زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

زیتون

والتین و الزیتون(تقدیم به حبیبه ویاسمن)

تکنیکهای بهبودافسردگی

حنانه

ابتدانوشته حنانه درموردافسردگی اش رامی خوانیم سپس نظرزیتون برایش را:

این روزام روزای عجیبیه ! خودمم دقیقاً نمی دونم چه اتفاقی داره برام می افته ؟! انگار هیچوقت  در طول ِ زندگیم خودمو نشناختم و حالا شروع کردم به سفر به درونم ! انگار به هر نقطه ای که سَرَک می کشم برام ناشناختس !  

 احساس می کنم یه نفر نیستم ، چند نفرم ! چند نفری که گاهی پُر سر و صدان و گاهی ساکت ِ ساکت ! گاهی شادم ، گاهی غمگین ! گاهی مضطربم ، گاهی آرووم !گاهی می خندم ، گاهی گریه می کنم ! شاید وقتی می خندم هم از درون گریه می کنم ، یا وقتی گریه می کنم از درون می خندم ! گاهی عاشقم ، گاهی متنفر ! گاهی با عشق می نویسم ، گاهی با تنفر ! گاهی پُر حرفم ، گاهی لال ! گاهی درد دارم و گاهی ..آرومم ولی این آرامش یه آرامش ِ حُزن آلوده برام ! 

امشب ازون وقتائیه که پُر حرفم ! توو وجودم سر و صداست ، بَل بَشو ، شلوغی ، همهمه ی اون نفرات ِ وجودم ! انگار نه انگار که چند روز ِ اخیر لال بودم ، لال ِ لال ! مُهر ِ سکوت زده بودم روو لبام ، روو ذهنم ! 

 اینروزام روزای سختیه چون دارم به این نتیجه می رسم که من یه دروغ گوام ! 

آره ، دروغ گو ! من اصلاً هم آهنگ ِ زندگیمو اونطور که می خوام نمی زنم ! اونطور که می خواستم نزدم ! یعنی خیلی وقتا هم خواستم اما نشده یا بَد زدم ، خیلی بَد ! خارج زدم ، ناکوک زدم ! طوری که با فکر کردن بهش یأس همه ی وجودمو می گیره ! اما گاهی هم به این نتیجه می رسم که اگه اینجوری نمی زدم چجوری باید می زدم ؟! جور ِ دیگه ای بَلد نبودم یا یاد نگرفته بودم ؟! 

  این روزا ، روزائیه که خیلی فک می کنم به تموم ِ سال هایی که عمر کردم و گذروندم ! روزای خوبی نیستن چون تا حالا به این نتیجه رسیدم که من یه خیانت کارم چون خیلی به خودم ظلم کردم ، خیلی ! به خودم خیانت کردم ! همیشه خواستم دیگرانو دوست داشته باشم و از خودم گذشتم ! خودم داره می میره ! پُر از درد شده ! داره خفه می شه ! داره با صدای خَفش کمک می خواد و اون موقعی که فریاد می زد ، نشنیدمش ! یا شنیدم و گوشامو گرفتم ! گفتم : ساکت باش ! الان وقتش نیست ! بعداً به تو هم می رسم ! به وقتش ! اما این بعداً دیر بود ! خیلی دیر ! 

 اینروزام روزای سر در گُمیه ! احساس می کنم گُم شدم ! نمی دونم ، شایدم روزای پیدا شدنه ! شاید تا حالا گُم بودم و حالا دارم خودمو پیدا می کنم ! شاید روزای رُشده ؟! نمی دونم ؟! اما ، اگه روزای رُشده ، این رُشد کردن خیلی درد داره ! بی طاقتم کرده ! ... 

حالا خداروشکر که حداقل ذهنم از لالی در اومده ! می تونم بنویسم ! گاهی این نوشتنه خیلی خالیم می کنه و اگه نعمت ِ نوشتن نبود نمی دونم چی می شد و اصلاً تا حالا تاب آورده بودم یا نه ؟! 1

