زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

ایران بزرگترین واردکننده دارواست!دارو موادشیمیائی است وسرطان زا!خانم ها برای سرکوب استرس بیشتربه دارومی چسبند!

 ریشه استرس واضطراب کمبودکلسیم وکمخونی است بایدباخوراکی های حاوی ویتامین ب وکلسیم داروخون ساز درمان بشه نه سرکوب ! 

استرس بالای 25درصدقاتل قلب است مثل این است که خودرو یک مسیرطولانی بادنده 2بره جوش میاره موتورش میسوزددرانسان فشارخون میره بالا وگاهی منجربه ایست قلبی میشه گاهی سکته ! 

درحالی که معاون داروی سازمان غذا و دارو از کنترل بازار دارو خبر می دهد، اما رییس مرکز تحقیقات بیولوژیک کشور با انتقاد از تامین بازار دارویی با واردات گفته ایران بزرگترین وارد کننده داروست.
دکتر فریدون مهبودی، رییس مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی کشور و عضو هیات علمی انستیتو پاستور ایران دراین باره به شفاآنلاین گفت: یکی از زیر مجموعه های وزارت بهداشت ، سازمان غذا و دارو است .بنابر این وزیر بهداشت باید برای تامین داروی مورد نیاز کشور اقدامی انجام دهد . اما متاسفانه مسوولین وزارت بهداشت ما بیشتر تامین را به واردات ترجمه می کنند. حال آنکه تامین یعنی ایجاد امنیت در به دست آوردن و در اختیار قرار دادن دارو از طریق حمایت از تولید داخل امکان پذیر می باشد.

به گفته او تا امروز تمام تلاش ها برای واردات دارو بوده: همین امر باعث شده کشور ما نسبت به جمعیت به بزرگترین وارد کننده دارو در دنیا تبدیل شود. تامین امنیت دارویی از طریق حمایت از تولید داخل بسیار پایدارتر از واردات دارو است. در حال حاضر نیز ما توان تولید نیمی از محصولات دارویی با استفاده از بیو تکنولوژی را در داخل کشور داریم اما متاسفانه حمایتی در این زمینه صورت نمی گیرد.

مهبودی همچنین گفت : ما برای تامین نیاز واقعی مردم در زمینه دارو سالانه به حدود یک میلیون دلار واردات دارو احتیاج داریم که اگر مشکل تعرفه حل شود با درآمد حاصل از این میزان واردات می توان به وزارت دارایی و بیمه ها و حتی خود وزارت بهداشت کمک کرد و این وزارتخانه که به یک مصرف کننده تبدیل شده می تواند درآمدزایی داشته باشد.

از سوی دیگر جانشین فرمانده مرزبانی از قاچاق دارو توسط کوله بران خبر داده است: بیشترین داروهای قاچاق از مرزهای غربی کشور وارد می شود.

سردار احمد گراوند دراین باره به مهر گفت: وضعیت مشخصی در مورد قاچاق دارو از مرزهای کشور نداریم. در سالجاری مقادیر زیادی دارو در کردستان و آذربایجان غربی کشف و ضبط شد. در بررسی های اولیه مشخص شد بسیاری از این داروها به عنوان پیش ساز مواد مخدر صنعتی وارد کشور شده است. در آخرین عملیاتها ماموران موفق به کشف ۶۷۰ کیلوگرم پیش ساز در سردشت و ۷۰ کیلوگرم در کردستان شدند.

جانشین فرمانده مرزبانی در خصوص قاچاق دارو از هند و پاکستان گفت: تا کنون موردی از کشف محموله بزرگ داروی قاچاق در شرق کشور یا دریا نداشته ایم اگرچه ممکن است در مقیاس های کوچک قاچاق وجود داشته باشد. بیشتر قاچاق دارو توسط کوله بران غیرمجاز از غرب کشور است که مرزبانان در صورت مشاهده با آن برخورد می کنند. این افراد با دریافت بهای ناچیزی کالای قاچاق را از آنسوی مرزها وارد کشور می کنند.

درباره واردات دارو و قاچاق ان البته وزیر بهداشت نظر دیگری دارد. حسن طریقت منفرد دراین باره به فارس گفت: تک‌نرخی شدن نرخ ارز دارو جلوی بسیاری از رانت‌ها، فسادها و اتفاقاتی را که بین تولید تا عرضه دارو رخ می‌داد، گرفت.

به گفته او دو نرخی شدن ارز دارویی در کشور از سال گذشته فساد ایجاد کرده بود: با تک نرخی شدن نرخ ارز دارو که قانون بود و وزارت بهداشت هم از این قانون تبعیت کرد. خوشبختانه بسیاری از گرفتاریها و مفاسدی که بین مسیر تولید تا عرضه دارو رخ می‌داد، حل شد.

وزیر بهداشت گفت: از طرف دیگر بر مبنای ارز جدید دارو، قیمت‌گذاری داروها اصلاح شد و همین امر خیال تولیدکنندگان دارو را که در مرز ورشکستگی بودند، نجات داد و خیالشان را راحت کرد و اکنون اکثر آنها توانشان را برای افزایش تولید، افزایش داده‌اند.

وی ادامه داد: وقتی بخشی از ارز دارو را به صورت ارز مرجع و بخشی را به صورت ارز مبادله‌ای و بخشی را ارز آزاد می‌دهند، در مسیر تولید تا عرضه دارو اتفاقات زیادی می‌افتد و بالاخره همیشه ارز چند نرخی به دلیل اینکه قابل کنترل نیست، گرفتاری و فساد ایجاد می‌کند.

طریقت منفرد گفت: مسئله دیگر یارانه داروست که قبلاً ما آن را به شرکتهای پخش دارویی می‌دادیم و می‌گفتیم تو فلان داروی میلیون تومانی را با استفاده از این یارانه به قیمت مثلاً ۵۰ هزار تومان به داروخانه تحویل بده و به ویترین داروخانه ببر. این مسئله باعث می‌شود که چون قیمت واقعی دارو چندین برابر قیمت آن در داروخانه است، در مواقعی دارو به شکلی از داروخانه خارج شود و معلوم نباشد به کجا می‌رود اما حالا ما می خواهیم یارانه دارو را مستقیم به دست خود مریض برسانیم و مابه التفاوت ارز دارویی را به حساب خود بیماران صعب العلاج که آنها را می‌شناسیم، پرداخت می‌کنیم.

وی ادامه داد:‌ فکر می‌کنم این روش یک تحول اساسی برای صیانت از امانت مردم ایجاد می‌کند و جلوی فساد را می‌گیرد

ماه رمضان وعبرت هایش از عالم روشنفکر امام موسی صدررهبرشیعیان لبنان

امام موسی صدر

«مؤمنان؛

دگر بار، رمضان مبارک فرا رسیده است؛ با شب‏‌های الهام بخش، روزهای آموزنده و فضای آکنده از شمیم خاطرات و عبرت‌هایش که مایه جدیت و نظم است.

دگر بار، روزه می‌‏‌گیریم، شب زنده‏‌داری می‌‏کنیم، شعایر را دو چندان می‌کنیم و سرانجام عید را با شادمانی و خشنودی جشن می‌گیریم و پس از آن به زندگی عادی باز می‌گردیم. بدین سان سال‏‌ها تکرار و بر حجم خاطرات افزوده می‌شود.

