زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

چرادراروپا ابتلا به سرطان بالای 50ساله درایران زیر30سال؟سرداراحمدی مقدم فرمانده ناجاپاسخ میدهد!!نخوردن خوراکی سرطان زا مثل سس

نظامیان همانطورکه هرکس سربازی رفته باشد میداند دلشان برای کشورومردم می سوزد وجانشان را فدا میکنند درمسائل دیگر هم دلسوز مردم هستند بعدازسرهنگ جمشیدخدادادی خلبان نیروی هوائی ارتش که منتقد سرسخت آشپزی تلوزیون است ، سرداراحمدی مقدم نیز با انتقادازتلوزیون ازتغذیه مردم دفاع کرد:

فرمانده کل نیروی انتظامی کشور با انتقاد از برنامه های آشپزی صدا و سیما گفت: در تمامی این برنامه‌ها الگوی نامناسب تغذیه ترویج می‌شود در حالی که وقتی ۲۰ سال پیش من در سفری به فرانسه رفتم هیچ سسی وجود نداشت و از غذای سرخ کردنی هم خبری نبود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، سردار اسماعیل احمدی مقدم صبح امروز، چهارشنبه ۲ بهمن در همایش سراسری مدیران بهداشت و درمان ناجا که در سالن فجر ستاد ناجا برگزار شد اظهار داشت: سلامت امروزه تعریفی فرا‌تر از جسم دارد و روح و روان را نیز شامل می‌شود.

وی ادامه داد: پیشرفت تکنولوژی عوارض مثبت و منفی‌ای در پی داشته است که کشورهای پیشرفته توانسته‌اند با ایجاد الگوهای مناسب زندگی این عوارض را کاهش دهند.

احمدی مقدم افزود: پیشرفت تکنولوژی به ما اجازه نمی‌دهد که در مورد ایجاد الگوی جدید فکر کنیم بنابراین بهتر است تا الگوهای دیگران را بررسی کنیم و آنهایی که برای سلامت و زندگی ما مناسب است انتخاب کنیم.

احمدی مقدم به کمبود منابع مالی جهت رسیدگی مناسب به وضع تغذیه کارکنان و سربازان نیروی انتظامی اشاره کرد و گفت: منابع مالی محدود به ما اجازه نمی‌دهد تا غذاهای دارای ویتامین و پروتئین میان پرسنل خود توزیع کنیم.

وی در ادامه با انتقاد از پخش برنامه‌های آشپزی از صدا و سیما گفت: در تمامی این برنامه‌ها الگوی نامناسب تغذیه ترویج می‌شود در حالی که وقتی ۲۰ سال پیش من در سفری به فرانسه رفتم هیچ سسی وجود نداشت و از غذای سرخ کردنی هم خبری نبود.

برای مهار موج وسونامی سرطان چه کنیم ؟

 سیستم دنسروخ چیست؟ دنسروخ یا « سیستم خود درمانی بدن » ، سیستمی است بسیار ظریف و حساس و توانمند که در صورت جلوگیری از ورود سموم به بدن ، فرصت می یابد تا پسدادهای انبار شده در خون و سلولها راکه باعث سستی و ناتوانی آنها شده بود را دفع کرده و آنها را را تمیز و فعال نماید تا دوباره بدن به حالت طبیعی وسلامت خود باز گردد.

خوراکی های آغشته به موادسمی و شیمیائی مثل موز -گیلاس- سوسیس و کالباس و همبرگر و کنسرو و غیره - قند و شکر و شیرینی قنادی و نوشابه و هرچه شکر درآن بکاررفته نخوریم بجایش خرما- عسل - مویز - توت خشک - میوه های شیرین - نان برنجی بخوریم یا شیرینی که خودمان درمنزل با عسل بجای شکر درست می کنیم،بجای روغن های موجود دربازار از روغن کنجد برای سرخ کردنی استفاده کنیم وبرای پیشگیری از میگرن روغن زیتون بودار بخوریم ، اسپره خوش بو کننده نزنیم عطرطبیعی بزنیم ، وایتکس و جوهرنمک که بکارمی بریم درب وپنجره را باز بگذاریم تا موج وسونامی سرطان را که در راه است مهار کنیم ان شاء الله 

سرطان همچون امر اجتماعی


http://ayandeh-abi.blogfa.com/post-36.aspx

امروزه، سرطان به عنوان یکی از بیماری‌های شایع شناخته می‌شود. عوامل بسیاری دست به دست هم داده‌اند تا در دهه اخیر با روند رو به رشد و سریع سرطان در کشور مواجه باشیم. برخی از گزارش‌ها حاکی از چند برابر شدن تعداد بیماران سرطانی در این دهه است. گفته می‌شود تعداد کودکان مبتلا به سرطان خون نزدیک به دو برابر شده است و هر روز بر تعداد آنان افزوده می‌شود. وضعیت رشد سرطان به گونه‌ای است که علی‌رغم افزایش تخت‌های بیمارستانی در این سال‌ها، همچنان امکان خدمات‌رسانی به این بیماران با ضعف‌های بسیاری مواجه است و برخی از بیماران باید در نوبت‌های چند ماهه، تحلیل جسمی و حرکت به سوی مرگ را درخود نظاره کنند تا شاید امکان درمان بیابند. برخی از متخصصان از این وضعیت با عنوان «سونامی سرطان» یاد می‌کنند؛ یعنی موج بلندی از سرطان که جامعه را درمی‌نوردد، و آسیب‌های دیگری بر پیکر جامعه ایجاد خواهد کرد. با وجود چنین وضعیتی، ما همچنان نظاره‌گریم و کمتر خود را در قبال آن مسئول و پاسخگو می‌دانیم. این بی‌مسئولیتی را هم در سطح فردی می‌توان مشاهده کرد و هم در سطح نهادی و نیز اجتماعی.

