حکمت

قرآن : ان مع العسر یسرا با هرسختی راحتی ای است

 

ارزشمند ترین مکان های حضورما

آیت الله العظمی موسوی اردبیلی :پیغمبرنه پول داشت نه قدرت دنیا رابانورخودش عوض کردماهم نورمی خواهیم تا حرفمان اثرداشته باشد

 

تکنیک های موفقیت بعدازقران خواندن روزانه و

تسبیحات حضرت زهرا را معکوس ۳۴سبحان الله ۳۳الحمدلله و۳۳الله اکبرگفتن

امنیت غذا

پنج د‌هک شهری و ۶ د‌هک روستایی فقر غذایی دارند. ایران درآمد سرانه پایین و گران‌ترین مواد غذایی در دنیا را دارد. سال ۸۴، ۴دهک شهری و ۵دهک روستایی فقر غذایی داشتند. اقتصاد مردم به قدری بد است که توان تامین موادغذایی ندارند امنیت غذایی نباشد امنیت ملی هم نخواهد بود. سال آینده سهم مردم در هزینه‌های درمان به ۷۰ درصد می‌رسد. سهم مردم از هزینه‌های درمان در دنیا ۱۸ درصد است. سال ۸۴ تعرفه واردات شکر از ۱۵۰ به ۴ درصد رسید. کشت چغندر قند با واردات بی‌رویه‌در سال ۸۴ به یک سوم رسید.

اینها رئوس مطالبی بود که در همایش امنیت غذایی مطرح شده است. شاید نگاهی گذار تنها به روئوس مطالب گفته شده نشان از عمق بحران و سیه روزی داشته باشد که ماحصل حاکمیت اقتدارگرایان بر منابع ملی و بین النسلی میهن است. منابع و ثروت های که پای زیاده خواهی ها و زرسالاری ها و قانون گریزی های حاکمیت تباه می شود و سفره معیشت مردم روز به روز تنگ تر می گردد.

روزنامه قانون در شماره روز سه شنبه یکم اسفند گزارشی از این همایش ارائه داده است که به شرح ذیل است:

تامین ۷۰ درصد از مواد غذایی در ایران از طریق واردات است

همایش «امنیت غذایی» روز گذشته در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد. نگرانی از نبود امنیت غذایی در ایران ناشی از سیاست‌گذاری‌های غیر کار‌شناسی دولت‌ها و نیز شرایط بد اقتصادی موجود در کشور محور نطق سخنرانان در این همایش بود. رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک در این همایش با تاکید بر اینکه ایجاد امنیت ملی در کشور بدون امنیت غذایی امکان‌پذیر نیست گفت: منظور از ایجاد امنیت غذایی آن است که مواد غذایی ایمن، سالم و با دارا بودن مواد مغذی کافی، با توزیع عادلانه در اختیار تمام دهک‌های جامعه قرار گیرد. حسن روحانی، با تاکید بر اینکه ایجاد امنیت شدر تامین مواد غذایی، سیاست‌گذاری‌های هوشمندانه از سوی سیاست‌گذارانی با قدرت تصمیم گیری بالا را می‌طلبد افزود: در صورتی که امنیت مستمر در جامعه و به‌خصوص در تامین مواد غذایی سالم نباشد، اعتماد به دولت، ایجاد سرمایه‌گذاری، نشاط و امید در جامعه نیز نخواهد بود.