اما بیم آن می‌‏رود که روزه به عادتی بی‌‏روح و شعایر آن به سنت‏‌هایی سرگرم کننده بدل و ماه رمضان از همه معانی اصیلی‌اش تهی شده باشد. با نگاهی سریع در می‌‏یابیم که این مشکل، یعنی مشکل و مسئله روزه و رمضان، مسئله همه عبادات و همه مناسبت‌‏هاست. این آفت به همه عبادات و ایام، راه یافته و اماکن مقدس و شعایر دینی و همه آموزه‏‌های آسمانی را در برگرفته است.

آیا نقش راهبری دین در هدایت آدمی به آخر رسیده است؟ و به آیین‏‌ها و خاطرات و تجمل بدل شده است؟ یا اینکه اساساً آموزه‏‌های دینی برای تخدیر آدمی آمده‏‌اند و از آنجا که سختی‌ها فرا گیرند این آموزه‏‌ها نیز همه زندگی آدمی را فرا گرفته‏‌اند. آیا اکنون که آدمی بر بسیاری از مشکلات و سختی‌‏‌هایش چیره گشته، باید از نقش دین بکاهیم؟

مؤمنان؛

بهتر است پیش از آنکه دیگران از ما بپرسند، ما خود این پرسش دشوار را از خود بکنیم. اما حقیقت این است که این پرسش و پاسخ‌ها پیش‌تر مطرح شده‏‌اند، اما ما آن‌ها را نادیده گرفتیم، بر آن‌ها چشم پوشیدیم و از سخن گفتن درباره آن‌ها روی برتافتیم، تا با واقعیت دلهره‏‌آور و تلخ روبه رو نشویم.

ای مؤمنان؛

آیا در روزه‏‌هامان آثار روزه را می‌‏بینیم؟ و در نمازمان عروج آن را؟ آیا در “فطر” و “قربان” معانی این اعیاد و کارکردشان را حس می‌کنیم؟ آیا شعایر در ما فعل و انفعال و اماکن مقدس در ما اثر دارند؟

آیا در مسجدالاقصی و کلیسای قیامت آن معانی را که بالقوه برای امت‌مان روشن بود، یافته‌ایم.

این‌ها تجارب تلخ و دردآور ما در متن واقعیت تلخ و درد آور ماست. پس بار دگر با نگاهی واقع بینانه، همه‌جانبه و با شجاعت و بینش آموزه‌های دین‌مان را ارزیابی کنیم، شاید راهی نو بپیماییم و در آن‌ها زندگی بدمیم و از هستی خود به دین و آموزه‏‌های والایش ببخشیم تا جایگاه رفیع و فراگیر خود را باز یابد. بگذاریم دین ابعاد وجودی ما را فرا‌تر ببرد و کثرت‌مان را وحدت بخشد و تشتت‌مان را به همدلی بدل کند.

ای مؤمنان؛

هرگاه اندیشه دینی و آموزه‌هایش در همه ابعاد زندگیمان؛ در خانه، در بازار، در دفتر کار، و در عرصه‌های حیات ما حضور داشته باشد، هرگاه حصار‌ها را از احساس دینی در بند در عبادتگا‏ه‌ها، برداریم و بگذاریم این احساس به کلیت حیاتمان راه یابد، به زندگیمان پا نهد، تا اختیار ما به دست او باشد و اثر گذارد و هدایت کند، هر‌گاه به او فرصت دهیم و نخواهیم که با منزوی کردن او از نقشش بکاهیم و او را از میان ببریم، تنها در این صورت است که آثار این گنج گرانمایه را در زندگی و در ساختن تمدن خود می‌بینیم.

مؤمنان؛

روزه ماه رمضان و دیگر عبادات و شعایر دینی تنها فعالیتی جسمانی نیستند، بلکه حرکاتی سرچشمه گرفته از عقل و دل‌اند که به قالب حس در می‌آیند و با آن در می‌‏آمیزند، از همین رو هر‌گاه به دور از دخالت عقل و دل انجام گیرند، اعمالی خشک، کم رنگ و تقلیدگونه‌اند که ما را به خود مشغول می‌کنند، ولی تأثیری نمی‌گذارند.

بر ماست تا در این تجربه تازه و این ماه مبارک و در روزه‏‌اش، عقل و دل را در کنار جسم فعال کنیم. باید تفکر و تأمل کنیم، باید عشق بورزیم و حساس باشیم. باید این عشق و آن تأمل را در متن روزه خود جاری سازیم.

پیامبر فرمودند: «تفکر ساعه خیر من عباده سبعین سنه» (یک ساعت تفکر، بر‌تر از هفتاد سال عبادت است.) امام صادق نیز فرموده‏‌اند: «هل الدین الا الحب؟» (آیا دین جز محبت است؟) این چنین روزه زنده‌ای، سپر آتش است و یکی از ارکان اسلام، مهمانی خداوند است و تکریم انسان. قدر انسان است و قدر او. فقط در این صورت است که رمضان شرایط و فضایی را فراهم می‌کند که در آن انسان گرامی ساخته می‌شود، انسانی که فاتح مکه است و پیروز بدر و سازنده تاریخ. این چنین رمضانی ماه الفت و همدردی با دیگران و فصل فراموشی کینه‏‌ها و اتحاد صفوف است. ماه وحدت کلمه و وحدت دل‏‌ها و ماه رستاخیز دوباره امت است.

این گونه روزه‌داری ماه رمضان نخستین گام در ساختن امت و تاریخ است، تمرینی برای جهاد و آمادگی برای نبرد است، آغاز بازگشت به سوی خداست، به سوی سرزمین مقدس خدا، به سوی قدس. این وعده حق خداوند است و خداوند از وعده‏‌اش تخلف نمی‌‏کند.

خداوند می‌‏فرماید: «ولینصرن اللَّه من ینصره ان اللَّه لقوی عزیز الذین ان مکنا هم فی الارض أقاموا الصلوة و آتو الزکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر و للَّه عاقبة الامور» (حج: ۴۰ و ۴۱)*»

پی نوشت:

*(و قطعاً خدا به کسی که (دین) او را یاری می‌کند، یاری می‌دهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکست‌ناپذیر است. ( ۴۰ ) همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و به کارهای پسندیده وامی‌دارند، و از کارهای ناپسند باز می‌دارند، و فرجام همه کارها از آنِ خداست.)

منبع: مسیرة الامام السید موسی الصدر، ج ۱۱، ص ۲۷۷۲۷۹، مؤلف: امام موسی صدر، مترجم: مهدی فرخیان

ربنای استادآوازایران محمدرضا شجریان ثبت میراث معنوی ملی می شود انشاءالله

در حالی‌که چهارسال ربنای محمدرضا شجریان از صداوسیمای جمهوری‌اسلامی ایران پخش نشد و در عین‌حال بعضی رسانه‌ها نیز با جهت‌گیری‌های سیاسی نقدهای تندی برای این هنرمند نوشتند، اما به گفته آتوسا مومنی، معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بررسی ثبت ربنا، به عنوان میراث ملی معنوی از دو سال پیش در سازمان مطرح بود.

