زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

زالودرمانی چیست ؟

بسم الله الرحمن الرحیم  

زالو حیوانی است که در آب زندگی میکند و درصورتیکه روی رگی ازبدن انسان بچسبد خون سودا را می کشد و با اکسیژنی که بداخل رگ وارد می کند خون داخل رگ رقیق می گردد پس از آنکه از خون سیر شد می افتد و مقداری خون بلغم از محل نیشش خارج میشه و جای نیش نیز زخم می گردد که باید با عسل و زردچوبه پانسمان شود

بیمارانی که دچار غلظت خون هستند مبادرت به زالو درمانی می کنند آنها اگرآسپیرین یا وارفارین یا ....مصرف  می کنند زالو درمانی سبب میشه که غلظت خون آنها کاسته شود و از وابستگی آنها به دارو درمانی بکاهد

تفاوت زالو درمانی با حجامت این است که حجامت خون را رقیق نمی کندولی زالو درمانی برعکس حجامت خون را رقیق می کند و از غلظت خون می کاهد بعد از زالودرمانی کامل نیاز به مصرف آسپیرین برای رقیق شدن خون نیست و عوارض جانبی آسپیرین را ندارد

لذا حجامت برای طبع گرم بکار می رود (البته امروزه رعایت نمی شود و حجامت گران برای هرطبعی بکار می برندخود فرد باید طبعش را بداند و اگرسرد است حجامت نکند) و زالودرمانی برای هرنوع طبعی کاربرد دارد

افراد مبتلابه گرفتگی عروق و غلظت خون باید دارو کاهنده غلظت را طبق تجویز پزشک متخصص خود استفاده کنند و یک روز به زالو انداختن دارو را قطع کنند تا خون زیاد رقیق نشود که رگ را پاره کند و سبب سکته شود روز بعد زالو بیندازند و پس از اولین مرحله زالودرمانی که معمولا سه جلسه انجام می شود بهتر است روزی باشد که آزمایش پی تی خون آنها انجام می گیرد تا در آزمایش نشان داده شود اگر لازم بود داروی تخصصی انهاکاسته شود و برای مرحله دوم اماده شوند

مقداری که مرحله اول غلظت خون انهاکاسته شده معیار مرحله دوم قرارمی گیرد تا از قرص خود بکاهند مثلا اگر روزی یک و نیم قرص می خورده اند و مرحله اول پی تی  به 21رسیده نرمال است ونباید ازقرص بکاهند ولی اگرمرحله دوم زالودرمانی به 28رسیدمعمولاپزشک یک نصف قرص می کاهد

تا مرحله آخر زالودرمانی بیمار نباید قرص و داروی خود را قطع کند مرحله سوم اگر پی تی خون به بالاتر از28 رسید پزشک از دارو می کاهد

بهتراست همیشه روزهای قبل ازآزمایش زالودرمانی کرد تا نتیجه در ازمایش مشخص گردد اگر پی تی یا آی ان آر I.N.Rخون رقیقی زیاد را نشان دهد دارو کاسته شود تا رگ ها بر اثر رقیقی زیاد ناشی از مصرف دارو+زالودرمانی دچار پارگی نشوند وسکته مجدد رخ ندهد

درصورتیکه پی تی خون به رقم بالایعنی 28وبیشترنرسد دارو ادامه داده می شود ولی خون رقیق تراست که از دردها می کاهد

کشف ناحیه مسؤول ترک عادات رفتاری در مغز

محققان بر این باورند که مغز به طور کامل کنترل عادت رفتاری را رها نمی‌کند و ناحیه کوچکی از غشای مغز موسوم به «prefrontal» (جایی که بسیاری از افکار و برنامه‌ها رخ می‌دهند) مسؤول کنترل لحظه به لحظه بیان عادات رفتاری است.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نتایج مطالعات جدید امیدهای نوینی را برای درمان رفتارهای وسواس‌گونه در اختیار دانشمندان قرار می‌دهند.

محققان MIT ناحیه‌یی از مغز را شناسایی کرده‌اند که می‌تواند افراد را بین عادات نو و قدیمی در نوسان قرار دهد.

به گفته پروفسور گابریل، ماهیت عادت آن است که افراد مجبور به تفکر در مورد آن‌ها نیستند و این امر مغز را آزاد می‌گذارد تا به تفکر در مورد موضوعات دیگر بپردازد. با این حال مغز به طور کامل از این امر فارغ نیست و بخشی از غشای مزبور باز هم به کنترل فعالیت عادات می‌پردازد.

نتایج این مطالعه حاکی از آن است که عادات قدیمی هر چند هم به طور عمیق نهادینه شده باشند، می‌توانند مغلوب مراکز برنامه‌ریزی کننده مغز شوند. این واقعیت می‌تواند به دخالت درمانی احتمالی در افرادی ختم شود که از شرایطی چون وسواس رنج می‌برند.

در تحقیقات دانشمندان بر روی موش‌های صحرایی که در یک مارپیچ به شکل T حبس شده بودند، به محض این که این حیوانات به نقطه تصمیم‌گیری نزدیک می‌شدند، صدایی را می‌شنیدند که به آن‌ها علامت می‌داد : «باید به سمت چپ یا به راست بچرخند»

این حیوانات در صورت انتخاب صحیح یک پاداش دریافت می‌کردند (شیر کاکائو برای چرخیدن به چپ و مایع شیرین برای چرخیدن به سمت راست).