روحانی در ادامه با اشاره به واردات گسترده در بخش کشاورزی اظهار داشت: تاکید ما بر این است که نیاز مواد غذایی و خوراکی، با توجه به شرایط تحریم که برای ایران به وجود آمده است در داخل کشور انجام شود، اما این مسئله به آن معنا نیست که واردات نباید صورت گیرد. وی با اشاره به سازمان خواروبار جهانی تصریح کرد: بر اساس آمار منتشر شده از سوی این سازمان، هم اکنون در حدود یک میلیارد از جمعیت جهان با مشکل سوء تغذیه و کمبود مواد غذایی روبه رو هستند و بر همین اساس گفته شده تا سال ۲۰۵۰، برای رفع بحران غذا در جهان باید تولید مواد غذایی در هر کشور ۷۰ درصد افزایش داشته باشد. وی به برنامه دولت برای افزایش جمعیت نیز اشاره کرد و ادامه داد: اگر می‌‌گوییم قصد داریم جمعیت ایران را از ۷۰ میلیون به جمعیتی ۱۵۰ میلیون نفری برسانیم باید از هم اکنون برای تامین مواد غذایی آن‌ها تدابیر لازم را اندیشیده باشیم.

امنیت غذایی با شکاف طبقاتی امکان‌پذیر نیست

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک تشخیص مصلحت نظام با تاکید براین نکته که نمی‌توان گفت کشوری که رشد تولید و رشد تولید ناخالص ملی دارد به راحتی می‌تواند بحران کمبود غذا را در کشورش حل کند، توضیح داد: رشد تولید و رشد تولید ناخالص ملی شرط‌های لازم برای ایجاد امنیت غذایی در کشور‌ها هستند اما در کشوری که فاصله طبقاتی عمیق بین دهک‌های مختلف جامعه وجود داشته باشد و نه درآمد سرانه و نه رشد تولید ناخالص ملی نمی‌تواند کمکی به امنیت غذایی در آن کشور‌ها باشد. وی با اشاره به شرایط تحریم در ایران و اینکه کشور در حدود ۷۰ درصد از مواد غذایی‌اش را از طریق واردات تامین می‌کند افزود: چنین کشوری نمی‌تواند مدعی دارا بودن امنیت غذایی باشد.

سهم مردم از هزینه‌های درمان ۶۵ درصد

در این همایش همچنین به نقل از یکی از مسئولان وزارت بهداشت و درمان گفته شد که گردش مالی بخش سلامت در کشور در سال گذشته ۴۰ هزار میلیارد تومان بود که دولت تنها ۱۵ هزار میلیارد تومان و ۲۵ هزار میلیارد تومان مابقی را مردم پرداخت کردند. براساس این آمار، سهم مردم در هزینه‌های درمان در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۶۰ تا ۶۵ درصد که به گفته روحانی این سهم در سال ۹۲ به ۷۰ درصد خواهد رسید. این در حالی‌است که با استناد حسن روحانی به آمار‌های جهانی این سهم در دیگر کشورهای دنیا در حدود ۱۸ درصد است.

دولت در سیاست‌هایش محتاط باشد

روحانی در ادامه سخنرانی‌اش با انتقاد از سیاست‌های غیرکار‌شناسی دولت و نیز دستکاری بدون فکر تعرفه‌ها به گرانی کمی به عقب بازگشت و توضیح داد: یادمان هست که در سال‌های ۸۴ و ۸۵، دستکاری واردات شکر و کاهش آن از ۱۵۰ به ۴ درصد چه مشکلی را در رابطه با این کالا به وجود آورد، اما در آن مقطع هیچ مسئولی به مردم در این رابطه توضیحی نداد که چرا در این ۵ سال ۵ میلیون تن شکر وارد کرد و موجب شد کشت چغندر قند در داخل کشور به یک سوم در مقایسه با سال ۸۳ کاهش پیدا کرد. همین مسائل در ‌‌نهایت موجب کمبود و گرانی مواد غذایی در داخل کشور می‌شود و نا‌امنی غذایی را به وجود می‌آورد.