 سه هفته ایه که می رم پیش ِ یه روانشناس ، حدس زده بود که افسردگی دارم ولی گفت باید ازت تست بگیرم و متاسفانه نتیجه ی تست افسردگی ِ شدید و حتی در حد ِ خطرناک بود . گفت چرا گذاشتی که به اینجا برسه ؟! انقدر ریختی توو خودت و دَم نزدی که حالا شدی یه کوه ِ آتشفشان که حالا حالاها خاموش نمی شه ! می گفت حالا خوبه که به نوشتن روو آوردی ، اگه ننوشته بودی که معلوم نبود کارت به کجا می کشید ! گفت به خودت خیلی خیانت کردی ! گفت این افسردگی بلند مدت بوده و احتمالاً سال هاست که در وجودته و ذره ذره بیشتر شده ! خودم می دونستم که اوضاع ِ خوبی ندارم و وقتی می گفت با سر همه ی حرفاشو تائید می کردم چون خودم شاید آگاهانه خودمو به این روز انداخته بودم ! شایدم فک نمی کردم به اینجا بکشه و فک می کردم قدرت ِ تحملم بالاتر ازین حرفاست ! 

اما از خودم بَدم اومد چون احساس کردم یه مُجرم ِ واقعی ام ! من خودمو خفه کردم ! من خودمو تا پای ِ مرگ بردم ! بی رحمانه به جون ِ خودم افتادم و حالا سعی در نجاتش دارم اما اوضاعش وخیم تر ازین حرفاست ! 2

 دلم می خواد هر روز برم پیش ِ دکترم 3، چون تنها کسیه که توو اون زمانی که پیشش هستم ، هر چقدر دلم بخواد می تونم براش حرف بزنم و به حرفام گوش می ده و هیچ قضاوتی نمی کنه ! 4هر چند هزینه ش بالاست و از نظر ِ مالی به آدم فشار می آد ولی احساس می کنم از غذا خوردن هم برام واجب تره ! اما فقط هفته ای یک جلسه بهم وقت می ده و می گه برو سعی کن آرووم باشی و به چیزی فکر نکنی ! آخه مگه می شه به چیزی فکر نکرد ، دارم تلاش می کنم ، تمرین می کنم ولی ذهنم شیطون تر و سَرکش تر ازین حرفاست که آرووم بگیره ولی هر جوریه باید رامش کنم ! 

 دنبال ِ کار می گردم ، دکترم بهم پیشنهاد کرده که اگه کار کنم برام بهتره و خودم هم اینطور فک می کنم ! امیدوارم بتونم یه کار ِ خوب هر چه زودتر پیدا کنم ! مطمئنم با رفتن سر ِ کار حالم بهتر می شه ! 

 اینارو ننوشتم که ناراحتتون کنم ، نه ! فقط خواستم دلیل ِ کم نوشتن هام و تلخ نوشتن هامو بدونید ، اینکه مدتهاست حال ِ خوبی ندارم و فقط سعی می کنم خوب باشم و الان واقعاً به این فکر افتادم که به خودم کمک کنم ! خواستم که بدونید اگه دیر به دیر بهتون سر می زنم به این دلیله ، چون دکترم هم گفته کمتر بیام توو نت و حتی کمتر کتاب بخونم و فکر و خیال کنم تا بهتر شم ! نگران نباشید ! 5

 تَه نوشت ۱: یه دلیل ِ دیگه ی نوشتنم هم این بود که ذهنم دلش می خواست حرف بزنه و منم جلوشو نگرفتم ! خیلی وقتا فقط روو کاغذ می نویسم و ذهنمو خالی می کنم ولی امشب تصمیم گرفتم اینجا بنویسم و اگه یه وقت آرامشتونو بهم ریختم منو ببخشید ! 

 تَه نوشت ۲: اصلاً مجبور نیستید بخوونیدشا ! مجبورم نیستید نظر بزارید ! کلاً راحت باشید ! هر چند اینو باید اول ِ پستم می نوشتم . 

 تَه نوشت ۳: گفتی : هیچ چیز با گذشت ِ زمان ساده تر نمی شود . فقط ما خسته تر می شویم و پذیرش ِ چیزها برایمان آسانتر می شود...      راست گفتی !

===================

1-نوشتن احساسات وبیان آن یک تکنیک برای درمان اضطراب وافسردگی است واین ازنظرعلمی اثبات شده ودراخبارعلمی مکررگفته شده است

2- علت افسردگی=کمبودکلسیم بدن>کم خونی>کم بودویتامین ب>>ناشی ازاسترس بعلت منع جذب ویتامین ب>افسردگی>پارانویاوسوء ظن وبدبینی

طبق بیان کارشناسان وزارت بهداشت 90ایرانیان کمبودکلسیم که خون سازاست دارند درنتیجه کل ایران بفرموده مرحومه پریرخ دادستان مادرروان شناسی جهان امروزوشاگردژان پیاژه درمعرض استرس هستندکه افسردگی به دنبال داردتفاوت افسردگی بااضطراب درگوشه نشینی افسرده است ومضطرب بیشتردرجمع است پس اگرخائن باشیم همه ایرانیان راشامل میشه