به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، این در حالی است که چندی پیش، پس از صحبت‌های رییس‌جمهوری منتخب، استاد آواز ایران در پیامی ربنایش را به مردم ایران تقدیم کرد. در پی این پیام و طرح موضوع پخش مجدد ربنای شجریان از صداوسیمای جمهوری‌اسلامی از سوی بعضی رسانه‌ها، معاون سازمان صداوسیما گفت: «بحثی نسبت به افراد و هنرمندان وجود ندارد. سیاست‌ها، ضوابط و ملاحظاتی هست که همه ملزم به رعایتش هستیم و آن افتخار به نظام جمهوری‌اسلامی است.» معاون سازمان صداوسیما در ادامه اضافه کرد که موضوع انتخابات و تناقض در برخورد با مردم به بعضی مشکلات دامن زد که در این دوره از انتخابات وجود نداشت.

منع قانونی نداریم، اجازه صاحب اثر لازم است

آتوسا مومنی، معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری درباره ثبت ربنای استاد شجریان به عنوان اثری ملی گفت: این موضوع نزدیک به دو سال است که در کمیته تخصصی سازمان در حال بررسی است. این ظرفیت وجود دارد که ربنای آقای شجریان به عنوان میراث ملی ثبت شود کمااینکه اذان موذن‌زاده اردبیلی نیز به ثبت رسید. بنابراین در این مورد هم هیچ‌گونه مانعی وجود ندارد بلکه اجازه صاحب اثر لازم است. وی ادامه داد: برای ثبت اثر اجازه صاحب اثر ضروری است. از آنجایی‌که تا به حال از ایشان چنین مجوزی نداشتیم این اثر به عنوان میراث معنوی به ثبت نرسید. مومنی افزود: مراجعاتی به سازمان انجام شد اما پاسخی روشن از این موضوع دریافت نکردیم با این وجود، امیدواریم که این‌کار هرچه زودتر انجام شود. وی درباره صحبت‌های اخیر معاون صداوسیمای جمهوری‌اسلامی ایران برای پخش مجدد ربنای استاد شجریان گفت: ثبت معنوی این اثر از جمله کارهایی است که در نظر دارم بار دیگر در کمیته مطرح کنم تا به جریان بیفتد. مومنی گفت: از آنجایی که صاحب اثر راضی به پخش اثر خود از صداوسیما نبود این کار به تعویق افتاد. وی تصریح کرد: شورای سیاستگذاری ثبت آثار، بدون رضایت صاحب اثر اجازه اقدام ندارد.

اجازه صاحب اثر را رسما دریافت نکردیم
مومنی ادامه داد: در مدت دو سالی که پیشنهادهایی در این‌باره داده شد و به تبع آن، موضوع، مطرح و بررسی می‌شد، بنده پیشنهاد دادم تا صبر کنیم صاحب اثر اجازه پخش مجدد اثر خود را به صداوسیمای جمهوری‌اسلامی ایران بدهد و ما بتوانیم براساس مجوز اقدام کنیم. معاون سازمان میراث فرهنگی درباره تقدیم اثر توسط صاحب اثر به مردم ایران گفت: با توجه به این‌که ما شخصیتی حقوقی هستیم و رسما چیزی دریافت نکردیم نمی‌توانیم اقدام کنیم. اما این تضمین وجود دارد تا در صورت کسب مجوز از سوی صاحب اثر، موضوع بررسی مجدد ثبت به جریان بیفتد. وی سکوت سازمان میراث فرهنگی را به عدم اجازه صاحب اثر برای پخش از صداوسیمای جمهوری‌اسلامی ایران مربوط دانست و اظهار امیدواری کرد تا با کسب مجوز از صاحب اثر سکوت شکسته شود. مومنی درباره صحبت‌های اخیر رییس‌جمهوری منتخب درباره استاد شجریان گفت: درباره صحبت‌های کلی نظری ندارم. اما با توجه به این‌که مالک هنر و اثر، آقای شجریان هستند، خودشان باید این فرصت را در اختیار سازمان بگذارند تا اثر به ثبت برسد. وی ادامه داد: طبیعتا این‌کار میسر نیست مگر این‌که اثر به گونه‌ای خاص به ثبت برسد. مومنی در پایان گفت: یکی از مشکلاتی که در جلسات مختلف قبلی مطرح شده بود موضوع تک آهنگی اجرا شدن این اثر است که مورد بحث اعضا بود و کار را کمی به تاخیر انداخت. لازم به ذکر است که کمیته تخصصی ثبت آثار، متشکل از معاون سازمان میراث فرهنگی، مدیر کل ثبت و اعضای متخصص از حوزه میراث معنوی و استادان دانشگاه است و دبیری این کمیته با مدیر کل ثبت است.

ربنا، پیوند باورهای دینی با موسیقی سنتی

ربـنـا، به عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار محمدرضا شجریان شامل چهار آیه‌ای است که همگی با ربنا آغاز می‌شوند. اثر فوق در تابستان ۱۳۵۸ ضبط شد که برای مدت ۳۰ سال از برنامه‌های اصلی رادیو و تلویزیون در ایام ماه مبارک رمضان بوده است. این دعا که در دستگاه‌های قرآنی خوانده شده از دستگاه راست شروع می‌شود و به دستگاه عجم (شبیه به ماهور) ختم می‌شود. شجریان این دعا را به یاد پدر خواند. این اجرا تقریبا فاقد تحریر است و به‌جز چند نت، تماما به وسیله قلط و ویبراسیون اجرا شده‌است. ربنای شجریان از ابتدا، روی نت‌های سی بمل و سپس دو اوج می‌گیرد (روی خط حامل کلید سل) و در حوالی این نت‌ها گردش دارد و تا نت می‌بمل به بالاترین نت خود می‌رسددر توضیح ربنای شجریان همین جمله بس که راغب مصطفی غلوش، قاری نامدار مصری، در سفرش به ایران گفت: «خواندن ربنا کار من نیست

ادب ونظم آیت الله طاهری اصفهانی درمراسم بزرگداشت علامه مجلسی نویسنده دائره المعارف بحارالانوارتوسط یونسکو

سال‌ها پیش طرح بزرگداشت «علامه مجلسی» را در گردهمایی سالانه «یونسکو» در پاریس ارایه کردیم. قبولاندن این ایده، مشکلاتی را به همراه داشت؛ زیرا علامه شخصیتی مذهبی بود و انجام این کار خلاف مصوبات و دست‌کم روال معمول آن سازمان به‌شمار می‌رفت. از این‌رو با رایزنی زنده‌یاد دکتر احسان نراقی، مشاور ارجمند دبیرکل یونسکو، رویکردی دیگر برگزیدیم و با تاکید بر تالیف و جمع‌آوری اثر دایره‌المعارف‌گونه بحارالانوار، شخصیت پژوهشی و فرهنگی علامه را برجسته کردیم و از طریق گفت‌وگو با نمایندگان فرهنگی کشورهای عضو و ارایه گزارشی از خدمات علمی علامه، این طرح را به تصویب مجمع جهانی یونسکو رساندیم.بحارالانوار به دو دلیل به عنوان پیشینه‌داشتن دایره‌المعارف‌نویسی مطرح است، نخست جامعیت موضوعی آن و دیگر فعالیت در شکل گروهی، زیر نظر سرویراستار ارشد. درباره علامه آثار فراوانی پدید آمده است، اما هیچ‌یک از آنها برای این منظور مناسب نبودند.

