیه نمیشوند. این ترکیبات به دلیل اثرات خطرناک بر سلامتی انسان از سال ۲۰۰۱ طبق کنوانسیون استکهلم ممنوع و یا با استفاده محدود اعلام شدهاند.
از آلایندههای پایدار آلی در آفتکشها، حلالها، داروها و بعنوان بالابرنده درجه احتراق در صنعت نساجی و همچنین در پلاستیکها استفاده میشود. این مواد که از ابتدای قرن بیستم مورد استفاده قرار گرفتهاند گفته میشود در سال ۲۰۱۶ به میزان دو و نیم میلیون تن در دنیا رسیدهاند.
با استشمام و یا خوردن، این ترکیبات در بافتهای چربی، مغز و کبد ذخیره میشوند و یا از طریق شیر و تخمگذاری به نسلهای بعدی انتقال مییابند؛ و تمایل زیادی به دور شدن از محل انتشارشان و رفتن به سمت مناطق سرد یعنی قطب و آلپ دارند.
به گمان ساموئل روش، میکروپلاستیکهایی که وارد بدن ماهیها میشوند در اندامهای داخلی و مغز آنها باقی میمانند و بنابراین مورد استفاده انسان قرار نمیگیرند.
او به تحقیق اخیر ریست و همکاران اشاره میکند.
این تحقیق در مجله معروف هلندی الزویر منتشر شده و نتیجه گرفته است که اگرچه اطلاعاتی درباره اثرات مضر پلاستیک وجود دارد، اما خطر مواد زائد و میکروپلاستیکها صرفا به میزان استفاده از پلاستیک مربوط میشود.
در این مقاله آمده: "برای تولید انواع مختلف پلاستیک موجود در بازار، این صنعت از افزودنیهای زیادی از جمله پیاوپی استفاده میکند. محصولات پلاستیکی حاوی انواع زیادی از زنجیرههای پلیمری و همچنین پسماندههای مونومری و موادی هستند که در طول پروسه تولید حتی بدون قصد قبلی و سهوا باقی ماندهاند. بطور کلی دههاهزار نوع ماده شیمیایی در محصولات پلاستیکی وجود دارد که پرداختن به خطرات و مضرات آنها از توان این مقاله خارج است."
ریست و همکاران تاکید میکنند که چون امکان تمرکز متناسبی بر میزان میکروپلاستیک در محصولات غذایی فردی وجود ندارد، پس بحث درمورد اثرات پلاستیک بر سلامت انسان نامتوازن است.
تحقیق نشریه الزویر خاطرنشان میکند که برای رسیدن به یک نتیجه متعادلتر تحقیقات بیشتری دراین مورد لازم است.
ریست در بند مربوط به میکروپلاستیکها در غذاهای دریایی مینویسد: "با وجود اینکه رسانهها و نهادهای غیردولتی زیادی به موضوع میکروپلاستیکها در مواد غذائی پرداختهاند، اما هیچ تحقیقی در رد و یا قبول این امر وجود ندارد. "
علاوه بر غذاهای دریایی در آبجو، عسل، شکر، نمک و آب آشپزخانه و آب بطری نیز احتمال وجود میکروپلاستیک گزارش شده است. اما این مجله تاکید میکند که میزان مصرف این مواد در سال توسط یک نفر به تعداد ذرات موجود در غذا مربوط میشود که بین ۳۷ تا هزار ذره برای نمک و ۴ هزار ذره در مورد آب آشپزخانه تخمین میزنند.
مقاله ریست و همکاران به اشتباهات و ناموفق بودن روش تحقیق مطالعات مختلف انجام شده اشاره میکند و اشتباه در زود رسانهای شدن نتایج این تحقیقات.
اما بر کسی پوشیده نیست که هنوز برای تجزیه پلاستیک چه با افزدونیهای خطرناک غیرمجاز و چه بدون آن، راه حلی کشف نشده است.
در سال ۲۰۱۶ مجله ساینس مقاله یوشیدا و همکارانش را از موسسه تکنولوژی کیوتو منتشر کرد که در آن به توانایی یک باکتری در تجزیه پلاستیک پرداخته شده بود. این مقاله آورده است باکتری Ideonella sakaiensis میتواند در شرایط آزمایشگاهی پلاستیک را تجزیه کند.