محققان دریافتند حتی هنگامی که آْن‌ها پاداش‌ها را حذف کردند، موش‌ها در نهایت به این آواها به همان شیوه قبلی پاسخ می‌گفتند.

حتی هنگامی که پاداش برای چرخیدن درست به چپ با ماده‌یی که موش‌ را بیمار می‌کرد، تعویض می‌شد آن‌ها باز هم با دریافت علامت از آن جهت به سمت چپ می‌چرخیدند اما مایع را مصرف نمی‌کردند.

تیم پژوهشی سپس بخشی از غشای prefrontal موسوم به «IL»را تغییر داد. نقش این بخش در گسترش عادت رفتاری، اساسی است.

این دانشمندان با استفاده از optogenetics یعنی تکنینی که از رسیدن نور به سلول‌های خاصی ممانعت می‌کند، فعالیت غشای IL را برای چندین ثانیه متوقف کردند.‌

آن‌ها این امر را هنگامی صورت دادند که موش‌ها باید در نقطه‌ای مارپیچ، درباره جهت چرخیدن تصمیم‌گیری می‌کردند و دریافتند که این موش‌ها تقریباً به طور آنی عادت چرخیدن به چپ را رها کردند، چراکه این جهت، این بار، دارای پاداش بد بود.

این بدین معناست که غیرفعال کردن غشای IL، مغز موش‌ها را از روش انعکاسی خودکار به روشی که شناختی‌تر است و یا در پردازش هدف دخیل است، تغییر می‌دهد.

به محض ترک چرخیدن به سمت چپ موش‌ها بسیار زود عادت جدیدی را شکل دادند و حتی هنگامی که از سمت چپ علامت دریافت می‌کردند، هر بار به راست می‌چرخیدند.

محققان حاضر در این پروژه علمی نشان دادند که در صورت ممانعت دوباره از رسیدن نور به غشای مزبور، موش‌ها بار دیگر عادت خود را ترک کردند و بسیار سریع عادت اولیه چرخیدن به سمت چپ را در صورت دریافت علامت از آن سمت باز‌یافتند.

نتایج این مطالعه حاکی از آن است که غشای IL مسؤول تعیین لحظه به لحظه، بیان عادات رفتاری است.

این پژوهش ایده‌های جالبی را در خصوص ماهیت واقعی عادات رفتاری در اختیار می‌گذارد.

نتایج این مطالعه در Proceedings of the National Academy of Sciences انتشار یافته است.

ویتامین ب ویتامینی علیه عصبانیت

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: مصرف ویتامین‌های گروه B در کاهش عصبانیت و خستگی مفید است.

دکتر سید ضیاءالدین مظهری افزود: مصرف ویتامین‌های گروه B در افزایش یادگیری نیز مؤثر است.

به گزارش ایسنا وی گفت: گنجاندن مواد غذایی حاوی ویتامین‌های گروه B در تغذیه روزمره در کاهش عصبانیت، پیشگیری و درمان افسردگی و خستگی مفید است.

این متخصص تغذیه افزود: جگر، گوشت گوساله، ماهی، مرغ، تخمه آفتابگردان، تخمه کدو، جوانه گندم، حبوبات، غلات، شیر و لبنیات، گوجه فرنگی، کاهو، هویج، قارچ، انواع میوه و دانه‌ها و مغزهای روغنی از منابع غنی ویتامین های B هستند.

دکتر مظهری همچنین گفت: وجود 16 ماده معدنی ضروری در رژیم غذایی روزمره از اهمیت زیادی برخوردار است. اما مواد معدنی مانند کلسیم، منیزیم، آهن، روی و سلنیوم نقش مهم تری را بر عهده دارند.

وی اضافه کرد: وجود مواد معدنی در غذاها موجب افزایش توان یادگیری، تقویت نیروی دفاعی و سرعت بخشیدن به روند رشد است.

این متخصص تغذیه گفت: گردو، ماهی، مرغ، جگر، گوشت، گندم جوانه زده و محصولات تهیه شده از آردهای سبوس‌دار حاوی این مواد معدنی هستند.

دکتر مظهری افزود: به دانش آموزان و داوطلبان کنکور توصیه می‌شود، مصرف همبرگر، سوسیس، کالباس، کله‌پاچه و مواد غذایی حاوی چربی‌های اشباع‌شده دارای فرم ترانس را کاهش دهند.

وی در پایان گفت: استفاده از غذاهای حاوی امگا - 3 نظیر ماهی، روغن‌های سویا، کنجد، تخم کتان یا بذرک و گردو در این دوران از اهمیت زیادی برخوردار است.

منبع : iranhealers.com   

سابقه موضوع : 

غذاهای حاوی ویتامین ب  

مطلب مرتبط: 

ویتامینی برای حافظه  

نتایج تحقیقات دانشمندان بر روی مغز شادترین انسان جهان

دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱ getty-706.jpg

دانشمندان دانشگاه ویسکونسین در پژوهش جدید خود به معرفی یک دانشمند ژنتیک فرانسوی پرداخته‌اند که عنوان شادترین مرد جهان را بر دوش می‌کشد.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، متیو ریکارد 66 ساله که 40 سال پیش به زندگی روشنفکری پاریسی پشت کرده و در هند به مطالعه بودائیسم پرداخته بود، اکنون یکی از نزدیکان دالایی لاما است ؛اما این موضوع صرفا برای دانشمندان جالب نبوده است.