۵ دهک شهری و ۶ دهک روستایی فقر غذایی دارند

همچنین در این همایش عیسی کلانتری از وزرای اسبق کشاورزی که که اکنون نیز رئیس خانه کشاورز است با انتقاد از بی‌تدبیری‌هایی که طی ۷ سال گذشته تولید را در بخش کشاورزی به ورطه نابودی کشانده است، گفت: بر خلاف تمام شعارهایی که از سوی مسئولان در خصوص خودکفایی و ایجاد امنیت غذایی در کشور داده می‌شود، طبق آمار منتشر شده خرده فروشی از سوی بانک مرکزی، ۵ دهک شهری و ۶ دهک روستایی در حد کشورهای آفریقایی مشکل تامین مواد غذایی و نیز سوءتغذیه دارند. کلانتری افزود: سیاست‌های دولت در حوزه پولی و مالی نیز وضع اقتصادی مردم را چنان بحرانی کرده که بسیاری از این دهک‌ها توان مالی برای تامین مواد غذایی و خوراکی خود را ندارند. وی همچنین بر این نکته تاکید کرد که با توجه به پایین بودن درآمد سرانه در ایران اما مواد غذایی در کشورما گران‌تر از تمام کشورهای دنیاست. به عقیده او گرانی مواد غذایی در ایران است که موجب می‌شود ۵ دهک شهری و ۶ دهک روستایی در فقر کامل غذایی به سر ببرند در حالی‌است که در سال ۸۴، ۴ دهک شهری و ۵ دهک روستایی فقر غذایی داشتند. کلانتری در ادامه با انتقاد از روابط بسته تجاری و سیاسی ایران با دیگر کشور‌ها تصریح کرد: وقتی هرروز شعار مرگ بر این کشور یاآن کشور سر می‌دهیم، با دنیادر جنگیم چطور توقع داریم بتوانیم امنیت غذایی مطلوب در کشور را تامین کنیم

رزق حسن

والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا او ماتوا لیرزقنهم الله رزقا حسنا وان الله هو خیر الرازقین ۵۸حج 

وکسانی که در راه خدا مهاجرت کنندوکشته شوند یا بمیرند خدا روزی نیکو به آنان میدهد وخدا بهترین روزی دهندگان است

رزق کریم

فالذین امنوا وعملوا الصالحات لهم مغفره و رزق کریم ۵۰حج 

پس کسانی که ایمان آوردند و کار شایسته انجام دادند برایشان آمرزش و روزی بزرگوارانه است

برخی نکات درمورد خوراکی ژاپنی ها ومدیترانه ای ها

شاید اغلب شما شنیده باشید که ژاپنی‌ها نسبت به سایر مردم جهان عمر طولانی‌تری دارند. علت این طول عمر زیاد مربوط به رژیم غذایی آنهاست. در حقیقت رژیم غذایی مردم ژاپن بر پایه خوردن غذاهای خوشمزه و چشیدن آنها استوار نیست، بلکه بیشتر غذاها با توجه به فواید و مزایایی که برای سلامتی دارند، مصرف می‌شوند. بر خلاف اینکه بگویند «من دوست دارم این غذا را بخورم» طرز فکر عاقلانه و تصمیم آگاهانه این مردم چنین است «خوردن چه چیزی برای من مفید است؟»

اما داشتن عمری طولانی وسوسه‌ای است که افراد زیادی را به فکر واداشته تا با دانستن اسرار طول عمر ژاپنی‌ها و الگوبرداری از آن، چندسالی به عمرشان بیفزایند. اگر زندگی بر وفق مرادتان است و مایل نیستید به این زودی‌ها تمام شود، از همین فردا سعی کنید با توجه به رموز زیر رژیم غذایی سالم‌تر و در نتیجه عمر طولانی‌تری داشته باشید.

● راز اول

خوردن ماهی به جای گوشت قرمز اولین رمز طول عمر ژاپنی‌هاست که به کاهش خطر حملات قلبی منجر می‌شود. ماهی یکی از اجزای اصلی اغلب غذاهای ژاپنی برای تأمین پروتئین مورد نیاز بدن است. گوشت قرمز قیمت بالاتری دارد و معمولاً به مقدار کمی مصرف می‌شود.