ساموئل روش میگوید: "من فکر نمی کنم بشود همیشه از این باکتری برای تمیز کردن محیط زیست از بقایای پلاستیکی استفاده کرد. بیش از حد از انواع پلیمر وجود دارد و پیامدهای آن برای محیط قابل پیش بینی نیست. در حقیقت، من فکر نمی کنم هیچ راهی برای حذف میکروپلاستیکها وجود داشته باشد. "
او ادامه میدهد: "ما باید در جلوگیری از انتشار پسماندههای پلاستیکی و پیاوپی در محیط تمرکز کنیم و تحقیقات بیشتری را برای درک تاثیر پلاستیک بر ارگانیسمها انجام دهیم و نه تنها در مورد آبزیان؛ میکروپلاستیکها در محیط های زمینی نیز مشکل ایجاد میکنند.
فیش دستگاه پوز
فیشهای خریدتان را در کنار مواد غذایی قرارندهید
بسیاری از این فیشهای روی کاغذهای حرارتی چاپ میشود پوشیده از لایهی نازکی از پودری هستند که رنگ مورد نیاز برای چاپ از آن تهیه میشود.
این مواد برای سلامتی مخصوصا غدد فوق العاده خطرناک میباشد
رژیم ضد سرطان
امید تازه دانشمندان برای نابودی سلولهای سرطانی/ گیاه ضدسرطان را بشناسید
مصرف برخی سبزیجات با یکدیگر میتواند با انواع سرطان مقابله کند و باعث نابودی تومورهای سرطانی شود.
به گزارش خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران، دانشمندان در جدیدترین پژوهشهای خود دریافتند ترکیب کلم برگی مشهور به Kale و کلم بروکلی میتواند از رشد تومورهای سرطانی در بدن انسان جلوگیری کند.
بدن انسان برای مبارزه با سلولهای سرطانی مکانیزمهای مخصوص خود را دارد، اما گاهی اوقات بدن قدرت مقابله با سرطان را ندارد و این سبب گسترش و پیشرفت سرطان و ابتلای انسان به نوع شدید این بیماری میشود.
کارشناسان در جدیدترین پژوهشهای خود دریافتند ترکیب کلم بروکلی، کلم Kale و دیگر اعضای خانواده کلم میتواند سبب تقویت مکانیزم درونی سیستم ایمنی بدن برای مقابله با تومورهای سرطانی شود.
این یافتهها حاصل تحقیقهای دانشمندان دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون است. دانشمندان با مطالعه برروی موشهای آزمایشگاهی مبتلا به سرطان پروستات دریافتند، مصرف ترکیب خانواده کلم میتواند مانع از رشد تومورهای سرطانی شود.
کارشناسان امیدوار هستند با استفاده از ترکیب سبزیجات بتوانند سبب تقویت سیستم ایمنی بدن و از بین بردن سلولهای سرطانی بدون نیاز به انجام راهکارهای درمانی پرعارضه، چون شیمی درمانی یا برق درمانی شوند.
سرطان زمانی دربدن روی میدهد که سلولهایی غیرطبیعی در بدن ایجاد شوند. سرطانها به دو گونه کاهنده سلولی یا افزایش دهنده سلولی تقسیم میشوند.
به گفته سازمان بهداشت جهانی، WHO سرطان باعث ایجاد ۹.۶ میلیون مرگ و میر در سال ۲۰۱۸ میلادی درجهان شده است. ابتلا به سرطان بر اقتصاد کشورها هزینههای منفی میگذارد. درسال ۲۰۱۰ کل هزینه اختصاص داده شده به سرطان افزون بر ۱.۱۶ تریلیون دلار بوده است.
گیاهان خانواده کلم حاوی ترکیبهایی هستند که با فعال شدن مسیر AMPK دربدن سلولهای سرطانی را نابود میکنند.
بنا بر مطالعههای انجام شده بیش از ۱۰۰ نوع سرطان در دنیا وجود دارد که درتمامی آنها شروع بیماری از نوعی دگرگونی غیرطبیعی دریک سلول شروع میشود.
سلولهای سرطانی دارای عملکردهایی خاص، چون رشد، مقابله با سلولهای سیستم ایمنی بدن، فرار از مرگ سلولی، رشد و تکثیر غیرقابل کنترل، به دست آوردن منبع خونی برای تغذیه و رشد و تهاجم به دیگر بخشهای بدن است.