بخش مورد توجه در خصوص این راهب، بیش از اندازه بزرگ بودن بخش «لذت» در مغز وی است.

در این مطالعه 256 حسگر بر روی مغز ریکارد متصل شده و اسکنها نشان داد که در زمان مراقبه، مغز وی یک سطح از امواج گاما را که با هوشیاری، دقت، یادگیری و حافظه مرتبط بوده از خود منتشر می‌کند که پیش از این دیده نشده بود.

این اسکن‌ها همچنین از فعالیت‌های دیگر در قشر چپ جلو مغز ریکارد در مقایسه با همتای راست آن رونمایی کرده که نشانگر ظرفیت بالای غیرعادی برای شادی و کاهش تمایل به احساس منفی است.

تحقیقات در مورد این پدیده موسوم به «انعطاف عصبی» در ابتدای راه خود قرار داشته و ریکارد در خط مقدم این آزمایشات پیشگامانه در کنار دیگر دانشمندان برجسته جهان قرار دارد.

وی به عنوان یک راهب برجسته در معبد شچن کاتماندو زمان خود را در سال به مراقبه، پژوهشهای علمی و همراهی با دالایی لاما به عنوان مشاور خود در سفر به کشورهای فرانسوی زبان و نشست‌های علمی می‌گذراند.

ریکارد در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه اظهار کرد: ما برای 12 سال بر روی تاثیرات تمرین‌های کوتاه و بلندمدت ذهنی از طریق مراقبه بر روی تمرکز، غمخواری و تعادل احساسی بررسی کردیم و با نتایج جالبی در میان افرادی که بطور طولانی 50 هزار دور مراقبه انجام داده بودند و همچنین آن دسته که به مدت سه هفته و 20 دقیقه در روز این تمرینها را داشتند، مواجه شدیم.

وی بر این باور است که این شیوه می‌تواند بر روی مغز تاثیر گذاشته و شادمانی فرد را ارتقا بخشد.  

شادترین انسان جهان با ظرفیت لذت بزرگ‌تر در مغز

روش های درمان اختلال درقدرت تصمیم گیری

جرأت داری، نخوان!

نویسنده: فریده جلیلوند - چهارشنبه ٢۱ اردیبهشت ۱۳٩٠

 

هر کجا باشی دلم همراه تو ست

گر نباشی همرهش در راه توست

من سر سودا ندارم با دلم

در کجا گویم که، دل گمراه توست

علی حاکمی

بسیاری از افراد هنگام رویارویی با مشکلات زندگی فاقد توانایی‌های لازم برای مقابله با آنها هستند و همین عدم توانایی می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات و آسیب‌های روان‌شناختی باشد اما در مقابل عده دیگری می‌توانند از مشکلات و موانع موجود عبور کنند و از دیدگاه همه ما به افراد موفقی تبدیل شوند .

روان‌شناسان با بررسی خصوصیات این افراد موفق به یک سری فرآیندهای مشابه دست یافته‌اند که از آن به عنوان راهبردهای مقابله‌ای یا مهارت‌های مقابله با تغییرات زندگی یاد می‌کنند و یکی از موثرترین این مهارت‌ها، مهارت جرأت‌ورزی است .

در این باره با دکتر حسین اسعدی، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شیراز به گفتگو نشسته‌ایم

سلامت : آقای دکتر! جرأت‌ورزی یعنی چه؟در یک جمله می‌توان گفت جرأت‌ورزی توانایی ابراز خود و ابراز حقوق خود بدون پایمال کردن حقوق دیگران است. با داشتن این مهارت افراد قادرند که اعتماد به نفس زیادی داشته باشند و موجب برانگیختن حس احترام دیگران شوند و در این شرایط است که تسلط بر موقعیت‌ها و مشکلات روزمره تا حد زیادی آسان می‌شود البته جرأت‌ورزی، جرأت‌مندی، ابراز وجود، قاطعیت و حتی مهارت نه گفتن تا حدودی مشابه هم هستند و همین معنی جرأت‌ورزی را می‌دهند

سلامت : از کجا بفهمیم که فرد جرأت‌ورزی هستیم یا نه؟
باید گفت افراد در مورد ابراز حقوقشان به چهار دسته تقسیم می‌شوند. گروه اول، افراد بی‌جرأت و منفعلی هستند. شاید ما در ظاهر، آنها را فروتن، از خود گذشته، مهربان و صبور ببینیم اما در باطن این افراد به دلیل اینکه به دیگران اجازه می‌دهند به راحتی حقوق و احساساتشان را نادیده بگیرند، همیشه ناراحت هستند و برای دفاع از حق خود جرأت حرف زدن و مقابله ندارند و به راحتی نظرات دیگران را می‌پذیرند .

افراد پرخاشگر، گروه دوم را تشکیل می‌دهند. این گروه حقوق خود را به قیمت نادیده گرفتن حقوق دیگران به دست می‌آورند و در حقیقت جرأت‌مندی را با خشونت اشتباه گرفته‌اند .