همزمان اثری از حجت‌الاسلام حسن طارمی تالیف شده بود که مناسب تشخیص داده شد و ترجمه آن به زبان‌های عربی و انگلیسی را سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برعهده گرفت.از سوی دیگر برگزاری سمیناری علمی در چارچوب کاری یونسکو برنامه‌ریزی و قرار شد در شهر تاریخی اصفهان که مولود و مدفن علامه نیز هست، برگزار شود. برای این سمینار چندین اثر انتشار یافت، از جمله غریب الحدیث از آقای مهریزی، روزآمد و تلخیص آثار فارسی علامه از آقای اسفندیاری، آشنایی با بحارالانوار از آقای عابدی، مجموعه مقالات و مصاحبه‌های پیرامون علامه در سه جلد، زندگینامه علامه مجلسی از مرحوم سیدمصلح‌الدین مهدوی که به صورتی شکیل تجدید چاپ شد و برخی نشریات تخصصی از جمله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا و کتاب ماه دین، ویژه‌نامه‌های ارزشمندی انتشار دادند.همزمان با این اقدامات فراخوان اجلاس داده و مقالات و آثار دیگری برای آن ارسال شد و در بین این آثار با کمال تعجب نوشته‌ای از آیت‌الله طاهری‌اصفهانی نیز درباره علامه وجود داشت.

نکته مهم این بود که به‌طور طبیعی در چنین اجلاس‌هایی امام‌جمعه شهر خارج از تشریفات معمول و گاه حتی در حد مسوول برگزاری سمینار و به‌عنوان سخنران افتتاحیه حضور دارد و حتی خارج از چارچوب‌های معمول از وقت و جایگاه نشست برخوردار می‌شود و گاهی هم چندان مقید به قواعد سمینار باقی نمی‌ماند.اما مهم‌تر آنکه آقای طاهری در آغازین روز سمینار، به‌رغم بیماری و ضعف جسمی بسیار، در وقت مقرر در جلسه حاضر شد و با میهمانان و هیات‌علمی و اجرایی دیدار کرد و با کمک دو نفر که زیر بغل او را گرفته بودند به جایگاه رفت و در همان زمان تعیین شده صحبت کرد و سخن را به پایان برد. نکته مهم آنکه سخن او در راستای مباحث اجلاس بود و بدون رفتن به حاشیه از روی متنی که تهیه کرده بود مطالبش را قرائت کرد. این کار علمی، این ادب‌ورزی و تواضع و نگاه داشتن حدود دیگران در سمینارها امری است که دست‌کم، در تجربه ۳۰ساله مدیریت خود، از جانب کسانی که جایگاهی مشابه ایشان داشته‌اند کمتر دیده‌ام.

ایشان در هفدهم خرداد ۴۲ در ۵۰سال پیش، پس از دستگیری امام راحل همراه با جمعی از علمای اصفهان اطلاعیه‌ای داد که پایان‌بخش آن چنین بیتی بود: سیل از ویرانه با رخسار گردآلود رفت / زود می‌مالد فلک روی ستمگر را به خاک

و چه پیش‌بینی درستی! در چهلمین روز درگذشت این عالم ربانی روحش شاد و راهش پررهرو باد.

منبع: جماران

استاد اخلاق آیت الله محمودامجدشاگردعارف نامدار ایت الله العظمی سیدرضا بهاءالدینی

اگرچه اشک در دعا و نیایش ارزشمند است اما اشک و ناله، بدون تعقل و بدون پشتوانه معرفت دینی نتیجه ای مقطعی خواهد داشت. آیت الله امجد همه ساله این نکات را در مجالس ماه رمضان خود تاکید می کند.

مجالس ماه رمضان آیت الله امجد همه ساله از پر شورترین مجالسی است که با استقبال گسترده دانشجویان و خانواده های فرهیخته روبرو است.یکی از مهم ترین ویژه گی های این مجلس متفاوت بودن آن و نیز شادابی و نشاطی است که توسط خود حاج آقا در برنامه ها برقرار می شود.

آیت الله امجد درباره نقش روزه و ماه مبارک رمضان در ایجاد نشاط و شادابی و همچنین شیوه مدیریت مجالس بر محور اشک و ناله یا تعقل و تفکر، به چند سوال کوتاه خبرآنلاین پاسخ گفت.

ـ در روایات توصیه شده که برای بهره‌برداری بهتر از ماه رمضان مهیا شوید. چگونه این آمادگی پیدا می‌شود؟
آمادگی برای ماه مبارک رمضان احتیاج به تهذیب و تزکیه اخلاق دارد. تزکیه باید مستمر باشد تا انسان از ایام مبارک بهرمند شود.

ـ حاج آقا! گرمای هوا و شرائط زمانی،امسال روزه داری را سخت کرده.این سختی را چگونه می توان دید؟
همت بلند و توجه به حق و ارزش‌ها کار را آسان می‌کند. «رنج راحت دان چون مطلب شد بزرگ.» با این خطابی که حضرت حق متعال «کتب علیکم الصیام کما کتب علی‌الذین من قبلکم» به بندگان فرموده احساس سختی در کار نیست، چون روزه سپر آتش جهنم است. اصلاً همه مشکلات عالم دنیا به یک لحظه عذاب آخرت نمی‌رسد.

ـ در روایات، ‌روزه را به مراتبی تقسیم می‌کنند. به نظر شما،‌ در وضعیت موجود،‌ دانشجویان در کدام مرتبه قرار دارند و چگونه باید خود را به مراتب بالاتر برسانند؟ ‌از کجا باید شروع به رشد کنیم؟

درست است که روزه مراتبی دارد: عامه، خاصه و خاصه‌الخاصه، ولی برای امثال ما مواظبت بر واجبات و ترک محرمات نتایج فراوانی خواهدداشت. همین و البته باید از همه آرزو­های جهان روزه گرفت.

ـ در شب‌های احیا حضرت عالی ضمن سخنانتان گاهی اسباب سرور و خنده حضار را نیز فراهم می‌کنید. برای خیلی‌ها این سؤال پیش می‌آید که آیا این سرور با شب‌های حزن منافاتی ندارد؟

ـ بنده معتقدم احیای جوانان در زمان مختصری انجام شود. با این طول و تفصیل که از اول شب نسل جوان را مشغول می‌کنند، طبیعی است که باید نشاطی در مجلس پیدا شود. خیلی نباید در فکر گریاندن مردم باشیم. باید مجالس معرفت‌آموز و دگرگون‌کننده باشد. از الطاف حضرت حق می‌بینم که خدای تعالی برنامه‌ای در خصوص مجالس پیش می‌آورد که برای این عزیزان نشاطی ایجاد کند تا خسته نشوند و با تعمق و تأمل از شب‌زنده‌داری استفاده کنند. باید در فکر تعقل و ارتقا و تعالی افکار بود. این نه به آن معناست که موجب از بین بردن وقت عبادی مردم و ابتذال برنامه معنوی مدنظر باشد.