کارشناسان به افراد توصیه میکنند برای حفظ سلامت و جلوگیری از ابتلا به انواع سرطان دررژیم خوراکی خود مصرف سبزیجات به ویژه سبزیهای خانواده کلم را قرار دهند.
پژوهشهای پیشین نشان داده است مصرف سبزیجات خانواده کلم میتواند سبب جلوگیری از پیشرفت سرطان سینه دربانوان شود.
منبع:Medical newstoday
انتهای پیام/
شامپو و دیابت
پژوهشگران "دانشگاه نوی ساد" صربستان:
مواد شیمیایی موجود در شامپو ممکن است باعث دیابت شوند
پژوهشگران "دانشگاه نوی ساد" (University of Novi Sad) صربستان در مطالعه اخیر خود دریافتهاند مواد شیمیایی نظیر "فتالات" موجود در شامپو، اسباب بازیها و کفپوشها ممکن است خطر ابتلا به چاقی، دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبی را در افراد افزایش دهند.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، بر اساس یافتههای این مطالعه، افرادی که سطوح بالاتری از استر شیمیایی "فتالات"(phthalates) را در ادرار خود دارند احتمال چاق شدن و ابتلاء به دیابت در آنها بیشتر است.
پژوهشگران دریافتند علاوه بر وجود فتالات در ادار این افراد، همچنین مقادیر خطرناکی از چربی در خونشان مشاهده شده که این نشان دهنده اختلالات متابولیک است. با این حال کارشناسان با انتقاد از این تحقیق میگویند شواهد و مدارک کافی برای پشتیبانی از این نتیجه گیریها وجود ندارد.
اختلال متابولیک(Metabolic disorder) زمانی رخ میدهد که واکنشهای شیمیایی غیرطبیعی، فرایند متابولیک طبیعی بدن را به هم بزند. یکی از دلایل اختلال متابولیک، اختلالات متابولیک ژنتیکی هستند و زمانی رخ میدهند که یک ژن معیوب باعث بروز نقص آنزیمی شود. این بیماریها که انواع گوناگونی دارند، با نام خطاهای مادرزادی متابولیسم هم شناخته میشوند. بیماریهای متابولیک همچنین ممکن است زمانی بروز کنند که کبد یا لوزالمعده قادر نیستند عملکرد طبیعی و درست خود را داشته باشند.
فتالات مواد افزودنی مورد استفاده در تولید پلاستیک است. استفاده از آنها در بسیاری از محصولات مانند آب بستهبندی شده و عطر نیز رایج است.
این مواد شیمیایی (فتالات) با ناباروری، چاقی و اختلال رشد مرتبط هستند. طی این مطالعه پژوهشگران تأثیر این مواد شیمیایی را بر روی جوندگان آزمایش کردند. پژوهشگران به منظور درک بهتر چگونگی تأثیر این مواد بر سلامت انسان، سطوح فتالات موجود در ادرار ۳۰۵ نفر را نیز اندازه گیری کردند.
سپس در گام بعدی، سطوح فتالات موجود در ادرار آنها را با وزن، تشخیص دیابت نوع ۲ و نشانگرهای اختلال عملکرد کبدی و یا عملکرد ضعیف متابولیسم مقایسه کردند.
نتایج وجود ماده شیمیایی"مونواتیل فتالات"(MEP) را در ادرار ۶۶ فرد نشان داد در ادامه آنها دریافتند ماده شیمیایی "مون و-۲- اتیل هگزیل فتالات"(MEHP) نیز در ادرار ۷۲ فرد دیگر وجود دارد.
افراد چاقی که مورد آزمایش قرار گرفته بودند دارای سطوح بالاتری از مونواتیل فتالات، آنزیم "آسپارتات ترانسآمیناز"(AST) و آنزیم آلانین آمینوترانسفراز (ALT) بودند.
آنزیم "آسپارتات ترانسآمیناز"(AST) و آنزیم آلانین آمینوترانسفراز (ALT) آنزیمهایی هستند که زمانی که کبد آسیب میبیند، آزاد میشوند.
شرکت کنندگان چاق علاوه بر مقادیر بالای مونواتیل فتالات در ادرارشان، دارای سطوح بالاتری از "تریگلریسیدها"(Triglyercide) در خون نیز بودند.