 افراد پرخاشگر بی‌جرأت در گروه سوم قرار می‌گیرند. این گروه از افراد به دلایل مختلف احساس خشم یا خصومت نسبت به دیگران را تحمل می‌کنند اما توانایی بیان آنها را ندارند و حتی نمی‌توانند این احساسات را تحمل کنند و به همین دلیل از روش‌های غیرمستقیم مثل لج کردن، کم‌کاری، قهر و گریه و ... بهره می‌گیرند .

درنهایت افراد جرأت‌ورز گروه آخر را شامل می‌شوند. این افراد بدون پرخاشگری و یا استفاده از راه‌های غیرمستقیم ابراز هیجانات، تلاش می‌کنند تا حقوق‌شان را به دست بیاورند و به راحتی از این حق نمی‌گذرند. در عین حال، افکار و احساسات خود را صریح بیان می‌کنند و مورد اعتماد و منطقی هم هستند و اگر با نظر جمع مخالف باشند بدون هیچ‌گونه بی‌احترامی، نظرشان را می‌گویند. اگر شما این خصوصیات را دارید، پس می‌توانید نتیجه بگیرید که فرد جرأت‌ورزی هستید

سلامت : داشتن مهارت جرأت‌ورزی چه‌قدر اهمیت دارد؟همه ما در زندگی بارها و بارها در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که با درخواست و تقاضای اطرافیان، موافق نبوده‌ایم. مثلا یکی از آشنایان که با او رودربایستی داشته‌ایم به ما پیشنهاد شراکت کاری یا مثلا ازدواج داده است. مهارت جرأت‌ورزی به ما کمک می‌کند که معقولانه این تقاضاها را رد کنیم و به جای بیان این جمله که «بگذارید بیشتر فکر کنم» از جمله «من با تمام احترامی که برای شما قایلم اما بنا به دلایلی با این موضوع مخالفم» استفاده کنیم و بیهوده فکرمان را مشغول نگه نداریم البته داشتن این مهارت در برخورد مناسب با مخالفت دیگران، جلوگیری از اعتراض‌های پرخاشگرانه نابه‌جا، تقاضای معقول از دیگران و اعلام موضع خود در تصمیم‌‌های جمعی (حتی اگر تنها مخالف جمع باشیم) نیز به دردمان می‌خورد

سلامت : آیا این مهارت می‌تواند در کنترل خشم هم به ما کمک کند؟
صد در صد. یکی از مهارت‌های اساسی کنترل خشم همین جرأت‌ورزی است. یعنی فرد جرأت‌مند نه خشم خود را فرو می‌خورد که بعدها به بغض و خشونت و کینه تبدیل شود و نه دست به پرخاشگری می‌زند که رفتارش پشیمانی در پی داشته باشد بلکه قادر خواهد بود در صورت بروز خشم و عصبانیت بدون استرس و رفتار اشتباه، قاطعانه رفتار کند و تصمیم نادرستی نگیرد و با کنترل عواطف و احساسات لحظه‌ای، مدیریت شرایط را برعهده گیرد

سلامت : چگونه می‌توانیم مهارت جرأت‌ورزی را در خود تقویت کنیم؟
ابتدا باید از موضع خود مطمئن شویم یعنی مشخص کنیم که می‌خواهیم بله بگوییم یا خیر و اگر اطمینان نداریم، برای پاسخ دادن فکر کنیم و از فرد مقابل بخواهیم که موضوع را بیشتر برایمان روشن کند و در دادن پاسخ، تحت تاثیر اطرافیان قرار نگیریم. در عین حال در رفتارهای جرأت‌ورزانه بدن باید راست باشد، سر به سمت بالا نگه داشته شود و رابطه چشمی مستقیم برقرار شود و در صدا و رفتار فرد، اطمینان و قاطعیت کاملا نمایان باشد و بعد موافقت یا مخالفت خود را با کمال احترام بیان کنیم

تمرین جرأت‌ورزی
فرض کنید دوستتان از شما تقاضا می‌کند که چند ساعتی اتومبیل‌تان را قرض بگیرد و شما مخالفید. اگر بخواهید جرأت‌مندانه رفتار کنید باید از جمله‌ای استفاده کنید که سه بخش کلی دارد. بخش اول با کلمه «
من» شروع می‌شود یعنی می‌گویید: «من می‌دانم که در این شرایط به اتومبیل من نیاز داری.»

در بخش دوم، دلیل تصمیم خود را عنوان می‌کنید که باید کاملا واضح، روشن و کوتاه باشد: «من می‌دانم که در این شرایط به اتومبیل من نیاز داری اما من در طول روز واقعا به آن نیاز دارم

 بسیاری از افراد فکر می‌کنند بحث همین جا تمام می‌شود اما بخش آخر، اعلام قاطع تصمیم است یعنی بعد از پایان جمله باید بگویید: «متاسفم که نمی‌توانم اتومبیل‌ام را به تو قرض دهم.»