ضمن اینکه ماهی غذای سالم‌تری است و هرچه تازه‌تر باشد فواید بیشتری دارد. ماهی‌ها در ژاپن خام مصرف نمی شوند و روش‌های آماده‌سازی متعددی از جمله کبابی کردن، پختن، سرخ کردن، پوره و ... برای مصرف آنها وجود دارد. همچنین زنان ژاپنی معتقدند که پوست ماهی باعث بروز زیبایی طبیعی پوستشان شده و رنگ چهره را باز می‌کند.

● راز دوم

استفاده از سویا در رژیم غذایی دومین راز طول عمر ژاپنی‌هاست. فرآورده‌های سویا به کاهش بیماریهای قلبی و پایین آوردن فشار خون کمک می‌کنند و یک منبع عالی پروتئین محسوب می‌شوند.

توفو (یک نوع غذای ژاپنی که با سویا تهیه می‌شود) و سایر فرآورده‌های سویا از اجزای اصلی رژیم غذایی ژاپنی‌ها هستند. بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که چربی‌های اشباع شده موجود در گوشت و لبنیات باعث افزایش کلسترول خون می‌شود.

اما غذاهای مشتق‌شده از گیاهانی چون سویا اثر معکوسی نسبت به مصرف گوشت و فرآورده‌های لبنی دارند و برای سلامتی بسیار مفیدند. دانه‌های سویا میزان پروتئین کافی و مورد نیاز بدن را بدون داشتن چربی اشباع‌شده و کلسترول موجود در گوشت، تأمین می‌کند.

ضمن اینکه فاقد چربی زیاد موجود در فرآورده‌های لبنی است. سس سویا، توفو و ناتو (دانه‌های سویای مخلوط شده با تخم‌مرغ خام که با برنج خورده می‌شود) نمونه‌هایی از غذاهای تهیه شده با سویا هستند که هر روز توسط مردم ژاپن مصرف می‌شوند.

● راز سوم

مصرف آرد گندم و آرد غلات سومین رمز داشتن عمری طولانی است که ژاپنی‌ها از آن بهره‌مندند و به مراحل هضم غذا کمک می‌کند. مصرف نشاسته در رژیم غذایی آنها در حداقل ممکن است و اغلب غذاهایی که می‌خورند اصلاً آرد سفید ندارد.

همچنین رشته فرنگی ژاپنی‌ها از آرد غلات یا آرد گندم تهیه می‌شود که هر دوی این آردها سالم‌تر از آرد سفید غنی شده هستند. برنج نیز یکی دیگر از غذاهای اصلی ژاپنی‌هاست که البته فقط شامل یک کاسه کوچک در هر وعده غذایی است و نه بیشتر!

● راز چهارم

داشتن وعده‌های غذایی کم‌حجم رمز دیگر افزایش طول عمر است. پرس‌های غذایی کوچک امکان غذا خوردن بیش از اندازه را کاهش می‌دهد و بدین منظور غذاهای ژاپنی‌ها در ظروف کوچکی سرو می‌شود.

همچنین خوراک ژاپنی‌های سنتی تقریباً نصف یک پرس غذای معمولی غربی‌هاست. با وجود اینکه اغلب غذاهایی که این افراد می‌خورند سالم است ولی در غذا خوردن زیاده‌روی نمی‌کنند و سهم هر نفر مقدار ناچیزی را شامل می‌شود.

● راز پنجم

آخرین رمز از اسرار ژاپنی‌ها مصرف چای است. چای اثرات ناسالم غذاها را در بدن از بین می‌برد؛ در حقیقت مصرف چای سبز ژاپنی یا چای چینی که به صورت سرد یا گرم تهیه می‌شود، مزایای متعددی برای سلامتی دارد.