"تریگلریسید ها"(Triglyercide) شایعترین شکل از چربی در بدن هستند و از کالری اضافی در غذا تشکیل میشوند لازم به ذکر است سطح بالای آنها با بیماری قلبی مرتبط است.
سطح بالای مونواتیل فتالات و آنزیم "گاما گلوتامیل ترانس پپتیداز"(GST) نیز در ادرار افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ یافت شد.
همانند آنزیم "آسپارتات ترانسآمیناز"(AST) و آنزیم آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آنزیم "گاما گلوتامیل ترانس پپتیداز"(GST) نیز زمانی که کبد آسیب میبیند، افزایش مییابد.
یافتههای بیشتر نشان داد که شرکت کنندگان که وزن متعادلی دارند دارای سطوح پایینی از "مونواتیل فتالات"(MEP) و "مون و-۲- اتیل هگزیل فتالات"(MEHP) هستند.
"میلیکا مدی"(Milica Medi) نویسنده ارشد این مطالعه گفت: نتایج نشان میدهد که فتالات باعث آسیبهای جدی به کبد و همچنین تغییر متابولیسم و افزایش خطر ابتلاء به چاقی و دیابت میشود. ما باید به مردم در مورد اثرات بالقوه خطرناک ناشی از اختلالهای غدد درون ریز بر سلامت آنها اطلاع رسانی کنیم و در انتها از دیگر دانشمندان خواست تا راهکارهایی را برای به حداقل رساندن تماس انسان با مواد شیمیایی مضر ارائه کنند.
انتهای پیام
ساعات بیولوژیکی بدن
در برخی ساعات روز خطر حمله قلبی، سکته مغزی، آسم و آلرژی و تب بیشتر بروز میکند که باید در مورد آن اطلاع داشته باشید.
به گزارش خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران، بدن دارای ساعتهای بیولوژیکی بسیاری است که ریتم های روزانه بدن را ایجاد می کنند، تغییرات جسمی، روحی و رفتاری یک چرخه روزانه را دنبال می کنند و اکنون محققان کشف کردند که توجه به ساعت بیولوژیک بدن به ارتقای سلامتی کمک می کند.
یک ساعت اصلی در هیپوتالاموس مغز وجود دارد، که با چرخه روز و شب تنظیم شده است اما بسیاری از سلولها ساعت عملکردی خودشان را دارند و بر اساس ساعت تنظیمی عمل می کنند.
دانشمندان بر این باورند که در افراد مبتلا به بیماری های خاص، سیستم روزانه می تواند علائم بیماری را تشدید یا تضعیف کند و علائم بیماری در ساعتی از روز بروز و در ساعتی از روز تسکین پیدا کنند.
خطر حمله قلبی و سکته در صبح ها بیشتر است
بر این اساس خطر حمله قلبی و سکته مغزی در صبح بیشتر است، در طول روز خطر حمله قلبی کاهش پیدا می کند اما پس از صبح دومین زمانی که خطر بروز سکته مغزی در آن وجود دارد، غروب است و باید در این ساعت ها در صورت مشاهده علائم به حمله قلبی یا سکته مغزی شک کرد و بی توجهی به علائم نکرد چرا که خطر مرگ وجود دارد.
این الگوها با تغییرات بدن در عوامل موثر بر حمله قلبی عروقی مطابقت دارد چرا که هورمون استرس، ضربان قلب یا فعالیت سیستم عصبی اتونومیک در این زمان ها افزایش پیدا می کند.
تب و عفونت این ساعات روز سراغتان می آید
مطالعات نشان داده است که عصرها عفونت های باکتریایی و صبح ها عفونت های ویروسی تشدید می کنند و به همین دلیل تب عصرها و شب بیشتر بروز می کند و خطر تشنج شبانه وجود دارد.
آبریزش بینی بیشتر صبح زود بروز و در طول روز کاهش و در شب کمی پیدا می کند.
آسم و آلرژی چه ساعاتی از روز امانتان را می برد؟
علائم آسم در شب ها تشدید می شود و این مسئله با کاهش عملکرد ریه ها تناسب دارد.
آلرژی فصلی که با علائمی چون عطسه، آبریزش بینی، قرمزی و خارش چشم همراه است در صبح تشدید می شود و در طول روز علائم کاهش پیدا می کند.