ـ حضرت‌عالی بیان چه مطالبی را در شب‌های احیا بیشتر مورد توجه قرار می‌دهید؟ و چه نکات و بیانی را برای جذب نسل جوان به‌کار می‌برید؟

نسل جوان تشنه محبت و مهربانی هستند و متأسفانه کمتر به این مطلب توجه می‌شود. باید از راه محبت نسل جوان را به معرفت رساند. این است که می گوید:
بی‌معرفت نباش که در من یزید عشق / اهل نظر معامله با آشنا کنند
در شب‌های احیا اهتمام بیشتر به دعا، توبه و توسل باشد. باید با نسل جوان صمیمی بود و چون به معرفت نزدیک‌ترند، زود متوجه می‌شوند. خدای تعالی به ما اخلاص بدهد تا بتوانیم خدمت کنیم. با خودبینی و خودخواهی نمی‌توان اثر ارزنده‌ای ارائه کرد

حقیقت انسان نفس و روح او است ! درقیامت پاداش وجزا به ایمان وعمل تعلق دارد نه جنسیت (رنان درعصرظهورقسمت دوم )

زهرا ربانی املشی

برابری زن و مرد در ارزش های انسانی

قرآن درآیات متعدد و با صراحت کامل سرشت و فطرت زن و مرد را یکسان می‌داند: “فأقم وجهک للّدین حنیفاً فطرت الله الّتى فطر النّاس علیها…” (روم / ۳۰ )”به یکتاپرستى به دین روى آر با همان سرشتى که خدا همه مردم را بدان سرشت آفریده است.”

و در آیات دیگری آنها را در آفرینش یکسان می خواند و برای هیچ یک امتیازى قائل نیست “یاایها الناسُ اتّقُوا ربّکم الّذى خلقکم من نفس واحدة وخلق منها زوجها وبثّ منهما رجالاً کثیراً ونساءً…” “اى مردم، از پروردگارتان پروا کنید، آن که شما را از یک نفس(جنس) آفرید و از آن(نَفس واحد) همسر او را و از آن دو، مردان و زنان بسیار پدید آورد.”

در آیه بالا عبارت «خلق منها زوجها» این مطلب را روشن می کند که جفت حضرت آدم از جنس خود او بوده و زن و مرد هر دو در کنار هم حضور داشته و در بندگی و هبوط و توبه با هم بوده‌اند و شیطان نیز، هر دو نفر آنان را فریفته است .

قرآن در داستان آدم و حوا هرکس را به طور مستقل مسئول کارهای خود می داند و هیچ تفاوتى را بین زن و مرد قائل نیست و حتی آنجا که پاى وسوسه شیطانى به میان مى آید، ضمیرها را به شکل تثنیه می آورد: (فوسوس لهما الشیطان), شیطان آن دو را وسوسه کرد. (فدلّاهما بغُرور), شیطان آن دو را به فریب راهنمایى کرد, (و قَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ)( شیطان در برابر هر دو سوگند یاد کرد که جز خیرآنها را نمى خواهد). چگونه می شود که خداوند به طور مساوی زن و مرد را مکلف بداند ولی در دادن حق و حقوق به آنها تفاوت قائل باشد؟ استاد مطهری در این باره مى نویسد: “قرآن در آیات فراوانى تصریح کرده است که پاداش اخروى و قرب الهى به جنسیّت مربوط نیست, به ایمان و عمل مربوط است, خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد. قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدّیسى، از یک زن بزرگ و قدّیسه یاد مى‌کند. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانى ناشایست براى شوهران شان ذکر مى کند, از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگى که گرفتار مرد پلیدى بوده یاد کرده است, گویى قرآن خواسته است در داستان ها توازن را حفظ کند و قهرمانان داستان‌ها را منحصر به مردان ننماید”.

بر اساس اندیشه اسلامی، حقیقت وماهیت انسان را نفس و روح او شکل می دهد. زن و مرد از نظر این حقیقت و نوع یکسانند یعنی هر دو از نوع بشرند و پدیدة جنسیت و تفاوت میان زن و مرد مسئله خارج از ماهیت انسانی آنها می‌باشد.

قرآن خود را “هدی للناس” معرفی می کند و در کسب کمالات و فضایل، ‌انسان را مخاطب قرار داده است ونه مرد یا زن را. زندگی پاکیزه و حیات طیبه را جزای عمل و پاداش هر مرد و زنی می‌داند که عمل صالح انجام می‌دهد و می‌فرماید: “من عمل صالحاً من ذکرٍ او إنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیاه طیّبه”(۹۷ نحل) هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات [حقیقى] بخشیم”. در این آیه به مساوات روح زن و مرد توجه دارد و تفاوتى میان زن و مرد در امکان پیمودن راه هاى قرب الهى و کسب مقامات قائل نیست. آیت الله جوادی آملی در این باره می‌گوید: “انسان موجودی است که حقیقت او را، روح ملکوتی و خداگرای او تشکیل می‌دهد؛ روح ملکوتی “مجرد” است و موجود مجرد نه زن است و نه مرد”.

قرآن, هیچکدام از زن و مرد را فرع وجود دیگرى نمی‌داند، بلکه هردو را در عرض هم و مکمل یکدیگر دانسته و آنها را براى یکدیگر آفریده است. ” هنّ لباس لکم وأنتم لباس لهنّ… بقره / ۱۸۷″ ” زنان زینت و پوشش مردان, و مردان نیز زینت و پوشش زنان هستند.” این تعبیر یکسان در این آیه نیز نهایت ارتباط نزدیک و مساوات بین زن و مرد را حکایت مى‌کند.

امروزه به بهانه تساوی حقوق زن و مرد، سعى مى‌شود میان آنها از جهت وضع قوانین و مقررات و حتی وظایف، بدون اعتنا به تفاوت‌هاى طبیعى و غریزى، وضعیت یکسانی را پدید آورند. از نظر شهید مطهرى: “تساوى حقوق زن و مرد حقیقتى مسلّم است امّا تشابه و همانندى نادرست و غیرممکن زیرا ساختار آفرینشى زن و مرد و نیازهاى جسمى و روحى آنان متفاوت است, یعنی در عین تساوى کاملى که در انسانیّت دارند و از ارزش یکسانى برخوردارند, از جهت مسائل حقوقى، وظایف ، تکالیف، مجازات ها و… وضع مشابهى ندارند و حقوق هر کدام از توانایى و نیازهاى متفاوت و البته طبیعی آنها نشئت گرفته است و سرپیچى از تفاوت نه تنها مطابق با عدل نیست بلکه ظلم است”.

آری در اسلام حقوق زن و مرد یکنواخت نیست ولی هیچگونه امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان هم قائل نیست و اصل مساوات انسانها را در باره آنها رعایت کرده است ولی با تشابه آن مخالف است. زن و مرد هردو انسانند و در انسانیت مساوی و مشابه یعنی در آنچه که به انسانیت انسان مربوط می شود برابر و همانند یکدیگرند ولی در عین حال درخلقت و طبیعتشان مانند احساسات ،‌عواطف، توانایی‌ها و استعدادهای بدنی عدم تشابه و تفاوت‌هایی هست. این عدم تشابه ایجاب می کند که از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف ومجازات‌ها وضع مشابهی نداشته باشند.