فراموش نکنید که لحن شما باید بدون تعارف اما آرام و متین و مهربان باشد. معمولا افراد منطقی با یک یا دو بار شنیدن این جملات سه بخشی قانع می‌شوند البته گاهی نیز با افراد سمجی روبه‌رو می‌شوید که باید از تکنیک‌های خاص مثل تکرار جمله گفته شده با قاطعیت بیشتر، ترک محیط (جرأت‌مندی فزاینده) و عوض کردن موضوع بحث استفاده کنید و یا حتی خود را به خنگی و نفهمیدن بزنید. اگر هم بعد از بیان جمله خود از طرف مقابل عبارت ناخوشایندی مثل «خیلی خودخواهی» را شنیدید، بهترین روش برای مقابله با این افراد سمج این جمله است: «اگر این کار خودخواهی است، پس من خودخواهم!»
شاید در فرهنگ ما یک فرد جرأت‌ورز با یک فرد مغرور و حتی بی‌ادب اشتباه گرفته شود اما اطرافیان با مشاهده رفتارهای جرأت‌مندانه مکرر فرد، مطمئنا شرایط را درک می‌کنند البته به شرطی که فرد در بیان جملات و رفتارهای جرأت‌مندانه، صحیح و منطقی عمل کند و این کار نیاز به آموزش و تمرین دارد

 

منبع:روزنامه سلامت (سلامت روان) شماره:202 شنبه چهارده دی هشتاد و هفت

تکنیک‌های جرأت‌ورزی در گفتگو با دکتر حسین اسعدی روان‌شناس - پریسا اصولی

روانپژوه

خاصیت شادی آفرین برخی خوراکی‌ها

محققان به یافته‌های جدیدی در مورد خاصیت شادی آفرین برخی خوراکی‌ها رسیده‌اند.

تازه‌ترین تحقیقات دانشمندان در مورد خواص برخی مواد خوراکی و علت تمایل افراد به خوردن آن‌ها در مواقعی که دچار افسردگی هستند

بر اساس گزارش تایمز آو ایندیا این سایت خبری به معرفی برخی مواد خوراکی پرداخته که علاوه بر آن‌که در انسان احساس شادی و آرامش ایجاد می‌کنند، برای سلامتی نیز مفید هستند که در برخی از این مواد عبارتند از؛

شکلات تلخ: گردشکلات‌ و کاکائو [ گرم و خشک ] با عسل بطور کلی سرشار از مواد شیمیایی مانند سروتونین هستند که در فرد احساس شادی ایجاد می‌کنند.

مواد آنتی اکسیدان و فلانوئیدی که در شکلات تلخ وجود دارد، باعث کاهش احتمال تشکیل لخته خون، ابتلا به سرطان و بیماری‌های قلبی می‌شود.  

ارده وعسل وگردکاکائو را باهم کنیم شکلات صبحانه سالم میگردد   

گاه گردکاکائو را  با شربت عسل مخلوط کنیم وبخوریم

 

آجیل[ گرم و خشک ]: انواع آجیل خام مانند بادام، گردو ، فندق و حتی بادام زمینی دارای مقدار زیادی ویتامین هستند. بادام داری سروتونین، ویتامین ای، ویتامین B 2 و آنتی اکسیدان است که سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. بادام همچنین آثار منفی استرس را کاهش می‌دهد. 

 

ماهی[سردوتر]: ماهی‌ها سرشار از اسید چرب امگا 3، پروتئین و به ویژه ویتامین B 12 هستند که نقش مهمی در تولید سروتونین یا هورمون شادی ایفا می‌کند. این هورمون احساسات فرد را متعادل نگه می‌دارد.  

ماهی چون سرد و تر است قبلش سیاه دانه بخوریم بعد شروع کنیم به خوردن

 

مارچوبه: مارچوبه دارای مقدار زیادی اسید فولیک و منیزیم است که در ایجاد آرامش مفید است. علاوه بر آن کالری آن کم بوده و چربی و کلسترول هم ندارد. 

 

 

مرکبات[سرد و تر]: مرکبات منبع غنی ویتامین C هستند و همچنین دارای آنتی اکسیدان هستند که از تشکیل رادیکال‌های آزاد که به تخریب سلول‌ها می‌پردازند، جلوگیری می‌کند. ویتامین C سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند.[اگرطبع سرد داریم بعدخوردن مرکبات حتماخرمابخوریمّ] 

 

 

پرتقال سرد و تر است برای طبع گرم خوب است اگرطبع سرد داریم کنارش خرما بخوریم

سبزیجات[گرم و خشک]: مصرف سبزیجات برای سلامت بدن لازم است. به عنوان مثال بروکلی دارای ویتامین B و اسید فولیک است که به ایجاد آرامش کمک می‌کند. بسیاری از سبزیجات سبز برگ دارای پتاسیم هستند که موجب آرامش فرد می‌شوند.  

تأثیر جالب مادر شدن بر «مرکز لذت» مغز و سوء مصرف مواد

مطالعه صورت گرفته توسط محققان آمریکایی، واکنش متفاوت مغز موش های مادر به کوکائین را در مقایسه با موش های فاقد فرزند نشان می دهد.  

 

153-18.jpg

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پروفسور «جیل بکر» با همکاری «جنیفر کامینگز»، دانشجوی فوق دکتری روانشناسی دانشگاه میشیگان نحوه واکنش «مراکز لذت» مغز به کوکائین را در موش های مادر و موش های ماده فاقد فرزند مورد مطالعه قرار داده اند.