شب ها داروهای فشارخون را مصرف کنید
محققان دریافتند که استرس ذهنی آماده شدن برای کار نیز می تواند به افزایش خطر ابتلا به حملات قلبی در صبح کمک کند.
کورتنی م. پترسون، متخصص تغذیه در دانشگاه آلاباما در مرکز تحقیقات تغذیه ای بیرمنگام آمریکا می گوید: صبح اولین روز آمار حملات قلبی افزایش پیدا می کند زیرا اولین روز از هفته کاری است.
مطالعات نشان داده است که استفاده از داروهای ضد فشار خون در شب ممکن است تاثیر بیشتری در کاهش فشار خون داشته باشد.
فشار خون ایرانی ها
به بهانه طرح ملی غربالگری فشار خون
📈بنابر اظهار وزارت بهداشت ۴۰ میلیون ایرانی دچار فشار_خون هستند؛ نیمی از این افراد نمی دانند فشار خون دارند
🧂لابد می خواهند بگویند عامل اصلی فشارخون مصرف نمک آن هم #پنمک دریاست
🥇این هم از افتخارات طب غربی است که پس از چندین دهه حکومت بلامنازع بر مردم ما میزان بیماران فشارخونی را به ۴۰ میلیون رسانده است و این علاوه بر افزایش مرگ و میر ناشی از سرطان ها و بیماری های صعب العلاج دیگر است
❇️طب ایرانی معتقد است غلظت و لزوجت و چسبندگی خون عامل اصلی بیماری فشارخون می باشد و عوامل دیگر فرعی، ثانویه و معلول عوامل فوق است
💢غلظت و چسبندگی خون ناشی از سبک غلط تغذیه غربی و بخصوص #روغن های مایع و جامد نباتی و محصولات کارخانه ای و وفور مصرف داروهای شیمیایی است
🔺این عوامل از دستآوردهای ننگین سیستم تغذیه غربی و درمان معلول بجای علت است. تا وقتی کیفیت خون به حالت نرمال باز نگردد بیمار تا آخر عمر باید قرص های ضد فشارخون بخورد، قرص هایی که علت را از بین نمی برند و فشارخون را با کمک عوامل ثانویه کنترل می کنند. گرچه این درمان بصورت موقتی و اورژانس لازم است اما نباید بعنوان درمان فشارخون تلقی گردد چراکه عامل اصلی سکته های مغزی و قلبی که غلظت و کثیفی و چسبندگی خون است به قوت خود باقی خواهد ماند. اولین و مهمترین عامل فشارخون در حوزه سلامت همکاری سودمدارانه صدا و سیما با مافیای غذا و داروست که سبک تغذیه مردم را با تبلیغات دروغ علمی عوض کردند و می کنند
🔻این که می گویند نیمی از مردم نمی دانند فشارخون دارند مانند همان است که نیمی از مردم نمی دانند که دیابت دارند. نتیجه اش فروش سیل آسای داروهای شیمیایی است و پایین نیامدن آمار مرگ و میر ناشی از سکته هاست. این کار شبیه به تجویز آسپیرین آن هم به وفور در چند دهه اخیر است. آیا با مصرف این همه آسپیرین که مثل نقل و نبات در اختیار مردم قرار داده شده است مرگ های ناشی از سکته کاهش یافته❓
⚠️این روش درمان فقط بدرد درمان موقت می خورد. برای درمان بیماری های خطرناک باید کاری اساسی کرد
منبع:کانال استاد سید محمد موسوی
سرطان و محیط قلیایی
سلولهای سرطانی نمیتوانند در محیط قلیایی زنده بمانند
سلولهای سرطانی از غذاهای اسیدی تغذیه میکنند و در محیط اسیدی به خوبی تکثیر میشوند. بر اثر استفاده از مواد غذایی قلیایی، رشد و تکثیر سلولهای سرطانی متوقف میشود. بیماران سرطانی بهتر است که از انواع توتها و سبزیجات سبز رنگ و میوههایی مانند موز که سرشار از پتاسیم است استفاده کنند و همه میدانیم که همهی موارد ذکر شده جزو مواد غذایی قلیایی محسوب میشوند. رژیم غذایی قلیایی با افزایش PH بدن و کاهش اسیدیتهی آن، انسان را در برابر بیماری سرطان محافظت میکند. بسیاری از طرفداران رژیم قلیایی معتقدند که PH قلیایی نه تنها مانع رشد سلولهای سرطانی میشود بلکه حتی میتواند سرطان را درمان کند. مطالعات انجام شده نشان میدهد که سلولهای سرطانی و تومورها در یک محیط اسیدی رشد میکنند. هنگامی که سطح اسید کاهش مییابد، آهنگ رشد تومورها هم آهستهتر میشود. با خوردن غذاهای قلیایی بیشتر، فرصت کمتری به سلولهای سرطانی برای رشد و تکثیر داده میشود و در حقیقت محیط قلیایی میزبان خوبی برای مهمانی به نام سرطان نخواهد بود.