3-چون این کارسبب سرکوب اضطرابم میشه مثل هنگامی که چای که سردوتراست میخوریم برای نیم ساعت بهبودمی یابیم امابعدش تعفنش تمام وجودمان راازدردهای عضلانی تاناراحتی های قاعدگی وآرتروزوغیره میگیره

بهتراست بجای رفتن مکررنزدپزشک خودمان شب ها غذاهای کلسیم دارمثل کنجد،بادام،پنیر،باقلاکه الان فصلش هست،شیربهمراه خرماو...بخوریم عسل موم داربخوریم

4-زنان بایدروزی یک ساعت حرف بزنندیابنویسندواگرکمترحرف بزنندعصبی وافسرده انداین هم ازنظرعلمی اثبات شده است ورئیس انجمن اسیب های ایران سال 58گفته مشکل زنان ایران این است که کمترازروزی یک ساعت حرف میزنند

5- وب گردی ونوشتن خودش روان درمانگراست بیشتربایدسربزنی

نمک بدون یدچشیدن قبل وبعدغذاافسردگی رامی کاهد

درالویت قراردادن غذهای حاوی ویتامین ب افسردگی راریشه کن میکندمثل روغن زیتون بابو

پرهیزازغذاهای سردوترافسردگی رامی کاهدبایدانقدرغذای گرم وخشک خوردکه ادراربرنگ طلای زردباشدمثل آب بی رنگ نباشد

بایدغذای سازگارباکبدخوردبرای شناخت کبد(طبع)به دکتربابک کاویان منش -تهران22881220رجوع شود

بایدتنوع غذائی داشت ودومرتبه دریک روزازیک نوع غذااستفاده نکرد

بایدبه شناواستخررفت

بایدروزی 45دقیقه پیاده روی داشت

نبایدصبح لبنیات خورداین بهترین درمان افسردگی است

بایدخواب شبانه کافی ازساعت 11الی 12شب تاصبح داشت

بایدصبح یک سوره ازکتاب مقدس دینی که به ان معتقدیم خواند

بایدوضو داشت این بهترین نوع اب درمانی است

ازمکانیسم ازدواج یعنی معاشقه استفاده کردبوسه های ممتدداشت تاکالری سوزاند

بایدهرکاری که منجربه عرق میشه وسبب بازشدن منافذپوست میشه داشت 

سابقه موضوع  

http://zatun.blogsky.com/1391/09/12/post-236/

نظرات 14 + ارسال نظر
مژگان امینی جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:26 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

اولش فکر کردم خودت این ها را نوشتی !
بعد گفتم نه! الان زیتون می رود سراغ ویتامین ب و کلسیم که رفتی

سلام
چقدرزیتون راخوب شناختی
قبل ازاینکه بخونی گفتی میره سراغ کلسیم دارها و ویتامین ب دارها
کاش جشنواره زیتون راه بیفتد به شما مدال جشنواره زیتون شناسی بدهند
وقتی خانم ربابه شیخ الاسلام کارشناس وزارت بهداشت میگه ۹۰درصد کمبود کلسیم داریم من صبح تا شب باید بگم کلسیم کلسیم کلسیم
وقتی روان شناس ها میگن رفتارهای نامناسب بزرگسالان ناشی از کمبود ویتامین ب است برای جوان ترها حوصله غرغرشنیدن ندارند من شب وروز بگم ویتامین ب
من باید دست شما را ازدور ببوسم که بهترین خواهرزیتون شناس هستید

روشن ترین نور جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:42 ب.ظ

من بیشتر از یک ساعت نیاز دارم حرف بزنم ..وگرنه بدجور افسرده میشم..
نوشتن هم حالم را خیلی خیلی خوب میکنه البته با قلم و کاغذ..