چای نصف کافئین موجود در قهوه را دارد و به تجزیه روغن در دستگاه گوارش کمک می‌کند؛ به همین دلیل ژاپنی‌ها معمولاً هنگام صرف غذا چای می‌نوشند؛ به ویژه وقتی که غذاهای سرخ‌شده می‌خورند.

 http://soozane.blogfa.com/

برای راز سلامتی ژاپنی ها باید همه جوانب زندگی انهادر نظرگرفته شود درست است که این چندمورد خوب هستند اما درصورتیکه اشتباه مصرف شوند عمررا کوتاه میکنندحتماانهادرکنارغذاچیزی مصرف میکنندکه مصلح غذایشان است
چون ماهی سرد و تر است چنانچه کنارش ماست مصرف کنیم مانندایرانی ها بدن عفونت کرده سبب سرطان میگردد درست غذاهاراترکیب کردن ومصرف کردن رازسلامتی است امروزه دنیابه غذاهای مدیترانه ای بعنوان رازسلامتی نظردارد که ماهی هم ازبرنامه های انهااست چون ویتامین ب دارد مانع استرس وعفونتی شدن بدن است اما باماست مضراست یا کله پاچه چنانچه با شیرمصرف شود درجا سبب سکته است بالعکس خرما که گرم وخشک است وخوراکی مدیترانه ای درآن مناطق که خرما می روید سرطان کمتر دیده شده است
سویاهائی که درایران است تفاله محسوب میشوند وسویای سالم نیست احتمالا نوع سویائی که زردها مصرف میکنند متفاوت ازسویای ایران باشد
اماوقتی متصدی شورای ارد ونان کشورما افتخارش این است که آرد را 2الکه میکندتوخودحدیث مفصل بخوان ازاین معضل
درست است نان سبوس دار دارو هست که متاسفانه متصدیان ایران عقل وتدبیربرای سلامتی مردم ندارند
حدیثش مال ما است که معده مرکزبیماری ها است کمخوردنش مال غربی ها وژاپنی ها
مثل کاسنی که احادیثش مال مااست رعایت وکشت کاسنی اهلی کاراروپائی ها
چای نیزمانندماهی سردوتر است وچنانچه با قندوشکرمصرف شود مضر
بایددیدژاپنی ها چای را باچی مینوشند!عسل!خرما...

معمولی بودن

معمولی بودن در زندگی، میتواند سخت ترین وضعیت ممکن باشد. مثلا؟

 

شاگرد معمولی بودن. قیافه معمولی داشتن. دونده معمولی بودن،  نقاش معمولی بودن، دانشجوی معمولی بودن، نویسنده معمولی بودن، معمولی ساز زدن  و معمولی جشن عروسی بر پاکردن، معمولی مهمانی دادن، فرزند معمولی داشتن و ....

منظورم از "معمولی" همان است که عالی و ایده آل و منحصر به فرد و کمیاب و در پشت ابر ها نیست، بلکه همین جا، روی زمین، کنار ما، فراوان و بسیار هست.

فرهنگ ایده آل گرایی تیغ دولبه ایست که هم انگیزه ای است مثبت برای پیشرفت و هم می تواند شوق و ذوق فراوان آدمهای معمولی را شهید کند. من مثلا بعد از سالها با علاقه نقاشی کشیدن، روزی که فهمیدم در نقاشی خیلی معمولی ام برای همیشه نقاشی را کنارش گذاشتم. این کنار کشیدن زمانی بود که همکلاسی دبیرستانم، در عرض دو دقیقه با مداد بی جانش، چهره خانم معلم مان را، با آن دندان های موشی،  و شلخته موهای فر کنار گوشش که از مقنعه چانه دار میزد بیرون، کوبید کنار طرحی که من بیست دقیقه طول کشیده بود تا دزدکی در حاشیه جزوه از او بکشم.  

 

حقیقت این است که دوستم در نقاشی یک نا بغه بود و تمرین و پی گیری من خیلی با نبوغ او فاصله داشت و من لذت نقاشی کشیدن را از خودم گرفتم تا خفت معمولی بودن را تحمل نکنم.

 

ضعیف بودم آن روزها. دنیایم آنقدر کوچک بود که با بیشتر شاخص های "ترین" زندگی کرده و خود را مقایسه می کردم. و این ترین بودن آدم را ضعیف و شکننده می کند. شاید همه آدم ها اینطور نباشند. من اما، همیشه در درونم یک سوپر انسان داشته ام که می خواست اگر دست به گچ بزند، ان گچ حتماً بایستی طلا شود. یک توانای مطلق که در هیچ کاری حق معمولی بودن را ندارد.