باید توجه داشته باشیم که کمال انسانی و مناصب اجرایی دو مطلب جدا از هم هستند. انسانیتِ انسان و کمال و رشد او به روح مربوط می شود ولی مناصب اجرایی و فعالیت‌های اجتماعی به جسم ارتباط دارد. در کمالات انسانی، مثل کسب علم و هر نوع فضیلت که به انسانیت انسان مربوط می‌شود، جنسیت شرط نیست، و لی در مناصب اجرایی، منصب باید با فیزیک وساختار بدنی تناسب داشته باشد. از این جهت است که برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و وظیفه و حتی مجازات قائل نشده است.

به اعتقاد ارسطو نوع استعدادهای زن و مرد متفاوت است و وظایفی که قانون خلقت به عهده هر یک از آنها گذاشته وحقوقی که برای آنها خواسته در قسمت های زیادی با هم تفاوت دارد و این تفاوتهای طبیعی باعث می شود که زن و مرد دارای تساوی حقوق باشند ولی تشابه حقوقی نداشته باشند. جامعه ایده آل جامعه ایست که در آن هر کس نیازها و احتیاجات خود را، براساس فطرت خود به دست آورد که این خود معنای عدل است. پس مساوات به این نیست که هریک مانند دیگری حقوق و وظایف داشته باشد بلکه مساوات به معنی تعدیل است که به هر صاحب حقی به اندازه استحقاق فطری و اکتسابی وی اعطا گردد.

شکّى نیست که با نگاه ابتدایى در فقه اسلامى، بسیارى از حقوق ویژه بانوان از نابرابری با حقوق مردان حکایت می‌کند؛ در اینجا باید گفت که اولاً غالب تفاوت‌ها از نوع تفاوت‌هاى حقوقى است و هر تفاوتى حتماً تبعیض و ستم نیست همانطوری که هر برابرى و تساوى نیز حتماً عدالت و انصاف نیست، ثانیاً آیا این تفاوت‌ها از مسلّمات اسلام و تغییرناپذیرند یا قابل تعدیل و تغییر می‌باشند، البته در چهارچوب‌هاى اجتهادى و طبق شرایط متغیّر و متفاوت؟

امیدوارم این مهم مورد توجه بیشتر فقهای حوزه علمیه قم قرار گیرد

مرگ ایرانیان پناهنده به استرالیا در دریا همه ساله درجزیزه کریسمس

مقام‌های استرالیایی می‌گویند قایقی که در حال قاچاق ۹۷ مهاجر غیر قانونی، از جمله از کشورهای ایران و افغانستان بود، شب ۲۱ تیر ماه در شمال جزیره کریسمس به قعر دریا فرو رفت.

امدادگرانی که به منطقه فرستاده شده‌اند ۸۸ نفر را نجات داده‌اند و تا کنون جسد یک کودک را نیز یافته‌اند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، جیسون کلر، وزیر کشور استرالیا گفته است این قایق بین استرالیا و اندونزی، جایی که مبدا قاچاق مهاجران بود، در دریای ناآرام دچار سانحه شد، ولی تا ساعت ده شب گذشته رسیدن به محل حادثه غیرممکن بود.

خبرگزاری‌ها می‌گویند به جز شهروندان ایرانی و افغان، مهاجران سری‌لانکایی نیز در این قایق بودند.

به نوشته رادیو فردا، این دومین قایق حادثه‌دیده قاچاقچیان انسان طی تنها یک هفته گذشته در این منطقه است.

این منطقه دریایی یکی از راه‌های پررفت‌وآمد برای قاچاق انسان به شمار می‌رود. مسیری که بسیاری از مهاجران، از جمله از ایران، برای رسیدن به استرالیا تن به خطرات گذشتن از آن می‌دهند.

بنا بر گزارش‌ها این قایق جمعه گذشته پیامی به خشکی فرستاده بود که حاکی از وجود مشکلی در موتور آن بود.

قایق‌های قاچاقچیان، علاوه بر اینکه از شراطی ایمنی و استانداردهای لازم برای سفرهای دریایی برخوردار نیستند، معمولا بیش از اندازه نیز مسافر می‌گیرند.

این نخستین بار نیست که در میان مسافران قاچاقی به استرالیا مسافران ایرانی پیدا می‌شوند. شهروندان ایرانی که می‌خواهند خود را به استرالیا برسانند بارها در این منطقه دچار حادثه شده‌اند.

یک سال پیش کم و بیش در همین زمان، قایقی در آب‌های اندونزی با ۱۵۰ مسافر به دریا فرو رفت که در پی آن کمی بیش از ۵۰ نفر نجات پیدا کردند.

اواخر آذرماه سال ۱۳۹۰ غرق شدن یک قایق در همین مسیر، با مسافرانی عمدتا از ایران و افغانستان، به مرگ حدود ۲۰۰ تن انجامید.

یک سال پیش از آن نیز یک قایق حامل پناهجویان، از جمله شماری پناهجوی ایرانی که عازم جزیره کریسمس بود، غرق شد و حدود ۵۰ تن کشته شدند.

استرالیا از جمله مهم‌ترین مقصدهای پناهجویان به شمار می‌رود، هرچند آنها پس از ورود و دستگیری در خاک آن کشور مدت‌های طولانی را در کمپ‌هایی که برایشان ساخته شده به سر می‌برند.

سازمان ملل متحد می گوید در خواست پناهندگی در آن کشور در سال گذشته میلادی، ۳۷ درصد بیشتر از سال ۲۰۱۱ بوده است

روزه داری عارفانه عارف معظم اسماعیل دولابی

حاج اسماعیل دولابی

صیام العارفین و روزه داری عارفانه لذاتی بی شمار دارد. یکی از عرفای نامدار عارف بالله و سالک واصل مرحوم حاج اسماعیل دولابی قدس الله سره القدوسی بود که بیان والا و سخنان زیبا و عمیق و نکته سنجی هایش شیرینی خاصی داشت و دارد. ایشان توصیه‌هایی برای درک لحظات ویژه ماه مبارک رمضان دارد که بخشی از آنها را با هم مرور می کنیم.

شب‌های ماه رمضان است، اغلب شما جوان هستید. وضو بگیرید. نماز بخوانید. کم حرف بزنید. کم قصه بگویید. این چیزهایی که در تلویزیون نشان می‌دهند برای تفریح است یا برای بچه‌ها. شما که روزه دارید کمتر این و آن را گوش دهید. کمی به کارهایتان برسید. نیم ساعت یا یک ساعت بعد از نماز در سجاده بنشینید و خدا را یاد کنید. افطار که کردید، بدنتان که آرام گرفت،به دعایی، به ثنایی یک دقیقه خدا را یاد کنید. با خودتان خلوت کنید. به قرآن نگاه کنید. با اینکه اصلا ساکت بنشینید. این خیلی قیمتی است.

آدم افطار حقیقی را با خدا می‌کند. افطار حقیقی که خوردن نیست. ابعث حیا، آن افطار است . نماز پیامبر(ص) است. روزه علی(ع) است. افطار خداست. از افطار بالاتر هم چیزی نیست.

علی(ع) روزه است؛ یعنی هر که علی(ع) را قبول کند در دنیا کم حرف می‌زند، آلوده نمی‌شود.

ذکر دنیا را کم می‌کند ادعایش از بین می‌رود. هر که پیغمبر را نگاه کند نماز خوانده است.

ذکر خدا می‌گوید، دعا می‌کند، صلوات می‌فرستد . همینطور می‌آید جلو تا خدا را ملاقات می‌کند و می‌گوید

اشهد، خدا را دیدم. اشهد ان لا اله الا الله می‌گوید و بالا می‌رود .

نگویمت که همه ساله می پرستی کن سه ماه “می” خور و نه ماه پارسا باش

تفسیر این بیت حافظ این است که سه ماه رجب و شعبان و رمضان فصول اهل محبت است .

سه ماه کافی است تا نه ماه دیگر را شراب صافی: یامن یکفی من کل شیء و لا یکفی منه شیء ، اکفنی ما اهمنی من امر الدنیا و الآخرة

آنچه نادیدنی است برایت به تماشا بگذارد . اولیای خدا چه چیزی برداشت کردند که وقتی به این ماه می رسیدند

مثال بارز واشتاق الی قربک فی المشتاقین بودند . بی شک به خدا اطمینان داشتند و در هر حال رضا بودند .

آدم ها برایشان فرقی نمی کرد و همه را به دید الهی می دیدند . مریضی و بی پولی و مرگ و غم و غصه

و حتی شادیها برای آنها نشانه است از سلطان السلاطین . چرا ما به خدا اعتماد و اتکا نمی کنیم

در صورتی که می دانیم کسی ما را اندازه او دوست ندارد و به فکر ما نیست و توکل بر غیر او خسران دنیا و عقباست .

“خاب الوافدون علی غیرک و خسر المتعرضون الا لک” یک راهنمایی برای آنهایی که دلشان در حال تپش است

عارف فانی سید هاشم حداد (ره) می فرمایند: همت عالی دار ، به چیزهای کوچک قانع مشو ، اینقدر دور خود نگرد ،

به او بسپار و جلو برو . مرد باید عالی همت باشد . حیف است کسی که می خواهد به محضر سلطان السلاطین حضور یابد درراه مثلا از گدای سر گذر چیزی بخواهد

هر جا غصّه دار شدی استغفار کن. استغفار امان انسان است.

به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای ، اذیّتت کرده اند ؟ گناهی کرده ای؟ بعضی وجود خودشان را گناه می دانند. شما می گویی چرا من درست کار نمی کنم ، او خودش را گناه می داند. محزون که شدی استغفار کن.چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را ، استغفار غم ها را از بین می برد. همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند ،مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد ؛ استغفار هم که می کنی به همه ماسوای خودت نفع می رسانی.

در حدیث است که هشت چیز شما دست خداست : موت و حیات, مرض و صحت, فقر و غنا, خواب و بیداری, چه چیزی می ماند که دست خودمان باشد؟

گزارش جذاب افطاری مسجدمسلمانان درآلمان توسط لیلی خانم ، نان پنیروفلفل (فلفل هم مثل گردو گرم وخشک است)