این مطالعه نشان می دهد که مادر شدن با یک پاسخ متفاوت در مغز نسبت به کوکائین همراه است؛ در این حالت مغز موش های مادر میزان کمتری ماده شیمیایی دوپامین ترشح می کند که باعث افزایش سطح لذت از کوکائین می شود.

محققان همچنین دریافته اند که موش های مادر تحت استرس در مقایسه با موش های فاقد فرزند، تمایل بیشتری به مصرف کوکائین دارند.

«کامینگز» خاطر نشان می کند: هنوز موفق به کشف مکانیسم موثر در این واکنش متفاوت نشده ایم، اما به نظر می رسد که سیستم عصبی مغز پس از مادر شدن دستخوش تغییرات جدی می شود که بر نحوه واکنش به کوکائین نیز اثر می گذارد.

نتایج این مطالعه در نشست انجمن علوم اعصاب نیواورلئان ارائه شده است. 

------------------ 

درسال های قبل نیز حامله شدن ومادرشدن لذت بخش ترین وشیرین ترین فصل زندگی توصیف شده بود

محققان موفق به تولید منبع دایمی سلول‌های سازنده میلین شدند

 

محققان دانشگاه روچستر آمریکا موفق به رمزگشایی مکانیک پیچیده سلولی شده‌اند که مسؤول راهنمایی سلول‌های خاصی از مغز برای ادامه تقسیم سلولی است.  

 

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، دکتر استیو گلدمن، سرپرست این پژوهش می‌گوید: یکی از عوامل مهم در امکان عملی شدن درمان‌های مبتنی بر سلول‌های بنیادی، دستیابی به منبع سلولی سالم و ایمن است. این پژوهش در مورد گروه خاصی از سلول‌های مغزی ثابت می‌کند که اکنون دانشمندان موفق به درک بیولوژی و مکانیزم لازم در کنترل تقسیم سلولی و در نهایت تولید منبع تقریبا نامتناهی از سلول‌ها شده‌اند.

این پژوهش بر سلول‌های پروژنیتور گلیال موسوم به GPCs تمرکز دارد که در ماده سفید مغز یافت می‌شوند. این سلول‌های بنیادی باعث تولید دوسلولی می‌شود که در سیستم عصبی مرکزی وجود دارند؛ الیگو دندروسیت‌ها که باعث تولید میلین (بافت چربی که راه ارتباطی بین سلول‌ها را اصطلاحا عایق بندی می‌کند) می‌شوند و آستروسیت‌ها که برای سلامت و عملکرد سیگنال‌دهی الیگو دندروسیت‌ها و همچنین سلول‌های عصبی بسیار مهم و حیاتی هستند.  

 

 

بسیاری از بیماری‌ها نظیر ام اس، فلج مغزی و لوکودیستروفی از آسیب به میلین نشات می‌گیرد.

دانشمندان معتقدند که داروهای باززایی در قالب پیوند سلولی امید بزرگی در درمان اختلالات میلین هستند. برای مثال "گلدمن" و همکارانش در بسیاری از مدل‌های حیوانی نشان داده‌اند که GPC های پیوندی می‌توانند در مغز تکثیر شوند و میلین آسیب دیده را اصلاح کنند.

با این وجود یکی از عواملی که مانع پیشبرد درمان بیماری‌های ناشی از آسیب میلین می‌شود، دشواری در تولید منبع فراوانی از سلول‌های مورد نیازاست که البته در این تحقیق، GPCs سلول‌های مورد احتیاج بودند.

دانشمندان در ایجاد، تقسیم و تکثیر این سلول‌ها با موفقیت عمل کردند اما این اتفاق تنها برای مدت محدودی موفقیت آمیز بود و در نتیجه شمار محدودی از سلول‌های قابل استفاده به دست می‌آمد.

به گفته گلدمن، پس از گذشت مدتی، سلول‌ها تقسیم را متوقف کرده و شروع به تخصصی شدن در قالب سلول‌های آستروسیت می‌کنند که برای ترمیم میلین مورد نیاز نبودند. این در حالی است که این سلول ها می‌توانند راه درست تقسیم سلولی را دنبال کنند.

برای غلبه بر این مشکل، محققان نیاز به میزان‌ دقیقی از کنش‌های شیمیایی داشتند تا بتوانند تقسیم و تکثیر سلولی و تبدیل آن ها به الیگو دندروسیت‌ها و آستروسیت‌ها را اداره کنند.

یکی از عوامل کلیدی در تقسیم سلولی، پروتیئن بتا کاتنین است که خود توسط پروتیئن درون سلولی دیگری به نام «گلیکوژن سنتا کیناز 3 بتا» موسوم به GSK3B تنظیم می‌شود. GSK3B با اضافه کردن یک مولکول فسفات اضافی با ساختار بتا کاتنین، آن را تغییر داده و در حقیقت بارکدی را برای آن تعیین می‌کند تا پس از این سلول با استفاده از آن، پروتیئن مذکور را دسته بندی کرده و آن را به منظور نابودی همراهی سازد.

طی این مراحل، زمانی که تقسیم سلولی لازم است، این فرآیند توسط سیگنالی دیگر که GSK3B را مسدود می‌کند، وقفه‌دار می‌شود.