اما امروز فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد. آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد نه نقاشی را میگذارد کنار، نه دماغش را عمل میکند، نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است، نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد، نه حق لبخند زدن به یک سری آدم ها را، نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.

حقیقت این است که "ترین" ها همیشه در هراس زندگی می کنند. هراس هبوط در لایه آدم های "معمولی". و این هراس می تواند حتی لذت زندگی، نوشتن، درس خواندن، نقاشی کشیدن، ساز زدن، خوردن، نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان دربیاورد.

مشکل بزرگتر، آن مرز و دیوار تحقیر کننده ایست که جامعه گم شده ی ما بین لایه بسیار کوچک ولاغر آدم های "ترین" و گروه بی شمار "معمولی" ها می کشد. همیشه چیزی در آدم های بی شمار معمولی پیدا می شود که برای ترین ها تحقیر کننده و ترحم برانگیز باشد،  ترحمی که بسیار متفاوت است از همدلی و هم دردی انسانی.

 

به عنوان مثال، در جامعه گم شده، از زبان" ترین باورمندان"، چنین جملاتی می شنویم:  

آخی، بیچاره با این صداش آواز هم می خواند، بیچاره با این ادبیاتش  شعر هم میگوید، بیچاره با این آی کیو فوق لیسانس هم میخواهد بخواند، بیچاره با این سطح زبانش خارج هم می خواهد برود، بیچاره با این سوادش می خواهد کار هم پیداکند، بیچاره با این در آمدش اتومبیل هم می خواهد و غیره. این نیش زبانها و تحقیر ها، منزجرانه بوده و از احترام به حق زندگی نرم و ناب و ساده ای که بین آدم های معمولی جریان دارد بدور است. من اما تصمیم گرفته ام خودِ معمولی م را پرورش دهم. نمی خواهم دیگر آدم ها مرا فقط با "ترین" هایم به رسمیت بشناسند. از حالا خودِ معمولیم را به معرض نمایش می گذارم و به خود معمولیم عشق می ورزم و از همه درخواست دارم  فقط با  منِ معمولی آشنا شده و به حقوق معمولیم احترام بگذارند. من خانه معمولی خواهم داشت، در پی دارائی معمول و اتومبیل معمولی خواهم بود. چهره ام و لباسهایم معمولی خواهد بود. ولی سعی خواهم کرد عقل و خرد ودانشم را تعالی ببخشم.

 

شهر وند معمولی

 

 http://idea90.blogsky.com/1391/12/02/post-439/

چرا در اروپا ابتلا به سرطان کمتر از ایران است ؟

شاید یک علت اینکه در اروپا سرطان کمتر است به این دلیل باشد که در همه فصل ها کاسنی اهلی هست و مردم استفاده میکنند ولی ما ایرانی ها فقط کاسنی وحشی داریم وقتی هم بدور دهان ببریم دو هزار تا اوغ میزنیم   

امام رضا:«ان فی الهندباء شفاء من الف داء ما من داء فی جوف الانسان الاقمعه بالهندباء  - شفاء هزار بیماری درهندباء(کاسنی)است هیچ مرضی در درون بدن نیست که با خوردن برگ کاسنی قلع وقمع نشود»

کاسنی گرم وخشک است وسبب تولید کرومزوم در کبداست برای دخترشدن جنین زن نباید روزاول پریودی خرما ودم کرده کاسنی بخورد وبرای پسرشدن باید بخورد  واز۱۱تا۱۸پریودی پدرنباید دم کرده کاسنی وخرما و مویز وچهارمغز ونارگیل بخوردتاجنین دخترشودوباید بخورد تاپسرشودومادر روزی دو مرتبه دم کرده کاسنی بخورد تا شاید پسرشود