علی‌رغم این که سرطان به عنوان یک بیماری سخت، صعب‌العلاج و پرهزینه، میزانی از ترس و وحشت را با خود به همراه دارد، ولی جامعه در مقابله با آن، چنان که باید حساسیت نشان نداده و مبارزه با آن به خواستی عمومی و اجتماعی تبدیل نشده است. این در صورتی است که این بیماری از وضعیتی فردی و شخصی خارج شده و به مثابه امری اجتماعی خودنمایی می‌کند؛ به این معنی که به عنوان واقعیتی فراگیر و فراتر از بیماران و با منشأیی عمدتا غیربیولوژیکی و بیش‌تر اجتماعی در جامعه شیوع پیدا کرده و بخش قابل توجهی از خانواده‌ها و سرمایه‌های اجتماعی و اقتصادی جامعه را به خود مشغول داشته است. با این همه، مقابله با این بیماری و بهتر است گفته شود مقابله با عوامل اجتماعی مؤثر بر افزایش آن هنوز به خواستی عمومی تبدیل نشده و همچنان در سطح رسیدگی‌های فردی جا مانده است. گویی جامعه در صورت پذیرفتن مسئولیت اجتماعی خود در قبال این بیماری، از تغییر برخی رفتارهای خود ترس دارد و یا این که نمی‌خواهد منافع کوتاه‌مدت خود را در مقابل منافع بلندمدتش از دست دهد. نوعی فرصت‌طلبی، دم‌غنیمتی، بی‌خیالی، قدرگرایی و غفلت تعمدی نسبت به آن در سطوح گوناگون جریان و سیلان دارد.

این دم‌غنیمتی و غفلت تعمدی به این موضوع را می‌توان از جمله در رهاشدگی مدیریت زیست‌محیطی در دهه گذشته و فزونی آلاینده‌های محیطی، نبود نظارت کافی بر وضعیت تولید مواد غذایی و کیفیت پایین برخی از خوراکی‌ها، شیوع استفاده از مواد غذایی آلوده و با کیفیت پایین بویژه در شهرها، بی‌توجهی به استانداردهای تولید مواد غذایی از مرحله تولید و استفاده بیش از حد از کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی، استفاده از آب‌های سطحی نامطلوب و گنداب‌ها در مزارع، تقلب برخی در تولید مواد خوراکی با هدف پیمودن ره صدساله استغنا در یک شب، فقدان مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی برخی سازمان‌های مسئول در قبال اثرات نامطلوب و مخرب تولید و توزیع بنزین غیراستاندارد، بی‌توجهی عجیب و غریب به عمر مفید خودروها، و نیز ارسال پارازیت بر فضای شهرها بویژه در کلان‌شهرهایی چون تهران، در کنار سختی زندگی و افزایش بی‌سابقه فشارهای عصبی و روانی و پایین آمدن آستانه‌های تحمل فردی و اجتماعی و عدم احساس ‌مسئولیت اجتماعی در آلوده کردن محیط زیست توسط افراد مشاهده کرد. اگر روزگاری نه چندان دور در همین تهران و دیگر شهرهای بزرگ تعداد روزهای ناسالم را با انگشتان دست می‌شمردیم، اکنون تعداد روزهای دارای هوای سالم و پاک را با انگشتان دست می‌شمریم. در چنین وضعیتی کک هیچ کداممان هم نمی‌گزد. تنها و تنها مدارس را تعطیل می‌کنیم، محدوده طرح زوج و فرد را افزایش می‌دهیم، به شهروندان بویژه کودکان و سالمندان و بیماران چند توصیه تکراری می‌کنیم و گاه همه چیز را به تمسخر می‌گیریم و با هواپیمای سم‌پاش قطراتی آب بر این دریای بیکران آلودگی می‌افشانیم و یا چند برابر بودجه افزایش امکانات حمل و نقل عمومی را برای ساخت طبقه دوم اتوبانی هزینه می‌کنیم تا اتومبیل‌های آلوده‌کننده راحت‌تر و بیش‌تر از پیش تردد کنند.

این در صورتی است که متخصصان پزشکی به جد تأکید می‌کنند که فزونی آلودگی‌های زیست‌محیطی و تنش‌های روانی نقش مؤثر و غیرقابل انکاری در بروز و افزایش سرطان داشته‌اند؛ عواملی که هر کدام از ما دیگری را در بروز آن متهم می‌کنیم. اما حقیقت این است که ما هم در سطح فردی با رفتارهای فرصت‌طلبانه و ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی و اجتماعی نسبت به این موضوع نقش‌آفرین و بی‌توجه هستیم و هم در سطح میانی و پاسخگو نبودن سازمان‌های مسئول در تولید محصولات فاقد استاندارد لازم و با کیفیت پایین (مانند بنزین و خودرو) و ناهماهنگی‌های ساختاری و مدیریتی در مواجهه و کنترل آلاینده‌ها و نیز در سطح کلان و ناتوانی نهادهای اجتماعی در تولید شهروند مسئول و مشارکت‌جو، در شکل‌گیری این وضعیت و افزایش سرطان تأثیرگذار بوده‌ایم وعلی‌رغم تأثیرگذاریمان، حساسیت چندانی به شیوع سرطان نشان نمی‌دهیم و تلاش می‌کنیم نقش خود را در این زمینه کمرنگ نشان دهیم.