زمانی که این اتفاق می‌افتد، پروتئین بتا کاتنین از نابودی در امان می‌ماند و در نهایت راه خود را به هسته سلول پیدا کرده و این جا مکانی است که مجموعه‌ای از واکنش‌های شیمیایی سلول را برای تقسیم شدن راهنمایی می‌کند.

گرچه پس از مدتی این روند کند می‌شود و سلول‌ها به جای نسخه برداری، به گونه‌های دیگری تبدیل می‌شوند. چالش دانشمندان، یافتن راهی برای فریب سلول‌ها در ادامه دادن تقسیم سلولی بدون ایجاد تومور بود.

کشف جدید بر پروتیینی به نام تیروزین فسفاتاز بتا - زتا (PTPRZ1) وابسته است. گلدمن و همکارانش تا مدت زیادی گمان می‌کردند که PTPRZ1 نقش مهمی را در تقسیم سلولی ایفا می‌کند؛ این گیرنده آشکارا در پروفایل‌های مولکولی (GPSs) حضور دارد.

پس از شش سال تلاش در تشخیص عملکرد این گیرنده، دانشمندان متوجه شدند که PTPRZ1 درهم آهنگی با GPSs عمل می‌کند و در علامت گذاری پروتیین بتا کاتنین برای نابودی یا انجام فعالیت‌های مربوط به هسته کمک می‌کند.

در حقیقیت این پیشرفت غیر منتظره علمی، شناسایی مولکولی به نام «پلیوتروفین» بود که اساسا عملکرد گیرنده PTPRZ1 را مسدود می‌کند.

محققان متوجه شدند که می‌توان با تنظیم سطوح پلیوتروفین، نفوذ طبیعی PTPRZ1 را بر تقسیم سلولی کاهش داده و به سلول‌ها امکان ادامه تقسیم سلولی را می‌دهد.

در حالی که این آزمایشات بر سلول‌های اشتقاقی از مغز انسان صورت گرفته است، نویسندگان این پژوهش ادعا می‌کنند که چنین روند مشابهی را نیز می‌توان بر GPS های اشتقاقی از جنین یا سلول‌های پوست برنامه ریزی شده نیز انجام داد.

این امر می‌تواند تعداد سلول‌هایی را که به طور بالقوه از یک نمونه بیمار مشتق شده چه برای انجام پیوند به همان بیمار و چه برای استفاده برای بیماران دیگر افزایش داد.

این پژوهش در مجله "Neuroscience" منتشر شده است.  

ایسنا  

تأثیر بی‌خانمانی در کاهش سطح مهارت‌های یادگیری کودکان

محققان دریافتند:

شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۲

مطالعات صورت گرفته توسط پژوهشگران آمریکایی نشان می دهد: کودکان بی خانمان یا افرادی که بطور مداوم در حال تغییر محل سکونت هستند، از توانایی پایین‌تر درک ریاضی و خواندن برخوردار هستند.

به گزارش سرویس پژوهشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پژوهشگرانی از دانشگاه های مینه سوتا، آیوا و پنسیلوانیا آمریکا در مطالعه مشترک با محققان دانشگاه «سو یان» هنگ کنگ، تأثیر تغییر مداوم محل سکونت و بی‌خانمانی را بر روی مهارت‌های یادگیری کودکان مورد بررسی قرار داده‌اند.

در این مطالعه، توانایی یادگیری بیش از 26 هزار دانش آموز پایه های سوم تا هشتم مدارس دولتی مینیاپولیس در یک دوره شش ساله مورد مطالعه قرار گرفتند.

پژوهشگران دریافتند، دانش آموزان دبستان و راهنمایی که در طول دوره تحقیق بی خانمان شده یا در طول یکسال بین سه تا چهار بار محل سکونت خود را تغییر داده‌اند، نمرات پایین‌تری در دروس ریاضی و مهارت های خواندن کسب کرده اند و این شکاف در مقطع دبیرستان جدی‌تر می شود.

در این مطالعه از داده‌های اداری شامل نمرات آزمون های سالانه مهارت خواندن و درک ریاضی، وضعیت حضور و غیاب، واجدین دریافت غذای رایگان و خدمات اجتماعی استفاده شده است.

محققان تأکید می‌کنند که درک بهتر نقاط ضعف این گروه از دانش آموزان می تواند به اتخاذ استراتژی‌های جدید برای حل مشکلات کوتاه مدت و پیشگیری از بروز مشکلات در دراز مدت منجر شود.

نتایج این پژوهش در مجله Child Development (پرورش کودک) منتشر شده است.  

منبع: ایسنا

داروهای اعصاب قاتل قلب هستند

بسم الله الرحمن الرحیم

نویسنده : دکتر وحید حیدری (متخصص علوم رفتاری)

عمل قرص های اعصاب در بدن مثل استشمام بمب های شیمیایی است. یعنی اگر مواد سازنده این دارو ها با محتوای بمب ها ترکیب شود مثل بمب های شیمیایی انسان ها را به عوارض متعدد و نقص های عضوی دچار می کند. وانگهی پزشکانی که این قرص های اعصاب و روان را برای بیماران تجویز می کنند، این گونه تجویزها به چه مدتی مجاز است؟ به عبارت درست تر، به چه مدتی از عقب  نگه داشتن جامعه و خانواده ها و اعتماد آنها می توان سو»استفاده کرد. واقعیت عنوان شده در متون درمانی اینگونه آمده است که قبلا به برخی بیماران روانی که بی قراری حمله ای  (اپیزودیک) و غیرقابل کنترل داشتند، زنجیر می بستند و بعد قرص ها و داروها جای زنجیرها را گرفتند. یعنی این داروها باید تا مدتی استفاده می شدند که فرد بیمار به آرامش می رسید تا توسط کاوش و شناسایی نقطه تحریک کننده بیماریش به اصل سلامتی و کنترل روانی منتهی می شد.وانگهی خیلی از پزشکان برایشان مهم نیست که دارو را چگونه تجویز می کنند. یعنی استاندارد و شناختی که باید از غددی مثل تیروئید و چگونگی عمل «دوپامین» در بدن یا تاثیر داروها بر روی ماده «سروتونین» و «کورتی کوتروپین» و امثال موارد یاد شده که باید با آزمایش کامل روی غدد مترشحه و مشاهده عملکرد آنها صورت پذیرد، تا چه حد جدی گرفته شده است، مثلا بیماری هیستری و روان تنی (پسیکوسوماتی) را با چه داروهایی باید درمان کرد؟ آیا عمدتا بیمار فقط محکوم به خوردن دارو است؟ مواردی مثل افسردگی، پارانوئید (توهم و هذیان) استرس و وسواس در بیماران «نوروز» و روان نژند نوع اسکیزوفرنی (اختلال فکری) است یا نوع دیگری از بیماری سبب (ایتولوژی) این فرآورده های منفی و این تجویزهای منفی تر است. مثلا وقتی به دلیل افسردگی فعالیت متابولیکی مغز پایین است، این عارضه منبع روانی دارد یا تنی؟ در پاسخ به این سوال من برای اولین بار عنوان علمی «تن روانی» را مطرح می کنم. یعنی از آنجایی که برخی بیماری ها «روان تنی» هستند و به عبارتی بیماری در اعضای بدن، واکنشی به تحرکات ناهماهنگ روانی است می تواند در برخی نقطه های تنی مثل درد کلیه، دندان، مفصل و آرتروز، باشد که درد جسم که گاهی طولانی می شود، منجر به آسیب دیدگی اعصاب و روان می گردد. حالا مساله این است که آیا متخصصین مربوطه پزشک داروهایی را که برای بیماران «روان تنی» و «تن روانی» تجویز می کنند باید یکی باشد؟! البته با اینکه مثلا خروجی سی تی اسکن های گرفته شده از مغز در علائم های عصبی و نوع دل گرفتگی ها و بی میلی های ارتباطی و افسردگی های ایجاد شده در افراد گرفتار، شبیه به هم است ولی در آنها ریشه های ناراحتی که یکی نیست. پس با گذاشتن یخ روی نقطه سوخته اصل سوختگی خوب نخواهد شد و البته عمومی که از خروجی رسومات کهن; دعانویسی، جمل و فالگیری می نالند به کجای جامعه مدرن دلخوش کنند که خیلی از متخصصین علمی هم به تراشیدن سربی صاحب مشغول نشوند! یعنی در این گفتمان درد بر دو گونه است: یکی اینکه این همه تجویز داروهای شیمیایی تا کی و کجا و دوم این که این همه کم اهمیتی در تجویزهای غیرکارشناسی این مواد که استفاده متداولش چیزی جز نیمسوز و کرخت کردن مغز و مسمومیت جسمی و تنفسی ندارد، چرا؟ و البته روزی که «استیون ماتیس» در بیمارستان مک کین در بلمونت ماساچوست در گزارشی علمی نوشت: «این داروها برای نارسایی یا نقصان عاطفی در روابط افراد با یکدیگر کاری انجام نمی دهند»، چه کسی آن را جدی گرفت؟ که بیماران بعضا تا پایان عمر مجبور به مصرف این قاتل در لباس درمان نشوند. و سخن آخر اینکه وقتی امروز با ساختن سلول های بنیادین برای درمان سکته مغزی، ابتدا لخته خون از مغز خارج می شود و سلول های بنیادین در محل مورد نیاز قرار می گیرد و گروه پژوهشی «بیوکامپانیبل» این روش جدید را به روش های جدیدی که در هر ساعت در جهان اتفاق می افتد به افتخارات جهان پزشکی اضافه می کنند، ما هنوز می خواهیم با آهک کردن مغز توسط داروهای شیمیایی بیماران را شفا بدهیم!؟ مطمئنا مطالب عنوان شده اگر عملی شود، مراجعین و مخاطبین پزشکی و مشاوره را بیشتر هم خواهد کرد. 

زیتون:گفتن بسم الله با جوهر صدا موقع خوردن غذا،توجه به دستورات خدا(یادخدا) و نمک چشیدن قبل وبعدغذا،خوردن غذاهای سازگار با کبد و طبع(اگر ادرار مثل آب بی رنگ است غذای گرم و خشک بخوریم تا زرد ملایم شود)،لبنیات را شام به جای صبحانه بخوریم ،عسل خوردن، روغن زیتون، سبزی خوردن باغذا بجای سالاد وسس،مویز،تخم مرغ و نخود و نخودآب و غذاهای خون ساز از بهترین داروهای اعصاب هستند

دراین رابطه : 

http://zatun.blogsky.com/1391/08/12/post-143/