سلولهای سرطانی نمی توانند در حضور اکسیژن رشد کنند. هنگامی که سطح اکسیژن کم میشود، سلولهای سرطانی از فرصت استفاده کرده و تکثیر مییابند. در محیط قلیایی بافتهای بدن قادر به نگه داشتن اکسیژن بسیار بیشتری نسبت به محیط اسیدی هستند. بالا بودن سطح قلیایی بدن همچنین باعث میشود سلولها به راحتی بتوانند پسماندهای اسیدی را از خود دور کنند.
_ مصرف چه چیزهایی در رژیم قلیایی مجاز است؟
مواد معدنی تاثیر زیادی در قلیایی کردن بدن دارند. مثلا مواد معدنی مانند سزیم، پتاسیم، سدیم، کلسیم و منیزیم عملاً موجب قلیایی شدن بدن میشوند. PH طبیعی بدن ۷٫۳۵-۷٫۴۵ است، کمی اسیدی بودن خون باعث مشکلات عدیدهای میشود. غذاهای اسیدی اگر به صورت روزمره استفاده شوند میتوانند عاملی برای ایجاد بیماریها باشند.
استفاده ازگوشت در رژیم غذایی قلیایی بر خلاف باورهای عمومی مجاز است. مثلاً گوشت ماهی یک پروتئین قابل قبول است، آجیل خام جایگاه ویژهای در رژیم غذایی قلیایی دارد. کره شور اسیدی است اما کره بینمک کمی قلیایی است. آب میوههای تازه کمی قلیایی به حساب میآیند و آب سبزیجاتی مانند هویج و کرفس به شدت قلیایی میباشند.
منبع: dietban.com
توقف سرطان روده
- چهارشنبه / ۱ خرداد ۱۳۹۸ / ۱۵:۳۴
- کد خبر: 98030100456
توقف تکثیر سلولهای سرطان روده با شهد گل یک درخت مدیترانهای
پژوهشگران اسپانیایی و ایتالیایی در پژوهش جدیدی دریافتند که شهد گلهای یک درخت مدیترانهای میتواند تکثیر سلولهای سرطانی مربوط به روده بزرگ را متوقف کند.
به گزارش ایسنا و به نقل از مدیکالاکسپرس، پژوهشگران اسپانیایی و ایتالیایی ثابت کردهاند که شهد گلهای یک درخت مدیترانهای موسوم به "درخت قطاب" یا "درخت توتفرنگی"(strawberry tree) میتواند در توقف تکثیر سلولهای سرطان روده بزرگ مؤثر باشد. آنها شهد گلهای درخت قطاب را به سلولهای سرطانی پرورش یافته در آزمایشگاه اضافه کردند و توقف رشد سلولها را شاهد بودند. پژوهشگران امیدوارند که بتوانند این نتایج امیدوارکننده و ویژگی خاص شهد گلهای این درخت را در مدلهای درونجانداری تأیید کنند.
شهد به دست آمده از گلهای درخت قطاب، تلخ و سیاه رنگ است. دانشمندان "دانشگاه ویگو"(universities of Vigo) و "دانشگاه گرانادا"(UGR) در اسپانیا و "دانشگاه پلی تکنیک مار که"(Marche Polytechnic University) در ایتالیا، قابلیتهای شهد گلهای این درخت مدیترانهای را برای نخستین بار مورد بررسی قرار دادند.
این پژوهش نشان میدهد که شهد گل این درخت میتواند تکثیر سلولهای سرطانی کشت شده در ظروف آزمایشگاهی، به خصوص سلولهای مربوط به سرطان روده بزرگ و ویژگیهای مرتبط با متاستاز آنها را متوقف کند.
"مائوریزیو باتینو"(Maurizio Battino)، از پژوهشگران این پروژه گفت: به کار بردن شهد گل درخت قطاب در درمان سلولهای سرطانی میتواند چرخه تکثیر آنها را با تنظیم برخی ژنهای خاص متوقف کند، جلوی حرکت سلولها را بگیرد و توانایی شکل دادن سلولهای بیشتر را کاهش دهد.
همچنین این شهد میتواند یک فاکتور رشد موسوم به "EGFR / HER2" را سرکوب و سیگنالدهی آن را متوقف کند. EGFR/HER2، هدف جالبی در درمان سرطان به شمار میرود زیرا علاوه بر مرگ سلول و متاستاز سرطان، نقش مهمی در نجات و تکثیر سلول سرطانی دارد.
در مقاله این پژوهش آمده است: هیچکدام از اثرات گفته شده، با اضافه کردن شهد به سلولهای سالم دیده نشد اما برای تأیید اثرات آن بر مدلهای درونجانداری سلولهای سرطانی، به پژوهشهای بیشتری نیاز داریم. ما نمیتوانیم با دادههای کنونی، درباره درمان و یا پیشگیری از سرطان صحبت کنیم.
نتایج این پژوهش، در مجله "Journal of Functional Foods" به چاپ رسید.
انتهای پیام
ترجمه ایرلندی کتاب «قانون» ابن سینا دانشمند معروف ایرانی، متعلق به قرن ۱۵ میلادی کشف شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، گاردین در خبری در این رابطه اعلام کرد این کتاب که روی چرم نوشته شده است نشان میدهد آوازه این دانشمند ایرانی در آن زمان به ایرلند هم رسیده بود.
پروفسور «اِیبین نیک دونچادا» از موسسه تحقیقات میراث دوبلین و کارشناس طب ایرلندی در قرون وسطی در این باره گفت: متن کشف شده بخشی از ترجمه ایرلندی کتاب قانون در طب است که تا کنون از وجود آن اطلاع نداشتیم.
اوماشین استاد زبان ایرلندی دانشگاه «کالج کورک» هم در این رابطه به این روزنامه انگلیسی گفت: در متون دیگر پزشکی ایرلندی نیز به شکل پراکندهای ذکر شده است.
ترجمه نسخه تاریخی «قانون»، نوشته «ابن سینا» به تازگی در جلد کتابی دیگر در ایرلند کشف شده که نشان میدهد ایرلند از سالهای دور با علم طبابت آن روزها بیگانه نبوده است.
ترجمه قانون ابنسینا که در ابتدا در قرن پانزدهم بر روی پوست گوساله نوشته شده بود، سالها بعد برای جلد کردن کتابی دیگر مورد استفاده قرار گرفته و برای قرنهای متمادی از جلوی دید کنار گذاشته بود. کشف تازه این کتاب از اهمیت به سزایی در تاریخ کشور ایرلند برخوردار است چرا که نشان میدهد مردمان این سرزمین از سالیان دور با بهروزترین علم طبابت زمان خویش آشنا بودهاند.
کتابی که قانون ابن سینا برای جلد کردن آن به کار گرفته شده است، دستورالعملی به زبان لاتین درباره امور اداری منطقه است که در سال ۱۵۳۰ میلادی در لندن منتشر شده است. صاحب این کتاب، خاندان «کورنوال» هستند که از قرن شانزدهم مالکیت آن را در دست دارند.
وقتی یکی از اعضای این خانواده در سال گذشته به جلد این کتاب نگریست، درباره ضخامت نامعمول آن کنجکاو شد و از «پدریج اومکین»، یکی از استادان «دانشگاه کرک» در زمینه تاریخ مدرن ایرلند دعوت کرد تا نگاهی به جلد این کتاب بیاندازد. این استاد دانشگاه بلافاصله بعد از نگاهی به کتاب، با خود پنداشت که این قطعا کشفی مهم خواهد بود. اومکین میگوید: «خیلی خیلی هیجانانگیز بود. یکی از آن لحظاتی بود که به زندگی معنای تازهای میبخشد.»