اگر توجه کنیم که سرطان نوعی بیماری نیست که تنها و تنها بیمار و حداکثر خانواده او را با مشکلات درمان و زندگی مواجه می‌کند، بلکه فزونی آن در فرسایش سرمایه‌های اقتصادی و اجتماعی مؤثر است، در افزایش اضطراب و نگرانی نقش ایفا می‌کند، افسردگی را در خانواده‌ها ریشه‌دار می‌کند، خودکشی را افزایش می‌دهد، از شادمانی‌های جمعی می‌کاهد، امید به زندگی را کاهش می‌دهد، و ...، آن گاه آن را فراتر از نوعی بیماری می‌شماریم و شیوع آن را به عنوان عاملی اجتماعی در بروز مسائل و مشکلات اجتماعی مؤثر می‌یابیم. از این رو، تلاش برای مقابله با عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و گسترش سرطان، به نوعی تلاش برای مبارزه با بخشی از مسائل اجتماعی خواهد بود.

سخن آخر این که در این فضای کاهلی نسبت به مبارزه با عوامل ذکرشده در این یادداشت، در کنار قدردانی از تلاش شبانه‌روزی بخش درمان سرطان در کشور، وظیفه نهادهای مدنی از جمله مطبوعات در آکاهی‌بخشی و تبدیل این موضوع به مسأله‌ای در خودآگاه اجتماعی‌مان بیش از گذشته است.

پیاده روی تند 40%خطر سرطان سینه زنان را بهبود می بخشد


تحقیقات علمی جدید در آمریکا نشان می‌دهد: انجام فعالیتهای ورزشی به طور منظم، باعث پیشگیری از مرگ زودرس زنان در اثر سرطان پستان می‌شود.

به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه خراسان، اگرچه تحقیقات درگذشته نیز نشان داده بود که فعالیت‌های ورزشی خطر ابتلا به سرطان پستان را تا 25 درصد کاهش می‌دهد اما تحقیقات جدید در کالیفرنیا نیز حاکی از این است که پیاده‌روی یا دویدن خطر مرگ ناشی از سرطان پستان را تا 40 درصد در زنان کاهش می‌دهد.

پژوهشگران دانشگاه اورگان نرخ مرگ ومیر در اثر سرطان پستان را بین 80 هزار زن طی 11 سال بررسی کردند. در بین این زنان 33 هزار نفر پیاده‌روی سریع داشتند و 46 هزار نفر به طور منظم می‌دویدند.

هیچکدام از شرکت کنندگان در این پژوهش علمی قبل از آغاز تحقیقات به سرطان مبتلا نبودند و به طور منظم فعالیت‌های ورزشی و وزن خود را گزارش می‌کردند.

بر اساس نتایج این تحقیقات، زنانی‌که در هفته 2 ساعت و نیم ورزش سبک و یا یک ساعت ورزش سنگین انجام می‌دادند، 40 درصد کمتر در معرض خطر مرگ در اثر سرطان پستان بودند.

دارو فشار خون مصرف کردن طولانی عامل سرطان سینه زنان


تحقیقات نشان می‌دهد: مصرف داروهای فشار خون ممکن است باعث افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان شوند.

به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه خراسان، تحقیق جدیدی نشان می‌دهد احتمال خطر ابتلا به سرطان پستان در زنانی که به مدت یک دهه یا بیشتر از یک نوع رایج داروهای فشار خون استفاده کنند، بیش از دو برابر سایر زنان است.

به گفته محققان، هنوز صحت یافته‌های این تحقیق به طور کامل اثبات نشده است و پیش از ایجاد هر نوع تغییر در نحوه تجویز داروها، این تحقیق باید بر روی سایر گروه‌های زنان نیز انجام شود.

دکتر کریستوفرلی، محقق ارشد این پژوهش در مرکز تحقیقات سرطان هاچینسون در سیاتل اعلام کرد: انتظار نداریم نتایج این تحقیق تغییر خاصی در روش‌های بالینی فعلی ایجاد کند.

وی افزود: مهمترین نکته این است که افراد فشار خون خود را به بهترین شکل ممکن کنترل کنند. اغلب افراد مبتلا به فشار خون ناچار به استفاده از چندین دارو در دوزهای مختلف برای یافتن رژیم درمانی سازگار با بدنشان هستند.

تأثیر استرس در ابتلای مادران باردار به سندرم خطرناک «پره‌اکلامپسی»


نتایج یک پژوهش در کشور حاکی از تأثیر استرس بر ابتلای مادران باردار به سندرم خطرناک «پره‌اکلامپسی» و نقش مهم و بازدارنده «حمایت اجتماعی» در جلوگیری از ابتلا به این سندرم دارد.

به گزارش خبرنگار پژوهشی ایسنا، طبق چهارچوب مفهومی کمیسیون تعیین‌کننده‌های اجتماعی مؤثر بر سلامت سازمان جهانی بهداشت، عوامل کلیدی سلامت عبارتند از عوامل اجتماعی- سیاسی ، ساختاری و اجتماعی واسط. تعیین کننده های اجتماعی واسط،‌ قسمت میانی مدل را تشکیل می‌دهند که شامل موقعیت زندگی، وضعیت کار، دسترسی به مواد غذایی و خدمات بهداشتی، عوامل روانی اجتماعی مثل استرس های روانی اجتماعی،‌عوامل رفتاری مثل مصرف دخانیات و الکل، سبک زندگی، حمایت های اجتماعی، عادت های جامعه و موانع انتخاب روش زندگی سالم است. در حقیقت این مدل نشان دهنده این موضوع است که عوامل ساختاری به طور مستقیم بر سلامت فرد تاثیر ندارد بلکه از طریق عوامل واسط یا بینابینی آثار خود را اعمال می کند.

پژوهشی که توسط ماهرخ دولتیان و همکاران وی انجام شده،‌ با این توضیح در زمینه اهمیت حمایت اجتماعی از مادران باردار، استرس را نیز از عوامل بینابینی می‌داند که با بسیاری از بیماری‌ها از جمله بیماری‌های قلبی - عروقی، اتوایمون و بیماری‌های پوستی و ... در ارتباط است.

بر اساس این تحقیق،‌ مجموعه در حال گسترشی از داده‌ها ، بیانگر تاثیر نامطلوب عوامل روانی اجتماعی از جمله استرس بر پیامدهای بارداری است. افزایش استعداد ابتلا به عفونت،‌ تهوع،‌ افزایش فشار خون، زایمان زودرس و تولد نوزاد کم‌وزن بخشی از این پیامدها را شامل می‌شود.

این پژوهش، در مقابل استرس، به عامل حمایت اجتماعی اشاره دارد که به مثابه واسطه‌ای میان استرس و جلوه‌هایش عمل می‌کند و سبب کاهش استرس و افزایش سازگاری در فرد می‌شود. بنا بر این تحقیق،‌ مطالعات بسیاری درباره اثر حفاظتی حمایت اجتماعی بر ابعاد سلامتی از جمله مرگ و میر، بیماری‌های مزمن، معلولیت‌ها،‌ علائم افسردگی،‌ مشکلتا ادراکی و تندرستی انجام شده که همگی حاکی از ارتباط مثبت حمایت اجتماعی با بهبود وضعیت سلامت بوده است.

اعتقاد بر این است که حمایت اجتماعی در برابر استرسورهایی حائل می‌شود که به افزایش فشار خون منجر می‌شوند. در نتیجه احتمال دارد استرس دوران بارداری و همچنین حمایت اجتماعی ضعیف باعث افزایش وقوع «پره‌اکلامپسی» (سندرمی خظرناک که علت آن هنوز مشخص نشده است) شود. این سندرم به صورت افزایش فشار خون پس از هفته بیستم حاملگی به همراه پروتئینوری تعریف شده که پس از زایمان برطرف می‌شود. شیوع این سندرم در جوامع مختلف بین 2 تا 10 درصد است و میزان شیوع این بیماری در تهران نیز 6.5 درصد گزارش شده است.

بر اساس آنچه این پژوهش تاکید دارد، پره‌اکلامپسی، ممکن است پیشرفت کند و به عوارض جدی مادری و نوزادی و حتی مرگ منجر شود. همچنین زنانی که سابقه ابتلا به آن را دارند، در سراسر زندگی در معرض پره‌اکلامپسی راجعه و هیپرتانسیون مزمن و بیماری کرونری قلب خواهند بود.

بنابراین پیشگیری اولیه غیرممکن است اما با وجود این،‌ دستکاری عوامل خطر شناخته شده بیماری ممکن است آن را کاهش دهد که این عوامل عبارتند از عوامل خطر عمومی، ژنتیکی، مامایی و پزشکی.

بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی تعیین ارتباظ استرس و حمایت اجتماعی با بروز «پره‌اکلامپسی» پرداخته است اما در ابتدا تعاریفی از حمایت اجتماعی ارائه می‌دهد: درباره حمایت اجتماعی تعاریف و تقسیم‌بندی‌های متفاوتی وجود دارد. حمایت اجتماعی گاهی به وجود روابط اجتماعی یا کمیت روابط اطلاق شده و گاهی به نوع بخصوصی از روابط اجتماعی.

حمایت اجتماعی غالبا به نوع کارکردی و ساختاری طبقه‌بندی می‌شود. مفهوم حمایت اجتماعی ساختاری شامل ادغام اجتماعی و مفهوم حمایت اجتماعی کارکردی شامل تعاملات بین فردی است. حمایت اجتماعی کارکردی نیز به دو جزء درک حمایت توسط فرد در رابطه‌ای خاص و در دسترس بودن و وجود رفتار حمایت و واقعی تفکیک می‌شود. دریافت حمایت اجتماعی به میزان برخورداری فرد از حمایت‌های هیجانی آشکار همچون کمک و مساعدت عینی توسط خانواده و دوستان است.

تحقیق حاضر سپس تاکید می‌کند که در دوران بارداری حمایت اجتماعی برای سلامتی و رفاه مادر منتظر، ضروری است. فراهم کردن منابع حمایتی عاطفی و اطلاعاتی،‌ سبب تسکین تغییرات جسمی و روانی مرتبط با بارداری و تشویق مادر برای رفتارهای سالم و ایجاد تغییراتی در سبک زندگی می‌شود.

این پژوهش بر روی 110 زن باردار چندزا صورت گرفته که شامل 55 مبتلا به پره‌اکلامپسی و 55 فرد سالم بودند انجام شده است. معیارهای ورود افراد به این تحقیق، ملیت ایرانی، نداشتن سابقه ازدواج مجدد، جنین تک‌قلو و سالم،‌ سن حاملگی بیش از بیست هفته،‌ نداشتن بیماری‌های مزمن از قبیل سندرم آنتی‌فسفولیپید، بیماری قلبی عروقی،‌ کلیوی،‌ ریوی، خودایمنی و دیابت، نداشتن حاملگی عارضه‌دار و مولار، نداشتن اعتیاد به مواد مخدر و دخانیات بوده است.

نتایج این پژوهش حاکی از تفاوت معنادار میزان حمایت اجتماعی کل و زیرمقیاس خانواده در دو گروه مادران باردار مبتلا به «پره‌اکلامپسی» و غیرمبتلا بوده است. همچنین میزان استرس در دو گروه نیز اختلاف معناداری داشت. بدین صورت که گروه مبتلا ، استرس بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری داشتند.

یافته‌های تحقیق نشان داد: هر واحد افزایش استرس در زنان باردار،‌احتمال ابتلا به سندرم «پره‌اکلامپسی» را سه درصد افزایش می‌دهد. همچنین به ازای هر واحد افزایش حمایت اجتماعی در زنان باردار،‌احتمال ابتلا به پره‌اکلامپسی سه درصد کاهش می‌یابد.

در این تحقیق پس از بررسی عامل‌های مداخله‌گر مشخص شده که سابقه پره‌اکلامپسی و تعداد مراقبت‌های بارداری بر ارتباط میان استرس و حمایت اجتماعی اثر مداخله‌گر دارد.

نتایج این پژوهش نشان داده که استرس،‌ شانس ابتلا به پره‌اکلامپسی را در زنان باردار یک درصد افزایش می‌دهد. با وجود این، پس از تعدیل عوامل مداخله‌گر،‌این ارتباط معنی‌دار نبوده است. همچنین به ازای یک واحد افزایش میزان حمایت اجتماعی،‌احتمال ابتلا به این سندرم،‌4 درصد کاهش می‌یابد که بر خلاف استرس،‌این ارتباط معنی‌دار بوده است.

این نتایج درحالی حاصل می‌شود که بنا بر تاکیدات صورت گرفته در این تحقیق، استرس‌های دوران بارداری از پدیده‌های مهمی است که متاسفانه در مراقبت‌های روتین باردرای سنجیده نمی‌شود؛ در نتیجه میزان آن در دوران بارداری و تاثیر آن بر سلامت مادر نامشخص مانده است.

انتهای پیام

دبیر علمی کنگره سالیانه انستیتو کانسر ایران :سالانه ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر در کشور به انواع سرطان مبتلا می شوند

مصرف دخانیات تا 30 درصد میزان ابتلا به سرطان حنجره و مری را افزایش می دهد و همچنین افرادی که با آزبست در تماس هستند بیشتر در معرض ابتلا به سرطان ریه قرار می گیرند... دبیر علمی بیست و چهارمین کنگره سالیانه انستیتو کانسر ایران با بیان اینکه سالانه ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر در کشور به انواع سرطان مبتلا می شوند گفت: شایع ترین سرطان در کشور، در مردان سرطان معده و در زنان سرطان پستان است. به گزارش ایسنا – منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران دکتر محمدرضا میر با اشاره به اینکه سرطان‌های گردن و معده در مردان بسیار شایع است، افزود: مصرف دخانیات تا ۳۰ درصد میزان ابتلا به سرطان حنجره و مری را افزایش می دهد و همچنین افرادی که با آزبست در تماس هستند بیشتر در معرض ابتلا به سرطان ریه قرار می گیرند. وی در ادامه سرطان پستان را از دیگر سرطان های شایع در زنان عنوان کرد و گفت: سالانه ۱۰ هزار نفر در کشور به سرطان پستان مبتلا می شوند که مصرف زیاد داروهای هورمونی می تواند یکی از عوامل ایجاد سرطان در زنان باشد. دبیر کنگره سالیانه انستیتو کانسر ایران با اشاره به اینکه جراحی حرف اول در درمان است، افزود: شیمی درمانی، پرتودرمانی و دارو از دیگر روش های درمان سرطان است و در حال حاضر کمبودی در این زمینه ها نداریم. دکتر میر با بیان اینکه با کمک داروهای جدید عوارض جراحی ها برای بیماران کمتر شده است، افزود: در گذشته فرد مبتلا به سرطان پستان از همان مراحل ابتدایی تا پیشرفته، تمامی بافت پستان برداشته می شد که علاوه بر بار روانی برای بیمار عوارض دیگری مانند تورم دست و کاهش توانایی حرکت را برای بیمار در پی داشت. دبیر کنگره سالیانه انستیتو کانسر ایران بیان کرد: قیمت داروی هرسپتین (داروی درمان سرطان پستان) در زمان تحریم به پنج میلیون رسیده بود که در حال حاضر قیمت آن به ۵۰۰ هزار تومان رسیده است. وی یادآور شد: از ۲۵۰۰ نفر، ۱۰ نفر مبتلای به سرطان پستان به داروی هرسپتین نیاز دارند که باید در ۱۶ جلسه آن را دریافت کنند که این افزایش قیمت دارو بسیار برای بیماران کمرشکن بود. دبیر علمی کنگره سالیانه انستیتو کانسر ایران در ادامه به سرطان معده اشاره کرد و گفت: سرطان معده استان های شمالی ، لرستان، گلستان و اردبیل [که استان های کشاورزی هستند وسم پاشی مزارع سبب باقی ماندن سم روی آب ها میگردد ودران شنا می کنند ]از شیوع بیشتری برخوردار است که شاید به دلایل تغذیه ای یا ژنتیکی باشد. میر افزود: اصول پیشگیری ثابت شده ای در سرطان چندان مطرح نشده است اما به هر حال عواملی مانند مصرف دخانیات در بروز آن نقش دارند ؛ اما از سوی دیگر به طور مثال نقش خوردن آش داغ یا چای داغ در بروز سرطان ثابت نشده است. وی باکتریهای هلیوباکتری از دیگر عوامل ایجاد کننده سرطان معده دانست و گفت: مصرف میوه و سبزی تازه و تحرک کافی می تواند در کاهش ابتلا به سرطان معده باشد. دکتر میر تاکید کرد: نخوردن غذاهای مانده ، کپک زده و فست فودها نیز میزان شیوع سرطان را کاهش خواهد داد. وی در پایان خاطر نشان کرد: ارتباط آلودگی هوا با سرطان هنوز مشخص نشده است ؛ آلودگی هوا موجب عوارض تنفسی و بیماری های قلبی و عروقی می شود.

اعلام برنج های آلوده موجود در بازار

روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعلام کرد : برنج بابانور کشور هند بدلیل میزان سرب ، ستایش و صدری هاشمی آستانه اشرفیه و زیتون کشور پاکستان بدلیل میزان کادمیوم ، برنج طارم محلی معطر فریدونکنار بدلیل میزان آرسنیک ، برنج اویلا و دم سیاه هاشمی دودی رشت بدلیل میزان آفلاتوکسین B1 استانداردهای لازم بهداشتی را ندارند.

مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت از همشهریان درخواست کرد : در صورت مشاهده در سطح عرضه و فروش با شماره تلفن ۸۴۱۵۰۰۱ ویا۱۴۹۰ سامانه فوریت‌های بهداشت محیط و حرفه‌ای تماس گرفته و مراتب را گزارش کنند 

چرا کودکان کار وخیابانی 45%بیشتر ازدیگران به سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز)مبتلا می شوند !!

آخرین آمار شیوع اچ‌آی‌وی در کشور، نگرانی‌ها را تشدید کرد. آمارهای رسمی می‌گوید تعداد مبتلایان از مرز ۲۷هزار نفر گذشته؛ ۳۳درصد از مبتلایان از راه جنسی مبتلا شده‌اند. این همان موج سوم ایدز است. آمارهای غیررسمی اما بر ابتلای بیش از ۸۰هزار نفر در کشور تاکید دارد. دیگر نگرانی تنها به موج سوم ایدز محدود نمی‌شود، نشانه‌هایی از بازگشت موج دوم که همان اعتیاد تزریقی است، نیز دیده می‌شود، هرچند معاون بهداشتی وزیر بهداشت خبر از کاهش آمار در میان این مبتلایان آن هم به دلیل تاسیس و راه‌اندازی کلینیک‌های مثلثی می‌دهد و البته آمار هولناکی هم درباره کودکان کار و خیابانی داده است که ۴۵برابر بیشتر از جمعیت عمومی کشور مبتلا به ‌ایدز می‌شوند.

به هر حال واقعیت، حکایت تلخی از بی‌برنامگی‌ها دارد. اینک نه‌تنها معتادان تزریقی و ناقلان جنسی بلکه کودکان کار و خیابانی نیز به جرگه گروه‌های پرخطر پیوسته‌اند؛ کودکانی که گفته می‌شود شیوع این بیماری در میان آنها ۴۵برابر بیشتر از مردم عادی است.

دکتر عباس صداقت، رئیس اداره کنترل ایدز وزارت بهداشت است. او در گفت‌و‌گو با «شهروند» دلایل بالا بودن این آمار و نگرانی‌ها از شیوع ایدز در جامعه را توضیح می‌دهد.

همان‌طور که اطلاع دارید، موج دوم ایدز، انتقال از راه اعتیاد تزریقی بود؛ موجی که خود در ایجاد موج سوم که انتقال از راه جنسی این بیماری است، عامل مهمی به‌شمار می‌رود. چند سالی است اما در کنار اعلام نگرانی از ورود به موج سوم ایدز، نشانه‌هایی از بازگشت موج دوم نیز دیده می‌شود. با این همه معاون بهداشتی وزیر بهداشت در آخرین اظهارنظر خود از کاهش ایدز در میان معتادان تزریقی خبر می‌دهد. ماجرا چیست؟

بله، همان‌طور که دکتر سیاری اشاره کرده، بر اساس آمارهای ثبت‌شده تا اول مهرماه امسال موارد ابتلا به ‌این بیماری از طریق اعتیاد تزریقی کمتر شده است. دلیل آن نیز اجرای برنامه‌های جامع کاهش آسیب بود که تقریبا در دهه گذشته اجرا شد و توانست با اجرای برنامه‌های کاهش آسیب و درمان محوری و استفاده از نگهدارنده یا متادون مخصوصا در میان معتادان تزریقی و زندانیان سرعت شیوع اچ آی وی را در این گروه کاهش دهد.

یعنی نگرانی از بازگشت موج دوم منتفی شده است؟

ما نسبت به کاهش آمار انتقال ایدز از راه اعتیاد تزریقی نگران هستیم چراکه می‌تواند منجر شود برنامه‌های کنترل موج دوم، به دلیل رضایت‌مندی که در میان مسئولان ایجاد می‌شود، کمرنگ شود. مطالعات ما نشان می‌دهد که حرکت اپیدمی اچ‌آی‌وی ایدز در سال‌های آینده سریع‌تر می‌شود و مصرف مواد مخدر و اعتیاد تزریقی همچنان بیشترین خطر را برای ابتلا به اچ آی وی دارد. ما نگران بازگشت موج دوم ایدز هستیم و به همین‌خاطر به همکارانمان در ستاد مبارزه با موادمخدر، سازمان زندان‌ها، بهزیستی و… توصیه می‌کنیم که برنامه‌های کاهش آسیب را کمرنگ نکنند تا ما با شیوع مجدد انتقال ایدز مواجه نشویم.

عده‌ای معتقدند که ما اکنون در موج سوم ایدز به سر می‌بریم. انتقال از راه جنسی ایدز ۳۳ درصد موارد ابتلا به‌ این بیماری را تشکیل می‌دهد. پس این هم نگرانی مضاعفی است.

بله، ما نگران موج سوم ایدز هم هستیم. از یک طرف افرادی که مبادرت به رفتارهای پرخطر در زمینه اعتیاد می‌کنند، زمینه عوامل اجتماعی را برای انتقال ایدز فراهم می‌کنند، همسران این افراد نیز بیمار می‌شوند و می‌توانند خودشان رفتارهای پرخطر داشته باشند. از سوی دیگر استفاده از مواد محرک روانگردان‌ها از جمله آمفتامین‌ها که به عنوان شیشه شناخته شده‌اند، میزان مصرف را بالا برده‌اند؛ موادی که به شکل‌های مختلف به جوانان و به‌ویژه زنان ارایه می‌شود. لاغری، احساس جوانی، اعتماد‌به‌نفس، بالابردن قدرت تمرکز و… بهانه‌هایی است که عمدتا برای خرید و فروش شیشه عنوان می‌شود. داروهایی که در آرایشگاه‌ها ممکن است به مشتریان ارایه شود، حاوی ترکیبات آمفتامینی هستند، وابستگی شدیدی ایجاد کرده و افراد را در معرض رفتارهای پرخطر قرار می‌دهند. این افراد نیز با مصرف این مواد موج سوم ایدز را تشدید می‌کنند.

شما اشاره کردید که نگران بازگشت موج دوم ایدز هستید، این موضوع قبلا نیز مورد اشاره شما بود. بیشترین انتقاد در زمینه ‌ایجاد این نگرانی متوجه نحوه جمع‌آوری و نگهداری معتادان است. نگهداری معتادان تزریقی در یک محل، نداشتن مکان مناسب برای نگهداری و استفاده از روش‌های درمانی نامناسب به‌این نگرانی دامن زده است.

در قوانین ستاد مبارزه با موادمخدر دلیلی که برای جمع‌آوری معتادان مطرح شده، قابل قبول است. این ستاد عنوان می‌کند کسانی که متجاهر به اعتیاد هستند باید از سطح جامعه جمع‌آوری شوند. مراکز گذری و متادون درمانی راه‌اندازی شده که‌ این افراد باید به این مراکز مراجعه کنند. این سیاست ایده بدی نیست اما متاسفانه در اجرا مشکلاتی وجود دارد. اصولا تجمع یک عده معتاد در یک محیط پرخطر انتقال اچ‌آی‌وی را افزایش می‌دهد. ما شاهد هستیم که کمپ‌های غیرقانونی ترک اعتیاد وجود دارند که به‌دلیل غیراستاندارد بودن روش‌های نگهداری شیوع ایدز را تشدید می‌کنند، از سوی دیگر مراکز ترک اعتیاد برنامه‌ای برای کنترل ایدز از راه آموزش و مشاوره درمانی ندارند. از این‌رو ما به‌عنوان عضو کمیته تصمیم‌گیرنده توصیه کردیم تا دادگاه‌های درمان‌مدار تشکیل شود و دستگیرشدگان موظف شوند برای ترک اعتیاد به مراکز معرفی‌شده، ارجاع داده شوند.

معاون بهداشتی وزیر بهداشت، آمار تکان‌دهنده‌ای از میزان شیوع ایدز در میان کودکان کار و خیابانی اعلام کرده که حکایت از شیوع ۴۵برابری این بیماری در میان کودکان نسبت به مردم عادی دارد. این آمار با توجه به گروه سنی این کودکان در حد یک بحران است.

بله، متاسفانه وضعیت کودکان کار و خیابانی کمی متفاوت است. این آمار نتیجه مطالعه‌ای بود که در سطح شهر تهران انجام شده که جامعه آماری آن را کودکان با ملیت‌های ایرانی و غیرایرانی تشکیل داده‌اند. مساله‌ای که وجود دارد این است که ‌این کودکان بدون خانواده و بی‌سرپرست نیستند، اینها همراه خانواده‌هایشان در خیابان‌ها کسب‌وکار می‌کنند و در معرض رفتارهای پرخطر قرار دارند. چون اینها کودکان کار و خیابانی هستند مداخله نیز مشکل‌تر می‌شود.

برنامه‌ای برای این کودکان دارید؟

بله، قرار است که در یک برنامه کوتاه‌مدت اطلاعات بیشتری در ارتباط با این کودکان جمع‌آوری کنیم و مستندات و شواهد خود را نسبت به آنها افزایش دهیم تا مداخلات نیز سریع‌تر انجام شود.

اشاره کردید که مداخله در این گروه مشکل است، دلیل چیست؟

ببینید این گروه بی‌سرپرست نیستند، از این‌رو نمی‌توان آنها را جمع کرد و آموزش داد. والدین این کودکان گروه‌های پرخطر هستند و به راحتی نمی‌توان در آنها ورود پیدا کرد یا به ‌این کودکان در یک ساعت و مکان خاص دسترسی پیدا کرد. سخت است که ‌این کودکان سازمان‌دهی و مدیریت شوند. به همین دلیل می‌گوییم سخت است. یکی از مداخلات این است که برای اینها کارآفرینی صورت گیرد و برنامه‌های حمایتی و مشاوره‌درمانی در نظر گرفته شود.

در این آمار اعلام شده بود که ۲۹درصد کودکان ۱۵ تا ۱۹ساله‌ این گروه رابطه جنسی داشته‌اند؟

متاسفانه ‌این کودکان از سنین پایین در معرض انواع خشونت‌های فیزیکی، روانی، کلامی و در نهایت جسمی قرار می‌گیرند. وقتی هم خشونت جنسی رخ می‌دهد، طبیعی است که تابوی رفتار جنسی برایشان شکسته می‌شود و دیگر آنها به راحتی در معرض سوءاستفاده قرار می‌گیرند. این افراد در سنین بالا خود به سوءاستفاده‌کننده جنسی تبدیل می‌شوند.

چه باید کرد؟ به هر حال این افراد چند سال دیگر به جوانانی تبدیل می‌شوند که ظرفیت ارتکاب هر گونه جرمی را دارند.

بله، ‌این افراد در سال‌های نه‌چندان دور، جوان می‌شوند و می‌توانند خطر مهمی برای انتقال اچ‌آی وی تلقی شوند. تنها خطر انتقال ایدز نیست، ارتکاب رفتارهای شرورانه و ضداجتماعی از سوی این افراد جامعه را تهدید می‌کند.

چرا سازمان بهزیستی وارد عمل نمی‌شود؟

رسالت این سازمان ساماندهی کودکان بی‌سرپرست است، اما این کودکان بدسرپرست هستند، به همین دلیل یکی از برنامه‌هایی که داریم این است که با کمک بهزیستی بتوانیم خیلی سریع یک برنامه جامع برای ساماندهی این کودکان داشته باشیم و قرار است سازمان بهزیستی هم به ما کمک کند. در این میان از تشکل‌های غیردولتی و مردم‌نهاد می‌خواهیم که وارد کار شوند.

برای کنترل انتقال ایدز از راه جنسی که آمارش در حال افزایش است چه کاری انجام شده؟

ما در کشور ۳۰ مرکز مشاوره بیماری‌های رفتاری ویژه زنان آسیب‌پذیر راه‌اندازی کردیم که در این مراکز خدمات مشاوره آمیزشی، آموزشی و درمانی ارایه می‌شود. شماره‌ این مراکز در سامانه ۱۱۸ ثبت شده است. تمام این خدمات محرمانه و رایگان است. در همین ارتباط نیز قرار است سایت ویژه اچ‌آی‌وی در روز جهانی مبارزه با ایدز (۱۰ آذر) رونمایی شود.

میزان استقبال از این مراکز چگونه است؟

متاسفانه میزان مراجعه به مراکز ما بسیار پایین آمده، به‌طوری‌که در برخی استان‌ها ادامه فعالیت این مراکز به‌دلیل مشکلات اقتصادی مورد تهدید قرار داده است. متاسفانه رسانه‌ها تنها به دنبال گرفتن آمار و ارقام هستند و توجهی به اطلاع‌رسانی نمی‌کنند.

آلودگی برنج‌های هندی به آرسنیک ادامه دارد

رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس گفت: وزارت بهداشت در زمینه سموم کشاورزی فرار به جلو می‌کند چرا که از زمان مجلس هشتم تا کنون هنوز برنج‌های آلوده را آزمایش نکردند.

عباس رجایی در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این سوال که گفته می‌شود سموم مورد استفاده در کشاورزی موجبات افزایش میزان سرطان‌ها در کشور را فراهم کرده است، با بیان اینکه اصولا سموم کشاورزی به طور طبیعی عوارضی خواهد داشت اما نمی‌توانیم بگوییم شرایط کشور به گونه‌ای است که این سموم در موادغذایی وارد شده و خیلی خطرناک است اظهار داشت: سَم زمانی برای نابودی خود دارد مثلا سَم خیار یک هفته بعد از مصرف، از بین می‌رود و استفاده از آن محصول بلامانع است، همانطور که دارو در بدن انسان همینگونه است و در یک زمانی دوز خود را دارد.

وی افزود: اینکه ما بگوییم چون سم در کشاورزی مصرف می‌شود پس تمام بیماری‌ها و سرطان‌ها مربوط به این موضوع است حرف غیرعلمی و اشتباهی است و باید تجدیدنظر شود، به نظرم وزارت بهداشت و درمان فرار به جلو می‌کند چون وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهد و مشکلات خود را حل نمی‌کند.

رجایی ادامه داد: برای این موضوع اولا دنبال این هستیم که بحث ارگانیک در کشاورزی توسعه پیدا کند و در قانون برنامه هم آورده‌ایم که حداقل ۲۵ درصد سطح تولید کشور به ارگانیک تبدیل شود چرا که همه دنیا به این سمت حرکت می‌کند و از طرف دیگر موضوع این است که یک سری سموم در دنیا منسوخ شده است و ما هم در کشور از آنها استفاده نمی‌کنیم و سوم اینکه واردات سم آنقدر گران تمام می‌شود که خیلی‌ها رغبت به استفاده از آن را ندارند و اگر هم استفاده می‌کنند با دوزهای پایین است.

رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس تصریح کرد:‌ مشکل ما اینجا نیست، بلکه مشکل این است که باید جریان‌های دیگر در کشور ساماندهی شود تا مشکل حل شود به عنوان مثال زمانی در مجلس هشتم اعتراض کردیم که برنج‌های آلوده به آرسنیک وارد کشور می‌شود و حتی رقم برنج را اعلام کردیم و کشور مورد نظر آن را هم مشخص کردیم، در فائو وقتی در کنار نماینده آن کشور نشستم و به من گفت که آلوده بودن برنج‌های هندی چیست که راه انداخته‌اید؟، من به او گفتم: “مگر نیست؟” گفت:” چرا هست، چرا اینقدر شلوغش کرده‌اید؟”، بله، آن منطقه‌ای که این برنج‌ها کشت می‌شود هم خاک و هم آبش آلوده به آرسنیک است، ما هم قبول داریم اما شما کاری کردید که روس‌ها هم از ما برنج نمی‌خرند.

وی با بیان اینکه خود هندی‌ها هم قبول کردند که برنج‌شان آلوده است و الان هم هست خاطرنشان کرد: ما در آن زمان آزمایش کردیم و ثابت کردیم که میزان آرسنیک و کادمیوم این برنج‌ها بیش از حد مجاز است اما وزارت بهداشت زیربار نرفت و وقتی سوال کردیم چرا زیربار نمی‌روید؟، گفتند:”چون ما آزمایش نکردیم”. ما گفتیم:” چون آزمایش نکردید صورت مسئله را پاک می‌کنید؟” و بعد متعهد شدند که دانشگاه‌های علوم پزشکی مبادی کشور، این آزمایش را انجام دهند و جالب است که امروز هم شما پیگیری کنید متوجه می‌شوید که این آزمایش انجام نمی‌گیرد.

رجایی با بیان اینکه موسسه استاندارد هم آزمایش نمی‌گیرد خاطرنشان کرد: سازمان استاندارد با فشار مجلس استانداردی را تعریف کرد اما او هم کاری را انجام نداد و رعایت نمی‌کند، این گناه کیست؟ آنها وظایف خود را انجام نمی‌دهند و به گردن دیگران می‌اندازند. ما نمی‌گوییم در کشور پسماندهای سموم و کودهای شیمیایی در داخل محصولات نیست، چرا هست، اما سازمان‌ها وظایفی دارند که باید در نظر گرفته شود.