ره ا شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:22 ق.ظ http://z1raha.blogfa.com

سلام
اینکه باید خانمها روزی یک ساعت حرف بزنند درسته اما من خودم حراف نیستم و با خانمهایی هم که زیادی حرف میزنند میونه خوبی ندارم بیشتر مطالعه میکنم و نتیجه خوبی میده
پستهای شما خیلی آموزنده است موفق باشید :-)

سلام
سپاسگزارم ازمحبت شما
نوشتن وبیان احساسات هم نوعی حرف زدن است که سبب درمان اضطراب است

ره ا شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ب.ظ http://z1raha.blogfa.com

سلام
الا ن بیشتر خانمها نظرشون اینه که مردها موجودات خودخواه بی خیال و بی عاطفه ای هستند و اگر زمانی طلاق بگیرن یا شوهرانشون به رحمت خدا برن، دیگه ازدواج نکنن نه اینکه عاشق شوهرانشون باشن اینم بلکه بعضی از مردا اصلا اصول همسر داری رو بلد نیستند این خانمها دلاشون نمرده بلکه یه روزهم که شوهراشون نیست خیلی شادند اینو که نمیشه دل مردگی گفت مگه نه؟

خب باید دید چرا اینطورشدندعلت رایافت

بهار شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:41 ب.ظ http://kaveereyakh.blogfa.com


طفلی به نام شادی،
دیریست گمشده ست
با چشمهای روشن ِ براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر...!

بهار شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:42 ب.ظ http://kaveereyakh.blogfa.com

گاهی باید بی رحم بود..

نه با دوست،
نه با دشمن..

بلکه با خودت..

و چه بزرگت میکند آن سیلی که خودت میزنی به صورتت!!!

یاسمن شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:24 ب.ظ http://paktarinehsas.blogfa.com/

سلامممممممممممممممممممممممممم
چقدر دلم برای خودتون و اینجا و حرفاتون تنگ شده بود
این حرفا با اینکه تکراریه و تقریبا همه جا تذکر دادین ولی هربار که میخونم برام تازگی داره انرژی میگیرم
هرچه بیشتر تکرار بشه میزان عمل کردن بهش بیشتر میشه

از تموم زحمات خیرخواهانه ای که میکشی متشکرم

شب خوبی داشته باشی عزیز

عذرا شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:36 ب.ظ http://ghasedak1azra.blogfa.com

می‌دونی"بهشت" کجاست ؟
یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب !
بین ِ بازوهای ِ کسی که دوسـتش داری...

موشو یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:25 ق.ظ http://moshoooo.blogfa.com

سلام
ممنون ک سر زدی و نگرانمی
الان سرم شلوغه بعدا" سر وقت توضیح میدم بازم ممنون
شب خوش

رها یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ق.ظ http://z1raha.blogfa.com

سلام
ممنونم شما لطف دارید
اما استاد جواب نداید روغن دنبه یا روغن حیوانی چاق میکنه یا نه؟؟
باز هم ممنون وسپاسگذارم من که همیشه میام و وبتون رو مطالعه میکنم بسیار بسیار مفید واقعه شده
موفق باشید

سلام
سپاسگزارم ازتوجه اتان
خرم ودلشادباشید انشا’الله
درخصوص سوال دکترحسین روازاده تحقیقاتی دراین زمینه داشته ومعتقداست روغن دنبه وگوسفندی لاغرمیکند ونمونه هائی مثل چوپان ها که هرروز میخورند وچاق نیستند یا کله پاچه فروشی ها که چاق نیستند می اورد
روغن گوسفندی ویتامین ب 12دارد
عشایرکه زایمان میکنند یک پیاله داغ کرده سرمیکشند وبجای اینکه 20روز دررختخواب بخوابند همانروز حرکت میکنند
ب 12علیه کم خونی کشنده است
چرا امروز وزارت بهداشت میگه حدود50میلیون نفر(پنجاه میلیون)درکشورکم خونی دارند ؟رهای عزیز
این نشانه تغذیه غلط ما است که 65میلیون کمبود کلیسم و50میلیون نفرکم خونی دارند ونزدیک 60میلیون کمبود ویتامین ب دارند این را صفوی مسول تغذیه وزارت سال 1385گفته 58میلیون کمبود کلسیم و 52میلیون کمبودب و46میلیون کم خونی ظرف این 6سال مردم کم خون ترشده اند فقیرترشده اند ارایت الذای یکذب بالدین
به جهنمی ها میگن چرا امدید به جهنم میگن ...به مسکین اطعام نکردیم یعنی مشکل کم خونی کسی را رفع نکردیم ولایحض علی طعام ا لمسکین
این نشانه اهتمام اسلام برای رفع گرسنگی وبهبود کم خونی است
چرا اینقدرامروز جوان ها بعلت درد دست چپ وقفسه چپ سینه میرن تست اکو وپزشک قلب ؟
چراروزی ده نفرخودکشی میکنند ؟این نشانه کمبود ویتامین ب بدن است
چرا بچه ازلیوان مامانش اب نمی نوشد این نشانه کمبود ب است
زخم دهان واحساس شن درچشم و ووزوزش گوش و ریزش مو ازنشانه های کمبود ویتامین ب است ماشینی که دینام (ویتامین ب )نداشت بناید انتظارداشت روشن بشه وحرکت کند

anGel یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:09 ب.ظ http://fereshtee11.blogfa.com/