دیشب و شب قبل افطار در مسجد ترک ها بودیم. البته در پست های سال قبل من برای این مسجد مفصل توضیح دادم ولی خب یک مختصری هم امسال می نویسم. ترک ها در شهر ما دو تا مسجد دارن، یعنی دو گروه هستن. یکی شون که سنتی تر هستن و افراد تیپ فکری خودشون رو می پذیرن. اینها مسجدشون کوچک تر هست و بیشتر یه حالت خصوصی داره. این مسجد دومی که ما میریم از سری مساجد دولتی ترکیه است که در اکثر شهرهای آلمان شعبه دارند.اسم مسجدهاشون  Ditib هست و معمولا امام جماعت رو از ترکیه براشون می فرستن.امسال شنیدیم که برای ماه رمضان هم آشپز از ترکیه می فرستند.این مسجد که محل تامین گوشت حلال برای ما هم هست ساختمان زیبا و به سبک مسجدهای اهل سنت داره. عکس های فضای داخلی اش را در پست پارسال گذاشته ام. در ماه رمضان در حیاط مسجد میز و نیمکت های بزرگ می چینند و خانوادگی دور هم می نشینند و افطاری می خورند. خوبیش هم اینه که اکثر دانشجوهای مسلمان میان اونجا. یعنی به ظاهر و پوشش و دینت کاری ندارند. دانشجو های سوریه ای و عراقی و مصری و آفریقایی و... رو می تونی موقع افطار ببینی. حتی غیر مسلمانان هم در مسجد برای افطار می آیند.امام جماعتشان هم خوش پوش و جوان است و همیشه با ما احوال پرسی می کنه. من حس ماه رمضان و افطاری دسته جمعی اش را دوست دارم. همین که حس کنی توی این شهر فقط تو نیستی که روزه می گیری و دعای موقع افطار و... حس خوب وحدت و با هم بودن رو داره. مشکل اصلی اش برای ما تفاوت در زمان افطار است. آنها به محض غروب خورشید و وقتی که آسمان هنوز روشن است اذان می گویند و افطار می کنند، برای ما شیعه ها افطار وقتی است که تاریکی آسمان از بالای سر گذاشته باشد، یعنی دقیقا موقع اذان مغرب آنها. یعنی آنها وقتی غذایشان را تمام کردند و دارند دعای بعد از غذا را می خوانند  ما شروع به افطار می کنیم. آنها برای نماز مغرب کمی صبر می کنند یعنی اذان مغرب شان با ما منطبق است ولی زمان افطارشان حدود 15 تا 20 دقیقه زودتر است.دعاهایشان هم معمولا یکی دو تا آیه قرآن است و دعای خاصی من نشنیدم که بخوانند. پارسال ماجراهایی داشتیم با این زمان افطار که امسال این دو شبه که اوضاع خوب بوده. شب اول که ما رفتیم به مسجد و توی صف غذا ایستاده بودم سه تا غیر مسلمان رو دیدم که تازه به مسجد آمده بودند، یعنی از نگاهشان معلوم بود که فضا برایشان جدید است. یک آقا و دو تا خانوم که یکی از خانوم ها یک سگ قهوه ای کوچولو با خودش داشت و با همین سگ وارد حیاط مسجد شده بود. آقایی که همراهشان بود رفت پرسید و بهشان گفت که صف غذای خانوم ها و آقایان جداست. غذا را گرفتند و نشستند روی نیمکت ها و بدون توجه به اطراف و بدون دقت در این مسئله که اطرافیانشان غذا نمی خورند و منتظر نشسته اند غذا را تند تند خورند.خب واقعا هم غذاهای ترک ها خوردن داره، اصلا غذایی که در حجم زیاد پخته بشه خوشمزه است. برای تازه واردین این مسئله عجیب بود که در آلمان جایی پیدا می شود که غذای مجانی بدهند! دیشب که این افراد رو دوباره دیدم متوجه شدم که مثل بقیه منتظر زمان افطار نشسته اند. موقع افطار امام جماعت اذان را پشت بلندگو می گوید و بعد دعا می خواند و همه شروع می کنند به خوردن. موقع دعا کردن همه ساکت می شوند و دست ها را بلند می کنند و آمین می گویند. دیشب که دقت کردم دیدم موقع دعا خواندن آنها(تازه واردین دیشب) هم به نشانه احترام به دعا سرشان را پائین انداخته و گوش می دهند. دیشب پیش سمیرا و خانواده اش و عمه همسرش که از ایران آمده بود نشستیم. سر میز ما دانیلا(دوست آلمانی مسلمانم) با همسر و فرزندش نشسته بودند. موقع افطارشان آنها شروع به خوردن کردند و همسر سمیرا بهشون گفت که شیعه های ایران کمی دیرتر افطار می کنند، بعد دیگه خیالمان راحت شد که دیگه برای اینها نباید توضیح بدهیم.سوپ دیشب شان واقعا تند بود. اصلا این ترک ها علاقه عجیبی به غذاهای تند دارند. یک دوست ترک در کلاس زبان داشتم که ساندویچ صبحش نان و پنیر و فلفل بود تازه افراد میزهای اطراف ما در کنار غذای تند فلفل هم می خورند. شوهر دانیلا چند تا فلفل آورده بود که واقعا تند بود و ما نتونستیم بخوریم و همه اش نصفه در ظرف هایمان ماند. خانوم مسن میز بغلی آمد و پرسید این فلفل ها را نمی خورید؟ ما گفتیم اینها تنده و ما نمی تونیم بخوریم. گفت بدین به من ،من فلفل تند خیلی دوست دارم! بعد از غذا که خوشبختانه فقط سوپش تند بود ترک ها به سرعت لیوان ها را پر از چای داغ می کنند و همون طور داغ داغ می نوشند!! من که از خانه لیوان شیشه ای برده بودم چون دوست ندارم در لیوان های پلاستیکی چای داغ بنوشم. ما چای مان را اول افطار می خوریم و تا نیم ساعت بعد از غذا معمولا از خوردن آب هم پرهیز می کنیم.
پسر کوچک دانیلا خیلی بامزه است به مامانش که داشت پاستیل می خورد گفت اینها که خوک داره چرا می خوری؟ مامانش گفت اینها در آلمان تولید نشده و مال کشورهای اسلامی است و مشکلی ندارد. پسرش با حاضر جوابی گفت برای من که مشکلی نیست برای خودت گفتم که نخوری!(منظورش این بود که من به تکلیف نرسیدم و مشکلی برای خوردنش ندارم ) دیشب کمی دور هم حرف زدیم و ما ساعت 11 بود که به خانه رسیدیم.
ما شب ها بیداریم و تا صبح در خدمت شکم به سر می بریم! دیشب در خانه که من و آقای همسر توی اتاق نشسته بودیم صدای ترق تروق شکستن از توی آشپزخانه آمد. وقتی به سراغش رفتیم دیدیم که قوری طرقی مان سطح زیرش ترک خورده و چای روی کابینت ها سرازیر شده!! خلاصه در ماه رمضان بی قوری شدیم.این قوری و کتری مان را از ایران آورده بودیم. از این مدلی هاست که آب را سریع جوش می آورد و خودش قوری به اندازه صفحه زیرش دارد.
خب این هم اخبار ماه رمضان. از اخبار شهر اگر جویا باشید بچه ها می گفتند چند هفته پیش،سامر(پسر سوریه ای است که در دانشگاه درس می خواند) در خیابان حالش به هم خورده و به بیمارستان برده اندش. چند روز قبل هم که ما دیدیمش نصف صورتش لکه های سفید شده بود. بیچاره بچه های سوریه، دلم برایشان می سوزد از غصه کشورشان و خانه و زندگی و خانواده شان همیشه افسرده و ناراحت هستند.
خبر دیگر این که قانون جدیدی در شهرمان وضع شده که بارها (م ش ر و ب فروشی ها) و کلوپ ها در طول هفته تا ساعت 2 شب باز باشند و در ایام تعطیل تا ساعت 4 صبح. الان برنامه شان 24 ساعتی است.این ساعت کاری شبانه برای ساکنین اون خیابان ها دردسر شده. ما هم که اوایل آمده بودیم و در هتلی در بافت قدیمی شهر سکونت داشتیم شب ها از سر و صدای رفت و آمد آدم ها به کافه روبه روی هتل نمی توانستیم بخوابیم. خب حالا این قانون جدید با اعتراض عده ای دیگر روبه رو شده. چند روز قبل عده ای با پلاکارد در میدان اصلی شهر جمع شدند که نوشیدن جز فرهنگ شهر ما محسوب میشود و نباید ساعات بارها را محدود کرد. چند نفر هم بینشان نشسته بودند و گیتار می نواختند و کلا در حال اعترض خوش و خرم بودند. البته از نتیجه اعتراضشان را من خبر ندارم.
خب فعلا همین بود اخبار ما و اخبار شهر ما.من سایز عکس های این دفعه را کمی بزرگتر گرفته ام. اگر مشکلی با باز شدن این حجم عکس نداشته باشید من از این به بعد عکس ها را در این سایز در اینجا قرار دهم.


تراس خانه همسایه که عطر گل هایش همیشه در تراس ما می پیچد
تزئینات جلوی یک مغازه کاموا فروشی


تزئینات جلوی مغازه کاموا فروشی


من می خواستم از این سگ غول پیکر عکس بگیرم وقتی صاحبش فهمید به سگه گفت بشینه تا من راحت تر عکس بگیرم!!


طاووس تبلیغات در ستون تبلیغاتی شهر


من از طرح این پادری ها خوشم آمد


این ساعت های فانتزی زیبا هستند. سمت راستی یا درخت است که پرنده ای روی آن نشسته


تزئینات مربوط به باغ


تزئینات باغ

این دهان ب‍‍ستی دهان‍‍ی باز ش‍‍د

این دهان ب‍‍ستی دهان‍‍ی باز ش‍‍د

تا خورن‍‍دهٔ لق‍‍مه‌های راز ش‍‍د


لب فروب‍‍ند از طعام و از شراب

سوی خوان آسمانی ک‍‍ن شتاب


گر تو ای‍‍ن ان‍‍بان ز نان خالی کن‍‍ی

پر ز گوهرهای اج‍‍لالی کن‍‍ی


طفل جان از شیر شی‍‍طان باز ک‍‍ن

بعد از آن‍‍ش با مل‍‍ک ان‍‍باز ک‍‍ن


چ‍‍ند خوردی چرب و شی‍‍ری‍‍ن از طعام

امتحان ک‍‍ن چ‍‍ند روزی در صیام


چ‍‍ند شب‌ها خواب را گ‍‍شت‍‍ی اسی‍‍ر

یک شب‍‍ی بی‍‍دار ش‍‍و دول‍‍ت بگی‍‍ر


مولوی 

http://ghasemfam.blogsky.com/