«اوبهان نیک دونچادا»، از «مرکز مطالعات پیشرفته دوبلین» که متخصص در زمینه متون پزشکی ایرلند است، متن پیدا شده را به عنوان بخشی از ترجمهای ناشناس از کتاب قانون ابنسینا تایید کرد و گفت پیش از این کشف، هیچ کس از وجود چنین ترجمهای خبر نداشته است.
ابن سینا بین سالهای ۹۸۰ تا ۱۰۳۷ میلادی میزیست و یکی از دانشمندان برجسته و از موثرترین اندیشمندان دوران طلایی اسلام بود.
اومکین میگوید: «گرچه ابن سینا در گوشه و کنار کتابها و متون پزشکی ایرلند در طول تاریخ به چشم میخورد ولی اکنون ما مطمئنیم که کتاب قانون او به ایرلندی ترجمه شده بود. این بخش کوچک از کتاب میبایست از کتاب قطور دیگری جدا شده باشد. در سنت اروپایی، استفاده از کتابهای قدیمی به ویژه آنها که بر چرم و پوست نوشته شده بودند، برای تدوین و جلد کردن کتابهای جدید کاری بیسابقه نبوده ولی این اولین بار است که نسخهای قدیمی از کتابی مهم به زبان باستانی «گائلی» (زبان باستانی ایرلند) در میان چنان کتابهایی کشف میشود.»
قانون ابن سینا دایرهالمعارف علم طبابت در آن زمان بود که برای بیش از شش قرن استاندارد پزشکی در سراسر دنیای اسلام و اروپا به شمار میرفت. این بخشی که در جلد کتاب ایرلندی کشف شده است، از بخشهای آغازین قانون به شمار میرود که به فیزیولوژی آرواره، بینی و کمر میپردازد. برای مثال، در بخش آناتومی بینی از سه استفاده مشخص برای استخوانهای بینی حرف زده شده است: «برای حفظ هوا در خلا خود به منظور تقویت مداوم مغز»، «کمک به ادای تمام اصوات» و «مایعاتی که از مغز دفع میشوند، بخشی از آنها در بینی جمع شده و به کارکردهای آن کمک میکنند و مابقی به عنوان آب بینی به کل از بدن دفع میشوند. به همین خاطر است که ما استخوانهای بینی را ابزاری یاریرسان نامیدیم چرا که به مغز در دفع مایعات ضایع کمک کرده و با سازوکار تنفسی، آن را تقویت میبخشد.»
اومیکن ادامه داد: «علمای پزشکی در دوران ایرلند گائلی همواره از علم طب روز باخبر بودند و مدارک بسیاری از سفرهای آنها به اروپا و تعلیمات آنها در کشورهای مختلف اروپایی در دست است. آنها معمولا دانش آموخته را با خود به ایرلند برمیگرداندند و سعی میکردند آن را با سایرین به اشتراک گذارند. دلیل ترجمه قانون ابن سینا هم همین بود چرا که در ایرلند زبان رسمی و زبان دانشآموزی زبان گائلی بود. در حالی که در هر جای دیگر اروپا در آن زمان، زبان لاتین چنین نقشی را بر عهده داشت.»
او اذعان داشت: «این روند تا زمان حمله ملکه الیزابت به ایرلند و تسخیر کشور ادامه داشت اما بعد از آن عصر، حکومت گائلیان به سرآمد و اولین دانشگاههای ایرلند که همه به زبان گائلی تدریس میکردند نیز تن به دوران جدید و زبان نو دادند. در نتیجه، کتابهای آن زبان مانند همین ترجمه قانون، ارزش خود را از دست دادند و برای استفاده مجدد در تدوین و انتشار کتابهای جدید به زبان نو مورد استفاده قرار گرفتند؛ برای مثال، شخصی که صاحب اصلی این کتاب بوده را تصور کنید که در آن زمان چنین کتاب ارزشمندی را در دست داشته اما هیچ استفادهای به جز پاره کردن و استفاده از آن برای جلد کردن کتابی دیگر به ذهنش نرسیده است.»
صاحبان فعلی کتاب اما رضایت دادند که کتاب باستانی از جلد کتاب کنونی جدا و برای دسترسی عموم آماده شود. به همین خاطر، کتاب قانون با ظرافت لازم از کتاب دیگر جدا شد و نسخه تایپ شده آن روی اینسایت قرار گرفت.