میشود گاهی
به دلتنگیهایم سری بزنی
هوای گرفته ی دل را
وصله به بهار بزنی
میشود گاهی
یادی از گذشته ها بکنی
چراغ خاموش خاطره را
دوباره روشن بکنی
میشود برگردیم
به همان روزهای کودکی
به خنده های از ته دل و تماشای کرمهای خاکی
میشود دوباره قهر و آشتی بکنیم
لااقل اینطور عشقمان را بیشتر بکنیم
میشود دوباره تو باشی و یک دل خوش
وقت گذر یک ستاره هم را آرزو بکنیم

مهاجر زمان یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:10 ب.ظ http://mohajerezaman.persianblog.ir

خیلی از مطالبتون رو خوندم و مث قدیمترا کیف کردممممممممم

خیلی عالی بوووووووووووووووود
ممنون

درنوفل لوشاتو پاریس یک گوسفند را ذبح میکنند به امام خمینی میگویند امروز ابگوشت پختیم تصورمیکنند او خوشحال میشه !!
میگه چون برخلاف قانون فرانسه درخیابان ذبح کردید من نمی خورم
اما نماینده مجلس گوسفندمیاره وسط خیابان سرمی برد مجلس که فاسد شد یا نماینده اش فاسد بود همه چی اینطوری میشه دیگه
به امام میگویند درامریکا 20ریالی می اندازیم داخل تلفن حدود یک ساعت با ایران حرف می زنیم بعد هم دوتومان مذکوررا پس میگیریم حلال است یا حرام
می فرمایند من نمیگم حلال است یا حرام ولی خودتان را ب این چیزها عادت ندهید

خانم محقق یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:10 ب.ظ http://bidarmaghz.mihanblog.com/

سلام مطالب علمی تون مثل همیشه غوغا میکنند
موفق باشید

سلام
کم می نویسی اما قابل استفاده است ومفید
دراین باره همه اینهائی که گفته اید درست است
اما مشکل همه بی اطلاعی ازتغذیه سالم است که همه را افسرده کرده علت عمده طلاقها وخودکشی ها و اختلالات بدنی مثل وزوزگوش و ناتوانی درقدرت تصمیم گیری و زخم دهان و درد قفسه سینه و احساس شن درچشم و ریزش مو و...نشانه تغذیه ناسالم است اگردقت کنیم به این جمله وزارت بهداشت که سال 85گفته شده الان خیلی بیشتر:58میلیون کمبود کلسیم و52میلیون کمبود ویتامین ب و46میلیون کم خونی داریم همه چی توی اینه پیدااست خب برای روابط جنسی باید به اندام جنسی خون برسد وقتی نرسید کمردرد عصبی و غرغرو و ...
میخواهیم بدون مطالعه وبدون اتخاذروش علمی به همه چی برسیم واین را هم خدا نمی پسندد
او مارا خردمند ودانا میخواهد نه خرافه ای وجاهل

بهار دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:31 ق.ظ http://kaveereyakh.blogfa.com

من اگر جای تو بودم ای دوست ،
می نوشتم که زمین جای کبوتر ها نیست،
خاک این شهر جواب من و این پرها نیست ...
آسمان گرچه در این بادیه ها پیدا نیست،
لیک در پشت سکوت،
در فراسوی همه گرد و غبار این شهر،
پهنه ی نیلی آن وسعت یک آبادیست،
پشت این گرد و غبار،
در فراسوی خیال،
در شب سرد خوش عاطفه ها
مردم آبادی،
با چراغ نفتی،
خانه هاشان همگی در نور است...
تو اگر پر بکشی،
و ازین فاصله ها در گذری
نور آبادی مردان خدا،
تو و پر های تو را میخوانند،
مردم آبادی،شوق دیدار خدا را دارند...
تو اگر در گذر از این سرما،
چشم زیبای خدا را دیدی،لب گشودی تو اگر،
نرم و آرام بگو:
پشت این گرد و غبار،
در میان دو خیال،
بال زخمی کبوتر ها را، چه کسی می بندد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد